eitaa logo
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
44.9هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
12.3هزار ویدیو
39 فایل
مجموعه کانالهای کشکول معنوی مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ "انتظــــ💔ـــــار ..." مثلِ بارانِ بهاری🌦 سَر زده از بِرِس بِبار بر ما ما همه تشنه ی هستیم 🌸🍃 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
هدایت شده از 🌸 تبلیغات کشکول معنوی 🌸
🎥 کلیپ 📝متن های آرامشبخش 💔دلنوشته های مهدوی جاے مَرهَم، زَخم بودَم از شٌما شَرمَنده‌ام زنده‌ام با مٌرده‌ام آقا چہ فَرقے مے‌ڪٌند…😔💔 🌱 eitaa.com/joinchat/3672113166C989713e162 🕊🌱 کانالی پر از غریبانه💔 اگر تو را آزردم من ، حلالم کن آقای نداشته‌ام❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 و یک روز، در نهایت این دنیای تاریک، روشن خواهد شد... پرده ها کنار خواهد رفت و هر آنچه پوشیده و مخفی بوده، بالاخره روزی نمایان خواهد شد... آن روز، میتواند روزی تلخ و یا شیرین باشد... همه چیز به خود ما بستگی دارد... . اگر دانش آموز خوبی بوده ایم، قطعا از دیدن کارنامه ی اعمالمان نگران نخواهیم شد... . «و وضع الکتاب فتری المجرمین مشفقین مما فیه...» (کهف ۴۹) . و پرونده ی اعمال باز خواهد شد... و مجرمان را می بینی که پریشان اند... از آنچه داخل نامه ی اعمالشان است... . «و یقولون یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها» (کهف ۴۹) . و با دیدن نامه ی اعمالشان میگویند: این چه پرونده ای است که هیچ کار کوچک و بزرگی را فرونگذاشته و همه را حساب کرده است؟ . «و لا یظلم ربک احدا...» و پروردگارت به هیچ کس ظلم نخواهد کرد... -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ 📮نشر دهید، رسانه قرآن و عترت باشید 📡
📜 ✳️امیرالمؤمنین علی علیه السلام : 🌱 و قَالَ (عليه السلام): خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ. ➿ و درود خدا بر او فرمود: با مردم آنگونه كنید، كه اگر مردید بر شما اشك ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند.🌼 📚 ، حکمت ۱۰ -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ 📮نشر دهید، رسانه قرآن و عترت باشید 📡
🔔 مراقــب باشيـم شیـــــطان دزد است دزد خانه خالی را نمی‌زند اگـر دور و برت پرســه مـی زند در تــو چـــــیزی دیـــــده است. پس هم شاد باش ڪه در گـوهر وجودی‌ات چیزی نهفته است‌که ارزش دارد هـم مــراقب باش! -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
﷽ 🌸 عجب امانی است استغفار ! 💠 عارف عاشق مرحوم دولابی (ره) : امانِ خداست ، ان شاءالله خدا استغفار به شما مرحمت کند . یادتان بماند که اگر توانستید در شبانه روز هفتاد مرتبه را سر جانماز هیچ وقت ترک نکنید . این امان خداست. یعنی در امان خدا هستی... اگر در هر شبانه روز یک دفعه این کار را بکنی برای خودت دیوار چدنی گذاشته ای ،برای خودت و ذراریت. استغفار امان خداست.💠 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
▫️آیت الله ناصری(حفظه الله): 💠 اينطور كه بر تأكيد كرده، هيچ يك از مستحبات ديگر را تأكيد نكرده است. ((و من الليل فتهجد به نافلةً لك عسى أن يبعثك ربك مقاماً محموداً))؛ مقام محمود ميخواهى، نماز شب بخوان. 💠اگر حاجت و گرفتارى دارى،نيم ساعت، يك ربع ساعت، ده دقيقه قبل از اذان صبح بلندشو؛ دو ركعت نماز بخوان و بگو: ((خدايا عنايت كن، خدا شاهد است محرومت نميكند.)) يا من لايرد سائله ای كسى كه گدايش [نااميد] برگردانده نمى شود 💠 گداها را -مخصوصاً گداى آن موقع را- رد نمى كند و به آنها عنايت مى كند. -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📜 🐀 موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد. 🐓🐑🐂 به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد. 🐍 ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزيد. 🐓 از مرغ برايش سوپ درست کردند. 🐑 گوسفند را برای عيادت کنندگان سر بريدند. 🐂 گاو را برای مراسم ترحيم کشتند... 🐀 و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه میکرد و به مشکلی که به ديگران ربط نداشت فکر میکرد... ! 📚 کلیله و دمنه 📚با های مذهبی ما همراه باشید ڪشکول_معنوی👇 ➠ @kashkoolmanavi
