eitaa logo
کشکول مذهبی محراب
364 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
901 ویدیو
239 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 أمام هادی علیه السلام: 🌷 اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ. بجای حسرت و اندوه برای عدم موفقیت های گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن. 📚میزان الحکمة، ج7، ص454. 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
❓یوم التناد چه روزی است؟ ✳️ «تناد» از «نداء» به معنای یکدیگر را صدا زدن است. ♨️ روز قیامت ناله ها و فریادها بلند است؛ ✅مؤمن فریاد میزند بیایید نامه ی مرا بخوانید. «هاؤم اقْرءوا کتابیه»*حاقّه، 19. ✅کافر، فریادکنان، حسرت خود را با کلمات «یا لیتنی»*نبأ، 40.* و «یا ویلتی»*فرقان، 28.* اظهار می کند. ✅بهشتیان اهل دوزخ را ندا می کنند که چرا به دوزخ رفتید؟ «ما سلککم فی سقر»*مدّثر، 42.* ✅و دوزخیان از بهشتیان استمداد می کنند که از آن چه خداوند رزق شما کرده به ما نیز برسانید. به هر حال نداها از هر سو بلند است. ♻️ مراد از گمراه کردنِ مجرمان توسط خداوند، واگذاردن آنان به حال خود است، نه آنکه آنان را از راه درست منحرف کند و گمراه سازد. درست همانند فرزندی که مورد قهر پدر قرار گرفته و از راهنمایی او بی بهره می شود و این امر موجب بدبختی و هلاکت او می گردد. 📚 تفسیر نور/جلد 8 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
♡﷽♡ #قــاب_خــاتـــم #قسمت_70 •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• انگار که تازه متوجه اوضاع و احوال افتضاح من شد
♡﷽♡ •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• چند دقیقه ای نگذشته بود که پروانه پر شتاب و گریان به سمتم اومد‌و درحالی که زیر لب روح مو مورد عنایت قرار میداد بغلم کرد که جیغم بلند شد و گریه ام از سر گرفته شد احسان که انتظار این حرکت و نداشت با غیض گفت چیکار میییکنی پروااااااانه خانم؟ خوبه بهت گفتم دستش آسیب دیده! نگفتم بیای بدترش کنی که کمکش کن از روی این گل ولای بلند شه پروانه دستپاچه دستشو زیر کتفم انداخت که باز صدام در اومد.. پروانه:دختر چه بلایی سر خودت اوردی هرجات دست میزنم نالت بلند میشه؟ الان چطوری کمکت کنم بلند شی؟ بالاخره به هر مصیبتی بود از جا بلند شدم و لنگان لنگان و اویزون به پروانه به سمت عمارت رفتم نزدیک عمارت که رسیدم با دیدن حجم پله ها آه از نهادم بلند شد اما قبل از اینکه من حرفی بزنم احسان گفت: پروانه خانم ببرش سمت ماشین،داخل نرید لطفا باید بریم بیمارستان اینطور که مشخصه آسیب دیدگی جدی و بهتره هرچه زودتر بریم... با شنیدن حرفش فوری گفتم نه نیازی نیست،خودم میرم پروانه فقط کیف و چادر منو بیار بیزحمت من نمتونم از پله ها بالا برم احسان در حالی که نفسشو پر صدا بیرون میداد دستی به ته ریش آنکارد شده اش کشید و لااله الله ی زیر لب گفت.. _خانوم چرا لج میکنی؟ خوبه همین دو دقیقه پیش نمیتونستی حتی از جات بلند شی! برو ببینم چطوری میری! هنوز حرف احسان تمام نشده بود پروانه به سمتم غرید: آقا راست میگن دیگه نمیبینی چطور داغون شدی! حرف گوش کن دیگه حرفی برای گفتن نداشتم و برای اینکه بیشتر از این ضایع نشم دوباره تصمیم گرفتم درد دست مو یاداوری کنم تا دست از توبیخم بر دارن... سریع دستمو روی کتفم گذاشتم و با آه وناله واشک روبه پروانه گفتم: به جای اینکه دلداریم بدی دعوام میکنی این چه وضع حرف زدن با یه ادم داغون شده است؟ وبا اشک و مظلومیت تمااام ادامه دادم: هیچ میدونی نزدیک بود اون سگ وحشی تیکه تیکه ام کنه؟ پروانه که حسابی تحت تاثیر قرار گرفته بود ودلش به حال زارم میسوخت قربون صدقه ام میرفت دلداریم میداد اما احسان که مشخص بود کاملا متوجه مظلوم نمایی و نمایش بازی کردنم شده کلافه و با پوزخند نگاهم میکرد! و من از خجالت سر بلند نمیکردم 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
