eitaa logo
کشکول بصیرت
824 دنبال‌کننده
57.9هزار عکس
52.1هزار ویدیو
653 فایل
فَبَشِّرْ عِبَادِ¤ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَاب (زمر۱۷/۱۸) رویکرد: بصیرت افزایی،روشنگری،تحلیل مسائل روز
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ تحلیلی بر بیانات امروز مقام معظم رهبری در جمع پرستاران؛ تبیین سه کانون راهبردی در جنگ روایت‌ها 🔺 صبح امروز در دیدار با پرستاران و در بخشی از سخنان خود فرمودند: شما روایت کنید حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. اگرشما روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر را روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثه‌ی را روایت نکنید دشمن روایت میکند، هرجور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. شما اگر حادثه‌ی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت میکند و کرده. دشمن روایت کرده، روایتهای دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفه‌ی جوانهای ما است. ۱۴۰۰/۹/۲۱ 🛎 چیستی و چرایی اینکه درباره بروزترین جنگ عصر معاصر سخن می گویند و روایت صحیح از انقلاب و دفاع مقدس و تسخیرلایه جاسوسی را هم بعنوان مثال‌های مهمی برجسته می‌کنند بسیار حائز اهمیت است. ، امروزه در دو ساحت شناختی و روانی متمرکز شده و در بُعد شناختی نیز محور روایت سازی برجسته شده و وزن بالایی گرفته است. اما دلیل این روایت سازی و میزان بُرد و امتدادش در سه محور قابل رصد بوده و ضرورت واکاوی دارد. 🔴 در ادبیات ، تاریخ اهمیت ویژه ای دارد و اساس جامعه پردازی و تلقی می‌شود. از همین زاویه نگاه می توان مساله را تبیین نمود. 1⃣ تاریخ سازی: فاز اول روایت سازی، بازخوانی موقعیت یا به عبارت دقیق تر، بازسازی موقعیت هاست که مجموعه ای از خرده روایت ها را تبدیل به کلان روایتی در خدمت یک سیاست یا نماید. واقعه در صدر اسلام را به عنوان شاهد قضیه، مرور کنید که چگونه روایت شد و چه پیامدهایی داشت! مثال های به روزش را نیز در بیانات مطالعه کردیم. 2⃣ فرهنگ‌سازی: وقتی که تاریخ شکل گرفت و موقعیت جدیدی ساخته یا بازآفرینی شد، فاز دوم کار یا همان تولید ذهنیت اتفاق می افتد. اساس فرهنگ بر باورها و ارزش‌هایی است که در ذهنیت و ارتکاز عمومی جامعه کاشته می شود. در واقع بدلیل ذهنیت سازی و در ادامه تاریخ سازی شکل می گیرد. 3⃣ دکترین سازی: حال که تاریخ صورتبندی شد و ذهنیت و فرهنگ نوینی آفرید، در سطح سیاستگذاری و مطابق ایدئولوژی و فرهنگ عمومی حاکم، بایدها و نبایدهای تازه ای خلق می شود. با چه کسی دوست یا دشمن باشیم، تعریف جدیدی پیدا می کند و خطوط زرد و سبز و قرمز بازسازی می شود. در واقع دکترین‌های کشورداری و سیاستگذاری جامعه، رنگ متفاوت تری گرفته و تغییر ایدئولوژی کامل می شود. ⏹ پس وقتی صحبت از جنگ روایت ها می‌شود، ترجمه اش همان جنگ شناختی در سطح تاریخ(گذشته)، فرهنگ(حال) و دکترین(آینده) را باید در نظرداشت. اینکه چه بودیم، تعیین می کند که، که هستیم و چگونه باید باشیم. تاریخ ما، حال ما را توضیح می‌دهد یا توجیه می‌کند و حال ما، آینده ما را پایه گذاری می کند. 🛎 یک روایت دروغین از هشت سال ، باعث خالی شدن انقلاب از عقبه مقدس و سوژه های قهرمان می شود و روایت جعلی از تسخیرلانه جاسوسی هم می شود که انقلاب را نتیجه حماقت توده ها، اشتباه روشنفکران و موج‌سواری قشری ضدمدرن، تصویرسازی می کند. 🔴 اضافه کنید به این محورها، عبارتی از ایشان را که فرمودند اگر جریان شکست بخورد، جریان هم شکست می‌خورد. روایت سازی های جعلی و موازی، اثر جریان تحریفی است که خروجی اش جاده صاف کنی برای تحمیل گفتمان تحریمی_برجامی بر کشور می‌شود. 🖊 حجت الاسلام علیرضا محمدلو، 🆔 @sedayehowzeh
✍️ انتقاد امام جمعه ارومیه از انتحار اروتیک در شبکه نمایش خانگی 🔺ابتدای کلام، باید حرف آخر را زد که بازار مصرف، از تولید نیاز و مهندسی ذائقه در بستر افکار عمومی، خلق می شود و استمرار بقا پیدا می‌کند. در بسیاری از آثار خود جهت مخاطب سازی و رقابت با و شبکه های ماهواره ای و نیز بازگشت سرمایه، تاکتیک را انتخاب کرده است. ترویج بی بندوباری و تصویرسازی بر مبنای عشق مثلثی یکی از مهمترین ابزاری است که این روزها آثار عرضه شده در شبکه نماش خانگی از آن برای جذب بیشتر مخاطب استفاده می‌کنند. 🔹 روابط بدون چارچوب و خارج از قاعده، از جمله مسائلی است که حتی مخاطبان را هم سردرگم کرده که آیا می توانند این آثار را همراه با فرزندانشان تماشا کنند یا خیر؟ یکی از این سریالها «ممنوعه» بود که همه ممنوعه ها را با خود به همراه داشت! ⏹ یکی از ناقدان شبکه های خانگی در همین راستا اینگونه نوشته است: زمانی که قسمت نخست سریال ممنوعه عرضه شد، موج گسترده رسانه‌ای برای توقف این سریال به‌راه افتاد. استفاده علنی از کوکائین مقابل دوربین و معرفی یک گروه مختلط از دختران و پسران که با روشی شبیه «کارتی پارتی»، پارتنر جنسی خود را انتخاب می‌کنند، از نشانه‌های نمایشی ممنوعی بود که در این سریال استفاده شد. 🛎 اما نقطه اوج این مثلث را شاید بتوان در سریال جستجو کرد. سریالی که حتی توجه اقشار مذهبی را برای تماشا جلب کرده و در کشمکش داستان معلق کرده بود. جایی که شهرزاد بین قباد و فرهاد گیر افتاده بود و هربار بخشی از عمرش را با عشق به دیگری سپری می کرد و ماجرا تا جایی پیش رفت که دیگر برای مخاطب زردپسند هم خیلی جذاب نبود. «نهنگ آبی» و «کرگدن» هم ۲ سریال دیگر بودند که با همین شمایل و با چاشنی خشونت، مافیا و قصه نافرجام، مخاطب را گیج و گنگ رها کردند. 🔻 سریال «مانکن» به کارگردانی حسین سهیلی زاده با ادغام عشق، خیانت و مافیا تلاش کرد که مخاطب را به نفع خود پای شبکه نمایش خانگی بنشاند و در سریال «دل» مثلث عشقی میان رستا، آرش و رابی و از سوی دیگر مثلث عشقی آوا، رستا، آرش، مثلث های تو در تویی را به تصویر کشیده بود. 