😊لطفا لبخند بزنید 😊
دختر کوچکی هر روز پیاده
به مدرسه می رفت وبرمی گشت.
آن روزصبح هوا رو به وخامت گذاشت وطوفان ورعدوبرق شدیدی درگرفت.
مادرکودک نگران شده بود که مبادا دخترش از طوفان بترسد، به همین
جهت تصمیم گرفت با اتومبیل
خود به دنبال دخترش برود.
در وسط های راه، ناگهان چشمش
به دخترش افتاد که با هر رعد
و برقی می ایستد به آسمان
نگاه کرده ولبخند می زند!!!
زمانی که مادر از او پرسید چه
کارمی کنی؟ دخترک پاسخ داد:
من سعی می کنم صورتم قشنگ
به نظر بیاد،چون خدا داره
از من عکس می گیره...!!!
در هنگام رویارویی
با طوفان های زندگی،
لبخند را فراموش نکنید!
خداوند به تماشا نشسته است ...
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🔹علامه حسن زاده آملی:
🔸مردم از اینکه کسی به مقام بلند حکمت رسید و به اسرار خلقت دست یافت تعجب میکنند ولی تعجب در این است که چه رهزنی برای دیگران پیش آمد که از رسیدن بازماندند!
📚دروس معرفت نفس
#کلام_بزرگان
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🔸🔶وأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسافَةِ
💖 و همانا مسافر به سوی تو مسافتش نزدیک است
📗 فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی
#مناجات
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌸🍃مهديا!
هرطرفي در #طلبت رو کردم
هر چه گل بود به عشق♥️ رخ تو بو کردم
🌸🍃آفتابا!
به سر #شيعه دلخسته بتاب☀️
تا نگويند که بيهوده هياهو کردم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
سیره ی تربیتی آیتالله انصاری همدانی
مراقبت دقیق از حال شاگردان
حضرت آیتالله انصاری از شاگردان و دوستان سلوكش مراقبت تام داشت، رفتار و كردار آنها را همیشه تحت نظر داشت و سخنان او در جلسات عمدتاً ناظر به حالالت درونی دوستانش بود. یک بار در جلسه این حدیث معروف را بیان میكردند كه: صراط سه هزار سال راه سربالایی دارد، سه هزار سال سرازیری و...،
بعد از جلسه فرمود: منظورم راه سلوک بود كه این همه مشكلات را دارد و سخنانم ناظر به حال این سید (شهید دستغیب(ره)) بود.
استاد کریم محمود حقیقی میگوید: در ماجرایی یادم میآید که شخصی از ایشان گله کرد که شما به فکر ما نیستید و مرحوم آقا جواب دادند: «یادت هست فلان روز در کوچه با کارد به شما حمله شد و جان سالم به در بردی؟ آنجا ما بودیم که مانع شدیم که کارد به تو نخورد و در سینهات فرو نرود.»
آقای علی محمود حقیقی میگفتند: «یکبار یکی از شاگردان میگفت: به من ذکری دادند که یک اربعین آنرا انجام دهم، روز سیام یا سیوپنجم بود که فرمودند: کافیه! اثر خودش را کرد. درحالیکه من خودم اصلاً متوجه نمیشدم و اثری نمیدیدم. بعد از حدود ده روز اثرات را خودم متوجه شدم. یعنی اثراتی که متوجه روح است را در آن مرتبه عالی متوجه میشدند، قبل از این که خود شاگرد آنرا درک کند.»
و آقای احمد انصاری میگوید: «ایشان قبل از تحولشان تا مقام استادی در علوم فقهی پیش رفتند. وقتی ورق برگشت و زندگیشان خط مشی عرفانی پیدا کرد، دیگر او خودش را صاحب اختیار هیچ چیزی نمیدانست و خودش را تماماً، در اختیار خدا قرار داده بود. همه را با آغوش باز میپذیرفت، میگفت: زندگی من وقف دوستانم است.»
