eitaa logo
کشکول مذهبی محراب
343 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
580 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کشکول مذهبی محراب
🔹 🔹🔹 🔹🌙🔹 🔹🌙🌙🔹 🔹🌙🌙🌙🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_پنجاه_و
🔹 🔹🔹 🔹🌙🔹 🔹🌙🌙🔹 🔹🌙🌙🌙🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: مخالفــــان گفتند: خيــــر! ما جز به ابوموسے به دیگرے نیستیم. بار دیگر اختلاف ها بالا گرفت. به صــــدا در آمد. یــــاران دیروز و مخالفـــان امروز علــــے، به گونه اي سخن مےگفتند ڪه گویے نمایندگان معاویـــه اند. دستــــور از او مےگیرند و آب به آسیــــاب او مے ریزند. علے خستـــه و ڪلافه از این همه دورویے و ، در عجـــب بود ڪه شیطان چگونه بندگان را نیز مےفریبد و در جرگه ي خود جاے مے دهد. رو به آنــان گفت: معاویــه براے چنین حڪمیتي عمروعاص را برگزیده ڪه با او هم راے و نظر است، در حالــي ڪه ابوموسے در این امر با من هم عقیده و هم رأے . پس شما هم باید در برابرش ابـــن عباس را قـــرار دهیـــد، زیـــرا عمروعاص گره اے نمے بندد مگر این ڪه ابن عباس آن را بگشاید گره اے را باز نمےڪند ڪه پیش از او ابن عبـــاس آن را نبندد. امرے را حے نمےڪند مگر این ڪه آن را سست سازد و ڪاري را نمےڪند ڪه آن را محڪم نسازد. اما سخنــان امام در آن مردان ریش دراز و قــــرآن نداشت و پس از مدتي ، پیمان نامه ے حڪمیت نوشته شد: رضایــــت دادیـــم ڪه در برابر حڪم قرآن، هر چه باشد تسلیــــــم شویم و هر دستورے داد اجرا ڪنیم. ما در مورد اختلافاتے ڪه در میان ماست، ڪتاب خدا را از ابتدا تا انتـــها بین خود حڪم ساختیم. علــے و پیروانش رضایت دادند ڪه ابوموسي اشعرے را به عنوان و بفرستند، معاویـــــه و پیروانش هم به گسیـــــــل داشتن عمـــروعـــاص به عنوان ناظر و حاكم رضایت دادند. ایشان عهــــد و پیمـــان خدا را از آن دو نفر گرفتند ڪه ڪتاب خدا را ملاڪ قرار داده و در حڪم ڪردن از مطالب آن، به چیز دیگر تجاوز نڪنند. از این پس، ســلاح بر زمیـــن گذاشته ميشود، راه ها باز مےگردد و حاضـــر و غایــــب هر دو گروه از نظر امنیــــت یڪسان هستند و تا صدور حڪم از سوے نمایندگـــــــان، امنیـــــت و دوستے بر دو طرف حاڪم خواهد بود. علـــے، غمگیــــن و در مقابل چادر فرماندهے اش ایستاده بود و به نقطه ای خیره شده بود ڪه در آن، عده اے به دور اشعــث حلقه زده بودند و او داشت عهدنامه ے حڪمیت را با صداے بلند براے آنان مےخواند. علـــے وقتے از میــان آن جمع بیرون آمد ڪه مالـــڪ و چند تن از یارانش را در ڪنار خود دید. به مالـــڪ نگاه ڪرد و گفت: مےبینے ڪه مردم ڪوفه چگونه معاویــــه را خوردند؟ من، سســـت عنصــر تر از اینان جماعـــــت ندیدم. 🌍 @kashkoolmazhabimehrab