شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید
شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند
با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷
https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷
بسم الله… 💥#قسمت20💥 😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔 اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه #
🌟:
بسم الله…
💥#قسمت۲۱💥
😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔
اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه #ماشین_انتحاری حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯
یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها."
#محسن آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن. 😠🔫😈
ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.💥
ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل #پایگاه و آنجا منفجر شد! 💥💥
ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها #شهید شدند.😔
محسن هم #مجروح و زخمی افتاد روی زمین و #بیهوش شد.😢
از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد.
یکدفعه تعدادی #تویوتا که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!😣‼️
درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از #حمله_ی_ناگهانی داعشی ها.😢
فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند.
تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.😖
#باران_گلوله از دو طرف، در حال باریدن بود.
محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد.
اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد. 🔫😈🤜🏻
نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔
داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند.
نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب #مقاومت نداشتند.
راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.😥
داعش جلو و جلو تر آمد. بالاخره پایگاه را گرفت و به آتش کشید.🔥
خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به شماره افتاده بود.😔
تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش.
داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. رسیدند بالای سرش.😢
دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین هایش بستند.
او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند.
خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭
تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔
چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝
#ادامه_دارد…
التماس دعا
💝یاعلی💝
بسم الله…
💥#قسمت٢٢💥
😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔
اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه #ماشین_انتحاری حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯
یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها."
#محسن آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن. 😠🔫😈
ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.💥
ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل #پایگاه و آنجا منفجر شد! 💥💥
ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها #شهید شدند.😔
محسن هم #مجروح و زخمی افتاد روی زمین و #بیهوش شد.😢
از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد.
یکدفعه تعدادی #تویوتا که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!😣‼️
درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از #حمله_ی_ناگهانی داعشی ها.😢
فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند.
تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.😖
#باران_گلوله از دو طرف، در حال باریدن بود.
محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد.
اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد. 🔫😈🤜🏻
نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔
داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند.
نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب #مقاومت نداشتند.
راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.😥
داعش جلو و جلو تر آمد. بالاخره پایگاه را گرفت و به آتش کشید.🔥
خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به شماره افتاده بود.😔
تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش.
داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. رسیدند بالای سرش.😢
دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین هایش بستند.
او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند.
خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭
تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔
چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝
#ادامه_دارد…
التماس دعا
💝یاعلی💝
کلیپ صوتی «پسر بالاشهر» - حسین یکتا.mp3
4.15M
📻 #پادکست
🔊 پسر بالاشهر
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
🍃:
🌙🔴🌎یک صلوات تبدیل به چنان نوری در عالم برزخ برای مردگان می شود که آنها را از گرفتاریهای آن عالم نجات میدهد.
🌺 شب جمعه است تا می توانید برای اموات و شهداصلوات بفرستید که چشم انتظارند.
💞💞💞
بوسه سردار رشید اسلام سردار سر لشکر حاج قاسم سلیمانی به پای مادر شهید.🌹*
هروقت حساب اینا رو از لیبرالها جدا دونستیم، کارمون درست میشه.
چه کنم که بعضیها، بیشرفی مدیران نالایق رو با این شیرمردان قاطی میکنن
🔸🔸🔸🔸🔸
❇️این امام ره بود که مقابل مادر چند شهید شانه هایش لرزید و اشک ریخت، وفرمود انقلاب را این مادر ها پیش بردند،
اما درمقابل امریکا شجاعانه فرمود،دهانش را خورد می کنیم
❇️حضرت علی ع بود که در جنگ ها دشمن را خوار و ذلیل میکرد،
اما در مقابل یتیمان پاهایش می لرزید و اشک میریخت و می گفت شرمنده اینها هستم.
❇️سردار سلیمانی شاگرد مکتب امیرالمومنین ع و امام خمینی ره است، کمر مستکبران جبهه عبری، غربی، عربی و داعش ملعون را شکسته،
واینگونه به پای مادر یک شهید می افتد،
خدایا حافظش باش
@
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آویزان کردن جنازه از تیر چراغ راهنمایی در بغداد!!
⏪جنایت در بغداد توسط نیروهای غربگرا و حامی عربستان سعودی
توضیحات فرماندهی نیروهای مسلح عراق درباره حادثه دلخراش بغداد
شخصی که در «میدان الوثبه» اعدام و به تیر برق آویزان شد، «هیثم علی اسماعیل» نام دارد که پس از درگیری لفظی با برخی از حاضران در تظاهرات، کشته شد.
این جوان ۱۶ ساله از معترضانی که در نزدیکی خانهاش تجمع کرده بودند، خواسته بود آنجا را ترک کنند. مشاجره لفظی به درگیری منجر شد و او چند تیرهوایی شلیک کرد و همین امر موجب شد تا معترضان، منزلش را با کوکتل مولوتوف به آتش بکشند. سپس بر شمار معترضان افزوده شد و آنها پس از یورش به منزل و لخت کردن او، وی را کشتند و به تیربرق آویزان کردند.
و این است نتیجه #نفوذ غرب و عربستان در راهپیمایی ضدفساد مردم عراق!
آنان که زمستان را از پشت پنجره دیده اند و گرسنگی را هم فقط در کتابها خواندند.
نخواهند توانست که #نمایندگان شایسته ای برای دفاع از حقوق مردم باشند.
شهید_بهشتی (ره)