حقیقتی به نام #شیخ_شهید
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
امروز ۱۱ مرداد ماه سالروز شهادت آیتالله حاج #شیخ_فضل_الله_نوری است.
شیخ شهید عالم اول پایتخت بود
شاگرد ممتاز میرزای شیرازی بزرگ بود
دشمن خونین استعمارگران و اجانب بود
اول قدم #جنبش_عدالتخانه را او برداشت.
متمم قانون اساسی مشروطه و #اصل_طراز با مجاهدت او تصویب شد.
او زودتر از علمای نجف من جمله آیات #آخوند_خراسانی و #نائینی، #انحراف_مشروطیت و ماهیت دین ستیزانه #روشنفکران_عرفی را متوجه شد.
او را در دل پایتخت تشیع و در میان هلهله مردم و به حکم مشتی بی هویت #انقلابینما که به خود لقب #مجاهد داده بودند، و به توسط یک اجنبی اعدام کردند!
بعد از شیخ، ملت و حوزات مقدسه هزینه زیادی داد؛ فقط و فقط یکی از آنها
استیلای یک #بیسواد سوادکوهی بر امر دین و دنیای ملت بود!
تا کنون کمتر از این حقیقت تلخ سخن گفته ایم اما:
برخی از حضرات منتقد و مخالف شیخ شهید، همانانی بودند که زمینه بر سر کار آمدن رضاپالانی را فراهم کردند. پازل #انگلیس را تکمیل کردند! برخی بعدا پشیمان و مخالف استبداد رضاخانی شدند، برخی دیگر تا پایان عمرشان به سکوت و انزوا زیستند!
آنان عده ای شان شیخ شهید را #تندرو و عده ای هم او را #مستبد و عده ای هم روسی می دانستند!
بعدا تاریخ ثابت کرد که تا چه اندازه تحت تاثیر روشنفکران غرب اندیش بوده اند و تا چه حد به شیخ بی انصافی کرده اند و ابتلای رضاخانی سیلی سخت تقدیر برای همینان بود.
عزاداری منع شد، لباس روحانیت ممنوع شد، حجاب از سر زنان سرزمین شیعه برکشیده شد، دست روحانیت از مشارکت اجتماعی قطع شد و از قضاوت تا تعلیم و تربیت و حتی تبلیغ دین تحت نظر دولت انگلیسی درآمد!
آیا این حقائق تلخ، جای عبرت ندارد؟!
@rozaneebefarda
هدایت شده از پایگاه خبری صدای حوزه
اندر حکایت این روزهای سوداگری مرجعیت و زعامت و جانشینی نزد برخی روحانیون نام آشنا و گاه آقازاده؛
🔻سودا یا پذیرش؛ مسأله اینست!
مرحوم #علامه_طهرانی(رحمة الله علیه) به نقل از استاد خود شیخ حسین حلی(قدس الله نفسه الزکیة)، اینگونه نقل می کند که «استاد ما مرحوم #نائينى- قَدّس الله نفسَه- يك مرتبه در بالاى منبرِ تدريس فرمود:
▫️يا أيّها الطُّلّاب! مرحوم حاج مُلا علىّ كَنى (صاحب كتاب نفيس «قضآء» و معاصر شيخ أنصارى و از أعلام شاگردان و شايد همرديف شيخ أنصارى كه أوّل عالِم و أوّل مجتهد طهران بود؛ و اگر كسى بخواهد از علميّت او مطّلع بشود، كتاب «قضاء» ايشان را ببيند. ) به طهران رفت و تمام علماء طهران كه در مقابل او خاضع و خاشع و به أعلميّت او إذعان داشتند، نزد او آمده و تقاضا كردند كه:
شما متصدّى امور مردم باشيد؛ و در أمر قضاء و مرافعات مردم به شما مراجعه كنند و شما نظر بدهيد و فصل خصومت نمائيد!
مرحوم حاج ملّا علىّ كَنى گفت:
🔹«من اين كار را نمىكنم؛ زيرا من در اجتهاد خود شكّ دارم». تا اينكه پنجاه نفر از مجتهدين طهران و أطراف، از كسانى كه ايشان آنها را مجتهد مىدانست، خدمت ايشان آمده و بر اجتهادشان شهادت دادند؛ آنوقت ايشان اين پيشنهاد را پذيرفت.
🔸اما شما جالسين و حاضرينِ در مجلس درس، اگر پنجاه نفر از مجتهدين هم شهادت بدهند كه شما مجتهد نيستيد، باز قبول نمىكنيد و ادّعاى اجتهاد مىكنيد!»!!
📚 ولايت فقيه در حكومت اسلام، ج2، ص: 35 / الفقه و الاصولی
✔️ پایگاه خبری، تحلیلی #صدای_حوزه؛ رسانه آزاد و مستقل طلاب و فضلای حوزه های علمیه
🌐 eitaa.com/joinchat/1467023382C72b81b3b57