«عبدالزهرا»
از آیتالله صافی نقل است که: حاج عبدالزهرا ابتدا یک شاگرد برقی بود یک جوان معمولی که خیلی هم پایبند به عبادات و زیارت و مجالس مذهبی نبود.
یک روز مرحوم انصاری همدانی در منزل مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی مهمان بودند حاج عبدالزهرا هم منزل آقا سید جمال گلپایگانی مشغول اصلاح سیمهای برق بود، مرحوم انصاری همدانی وارد اطاق میشوند و چشمشان به حاج عبدالزهرا میافتد که روی نردبان ایستاده و مشغول اصلاح سیمهای برق است.
به آقا سید محمد فرزند آقا جمال میگویند: این جوان هم از ماست، این درحالی است که مرحوم انصاری همدانی و حاج عبدالزهرا هیچگونه ارتباطی با هم نداشتند و اصلاً همدیگر را نمیشناختند.
آقا سید محمد میگوید پس بروم به او خبر بدهم تا بیاید با شما آشنا شود و ملاقاتی با هم داشته باشید. ایشان میفرمایند: الان وقتش نیست، 14 سال دیگر خودش میآید.
افرادی که شاهد قضیه بودند تاریخ میگذارند تا ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد. میبینند وضع روحی حاج عبدالزهرا سال به سال دارد تغییر میکند، اهل مسجد و نماز جماعت شده، اهل زیارت شده، در جلسات دعا و توسل حاضر میشود، اهل نافله و نماز شب شده ، سال به سال انسش به عبادت و مناجات بیشتر میشود تا سال سیزدهم که دیگر شب و روز در حرم بود حرمش نه روز ترک میشد نه شب، مرتب در جلسات حاضر میشد.
یک مرتبه هم دیدند او غیبش زد، از هر کس سراغش را گرفتند، از او بیخبر بود تا بالاخره اطلاع پیدا کردند که عراق را ترک کرده و رفته همدان خدمت مرحوم انصاری همدانی و در وادی سیر و سلوک افتاده، تاریخ پیشگوئی را که نگاه میکنند میبینند سر همان تاریخی که مرحوم انصاری همدانی گفته بود، حاج عبدالزهرا به خدمت ایشان حاضر شده بود.
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#تلنگر💔
#دختران_و_شهادت
می گفت:
دلم میخواد منم برم سوریه!
آخه ینی چی!؟
منم میخوام برم[💔]
باید برم سرم بره!
گفتم خواهرم:
این عشق تورا ب حضرت زینب(س) می ستایم ...
و درک میکنم..
اما باور کن! این چادر مشکی شما ...
این یادگار مادرم زهرا (س) ..
بوی شهادت میدهد....
.
همین که با چادر مشکی ات در این خیابان های آلوده ب گناه ...
این شهر ...
قدم برمیداری..
همین ک وقتی به نامحرمی میرسی سرت را زیر می اندازی ...
همین که چادرت ...
این برترین حجاب ..
را ب رخ مردان بی غیرت میکشانی ...
و با زبان بی زبانی ات میگویی هنوز هم هستند مردان با غیرتی که سر زنان شان چادر است...
.
باور کن لحظه لحظه قدم هایت جهاد است ...
شهادت است ...😍✨
.
خواهرم شنیده ای سخن آن شهید عزیز را ک میگوید ...
دشمن و استعمار ..
از سیاهی چادرت بیشتر از سرخی خونش میترسد؟
حواست هست نصف دنیا صف کشیده اند تا چادرت را حیایت را ...حجابت را ...
چادر فاطمی ات00
مکتب زهرایی ات را صبر زینبی ات را از تو بگیرند ....😡😡
.میخواهد از تو بگیرند هویتت را تا دیگر نتوانی مانند حضرت زهرا ...
فرزندانت را همچون حسن (ع)و حسین (ع) تربیت کنی..😌
.
تو اینجا با چادر سیاهت ..
تنه دشمنان 😥😨را ب لرزه در می آوری ...
دشمن را میترسانی و میگویی:
هنوز هم هستند مادرانی که تربیت میکنند پسرانی شهید 🙂را...
چادر آداب دارد ...
