#کلام_بزرگان
🌷آیت الله فاطـــمی نيا:
عزیزان من اسلام میخواهد آبروی
افراد حفظشود آنقدر راحت آبروی
دیگران را نبریم!! این گناه #آبـــرو
بردن آنقدر نحس استکه صاحبان
آن گاهی مـوفق به توبه نمیشوند!
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#حضرت_خضر #حضرت_موسی #رشد #سلوک #آبرو #عزت
🔻 در قضیه موسی و خضر قرآن میفرماید: «فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا» (پس به راه افتادند، تا وقتى كه سوار كشتى شدند [خضر] آن را سوراخ كرد. موسى گفت: آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟... (کهف، ۷۱))
🔸 روی قواعد ظاهری، سوراخ کردن کشتی کار خیلی سنگینی است، کشتی مردم است، حرف نبی هم خیلی حساب شده است.
🔹 نقل است که ناخدا که اهل اطراف مصر بود خیلی از این دو نفر خوشش آمد. گفت: من این پیرمرد [حضرت خضر] را قبلا اینجا دیدهام؛ کارهای عجیب و غریبی از او نقل میکنند. محبت پیرمرد گمنام به دل ناخدا افتاده بود و او را بزرگ میدانست.
🔸 چون چیزی هم نداشتند، گفتند: ما را مجانی میبری؟ ناخدا گفت: بفرمایید و آنها را سوار کرد. کشتی پر از جمعیت شد و راه افتادند. زمان ناهار که شد ناخدا به دستیارش گفت: آن دو پیرمرد را بگو بیایند تا با هم ناهار بخوریم. ناهار ماهی بود و خوردند.
🔹 بعد از ناهار، پیرمرد تبر را برداشت و کشتی را سوراخ کرد؛ آن وقت داد و فریاد اهل کشتی بلند شد. با این حال حضرت موسی چه کار کند؟ میگوید: «أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا»؛ (آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟ (کهف، ۷۱))
🔸 حرفش خیلی منطقی است. نتیجه سوراخ کردن کشتی غرق شدن اهل کشتی است. ولی حضرت موسی نمیداند که پیرمرد فکر بعدش را هم کرده است و میداند برای کشتی مشکلی پیش نمیآید. اگر هم به مردم فشار بیاید اشکال ندارد. خیلی حکمت در این کار بود. از لایه به لایهاش خیلی مطلب در میآید.
🔹 پیرمرد بعد از سوراخ کردن به حضرت موسی گفت: برویم. دستش را گرفت و او را روی آب کشاند و با هم عصازنان از روی آب رد شدند و رفتند. فریاد مردم در آمده بود که کشتی ما را سوراخ کردهاید و داریم غرق میشویم؛ برای ما از روی آب راه میروید؟!
🔸 وقتی دیدند اینها رفتند؛ گفتند که برویم سطل بیاوریم آبها را خالی کنیم. آبها را خالی کردند و خلأ را فعلاً پر کردند وخودشان را به مقصد رساندند.
🔹 نکات و لطائف زیادی در مورد این قضیه در روایات آمده است؛ ولی یکی از ظرائف این قضیه این است که گاهی خدای متعال کشتی شخصیت یک نفر را سوراخ میکند؛ یک مؤمنی دارد مسیر رشدش را میرود ولی یکدفعه یک جایی در مسیر میلنگد.
🔸 همه به نسبت او، پایین و بالا میشوند. [یعنی از چشم مردم میافتد] ولی خدا میداند دارد چه کار میکند. هر کشتیای را که بخواهد حفظ کند، آن را سوراخ میکند؛ وگرنه خدا با کشتیهایی که شیطان و سارقین دارند میبرند، کاری ندارد.
🔹 منتها تشخیص آن در مصداق [که کدام مشکل من مصداق این حرف و از طرف خداست و کدام نتیجه اعمال خودم است] آسان نیست. از این مدل در همهی ابعادش هست.