#قصههایی_از
افسانههای #یلدایی در
#اقوام_ایرانی
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#قصههایی_از
افسانههای #یلدایی در
#اقوام_ایرانی
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#قصههایی_از
افسانههای #یلدایی در
#اقوام_ایرانی
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
🔹با چه کسی مشورت کنیم؟🔹
#حضرت_امام_صادق
#علیه_السلام
▫️اسْتَشِيرُوا فِي أَمْرِكُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم
💡در امور خود با کسانی مشورت کنیدکه از پروردگارشان می ترسند .
📚«المحاسن» ج ۲ ص ۶۰۱
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
سلام و #صلوات بر امام ششم ع
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۵۵٠
💟 #شهدایی_زیستن💟
➕چادر جهاد!
👈آمده بود مرخصی.
داشتیم درباره منطقه حرف می زدیم. لابه لای صحبت گفتم:
«کاش می شد من هم همراهت به جبهه بیایم!
حرف دلم را زده بودم.»
لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد.
گفت:
«هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟!
همین که حجابت را رعایت کنی، مبارزه ات را انجام داده ای.»
#شهید_محمد_رضا_نظافت
📚کاش با تو بودم، ص42، به روایت از همسر شهید
📌 #شهید_محمدعلی_فرزانه
که #صلوات_خدا_براوباد:
#خواهرم!
زینب گونه #حجابت را که #کوبنده تر از #خون_من است حفظ کن.
✨الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج✨
✳️┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۵۵١
#شب_یلدا
#زلف_یار
سال چون مىگذرد يك شب يلدا دارد
يار من بين كه به يك ماه دو يلدا دارد
شب يلدا نخستين شب ماه دى است كه :
شب اوّل چلّه بزرگ زمستان است
و درازترين شب سال است؛
و مراد از يك ماه،
چهره يار؛
و از دو يلدا
دو زلف سياه درازش مىباشد.
✏️ #علامه_حسن_زاده_آملی_ره
کتاب
📕هزارویک کلمه،
کلمه ۸۵۱
💢کانال
#داستانای_خوبان_روزگار 👇
آی دی کانال:👇
کپی بدون ایدی کانال👈مجاز با #صلوات_جهت_ظهور
.
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
💐💐💐💐💐💐💐🔶🔷
📚 #داستان۵۵۲
#عکاسی_خدا
دختر بچه کوچکی هر روز پیاده به مدرسه میرفت و بر میگشت.
با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود، دختر بچه طبق معمولِ همیشه، پیاده به سوی مدرسه راه افتاد…
بعد از ظهر که شد،
هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت.
مادر کودک که نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا اینکه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد،
تصمیم گرفت که با اتومبیل به دنبال دخترش برود.
با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی که آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شده و به طرف مدرسه دخترش حرکت کرد.
اواسط راه،
ناگهان چشمش به دخترش افتاد که مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حرکت بود،
ولی با هر برقی که در آسمان زده میشد ،
او میایستاد ،
به آسمان نگاه میکرد و لبخند می زد و این کار با هر دفعه رعد و برق تکرار میشد.
زمانیکه مادر اتومبیل خود را به کنار دخترک رساند،
شیشه پنجره را پایین کشید و از او پرسید:
چکار میکنی؟
چرا همینطور بین راه می ایستی؟
دخترک پاسخ داد:
من سعی میکنم صورتم قشنگ بنظر بیاید،
چون #خداوند_دارد
#مرتب_از_من_عکس_میگیرد!
در طوفانها #لبخند_را_فراموش_نکنید!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#صلوات_رو همیشه فراموش نکنیم
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
محمدرضا فرج زاده:
💠 ۶ راهکار قرآنی برای مقابله با جنگ شناختی ترکیبی در سورهی حجرات
🔹۱-از رهبری جامعه پیشی نگیرید.
✨ #حجرات_آیه۱ ✨
🔸۲- صدای خود را بالاتر از صدای رهبری قرار ندهید.
✨ #حجرات_آیه۲ ✨
🔹۳-اگر فاسقی برای شما خبری آورد در مقام تحقیق و تبیین برآیید، بهراحتی قبول نکنید.
✨ #حجرات_آیه۶ ✨
🔸۴-اگر نزاعی بین مؤمنین رخ داد آتش بیار معرکه نباشید بین آنها صلح و آشتی برقرار کنید.
✨ #حجرات_آیه۱۰ ✨
🔹۵-مبادا گروهی از شما گروهی دیگر را مسخره کنند.
✨ #حجرات_آیه_۱۱ ✨
🔸۶- از بسیار گمانها دوریکنید، زیرا برخی گمانها گناه است. در کار یکدیگر تجسس نکنید. غیبت یکدیگر را هم نکنید.
✨ #حجرات_آیه_۱۲ ✨
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#صلوات_بر قرآن_خوانان
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۵۵٣
📌وقتی #شیخ_رجبعلی_خیاط میفهمد
#عاشق_امام_زمان_عج نبوده است ...
🌿 عشق آثار دارد و آن بی خود شدن است ...
☘ عاشق همیشه به یاد معشوق خود است
⬅️ تصویر رو مطالعه بفرمایید (ماجرای بسیار تامل برانگیز)
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
🆔 @shahid_farajzade
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
نتار روح مرحوم رجبعلی خیاط #صلوات
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
🌸🍃🌸🍃
#داستان۵۵۴
#ضرب_المثل
#ارزن_عثمانی_خروس_ایرانی
شاید ضرب المثل “ارزن عثمانی، خروس
ایرانی” رو شنیده باشید. در جریان نبرد
#نادر_شاه با #عثمانی_ها روزی فرستاده
دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد
نادرشاه شرفیاب میشود و آنها را در
مقابل نادرشاه بر روی زمین میگذارد
و میگوید :
لشکر ما این تعداد است
و از جنگ با ما صرفنظر بکنید.
نادرشاه دستور میدهد دو خروس بیاورند
و دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار
دهند و خروس ها شروع به خوردن
ارزنها میکنند.
در این هنگام نادرشاه رو
به فرستاده عثمانی میکند و میگوید :
برو به سلطانت بگو که دو خروس
همه لشگریان ما را خوردند !
این ضربالمثل زمانی به کار می رود که
کسی از کُری خوانی رقیب باک نداشته
باشد و آن را با کُری قوی تری پاسخ بدهد واین گونه دو طرف با به رخ کشیدن
قدرت خود بخواهند باج بگیرند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خدایا مارا ببخش
به برکت
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥خدایا چگونه از تو تشکر کنم
🔥چگونه بگویم که من از تو ممنونم
به خاطر این همه نعمت هایت
به خاطر چشمانی که می بینند
🔥به خاطر قلبی که در سینه می زند
🔥به خاطر روزی بی منتت
و به خاطر هزاران هزار دلیل
که قادر به شمارش آن نیستم
🔥خداوندا من چگونه می توانم
🔥این همه لطف تو را جبران کنم
من که از خود چیزی ندارم که نثار تو کنم
چون هر چه دارم و ندارم را خودت به من داده ای
🔥واگر بگویم جانم را فدای تو کنم
🔥آن را نیز تو به من داده ای
و در آخر می بینم که من از خود هیچ ندارم
که فدای تو کنم جز اینکه شکر درگاه تو کنم
🙏🏻حاجت داری بگو خدایا شکرت🙏🏻
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خدایا_مارو_ببخش
به برکت صلوات بر محمدوآل محمدص
برای اینکه بنده ی خوبی نبوده ونیستیم ببخشمون
وشکر گذارمون کن
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
📕 #داستان۵۵۵
🌟 #مظفّرالدّین_شاه_و
#کیسهی_مروارید
💫 #مظفّرالدّینشاه از زمانی که بدون دغدغه جانشین پدر شد به دلیل ضعف روحی و جسمی همواره اطرافیان بر او تسّلط داشته و به انحاء مختلف جهت پر کردن جیب خود از او سوء استفاده میکردهاند.
✨تملّک اموال منقول و غیر منقول توسط اطرافیان پادشاه به طرق گوناگون انجام میگرفته است که این مثال میتواند پاسخگوی یکی از روشهای درباریان باشد.
« #مظفّرالدّین _شاه گاهی برای تفریح و زمانی برای انتخاب گردن بند و تسبیح امر میکرد کیسهی بیست و چهار من مرواریدی که در خزانهی اندرون بود، بیرون میآوردند.
🔆روی این کیسه سفرهای از تافتهی مشکی گذارده بودند و سر آن به مُهرِ دستی پادشاه مُهر بود.
بعد از وارسی مُهر دستور میداد سر کیسه را باز میکردند.
سفرهی تافته را میگستردند و محتویات کیسه را میان سفره میریختند.
بعد از تماشا یا انتخاب تسبیح یا گردن بندی که برای هدیهی یکی از ملکههای اروپا لازم داشت یا اضافهکردن مروارید تازهای که از سواحل خلیج فارس برای او هدیه آورده بودند سر کیسه را با مُهر دستی خود مُهر میکرد و کیسه را به خزانه میفرستاد.
#اطرافیان_مظفّرالدّین _شاه که از این رویّهی شاه سابق خبر داشتند شاه را وا میداشتند.
🌟او کیسهی مروارید را میخواست.
محتویات آن در سفره پهن میشد.
شاه دانههای درشت آن را جدا میکرد و به سرِ پیشخدمتان نشانه میزد.
آنها هم از خوردن این تیر قیمتی خیلی دردشان میآمد.
شکلک میساختند و میمون بازی در میآوردند که شاه نشانه زنی خود را تکرار کند و آنها به جای یک تیر، هر یک پنج شش تا از این تیرهای شاهانه بخورند و یک مشت از این قماش کارها که اکثراً قابل نوشتن نیست.
💫 #اعلیحضرت_شاهنشاهی یا
نا خوش بود و حکیمالممالک او را میدوشید یا سلامت بود و خلوتیان با این بازیهای خنک او را مشغول میداشتند.
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار👇👇👇
✾📚 @Dastanayekhobanerozegar 📚✾
#خدایا_مارا
عاقبت بخیر بمیران
به برکت
#صلوات بر محمدوآل محمدص