eitaa logo
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷
285 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
58 فایل
شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷 https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
💝🕊💝🕊💝🕊💝 قسمت۹ *═✧❁﷽❁✧═* چهاربعدازظهر☀️یکی ازروزهای اردیبهشت نمی دانم آن دسته گل💐 راچطورباموتورآن قدرسالم رسانده بود. مادرم به دایی ام زنگ📞 زدکه بیایدسبک سنگینش کند. نشنیدم باپدرودایی ام چه خوش وبش کردند.تاوارداتاقم شدم پرسید:دامادتون نظامیه⁉️ گفتم:(ازکجامی دونید❓) خندید☺️که ازکفشش حدس زدم!برایم جالب بود. حتی حواسش به کفش های👞 دم درهم بود. چندین مرتبه ذکرخیرپدرراکشیدوسط.😐 برای اینکه سیرتاپیاززندگی اش رابرای اوگفته بود. یادم نیست ازکجاشروع شدکه بحث کشیدبه مهریه. پرسید:(نظرتون چیه?) گفتم:(همون که حضرت آقامیگن).بال درآورد. قهقهه 😃زد: (یعنی چهارده تاسکه?)اززیرچادرسرم راتکان دادم که یعنی بله✅ می خواست دلیلم رابداند. گفتم:(مهریه خوشبختی نمیاره)حدیث هم برایش خوندم:《بهترین زنان امت من زنی است که مهریه اوازدیگران کمترباشد👌》این دفعه من منبررفته بودم.دلش نمی آمد صحبتمان تمام شود. حس می کردم زورمی زندسربحث جدیدی بازکند. سه تا نامه ی 💌جدیدنوشته بودبرایم.گرفت جلویم وگفت:(راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه❌)ته دلم ذوق کردم. نمی دانم اوهم ازچهره ام فهمیدیانه. چون دنبال این طورآدمی می گشتم,بایدپایه هم باشیدنه ترمز. زن اگه حسینی باشه,شوهرش رهبرمیشه✅ بعدهم نقل قولی ازشهید🌷علمداربه میان آورد: (هرکس روکه دوست داری,بایدبراش آرزوی شهادت🌷 کنی👌) مسئول اعتکاف دانش آموزی یزدبود. ازوسط برنامه هامی رفت🚶 ومی اومد. قرارشدبعدایام البیض برویم کنارمعراج شهدای گمنام دانشگاه🏦 عقدکنیم. رفته بودپیش حاج آقای آیت اللهی که بیایندبرای خواندن خطبه ی عقدایشان گفته بودند:(بهتره برویدامام زاده 🕌جعفر《علیه السلام》یزد.) خانواده هابه این تصمیم رسیده بودندکه دوتامراسم مفصل درسالن بگیرند: یکی یزد.یکی تهران. مخالفت کرد,گفت:(یکی روساده بگیریم.)اصلاًراضی نشد❌ من راانداخت جلوکه بزرگترهاراراضی کنم. چون من هم بااوموافق بودم✅ زورخودم رازدم تاآخربه خواسته اش رسید. شب تاصبح خوابم نبرد🚫دورحیاط راه می رفتم. تمام صحنه هامث فیلم 🎞درذهنم ردمی شد.همه ی آن منت کشی هایش. ازآقای قرائتی شنیده بودم,(۵۰درصدازدواج تحقیقه و۵۰درصدش توسل✅ نمیشه به تحقیق امیدداشت. ولی می توان به توسل دل بست💯) بین خوف ورجاگیرافتاده بودم بااینکه به دلم😍 نشسته بود,بازدلهره داشتم. متوسل شدم.🙏 زنگ زدم📞 حرم امام رضا《علیه السلام》همان که خِیرم کرده بودبرایش. چشمانم رابستم . بانوای صلوات خاصه خودم راپای ضریح می دیدم. دربین همهمه ی زائران,حرفم رادخیل بستم به ضریح: (ماازتوبه غیرازتونداریم تمنا/حلوا به کسی ده که محبت نچشیده) همه راسپردم به امام رضا《علیه السلام》هندزفری راگذاشتم داخل گوشم👂 راه می رفتم وروضه گوش می دادم😔 •❤•.¸✿¸.•☆ ☆•.¸✿¸.•❤• 👈 ادامه دارد... 👉
✨🍃 +هر شب سوره ی واقعه بخوان هر شب برو توی قیامت بعد بخواب ... |استادپناهیان| 🌱
