لبیک یامهدی(عج):
تازه عروس بود 👰
شوهرش رفته بود بیرون اولین بار بود که میخواست غذا درست کند 😱
غذایش آش بود 🍵
کلی استرس داشت که ایا غذایش خوب میشود یا نه 😤😰
شوهرش از بیرون می آید باهم سفره را پهن میکنند🙂🙂
شوهر اولین قاشق غذا را میخورد،غذا بی نمک است😱 به همسرش میگوید که یادم رفت پارچ اب را بیاورم برو برایم اب بیاور🙁☹️
خانوم خونه میره اب بیاره🚶♀
در این فاصله شوهر سریع نمکدان را بر میدارد و در غذای همسرش نمک میریزد که مبادا همسرش بفهمد غذایش بی نمک است 🤗🤗
تا می آید به غذای خودش هم نمک بریزد همسرش با پارچ اب می آید😣☹️ و او سریع نمکدان را زمین میگذارد 😶
خانوم غذا را میخورد و خوشحال است که غذایش ایراد ندارد😌😌 و آقا هم همان غذای بی نمک را میخورد😕😢
این خانوم خوشبخت کسی نبود جز
همسر امام خمینی(ره)❤️🍃❤️
#امام_خمینی
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#نویسنده:حانیه_سادات_كاظمی
دوباره روسریمو اوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم . اه . حجاب چیه آخه .
_ مامان حالا اگه دو تا تار مو بیرون باشه قرآن خدا غلط میشه ؟
مامان _ عههه . همیشه موهات بیرونه حالا یه بارم به خاطر امام رضا (ع) بکنی تو که چیزیت نمیشه .
_ هوووووووف. نمیشه .نمیشه . نمیشه . موهای من لخته خوب هی میریزه بیرون . اوه اوه من موندم چادر چجوری میخوام سرم کنم. گفتم نیاما نذاشتید .
بابا_ دخترم انقدر غر نزن حالا الان هنوز مونده تا برسیم . با این ترافیک به نماز که نمیرسیم . بزار هروقت رسیدیم دم حرم درست کن .
_ خوب بابا جان . کلا نمیشه. مامان خداییش تو چجوری این چادرتو نگه میداری.
امیر علی _ خواهر من یه هد میگرفتی راحت میشدی . چادر لبنانی که نگه داشتنش کاری نداره . بعدشم چادر سر کردن عشق میخواد که بشه نگهش داشت .
_ خوب خوب. دوباره شیخمون شروع کرد . باشه داداشی سری بعد چشم. الانو چیکار کنم
امیر علی _ بابا جان لطفا تو خیابون امام رضا یه جا وایسید . اینجوری نمیشه کاریش کرد.
بابا_ باشه .
_ تنکس ددی . میسی داداشی .
.
.
.
.
ببخشید من خودم رو معرفی نکردم.من تانیا هستم . 19 سالمه و سال اول پزشکی. البته اسمم تو شناسنامه زینب هستش ولی من کلا با دین و مذهب کاری ندارم . به خاطر همین با این اسمم راحت ترم . من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که خوشبختانه توش چیزی به اسم اجباروجود نداره و هرکس خودش راه خودشو انتخاب میکنه . منم راهم رو کلا جدا از خانوادم و دین انتخاب کردم .البته نه اینکه اصلا خدا رو قبول نداشته باشم چرا
دارم. ولی خوب کلا معتقدم که انسان باید آزادی داشته باشه و دین دست و پای آدمو میبنده . خوب بگذریم . یه برادر هم دارم که قوربونش بر خیییلی مهربونه و از من 6 سال بزرگتره. علاقش بیشتر به طلبگی بود که خوشبختانه با مخالفت بابا رو به رو شد. همین مونده فقط که یه داداش آخوند داشته باشم.الان هم که در خدمت شمام تشریف آوردیم با خانواده مشهد که من بعد از 8 سال اومدم . مامان و بابا و امیرعلی سالی دو سه بار میان ولی من میرم خونه عموم اینا چون اونجا خیلی بیشتر خوش میگذره . البته بچگیام مشهدو دوست داشتم ولی خوب اون بچگی بود البته من این تفکراتم رو هم مدیون عموی گرامم هستم که از هشت سالگیم که از ترکیه برگشت دیگه همش پیش اون بودم چون خودش دختر نداشت منو خیلی دوست داشتن ولی کلا آبش با امیرعلی و بابا تو یه جوب نمیرفت چون عقایدش کاملا مخالفه اون و بابا بود ولی اونا باهاش مشکلی نداشت . خلاصه که این توضیحی کوتاه و مختصر و مفید از زندگی من بود حالا بقیش بماند برای بعد .
.
.
.
.
برگشتم سمت امیرعلی که بهش بگم بیاد تا حرم مشاعره کنیم که دیدم به رو به رو خیره شده و دستشو گذاشته رو سینشو داره زیر لب یه چیزی رو زمزمه میکنه . جلو رو نگاه کردم که .......
چشمم که به گنبد طلا افتاد یه لحظه دلم لرزید نا خود آگاه زیر لب گفتم سلام. بد جوری محوش شده بودم اصلا یه حس و حالی داشت که منو مسخ کرده بود .امگار یه حس خوب و دوست داشتنی . برام عجیب بود منی که این سری فقط به اصرار اومده بودم چرا برام لذت بخش بود . یه دفعه صدای ضبط بلند شد . سرمو به شیشه تکیه دادم و حواسمو دادم به آهنگ .
.................
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها – دل سوز منی آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی
بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی
ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم، ندارم من دستای گدایی
ای سلطان کرم سایه ات روی سرم باز آقا بطلب که بیام به حرم
ای سلطان کرم سایه ات روی سرم باز آقا بطلب که بیام به حرم
شور و حال منی پر بال منی تو خیال منی
دادی تو منو راه اگه یه نگاه که تو ماه منی
چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها دل سوز منی آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی
بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی
ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم، ندارم من دستای گدایی
میبینم عاشقای تو رو اشکای زائرای تو رو
آرزومه منم بپوشم لباس خادمای تو رو
همه ی داراییم و به تو بدهکارم من
جون جواد آقا خیلی دوست دارم من
همه ی داراییم و به تو بدهکارم من
جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_اول
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
💍
🍀 دُعـــــــــای عــــَــــهــــــــد 🍀
امام زمان به رسم هرصبح
ه💜•.¸¸.•⛅☆💎☆⛅•.¸¸.•💜
✨اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الــرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَـحْرِ الْمَـــسْجُورِ وَ مُــــنْزِلَ الـتَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الــزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّـــلِّ وَ الْحَــرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِينَ✨
✨اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ [بِاسْمِكَ] الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْــهِـــكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَــيُّــومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِــكَ الَّـــذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ✨
✨اللَّهُمَّ بَـلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَـنْ جَـمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَـهْلِهَا وَ جَـبَلِهَا وَ بَــرِّهَا وَ بَـحْـــرِهَا وَ عَـنِّي وَ عَـنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَـةَ عَـرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْـصَاهُ عِلْمُهُ [كِتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِـهِ كِتَابُهُ [عِلْمُهُ]✨
✨اللَّهُمَّ إِنِّـي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَـبِـيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِـشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَـةً لَـهُ فِي عُـنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَــدا الـلَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِـــــنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْـمُـسَارِعِــيـنَ إِلَـيْـهِ فِـي قَـضَاءِ حَـوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُـحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِـقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَـــيْـــنَ يَدَيْهِ✨
✨اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَـيْنِي وَ بَـيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَـلْتَهُ عَلَى عِـــــــــــبَــادِكَ حَـــتْــما مَـقْـضِـيّـا ،فَـأَخْـرِجْـنِي مِـنْ قَــبْـرِي مُـؤْتَـزِرا كَــفَـنِي شَـاهِرا سَـيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْـوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي✨
✨اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتَّى لا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ✨
✨اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ✨
✨اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ✨
🌾آنگاه سه بار بر ران راست خود میزنى، و در هر مرتبه میگويى:
💥الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ💥
✨اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّكَ اَلْفَرَج✨
پیروز باشیدو مهدوی
التماس دعا
4_401644107203608591.mp3
1.22M
#دعای_عهد
👆👆
🌹 دعای عهد
با صدای ملکوتی استاد فرهمند
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
بهترین مسیر زندگی مهدوی در دعای عهد ترسیم شده است، به همین دلیل خواندن این دعا در هنگام صبح بسیار تاکید شده است. امام خمینی (ره) خود این گونه بودند و در اواخر عمر شریفشان به یکی از نزدیکانشان مرتب می فرمودند:« صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت (عاقبت به خیری) دخالت دارد
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علیرضا هست✋
#شهیدی_که_بنا_به_پیشگویی_خودش_به_شهادت_رسید
شهید علیرضا هاشم نژاد🌹
تاریخ تولد: ۵ / ۴ / ۱۳۴۱
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: فسا / شیراز
مزار: شیراز
محل شهادت: کربلای۵
🌹مسئول مخابرات لشکر ۱۹ فجر
عمليات بدر در منطقه عملياتي جزيزه مجنون، عمليات والفجر 8 در منطقه عملياتي فاو، و کربلاي 4 و 5 شرکت داشت و از ناحيه هاي مختلف بدن در کل عمليات چندين بار مجروح گرديد🖤 ولي وقوع اينگونه حوادث او را مقتدرتر از پيش ساخت💫
تا وارد اتاقش شدم از خواب پرید
عرق کرده بود...
گفتم چی شده⁉
گفت یک ساعته دارم با حضرت زهرا(س) حرف میزنم💙
بعد سرشو انداخت پایین وگفت:
من روز شهادت بی بی شهید میشم🕊
توی عملیات کربلای ۵ بچه ها خیلی سختی کشیدند علیرضا گفت نگران نباشید فردا ساعت ۱۰ کار دشمن تمومه✅ همانطور که پیش بینی کرده بود ساعت ۱۰صبح🕙 کار دشمن تمام شد✅
و او سرانجام طبق حرفهایش💫
در هفتمین روز از عملیات کربلای۵
دقیقأ روز شهادت حضرت زهرا(س)🖤
داشت نماز صبح میخوند📿
توی قنوت نماز بود🤲
که ترکش پهلویش رو شکافت🖤
و شربت شهادت را نوشید🕊🕋
و در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.
سردار شهید علیرضا هاشم نژاد
شادی روحش صلوات💙🌹
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#ثواب_نشر_مطالب_هدیه_به_امام_زمان_عج