🔴 مجموعه «همگناه» به کارگردانی مصطفی کیایی نیز با همین فرمان وارد گود شده بود. سریالی پر از قصه های فرعی. به نحوی که هیچکدام از شخصیت های داستان فاقد یک قصه ممنوعه در زندگی خود نبودند! 🛎 اگر بخواهیم از این دست سریال ها نام ببریم، موارد متعددی را می توان لیست کرد، اما غرض از ذکر مثال هایی چنین، این بود که وقتی از تریبون نماز جمعه، نسبت‌به مسائل و موضوعات اجتماعی هشداری داده می‌شود، بایستی تبدیل به یک پکیج مطالبه گری شده و پیوست رسانه ای و عملیاتی را در پی داشته باشد. ⏹ در میدان برخی رقابت های رسانه ای که نمایش از و محتوا سبقت می‌گیرد و دغدغه‌ای جز اقتصاد و اعتبار وجود ندارد، هوایی برای فرهنگ هم متصور نیست. تمام تلاش نمایش های زرد خانگی، سرقت توجه بوده که سبک ماکیاولیستی داشته و هدف وسیله را توجیه می کند. 🔹 چرا که در فرامتن داستان ها و دلالت های ضمنی این سریال ها، تصور و تمایل و ذائقه افکار عمومی به قهقهرا می‌رود و گزاره‌ها و گرایش‌های دینی مجروح شده و در بلندمدت نیز چه بسا محلی از اعراب در ذهنیت مصرف کنندگان سریال‌ها نخواهند داشت. 📎 از دولت جدید و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اش و جناب دکتر ، بعنوان رئیس تحول گرای ، توجهات ویژه در این خصوص را مطالبه باید نمود. ضرورت دروازه بانی سریال ها و ریل گذاری جهت تولیدات فاخر دینی و متناسب با فرهنگ اصیل و محجوب ایرانی، بایستی از اولویت های فرهنگی این دولت و جریان دلسوز در ساحت باشد. 🖊 حجت الاسلام علیرضامحمدلو 🌐 v-o-h.ir/?p=33637 🆔 @sedayehowzeh
📣 حجت الاسلام خسروپناه در نشست تخصصی «سینما، دین و ایدئولوژی»: سینما را نمی‌توان از ایدئولوژی و مرام نامه جدا کرد 🔹 گاهی به مفهوم مرام‌نامه زندگی است. اصولی که بر زندگی و حکمرانی اثرگذار است، ایدئولوژی نام دارد و بنابر این مفهوم، آیا جامعه‌ای وجود دارد که ایدئولوژی نداشته باشد؟ 🔸چرا در جامعه فقط تلقی منفی از ایدئولوژی وجود دارد؟ به نظر من این را شبه روشن‌فکرها مطرح کرده‌اند‌. آیا امروز در فضای غرب، برداشتی که از ایدئولوژی وجود دارد منفی است؟ جواب خیر است. 🔹به لحاظ نظری نسبت سینما و ایدئولوژی چیست؟ سینما را نمی‌توان از ایدئولوژی جدا کرد منظورم از ایدئولوژی به مفهوم مرام‌نامه است. سینما معجونی از هنرها است. از سینمای صامت تا ناطق ژانرهای مختلف در سینما شکل گرفت و در تمام این‌ها گوهر اصلی است. 🔸همان چیزی که فیلمنامه‌نویس می‌نویسد و تفکری پشت آن است، ایدئولوژی است. پس ما فیلمی نداریم که عقبه ایدئولوژی نداشته باشند. 🔹باید گفت‌وگویی میان اهل و کسانی که سینما را می‌شناسند شکل گیرد تا سینما را عقلانی‌تر کنیم. 🔸من با نظر دکتر موافق نیستم که می‌گوید دین و ایدئولوژی برابرند، همچنین با آن‌هایی که این دو را کاملا جدا می‌دانند نیز موافق نیستم؛ بلکه آنچه به نام سینمای دینی مطرح است، سینمای تاریخ دین است که شبیه آن در هم ساخته شده‌است اما گاهی ممکن است آیه و روایتی به فیلم تبدیل شود و اینگونه هم سینمای دینی محقق می‌شود و دقیق‌تر است. مشروح گفت‌وگو در سایت : v-o-h.ir/?p=38238 🆔 @sedayehowzeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔎آقای دکتر سخن شما متین، ولی نقد دینداری گاهی به نقد دین هم سرایت می‌کند! 