آدابش را که شناختی...
وابسته اش میشوی...[😍]
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#درمحضراهل_بیت
💟امام حسن عسکری علیه السلام:
تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد. بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد، و رنج و سختى به بار مى آورد؛ پس، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى؛ كه چه نزديك است احسان، به آدم اندوهناك، و امنيت، به آدم فرارى وحشتزده؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند؛ پس، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن، كه به موقع آنها را خواهى چيد. بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد
📚ميزان الحكمه جلد5 صفحه 167
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#تلنگر
اگهبهمونبگن
اینچندروزروبهڪسیپیامنزن!😮
بیخیالِ
چڪڪردنتلگرامواینستاگرام شو
بههیچڪسزنگنزن!😯
اصلاچندروزموبایلتروبدهبهما...😳
چقــدربهمونسختمیگذره؟؟!!🤕
حالااگهبگنچندروز #قرآننخونچی؟!😮
چقدربهمونسختمیگذره؟!🤔
بانبودنِڪدومشبیشتراذیتمیشیم؟😏
نرسهاونروزڪهارتباطبا بقیهروبه
ارتباطباخداترجیحبدیم🥺
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🎙 #مهلت_پذیرش_توبه
🍃💫عمرى که خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذیرد شصت سال است.🍃💫
📚 حکمت۳۲۶ #نهج_البلاغه
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#اسرار_عبادات
#اسرار_نماز
قسمت سی و ششم
🔰ملاک «مراعات»🔰
⚖ميزان «مراعات» این است كه
🔸انسان متوجه احوال نفس باشد.
🔸و با نفس، متناسب با قوّت و ضعف آن رفتار كند.
✅مثلا اگر نفس در عبادت و رياضت قوى است و تحمل مقاومت دارد، در عبادت كوشش و جدّيّت بكند.
💠اشخاصى كه ايّام غرور جوانى را طىّ كردهاند و آتش شهوت آنها تا اندازهاى فرو نشسته است ⬅️
مناسب است قدرى رياضتهای نفساني را بيشتر كنند و با جدّيّت و كوشش، مردانه وارد سلوك و رياضت بشوند و هر چه نفس را به رياضت عادت دادند، فتح باب ديگر براى او كنند ⬅️
تا این كه كم كم نفس بر قواى طبيعت مسلط بشود و قواى طبيعي، مسخّر تحت كبرياى نفس شوند.
🔵از سویی در احاديث شريف وارد است كه در عبادت، جدّيّت و كوشش نمایید و از اشخاصى كه اجتهاد و كوشش در عبادت و رياضت میكنند، مدح شدهاست.
✨مانند عبادات و رياضتهای ائمه هدى سلام اللّه عليهم که وارد است.
🔴 از سوی دیگر، دستهای از احاديث شريف، میانهروی در عبادت را مدح فرمودهاند.
به این ترتیب، تلاش و میانهروی وابسته به:
🔹اختلاف اهل سلوك و درجات و احوال نفسشان
🔹و ميزان كلّى نشاط و قوّت نفس و نقاط ضعف آنها است.
#حضرت_امام_خمینی_ره
#آداب_الصلاة
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#داستانک
🌼🍃 #سنگ_سرد
🌼🍃چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده میکرد و برای خود چای آماده میکرد. هر بار که او آتشی میان سنگها میافروخت متوجه میشد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمیدانست
🌼🍃چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دستگیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار میداد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشهای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی میکرد.
🌼🍃رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین میاندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کردهای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم...
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🔻 صبر را زینب معنا کرد. اما نه فقط صبر در برابر مصیبتهای ظهر عاشورا، صبر در برابر کنایهها، اهانتها، سرزنشها...
🔆 و چه کنایهای شیرینتر از کنایهای که در راه امام زمان به تو بزنند؟ و چه سرزنشی زیباتر از سرزنشی که در راه امام زمان بشنوی؟ این روزها «و ما رأیت إلّا جمیلا» خوب حس میشود...
#دلنوشته_مهدوی
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI