یکی میگفت: موقع جنگ جوان پانزده، شانزده ساله را میفرستادید خط مقدم و میگفتید شجاع است و میشد فرمانده نخبه عملیات، میشد حسن باقریها، مهدی باکری ها...
اما الان! الان حاضر نیستید از یک شغل از چندین شغل خود بگذرید و جایتان را به جوانی بدهید تا خودش را ثابت کند، میگویید بیتجربه است!!!
چطور آنوقت که میخواست دم تیر برود شجاع بود و باتجربه اما الان که میخواهد روی صندلی بنشیند ترسو هست و کمتجربه؟؟؟!
#شهدا_را_یادکنیدباذکرصلوات
🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
🌹
🌹🌹
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین علیه السلام
#یا_مظلوم
ﭘـﻠڪے بہ ﻫﻢ ﺑﺰﻥ ڪہ
ﻫﺪﺍیٺــــ_ﺷﻮﺩ_دلمـ
ﺣﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ_ٺو
ﺳﭙﺮﺵ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺬﺍشٺــ .......
🌸🌺🌸
🌺🌸
🌸
#دخترا_اگه_برن_جنگ😆
#خاطره_طنز_ازحضورخواهران_درجبهه
بیگودی های خواهر کاتبی!😌😐
✍🏻 حدودا 18.19ساله بودم
که مســــــ🕌ــــجد محل یک شب حاج اقا،خانما رو جمع کرد و گفت:
رزمنده ها لباس ندارند و یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که انجام بدیم!
من و چند از خواهرا✋🏻
که پزشـ🔬ـکی میخوندیم
پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی🏩
و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم🚌
من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود🤐
و این باعث شد که یک ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه،و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ســ🛍ـــاک
یعنی بیگودی هام😲
و چند دست لباس👗
و کرم دست و کلی وسایل دیگه😶 ...
غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم❗️
یا دستمو کرم بزنم...👐🏻
به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم...
نمیدونم چطور شد که😰
ساک من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه😰
ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه میکردیم...🌬
و برادرا افتادن دنبال لباسا😱
ما خجالت زده 😥.
برادرا بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما😅
دلمون میخواست انکار کنیم😣
اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم😑😐😶
.
و بعد
.
بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه😂
از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم...❌
شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستان☺
صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی
گفت در حال کیشیک بودن، این بسته مشکوک رو پیدا کردند،گفتن #بیگودی_های_خواهر_کاتبیه😮
شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی😊
چال کردم و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم ،زمین رو کندیم،اینا اومده بالا
گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😐😒
و من
هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست میکردم😡
دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم🏃
خواهر کاتبی🗣
خواهر کاتبی🗣
بیگودی هاتون…
{داستان فوق بر اساس خاطرات بانو کاتبی هم رزم شهید متوسلیان
YEKNET.IR - shoor - shabe 1 muharram 98 - rasouli.mp3
4.83M
🏴 #هل_من_ناصر
🔳 #زمینه احساسی #محرم
🌴میگن روضه دلمردگیه
🌴میگن گریه افسردگیه
🎤مهدی #رسولی
👌 #پیشنهاد_ویژه
🔴جدیدترین #مداحی های روز
YEKNET.IR - zamine 1 - shabe 1 muharram 98 - rasouli.mp3
2.72M
🏴 #هل_من_ناصر
🔳 #زمینه احساسی #محرم
🌴بیایید بیایید اگر اهل مایید
🌴که خیری نبینید اگر جا بمانید
🎤مهدی #رسولی
👌 #پیشنهاد_ویژه