📜 آیت الله شــوشــتری وقــتی برای بهــشت و ثواب می‌خوانيم در حقــــيقت داريم بـــــــــــراي خودمان كار می كنيم نه برای !! -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🔔 ⚠️ ↫همیشہ ڪہ شهادتــ♡ بہ "رفتݩ" نیستـــ ↫گـاهے شهادتـــ در "ماندݩ" استـــ••• ↫گاهے شهادتـــ با زیر آتش🔥دشمن "سوختن" میسر نمے شود••• با هر روز " سوختن و ساختن" در این دنیـ🌏ـا میسر مے شود••• ↫همیشه ڪہ شهادتـ♡ بہ "خونے"💔 شدن نیستـــ ↫گاهے شهادتـــ بہ ⇦"خاڪے"⇨ شدن استـــ••• ↫و شهادتـــ بہ "آسمان رفتن نیستـــ" ڪہ بہ "خود آمدن" استـــ••• و براے شدن نیازے بہ "باݪ"🕊 ندارے ↫بݪڪہ نیاز بہ "دݪ" ♥️دارے••• و شهادتـــــ ! رحمتـــ خاص خداستـــــ✨ و بارانے🌧 استـ ڪہ بر هر ڪس نمیبارد...☔️ -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📜 پس کو این در لامصّب.....😂😁 بچه‌ها یکی‌ یکی از خواب می‌پریدند بالا ، داد می‌زدند: های مُردم! و شکماشونو می‌گرفتند و می‌دویدند طرف توالت‌‌ها !! ده تا توالت بود و جلوی درِ هر کدامشون ، ده ‌‌بیست نفر ایستاده بودند توی نوبت ، سر و صداشون مقر ّو پر کرده بود. کسی هم که از توالت می‌اومد بیرون ، شکمشو می‌گرفت و می‌دوید ته صف ! اکبر کاراته هم مسموم شده بود که یک‌ دفعه از خواب پرید بالا ، داد زد ، های مُردم! ، های خراب کردم! ، و دوید به‌ طرف ته سنگر ، یک ‌دفعه پرده‌ای را که دم سوراخ کولر آویزان بود ، زد کنار و خواست بره بیرون که با صورت و سینه محکم خورد به دیوار سنگر ، داد زد: آخ مُردم! ، و به خودش پیچید. پرده را کشید و گفت: پس کو این درِ لامصّب؟! ، ای خدا ، عراقی‌ها مسموممون کردند و حالا هم در سنگر رو محکم گرفته‌اند! ، و بعد دوباره پرده را می‌کشید و می‌گفت: بچه‌ها ، پس کو این در لامصّب؟! عابدینی گفت: هی ، آقای مسموم! ، در اون طرفه ، این سوراخِ کولره! اکبر کاراته ،که به خودش می‌پیچید ، گفت: خاک بر سرت کنند! حالا که خودمو خراب کردم می‌ گی در اون طرفه؟! بعد از خنده ریسه رفت و دوید به ‌طرف در. 📕 مجموعه کتب اکبرکاراته 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
بعد از چاپ کتاب شهید ابراهیم هادی منطقه فکه و مخصوصا کانال کمیل خیلی سر زبونها افتاد. همراه با سید میلاد و چند تا از خادمین شهدا رفتیم فکه. فکه بوی کربلا می داد غربت عجیبی داشت ، عطش رمل گرمای سوزان بیابان فکه عجیب شبیه کربلا بود. این حالات در رفتار سید میلاد مشهود بود که قدم در وادی مقدسی گذاشته ، پاهای برهنه اش گواه مدعی من بود. رسیدیم پشت کانال. سیم خاردارها مانع عبور به کانال شد. بی اختیار زانوهامون سست شد و دیگه اشک امان نمی داد. تنها چیزی که مرحم دلمون بود روضه آقا سید الشهدا علیه السلام بود ، بعد از اینکه یک دل سیر گریه کردیم سید بلند شد رفت به خادمهایی که جلوی نرده ایستاده بودند گفت خواهش می کنم. من می خوام خاک این مکان مقدس رو ببوسم. اونها گفتند به هیچ وجه نمی شه اجازه نداریم. سید بغض کرد. بالاخره اونها رو راضی کرد وارد کانال شدیم. گفت بچه ها وارد که شدید سجده کنید و از شهدا حاجت بخواهید. تا درب کانال باز شد گویی درب بهشت باز شده ، بوی عجیبی آمد. لحظه های سنگینی بود ، سید میلاد در قتلگاه ابراهیم هادی در سجده بود و فقط داد می زد ، خاکها رو بر می داشت و به سر و صورتش می کشید. با هر زحمتی سید رو از کانال آوردیم بیرون و سوار ماشین شدیم و همه تا اردوگاه فقط گریه کردند. سید میلاد نتونست رانندگی کنه و نشست عقب و تا اردوگاه توی حال و هوای خودش بود.... مدافع حرم 📕 مهمان شام « اللهم عجل لولیک الفرج » -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™