#حکایت #نقاشی_فرشته_و_شیطان
حاکم ماهرترین نقاش را مامـور کرد که در مقابل مبلغی زیـاد ، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند
نقاش به جستجو پرداخت که چـه بکشد که نماد #فرشته باشد؟ چون فرشته برایـش قابل رویت نبود ، کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا کرد و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف کردند
نقاش به جاهای بسیاری میرفت، تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود ، اما تصویر مورد نظرش را پیدا نمیکرد چون همه #بندگان خدا بودند هر چند اشتباهی نمودہ بودند
سال ها گذشت امـا نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد، پس از چهل سال که حاکم احساس کرد دیگــر عمرش به پایان نزدیک است به نقاش گفت هر طـور که شــده این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود
نقاش دوباره گشت تا یــک مجـرم زشت چهره و مست با موهایی درهـم ریخته را در گوشه ای از شهـر یافت . در مقابـل مبلغی بسیار ناچیز اجازہ گرفت نقاشیش را به عنوان #شیطان رسـم کند، او هم قبول نمود
نقاش متوجه شد که اشک از چشمان ایـن مجرم میچکـد . از او علت را پرسیـد؟ گفـت من همــان بچه ی معصومی هستــم که تصویـر فرشته را از من کشیدی ، امروز اعمالــم مرا به شیطان تبدیل نموده . اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
✍ کانال نکته های ناب کــوتاه
❁ @noktehayenabekotah
━━━━━━━━━━━━
🔖 نکته های ناب کـوتاه
@noktehayenabekotah
#پادشاه_مرده_است
در زمان یکی از شاهان ، شایعه
شد که شاه مُرده شاه به عوامل
او دستـور پیگیری داد که کسی
که #شایعه رادرست کرده پیدا
کنند. پس از کمی جستجو ، به
عامل شایعه پراکنی که پیرزنی
بود رسیدند و او را نزد پادشاه
بردند
#پادشاه به پیـرزن گفت ، چـرا
شایعه مرگ من را درست کردی
در حالی که من زنده ام. پیرزن
گفت مـن از اوضـاع مـملکت به
این نتیجه رسیدم شما دارفانی
را وداع گفته اید...
چـون هرکسی هرکاری که دلش
بخـواهد انجام میـدهد ، قاضی
رشـوه میگـیرد ، داروغه از همه
باجخواهی میکند وبه همه زور
میگوید ، کاسب هم کم فروشی
و #گران_فروشی میکند ، هیچ
داد خواهی هــم پیدا نميشـود،
هیـچکـس بفکر مـردم نیست و
مردم به حال خود رها شده اند
لاجـرم فکـر کـردم شـما در قید
حیات نیستید
بـعضی مـسئولیـن رو میبینید؟
پیداشون نیست... #حکایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای پیوستن #زهیر به کاروان امام حسین(ع)
#حکایت
🎙سخنران: حجت الاسلام و المسلمین #رئیسی 1396/07/26
کانال مراسم حرم رضوی
🆔 @Razavi_Marasem
🌷🍁🌾🍃🥀🍂🌼🍁🌻🕊
#معجزات امام #حسن عسکری(ع)
📝حضرت حسن بن علی ( ع) فرزند امام علی النقی (ع) یازدهمین اختر امامت و ولایت در هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری و به روایتی دهم ربیع الثانی در مدینه به دنیا آمد و در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰هجری قمری در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار مرقد پدر گرامی شان دفن شدند. حرم این دو بزرگوار به حرم عسکریین مشهور است.
🔖ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام هادی (ع) در سال ۲۵۴هجری قمری به مدت ۶ سال به امامت رسیدند و در مدت شش سال امامت خود در شهر سامرا با سختیها و مشقت زیادی مواجه شدند و تحت کنترل شدید خلفای عباسی بودند. شرایط امام (ع) آنقدر سخت بود که ارتباطشان با شیعیان بسیار محدود و تنها به وسیله وکیلان خاص آن حضرت (ع) بود. سرانجام امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۶۰ هجری قمری به دستور معتمد عباسی مسموم و به شهادت رسید.
🔷القاب و کنیه امام حسن عسکری
ابا محمد، اباالحسن، ابالحجه، ابالقائم از کنیهها و هادی، نقی، زکی، رفیق، صامت خالص، ابن الرضا، سراج و تقی از القاب آن حضرت است.
در ادامه به برخی معجزات و کرامات آن حضرت اشاره میکنیم؛
#معجزه سخن گفتن امام حسن عسکری با گرگ در بیابان🔅
🌀بر اساس روایات به نقل از عبدالله بن محمد یکى از اصحاب امام حسن عسکرى (ع)؛ روزی امام حسن عسکری (ع) را دیدم در بیابان ایستاده و با یک گرگ صحبت میکند. بسیار تعجب کردم و گفتم: یا ابن رسول اللّه! برادرم در طبرستان است و از حال او اطلاعى ندارم. از این گرگ سوالى فرما که احوال برادرم چگونه است؟
🔰امام عسکرى علیه السلام فرمود: هرگاه خواستى برادرت را مشاهده کنى به درختى که در سامرا داخل منزلت هست نگاه کن؛ برادرات را خواهى دید 📚(نوادر المعجزات: ص ۱۹۰، ح ۱، إثبات الهداة: ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۴)
#حکایت چشمه خروشان از شیر و عسل🍯
🍃بر اساس روایتی از ابوجعفر؛ روزى از روزها وارد منزل امام حسن عسکرى (ع) شدم. در حیاط منزل آن حضرت (ع) چشمه اى را دیدم که به جاى جریان آب، شیر و عسل از آن بیرون مى آمد. من و دوستانم از شیر و عسل آن چشمه خوردیم و نیز مقدارى همراه خود بردیم 📚(مدینة المعاجز: ج ۷، ص ۵۷۳، ح ۲۵۶۰، نوادرالمعجزات: ص ۱۹۱، ح ۱)
#معجزه بارش باران🌧💦
📕طبری نقل میکند؛ روزى نزد امام حسن عسکری (ع) بودم. عده اى بیابان نشین از اطراف وارد منزل امام (ع) شدند و از کم آبى و خشکسالى شکایت و اظهار ناراحتى کردند.
🕊امام (ع) براى آنها خطى را نوشت و در همان لحظه باران بارید. پس از ساعتى آمدند و گفتند: یا ابن رسول اللّه! بارش باران زیاد شده و احساس خطر مى کنیم.
💠امام (ع) نیز روى زمین علامتى کشید و باران قطع شد و دیگر نبارید.📚 (مدینة المعاجز: ج ۷، ص ۵۷۳، ح ۲۵۶۱، إثبات الهداة: ج ۳، ص ۳۲، ح ۱۲۵)
#معجزه سجاده و ماهی از دریا🗾
📙بر اساس حکایتی از طبری؛ روزى نزد امام حسن عسکرى (ع) بودم از ایشان تقاضا کردم و گفتم: یا ابن رسول اللّه! چنانچه ممکن است یک معجزه خصوصى براى من ظاهر سازید تا آن را براى برادران و دوستان هم مطرح کنم.
💠امام (ع) فرمود: ممکن است طاقت نداشته باشى و از عقیده خود دست بردارى. به همین دلیل سه بار سوگند یاد کردم بر این که من ثابت و استوار خواهم ماند؛ پس از آن ناگهان متوجه شدم امام حسن عسکری (ع) زیر سجاده خود پنهان شد و دیگر او را ندیدم.
🔷پس از گذشت چند لحظه به یک باره امام (ع) ظاهر شد و ماهی بزرگى را در دست خود گرفته بود و به من فرمود: این ماهى را از عمق دریا آوردهام.
🔶من آن ماهى را از امام حسن عسکری (ع) گرفتم و رفتم با عده اى از دوستان طبخ کردم و همگى از آن ماهى خوردیم و بسیار لذیذ بود. 📚(نوادر المعجزات: ص ۱۹۱، إثبات الهداة: ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۷، مدینة المعاجز: ج ۷، ص ۵۷۴، ح ۲۵۶۵)
#معجزه شیعه شدن ناصبی💚
❇️بر اساس روایتی از مناقب به نقل از محمدبن عیاش آمده؛ روزی در جمعی بودم که درباره معجزات امام عسکری (ع) با هم گفتوگو میکردیم. در این میان فردی ناصبی نیز حاضر بود و گفت: من نوشتهای بدون مرکب مینویسم؛ اگر امام (ع) توانست پاسخ آن را بدهد، من میپذیرم که او بر حق است.
❓ما سؤالاتی داشتیم که نوشتیم و ناصبی نیز بدون مرکب روی برگهای مطلب خود را نوشت و آن را جزو نامهها نزد امام عسکری (ع) فرستادیم. در اندک زمانی امام (ع) پاسخ سوالات ما را نوشتند و بر روی برگه مربوط به آن فرد ناصبی، اسم او و اسم پدر و مادرش را نوشتند. آن فرد ناصبی، چون آن نوشتهها را بر روی کاغذ سفید خود دید، از هوش رفت و هنگامی که به هوش آمد به حق اعتقاد پیدا کرد و از شیعیان امام (ع) شد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
4_6044012716350244552.mp3
10.35M
#حکایت عنایت عجیب #امام_رضا_علیه_السلام و امام زمان علیه السلام به یک زوج مسیحی.
هدایت شده از غبار فتنه
#خواهش_ازچه_کسی !!
در یکی از روزها شخصی از انصار به حضور مبارک امام حسین علیه السّلام رسید و خواسته و نیاز خود را بدین مضمون روی کاغذی نوشت :
ای سرورم ! ای ابا عبداللّه ! من به فلان شخص مبلغ پانصد دینار بدهکار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالی ، سخت در مضیقه می باشم .
پس از آن که امام حسین علیه السّلام نامه او را قرائت نمود ، یک هزار دینار تحویل وی داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت :
در تمام حالات سعی کن ، خواهش و خواسته خود را فقط به یکی از سه شخص بگو و از او تقاضا کن :
✅1 : این که سعی کن خواسته ات را از کسی تقاضا نمایی که مؤمن و مورد اطمینان باشد .
✅2 : با مروّت و جوانمرد باشد ، که حتّی الامکان ناامیدت نکند .
✅3: دارای حسب و نسب شریفی باشد ، که تو را سبک نشمارد ، بلکه برایت اهمیّت و ارزش قایل شود .
امّا دین دار مؤمن ، ایمانش سبب می شود که خواسته و خواهش تو را برآورده نماید .
و امّا کسی که حسب و نسب درستی داشته و جوانمرد باشد ، هرگز روی تو را زمین نمی اندازد و به هر شکلی که باشد آبروی تو را حفظ و خواسته ات را برآورده می کند.
📚تحف العقول176
بحارالانوار78 ص 119
#حکایت
#موعظه
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
♦️❁➖❁♦️❁➖❁♦️❁➖❁♦️
🔵 حکایت های عبرت انگیز 🔰
👇👇👇👇👇
🆔 @hekayat_ebratangiz