🎥ببینید| صحبت های در برنامه درجه یک درباره جوانان و ارتباط آنان با دین و دینداران 🔹من باور ندارم که جوان‌ها از ریشه های دینی و ملی بریده باشند. آنها دین را نقد نمی‌کنند بلکه را نقد می‌کنند. جوان چون و خلوص‌گراست تاب دیدن مدعیان را ندارد و نقد می‌کند و این اتفاق مثبتی است. ✍️پ.ن : 🔹سرایت نقادی به نقد دین چه بسا امری طبیعی است، اما نافی این مساله نیست که به تدریج، تصویر دین را در ارتکاز عمومی مخدوش می‌سازد. هزینه سازی برای دین به نام دینداری امری است که حداقل در ساحت ساختارها و مسئولین قابل رهگیری و پیگرد می تواند باشد. 🔸اساسا در و ارتباطات، کنشگری بدون سرایت و امتداد نداریم و هرنمادی در ذهنیت عمومی، نماینده یک تلقی می‌شود و اگر نماد و اسلام داشته باشید، با ضریب بالاتری می‌توانید باعث تقویت یا تضعیف دین و دینداری شوید. 🆔 @sedayehowzeh
✍️ماجرای یک خودکشی و سهم ساختارهای فرهنگی بی‌تفاوت و کم رمقی در سکوهای معرفتی و معناساز جامعه 🔹به‌طور معمول سالانه یک نفر به ازای هر ۵ تا ۱۵ هزارنفر خودکشی می‌کند.بیشترین آمار در کشورهای اروپایی و صنعتی بوده و کمترین میزان خودکشی نیز مربوط به کشورهای شرق مدیترانه است که غالبا مسلمان یا مذهبی هستند. 🔸در همین موضوع، امیل دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی، انواع خودکشی را ذیل چهار عنوان تقسیم بندی کرده است. 1️⃣خودکشی خودخواهانه بیانگر عدم احساس تعلق طولانی مدت فرد به گروه و عدم یکپارچگی در یک جامعه است. نتیجه چنین احساس، خودکشی خودخواهانه بوده چون آنها هیچ اتصالی به جمع ندارند. این غیبت می‌تواند منجر به بی‌معنا شدن، مالیخولیا و افسردگی شود. دورکیم چنین جدایی را «فردشدن بیش از حد» می‌نامد.(دلیل اجتماعی_روانشناختی) 2️⃣خودکشی نوع‌دوستانه با احساس غرق شدن در اهداف و باورهای گروه مشخص می‌شود و در جوامعی با یکپارچگی بالا رخ می‌دهد، جایی که منافع فردی کمتر از منافع کل جامعه مهم تلقی می‌شود. از آنجا که منافع فردی مهم تلقی نمی‌شود، بنظر دورکیم در یک جامعه نوع‌دوستانه دلیل چندانی برای خودکشی افراد وجود ندارد.(دلیل اعتقادی_ایدئولوژیک) 3️⃣خودکشی آنومیک ناشی از نابسامانی بیانگر انحطاط اخلاقی فرد و عدم جهت‌گیری اجتماعی است که با و اقتصادی چشمگیر مرتبط است. مردم نمی‌دانند در جوامع خود در کجا قرار می‌گیرند. وقتی بی‌نظمی اخلاقی حاکم است و افراد حدود خواسته‌های خود را نمی‌دانند، دائماً در حالت ناامیدی به سر می‌برند. این خودکشی می‌تواند زمانی رخ دهد که آنها دچار تغییرات شدید در ثروت شوند.(دلیل اقتصادی_اخلاقی) 4️⃣خودکشی تقدیرگرایانه زمانی اتفاق می‌افتد که فرد بیش از حد تحت نظارت قرار دارد، زمانی که آینده او بی‌رحمانه مسدود شده و احساساتش تحت انضباط ستمگرایانه به شدت خفه می‌شوند.