eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
241 دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
27هزار ویدیو
208 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا سیدهٔ النسا ٔ العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
💦💧💦💧💦💧💦💧💦 ٣٠٨ . تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند. آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت. تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی، چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟ تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت: با من کاری داشتی؟ شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است. تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد. آن شخص تعجب کرد و گفت: آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟ تاجر گفت: آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...! . ❤️ یادمون نره...؛ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ خدایا دست مارا بگیر به برکت ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
٣٠٩ 📌 (عج) • • • 🔹️ ابراهیم در اكثر مواقع لباس خاكی رنگ می‌‌پوشید و همیشه سعی داشت با لباس سپاه از پادگان خارج شود. آنقدر متواضع بود كه حتی در پوشیدن لباس مراعات می‌كرد. ◇ یك روز دژبان مقابل درب جلوی ما را گرفت و گفت: « برادر!. چون شما سرباز هستید, نمی‌توانید ازپادگان خارج شوید.» ◇ من فوراً در مقابل ابراهیم ایستادم و گفتم: « ایشان كارمند رسمی سپاه است، و لیكن لباس خاكی رنگ پوشیده است » ◇ اما ابراهیم بدون آنكه ناراحت شده باشد گفت: « ایشان راست می‌گویند، من سربازم (عج) ». ✍ راوی: 🔹 ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar به روح شهدای اسلام
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
٣١٠ ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ 🔆 علی ع دست او را قطع کرد، و 🔻 می گوید: در مسجد کوفه و در محضر _علیه‌السلام بودم که غلام سیاهی را به اتهام سرقت به محضر آن حضرت آوردند. بعد از سه بار اقرار وی به دزدی و اثبات آن در نزد علی (علیه السلام ) امام دستور داد تا دست راست او را قطع کنند. آن غلام با دست چپ، دست بریده خویش را در حالی که خون از آن می ریخت، برداشته و از محضر امام بیرون رفت. در این موقع یکی از خوارج و دشمنان حضرت به نام « » خواست از فرصت استفاده کند و آن غلام را که از بود به بدگویی بر علیه تحریک نماید، لذا به او گفت: «ای غلام دست تو را چه کسی قطع کرد؟! او در جواب ابن کوا چنین گفت: دست راستم را کسی برید که و پسر عمو، ، شیر روی زمین، باران بیابان ها، کوبنده دشمنان و چراغ فروزان در تاریکی هاست. دست راستم را پیشوایی قطع کرد که : قهرمان نبردهای بدر و احد بود. او سرور مکه و مدینه و ابطح است و از دودمان هاشم و قریش است. » بعد از این مدح و ثنای زیبا، ابن کوا با شگفتی تمام خود را به محضر _لسلام رسانده و گفت: یا اباالحسنین! تو دست آن غلام سیاه را قطع کردی و او در کوچه و بازار با زیباترین عبارات و بهترین کلمات تو را مدح و ثنا می گوید. امام دستور داد غلام را حاضر کنند. سپس از او پرسید: «ای غلام! من دست تو را بریدم و تو مرا مدح و ثنا می گویی؟!» او پاسخ داد: « ! تو دست مرا به حکم خداوند و رسول او بریدی و به حق بریده ای و به واجب خدا و رسول عمل کرده ای! چگونه تو را نستایم؟» دست بریده او را گرفته و با عبای خود پوشانید و دو رکعت نماز خوانده و دعا کرد و بعد آن را بر جای خود قرار داد. آنگاه عبا را برداشت، دست غلام را به اذن الهی سالم یافتند. آنگاه به عبدالله بن کوا روی کرده و فرمود: ای ابن کوا! ما دوستانی داریم که اگر ایشان را قطعه قطعه کنیم جز بر دوستی و محبت آنان نسبت به ما نیفزاید و دشمنانی داریم که اگر عسل خالص در گلوی آن ها بریزیم جز بر دشمنی نسبت به ما نخواهد افزود.» 📚بحارالانوار، ج٣٤ص٢٦٧ 📚التحصین ابن طاووس، ص٦١٣ ❤️ یادمون نره...؛ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ وپیروان ومحبینشان اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از سید مجتبی
سلام 🌹🙏😊 از زندگی لذت ببرید و از فرصت‌ها استفاده کنید. سرخوش باشید و شادی امروز را به فردا موکول نکنید. چون این لحظه پیرترین سنی هستید که تا به حال بوده‌اید و جوان‌ترین سنی که تا ابد خواهید بود! Enjoy life; hunt the opportunities; be cheerful and don't postpone merriness to tomorrow,as at this very moment you are the oldest ever and the youngest in the rest of your life.
🔶🔷🔶🔷🔶 ٣١١ 💞مردی نزد فقیهی شد و گفت : یاشیخ مراپرسشی است،؟ شیخ گفت : بگو گفت: نمازبشکستم، شیخ گفت : چگونه وچرا؟ مردگفت: هنگام اقامه نماز دیدم دزدی کفش هایم راربودو گریخت برآن شدم که نماز بشکنم وکفش ازدزد بستانم وحال میخواستم بدانم که کارم نکوست یانکوهیده شیخ گفت: کفش تو چند درهم بهاداشت؟ مردگفت: 5درهم شیخ گفت: اى مردکار بجاو پسندیده ای کرده ای زیرانمازی که تومیخواندی ٢درهم هم نمیارزید. ‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌ ➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿ .┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar خدایا به ما توفیق خواندن نماز با معرفت و اول وقت عطا کن به برکت
٣١٢ 🌼🌿 👈 ، کند می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!» آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، ؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود. 📗 ، ص79 ودیگر خوبان همه ی روزگاران اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ کانال @dastanayekhobanerozegar