♡﷽♡ •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• روی پله نشستم تا پروانه با چادرم برگرده کمی گذشت و پروانه دوان دوان اومد -ببخشید دیر شد آقا چادرو پیدا نمیکردم... اروم از جا بلند شدم و با کمک پروانه و به هر سختی بود چادر و سر کردم... باز با کمک پروانه به سمت ماشین احسان که حالا تا نزدیک پله های ورودی اورده بودش رفتم پروانه خواست همراه من سوار شه که نگاه متعجب احسان باعث شد که توضیح ضمیمه کارش کنه: -آقا به خدا دلم طاقت نمیاره که تنها بره گفتم بیام کمکش کنم احسان سرشو کمی کج کرد و موشکافانه نگاهش کرد -یعنی دلت طاقت میاره که مادر پیر من تنها تو این خونه ی درندشت بمونه اونوقت همراه این خانم که من به این هیبت باهاشم وتنها نیست بیای؟ کتفش دررفته پاش که لنگ نیست میتونه راه بیاد... پروانه من و منی کرد و درحالی که درو میبست گفت: بله آقا حق باشماست،من کلا گیج شدم و بعد از شیشه ی ماشین خم شد و روبه من گفت: منو بی خبر نزار از خودت مراقب باش تروخدا!! سری تکون دادم و احسان ماشین و به حرکت دراورد... از اضطراب این همراهی درد فراموشم شده بود و دستهام میلرزید... آروم نگاهم رو کمی بالا کشیدم و کوتاه نگاه انداختم تا از احوالش سر دربیارم... جدی و ابروگره کرده به جلو خیره شده بود و یه دستش به فرمون و دست دیگه رو به در تکیه داده روی لب گذاشته بود... آب دهانم رو فرو دادم و با اضطراب چادرم رو مرتب کردم... صدای بیتفاوت و بمش باعث شد از جا بپرم: انقدر تکون نخور آروم بشین... تا چند دقیقه پیش که کتفت درد میکرد آه و ناله ت قطع نمیشد... الان پس چرا ساکتی... هنوز به جلو نگاه میکرد و حتی به حد نگاهی انگار این متظاهر بیچاره رو لایق نمیدونست... اون زبونی که توی باغ از زور درد جلوش دراز شده بود رو انگار موش خورده بود و حالا هیچ حرفی برای گفتن نداشتم... مظلوم تر از قبل توی خودم جمع شدم و به در تکیه کردم... سرم رو پایین گرفتم و قطره اشکی بی ملاحظه از چشمم روی چادر چکید که از چشمش پنهان نموند... رنگ نگاهش انگار عوض شد... نمیدونم مظلومیتم دلش رو به درد آورد یا چی که از موضع چزوندنم پایین اومد... سرش رو کمی به طرفم متمایل کرد: خیلی درد داری؟... دوباره شدم همون دیبای همیشگی... رام و مطیع... البته فقط مقابل او: _نه آقا... چیزی نیست... بقول شما یه ضرب دیدگی ساده که اینهمه آه و ناله نداره... دلگرفتگی صدام رو حس کرد که فوری و با لحن غریبی گفت: من کی اینو گفتم؟ تلاش میکرد تا از دلم دربیاره؟! چی رو؟! اصلا چرا؟! چیزی نگفتم و اونم بجای حرف زدن پدال گاز رو بیشتر فشار داد... 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ پنجشنبه👈 20 آذر 1399 👈 24 ربیع الثانی 1442 👈 10 دسامبر 2020 🎇 امور دینی و اسلامی . 📛 دیدارها ثمر ندارد . 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 زایمان خوب نیست . 🚘 مسافرت: مسافرت خوف حادثه دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🔭احکام نجوم. 🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است . ✳️ آغاز معالجه و درمان . ✳️ فروش جواهرات . ✳️ کودک به مهد نهادن . ✳️ و خوردن نوشیدنی ها نیک است . 👩‍❤️‍👩 انعقاد نطفه و مباشرت مباشرت امروز ...# فرزند هنگام زوال ظهر عاقل و سیاستمدار خواهد شد .ان شاءالله 💑 امشب: امشب (شبِ جمعه) ، فرزندش سخنوری توانا با بیانی زیبا و فصیح خواهد بود . ان شاء الله 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، اصلاح امور است . 💉💉حجامت فصد خون دادن . یا و فصد باعث دفع صفرا می شود . 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 025 377 47 297 0912 353 2816 📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک نقل مطلب ممنوع و حرام است 📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehmsaran 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۵:۱۶ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۴۲ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۱:۴۵ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۶:۴۹ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۱۷:۰۸ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۲۳:۰۳ 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۲۰ آذر ۱۳۹۹ میلادی: Thursday - 10 December 2020 قمری: الخميس، 24 ربيع ثاني 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه) - یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه) - یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️11 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️19 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️39 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️49 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️56 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کشکول مذهبی محراب
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| 🔸دعای هفتم صحیفه سجادیه ➕حاج محمود کریمی ⌚️مدت: "۴۲:'۴ 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab