eitaa logo
کشکول مذهبی محراب
360 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
676 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 سه شنبه ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۵:۰۰ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۲۳ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۱:۳۸ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۶:۵۲ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۱۷:۱۰ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۲۲:۵۶ 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۲۷ آبان ۱۳۹۹ میلادی: Tuesday - 17 November 2020 قمری: الثلاثاء، 1 ربيع ثاني 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت امام باقر علیه السلام (بنابرروایتی) 🔹قیام توابین، 65ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️7 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️9 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️12 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 45روز) ▪️34 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| 🔸دعای هفتم صحیفه سجادیه ➕حاج محمود کریمی 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
💠 شرح #دعای_هفتم صحیفه سجادیه (۱۱) ۱۰) وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ
💠 شرح صحیفه سجادیه (۱۲) ۱۱) وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ 🔹ألمّ: روی آورده است 🔸هَظَنِي: از «بهظ» به معنی مشقت و عاجز شدن از انجام کاری است. یعنی: پروردگارا! حوادثی به من روی آورده که تحمل آن مرا به مشقت انداخته و مرا عاجز کرده است. 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
♡﷽♡ #قــاب_خــاتـــم #قسمت_34 •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• +بخونم؟؟ خانم کلافه دستشو بی هدف تو هوا تکون
♡﷽♡ •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• سرمو روی میز گذاشته بودم وپروانه ام‌مشغول کارش بود که صدای زنگ کوتاهی بلند شد سرمو بلند کردم و به پروانه نگاه کردم پروانه دستاشو با دامن پیشبندش پاک‌کرد و گفت: خانمِ دیبا،پاشو برو بالا ببین چی میخواد به سختی از جا کنده شدم‌و به طبقه ی بالا رفتم انگار که از صبح تو معدن کار کرده بودم‌و تمام تنم درد میکرد... ضربه ای به در اتاق خانم زدم و وارد شدم +سلام،کاری داشتید؟ -اگه کار نداشتم که زنگ نمیزدم چرا اندر لفتش میشی فک کن آدم درحال مرگ باشه چشمش به شماها باشه.. لبمو گزیدم:دور از جونتون ببخشید -بیا کمکم کن میخام برم تو باغ قدم بزنم چشمی گفتم و مشغول انجام‌دادم‌اوامر خانم شدم... خانم توی باغ جلوتر حرکت میکرد و من با کمی فاصله از پشت مراقبش بودم -چیشد تصمیم گرفتی کار کنی؟؟؟! از سوال ناگهانی خانم جا خوردم... +خب منم مثل همه برای فرار از بیکاری و درامد مستقل و.. هنوز داشتم برای خودم‌ دلیلای کاملا قانع کننده میاوردم که با تمسخر پرسید: یعنی به خاطر اینکه بیکار نباشی اومد اینجا مثلا پرستاری منو میکنی؟؟؟ نفس عمیقی کشیدم و آب دهانمو قورت دادم تا بغض لعنتی که وقت‌و بی وقت توی گلوم‌جا خوش میکردو به پایین بفرستم الان وقتش نبود! زل زدم‌تو چشمای خانم که منتظر نگاهم میکرد انگار دوست داشت به بدبختی ام اقرار کنم +نه ،همش برای فرار از بیکاری نبوده به پولش هم نیاز داشتم پوزخندی زد و به راهش ادامه داد... -کلا به خاطر پولش اومدی... پیمان خیلی اصرار کرد که حتما چند وقتی اینجا مشغول باشی چقدر لذت میبرد از اینکه غرورم رو مثل برگ پاییزی زیر پاش لگد مال میکرد... البته اگه در این‌مدت غروری باقی مونده باشه برام... 🖋 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
♡﷽♡ •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• نگاهی به ساعت کردم +خانم اگه اجازه بدین من برم دیگه... قرار بود تا ساعت ۵ باشم انگار که داشت پشه ی مزاحمی رو از کنار گوشش کنار میزد،دستی تکون داد و گفت دیگه کاری ندارم‌،میتونی بری توی همون اتاقی که صبح پروانه بهم‌نشون داد لباسمو عوض کردم پروانه بهم‌گفت لباسارو بزارم‌همونجا و نیازی نیست‌که با خودم ببرم‌خونه از پروانه تشکر کردم و از خونه بیرون زدم... سرم هنوز درد میکرد از دست خودم عصبی بودم که همچین پیشنهاد مزخرفی و قبول کردم اما دیگه چاره ای نداشتم... تو راه برگشت برای خودم‌و دنیا ومامان بستنی خریدم‌ به نام‌دنیا و به کام ما زنگ درو فشار دادم حوصله نداشتم درو با کلید باز کنم صدای کیه کیه ی دنیا اومد وچند لحظه بعد درو باز کرد و داخل رفتم -سلام آجی،خسده نباشی +سلام خوشگل من دورت‌بگردم که انقدر مهربونی بستنی هارو که دستم دید کلا بیخیال منو خستگی و همه چی شد و با خوشحالی بستنیشو گرفت و رفت سراغ بازی کاش منم مثل دنیا با یه بستنی عروسکی ساده کل مشکلاتم حل میشد و همینطور شلنگ‌تخته مینداختم و از خوشی روی پام بند نبودم...!!! . . صبح زود رفتم دانشگاه و با استاد دو تا درس عمومی صحبت کردم که شاغل شدم و بدون حضور امتحان بدم... خدا رو شکر قبول کردن... دریای خود استاد پرتو که دو تا کلاس بود هم حل بود... فقط میموند دو تا کلاس دیگه که تخصصی بود ولی یکیشون استادس حضور غیاب نمیکرد و برعکس اونیکی به شدت سختگیر بود... بین دو تا کلاس طناز رو پیدا کردم و قرار گذاشتیم جزوه ها رو آخر ترم کامل ازش بگیرم... اما اون یک کلاس رو باید میرفتم... ولی خیلی بد موقع بود... سه شنبه ها ساعت یک ظهر! دقیقا ساعتی که توی خونه در خدمت خانوم بودم! رفتم و استاد رو سر کلاسش پیدا کردم... به هر ضرب و زوری بود راضی ش کردم سر اخرین کلاس اون روزش حاضر بشم... یعنی ساعت ۶ تا ۸ شب... وقتی که از اون خونه بیرون اومده باشم... به نظر کارم توی دانشگاه تموم شده بود ولی یکم دیرم شده بود... من که حقوق دو ماهم رو پیش خور کرده بودم نمیتونستم با آژانس برم ولی حسابی دیر شده بود و از خشم خانوم بزرگ هم باید به خدا پناه برد! خودم رو راضی کردم با تاکسی برم... حوصله غرولند نداشتم... توی مسیر به این جبر فکر میکردم و اینکه آیا پذیرفتنش عاقلانه بود یا نه... من هیچ وقت عادت به چشم گفتن و تحقیر کشیدن نداشتم! ولی حالا در خدمت کسی بودم کہ پرواضح بود از بالا به دنیا نگاه میکنه و کسی جز خانواده ی خودس و هم طبقه ی خودش رو آدم حساب نمیکنه و طبیعی بود که تو تک تک رفتارش چیزی جز تحقیر نصیب من نمیشه... خودم رو قانع کردم دو ماه بیشتر نیست و بعد از اون حتی اگر کلاهمم بیفته این طرفا برای برداشتنش نمیام.... سر کوچه پیاده شدم و تا جلوی دروازه عمارت یک نفس دویدم... هنوز نفسم بالا نیومده بود ولی دیر شده بود پس زنگ رو زدم و در باز شد... با دلشوره رفتم داخل... 🖋 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ چهارشنبه 👈 28 آبان 99 👈 2ربیع الثانی 1442 👈 18 نوامبر 2020 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . 📛 صدقه صبحگاهی رفع نحوست است . 👶مناسب زایمان و نوزادش مبارک و خوش قدم خواهد شد . ان شاءالله 🚘مسافرت : مسافرت خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🔭 احکام نجوم. 🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ از شیر گرفتن کودک . ✳️ درو کردن غلات . ✳️ و کندن چاه نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب (شب پنج شنبه) ، فرزند امشب حاکمی از حاکمان یا عالمی از عالمان می گردد . ان شاء الله 💉💉 حجامت خون دادن فصد خوب نیست . 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث حاجت روایی می شود . ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان قم:انتشارات حسنین علیهما السلام ادرس: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 0912 353 2816 025 377 47 297 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.نقل مطلب بدون لینک ممنوع و شرعا حرام و مدیون هستید 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehmsaran 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۲۸ آبان ۱۳۹۹ میلادی: Wednesday - 18 November 2020 قمری: الأربعاء، 2 ربيع ثاني 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه) - حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه) - یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️6 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️8 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️11 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 45روز) ▪️33 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ✅ با ما همراه شوید... 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab