eitaa logo
کشکول بصیرت
825 دنبال‌کننده
57.9هزار عکس
52.2هزار ویدیو
653 فایل
فَبَشِّرْ عِبَادِ¤ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَاب (زمر۱۷/۱۸) رویکرد: بصیرت افزایی،روشنگری،تحلیل مسائل روز
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طبیبِ جان
💥 اگر خمس مالت را نمی‌دهی یا برای رضای خدا از خوابت نمی‌گذری، چگونه می‌توانی در راه خدا از جانت بگذری؟! 💥 اگر انسان در کوچک‌ها، مخیر به بهشت و جهنم و بین دنیا و آخرت و مخیر بین رضای خدا و لذت نفس می‌شود و لذت نفس را ترجیح می‌دهد، دلیلی ندارد که وقتی به امتحانات بزرگ رسید بتواند پا بر روی هوای نفسش بگذارد! ◀️ این "شکر" و "کفر" در هر نگاه و حرکتی و خوردن و خوابیدن و در کوچک‌ترین موضع‌گیری‌های انسان وجود دارد و در همۀ اینها بهشت و جهنم هست. اگر انسان در کوچک‌ها، مخیر به بهشت و جهنم و بین دنیا و آخرت و مخیر بین رضای خدا و لذت نفس می‌شود و لذت نفس را ترجیح می‌دهد، دلیلی ندارد که وقتی به امتحانات بزرگ رسید بتواند پا بر روی هوای نفسش بگذارد! ◀️ انسان آن‌گاه که می‌فهمد باید از لذت این غذا بگذرد و غذای بهتر را به دوستش بدهد، جای بهتر را برای دوستش در نظر بگیرد، لباس بهتر را برای دیگران بخواهد، و جایی که می‌فهمد باید این گذشتِ کوچک را بکند، اما حاضر به این کار نشود، چطور می‌شود که در راه خدا بتواند گذشت‌های بزرگ کند؟ آن‌گاه که آدم نمی‌تواند برای خدای متعال از خوابش بگذرد، چطور می‌تواند از جانش بگذرد؟ آن‌گاه که انسان برای خدای متعال حاضر نیست حق واجبی که در مالش قرار داده، ادا کند، چطور حاضر به فداکاری‌های بزرگ می‌شود؟! خدای متعال به انسان می‌فرماید من رزق تو را می‌دهم، هرچه خرج کردی و خوردی اشکال ندارد، ولی هر مقدار زیاد آوردی واجب است یک پنجمش را بدهی. انسانی که حاضر نیست این حد از مالش گذشت کند و در راه خدای متعال، یا اصلاً دنبال حساب و کتاب نیست یا اگر هست دنبال راهی می‌گردد که به‌طرف خودش جذب کند، این انسان چگونه در راه خدا از جان خودش می‌گذرد؟ انسانی که بخشی از این مازاد مالش را که سهم ولی معصوم خداست حاضر نیست بدهد و واجب هست، چگونه می‌تواند در راه ولی معصوم خدا برود و در رکاب او بجنگد؟! بزرگواری از فرد دیگری نقل می‌فرمودند که: آنهایی که امام حسین (ع) را شهید کردند، [در جایی] از یک شربت آب نتوانسته بودند بگذرند، و امثال این [تعلقات]، آنها را کم‌کم به طمع‌های بزرگ کشاند. ◀️ اگر از لذت‌های کوچک، در راه خدای متعال بگذرم و با خدا تجارت کنم، مهیای بزرگ‌ترها می‌شوم. خدای متعال می‌فرماید ما به آنها گفتیم شما نماز بخوانید، فعلاً جهاد واجب نیست. اینها مدام می‌گفتند چرا جهاد را واجب نمی‌کند؟ مهیا نشدند و وقتی جهاد را برایشان واجب کردند، به‌جای اینکه مهیا شده باشند و خوف خدا در دلشان جا گرفته باشد و توکل و اعتقاد خدای متعال در دلشان جا گرفته باشد، از دشمن می‌ترسیدند! «يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللهِ‌ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً». لذا حاضر نشدند بروند! بنابراین انسان نباید معصیت‌های کوچک را، تا وقتی به معصیت‌های بزرگ نرسیده، معصیت حساب نکند! نباید منتظر باشد که کار به مرحلۀ‌ نهایی برسد؛ چون آن‌وقت اگر امر مردد بین بهشت و جهنم شود، چه امیدی هست که موفق شود؟ انسانی که در اول، از لذت‌های کوچک نمی‌گذرد، چطور می‌تواند به خودش امیدوار باشد و چه اعتمادی هست که وقتی پای لذت‌های بزرگ‌تر پیش آمد، بر نفسش غالب بیاید؟ اگر شیطان و نفس در امور کوچک حریف من می‌شود و من این اندازه حاضر به مقابله نیستم، چطور در امور بزرگ توانا خواهم بود؟ لذا روایات می‌فرماید هیچ گناهی را شما کوچک نشمارید! نگویید این گناه مهم نیست، من این گناه را می‌کنم و گناه مهم‌تر را ترک می‌کنم! آدم چه می‌داند که اگر گناه کوچک را مرتکب شد، بعد از آن موفق می‌شود گناه بزرگ را ترک کند!» https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ࿐❁🍀❒◌🦋◌❒🍀❁࿐
هدایت شده از prof_mod
۲۴ هر گاه بین دوتا کار خوب مردد شدی و ندونستی کدوم را انجام بدی؛ اون کاریی را انجام بده که برات سختره، یعنی به نفس‌ت فشار بیشتری میاد. مثلا دوتا رفیق داری، و هر دو امشب شام‌ دعوتت کردن؛ یکی پولدارِ و شامی که قراره بده عالیه؛ ولی رفیق دیگه‌ت از نظر مالی معمولیه و شامش هم عالی نیست. تو مردد هستی کدوم رو بری و از طرفی هم دلت هست منزل رفیق پولدارت بری. 👈 اینجا مبارزه با نفس کن و مهمونیِ رفیق معمولیت برو. این کار به رضای خدا نزدیک‌تره و اراده تو رو هم قوی می‌کنه. 💪مبارزه با نفس کنی، قوی میشی💪 🌷