این مدل در جوامعی به وجود می‌آید که ساکنان آنها ترجیح می‌دهند بمیرند تا زندگی کنند.(دلیل سیاسی_اجتماعی) 🔹فارغ از این واقعیت که در جامعه ، فردیت حداکثری حاکم می‌شود و توجهات حداقلی شده و پیوندها کمرنگ می‌شود و بحران عواطف بروز پیدا می‌کند، بنظر می‌رسد که این چهار دلیل، حق مطلب را در رابطه با پدیده خودکشی ادا نکرده اند. مبانی فکری چه بسا توان درک متغیری به نام "معنا در زندگی" را ندارد و در تقسیم‌بندی های چهارگانه، این مفهوم را تحت عناوین دیگری تقلیل داده یا اساسا نادیده انگاشته است. 🔸اینکه آخرین حرف‌های یک بازیگر، در نقد فراگیر از و خود بوده، نشانه یک بحران وضعیت در شرایط فرد است. 🔹خودآگاهی دیرهنگام و انتقادی و اظهار تاسف از نداشتن فرزند و ازدواج دیرهنگام و اینکه بهیچ‌وجه اجازه نخواهد داد بچه‌هایش وارد عرصه شوند و شوریدن علیه مافیای موجود در صنف زیسته خود، یک احساس شکست معنایی را نشان دهد. بحث قضاوت از شرایط یک شخص نیست که ما از زندگی خصوصی این مرحومه اطلاعات کافی نداریم ولی وقتی حس شکست در ساحت هویت غالب زندگی‌اش حاکم می‌شود بطوریکه در گفتگوی تصویری به زبانش جاری شده و عدم رضایت کامل از زمان ازدواج و فرزندآوری را هم مطرح می‌کند، یعنی نقاط اتکا در زندگی یک شخصیت دچار بحران شده است. 🔸هر انسانی در زندگی خود، نقاط اتکایی متشکل از دارایی‌ها و نسبت‌ها و موفقیت‌هایش دارد که باعث دلخوشی و پشتوانه معنایی او برای ادامه زندگی و لذت بردن یا تحمل شرایط محیطی می‌شود.هرگاه انسان نقاط اتکای خود را پوچ می‌انگارد و نسبت به گذشته و آینده خود به یاس منتهی می‌شود، حال خوبی را تجربه نخواهد کرد. آنچه که حال انسان را نرمال نگه‌ می‌دارد، گذشته قابل قبول و آینده قابل احترام است. 🔹در ورای این دو مقوله، و معانی برتر در زندگی می تواند نسبت به همه رویدادهای ریز و درشت زندگی سایه انداخته، و تفسیر باز و افق بدون بن‌بستی در میدان ابتلائات متنوع و متلون زندگی برای انسان رقم بزند. خلاصه و کوتاه باید اذعان نمود که در واقع هرجا که پدیده‌ خودکشی نمایان می‌شود، پیکان انتقادها بایستی سمت‌ نهاد فرهنگ و سکوهای معرفتی و معناساز اجتماعی باشد که باعث شده در بخشی از جامعه، فقدان معنا و یاس فلسفی و ایدئولوژیک مستولی شده و در برخی موارد به خودکشی بینجامد. 🔸ما که جامعه داریم و عنوان دین اسلام و مسلمانی را یدک می‌کشیم، نهادهای فرهنگی همچون حوزه و دانشگاه و مدرارس و ساختارهای فرهنگی همچون وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما و سایر ارگان های عریض و طویل منتسب به فرهنگ بایستی نسبت به درونی‌سازی و عمق بخشی فرهنگ و معرفت دینی برای حل بحران‌های معنایی در جامعه فعال‌تر عمل کنند و با مارپیچ سکوت و اتیکت "من بی‌تقصیرم" نسبت به این معضلات، واکنش خنثی و ناامیدکننده نداشته باشند. 🖊حجت الاسلام علیرضا محمدلو 🆔 @sedayehowzeh