حتی اگر احساس بی‌نیازی داشتی دستت رابه سوی اهل‌بیت بگیر اگر مشکل نداشتی همیشه وصل باش مخصوصا به مادرت زهراس فرزند نباید بیخیال مادر باشه سلام صبحتون شهدایی
🌺ثواب بوسیدن پای مادر: پیامبر(ص) فرمود:«کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است».(گنجینه جواهر ) و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند».(نهج الفصاحة) در حدیث دیگری فرمود:«کسی که قبر والدین خود را در هر جمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده می شود و از نیکوکاران نوشته شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانلود آهنگ جدید سید مجید بنی فاطمه بنام منو دریاب.mp3
4.9M
🎤🎤 سید مجید بنی فاطمه ❤️ من و دریاب #امام_رضا # جدید
💝🕊💝🕊💝🕊💝 قسمت۱۰ *═✧❁﷽❁✧═* رفتم به اتاقم باهدیه هایش🎁 وررفتم. کفن شهیدگمنام,پلاک شهید. صدای📣 اذان مسجدبلندشد. مادرم سرکشیدداخل اتاق وگفت:(نخوابیدی?برویه سوره قرآن بخوان.) ساعت شش ونیم صبح 🌄خاله ام آمد. بامادروسایل سفره عقد💞راجمع می کردند .نشسته بودم وبّربّرنگاهشان 👀می کردم. به خودم می گفتم:(یعنی همه اینهاداره جدی میشه?) خاله ام غرولندی کردکه کمک نمی کنی حداقل پاشولباست روبپوش😕 همه عجله داشتندکه بایدزودتربریم عقدخوانده شودتابه شلوغی امام زاده 🕌نخوریم. وقتی باکت وشلواردیدمش,پقی زدم زیرخنده😂 هیچ کس باورنمی کرداین آدم,تن به کت وشلواربدهد. ازبس ذوق مرگ بود. خنده ام 😅گرفت. به شوخی بهش گفتم:(شماکت وشلوارپوشیدی یاکت شلوارشماروپوشید❓) درهمه عمرش فقط دوبارکت وشلوارپوشید:یکی برای مراسم عقد.یک بارهم عروسی. دروهمسایه دوست وآشناباتعجب😱 می پرسیدند:(حالاچراامام زاده?) نداشتیم بین فک وفامیل کسی این قدرساده دخترش رابفرستدخانه بخت. سفره عقدساده ای انداختیم,وسایل صبحانه راباکمی نان وپنیر🧀وسبزی وگردووشیرینی یزدی گذاشتیم داخل سفره. خیلی خوشحال 😌بودم که قسمت شدقرآن وجانمازهدیه ی حضرت آقارابگذارم سفره عقد. سال🗓۱۳۸۶که حضرت آقااومده بودندیزد,متنی 📝بدون اسم برای ایشان نوشته بودم. چن وقت بعد,ازطرف دفترایشان زنگ☎️ زدندمنزلمان که نویسنده این متن زنه یامرد?مادرم گفت:(دخترم نوشته!) یکی دوهفته گذشت که دیدیم پستچی بسته ای آورده است. آقای آیت اللهی خطبه ی مفصلی خواندندباتمام آداب وجزئیاتش. فامیل می گفتند:(ماتاحالااین طورخطبه ای ندیده بودیم😳) حالادراین هیروویرپیله کرده بودکه برای شهادتش 🌷دعاکنم. می گفت:《اینجاجاییه که دعامستجاب می شه.》 فامیل که درابتدای امر,گیج شده بودنند,آن ازریخت وقیافیه ی داماد,این هم ازمکان خطبه ی عقد,آن هاآدمی بااین همه ریش راجزدرلباس روحانیت ندیده بودند. بعضی هاکه فکرمی کردندطلبه است. باتوجه به اوضاع مالی پدرم,خواستگارهای پول💵 داری داشتم که همه رادست به سرکرده بودم. حالابرای همه سوال شده بودمرجان به چه چیزاین آدم دل خوش کرده که بله گفته است😏عده ای هم بامکان ازدواجمان کنارمی آمدند. ولی می گفتند:(مهریه اش روکجای دلمون بذاریم.چهارده تاسکه هم شدمهریه☹️) همیشه درفضای مراسم عقد,کف زدن وکِل کشیدن واین هادیده بودم, رفقای محمدحسین زیارت عاشوراخوانده بودند,مراسم وصل به هیئت وروضه شد. البته خدای متعال دروتخته راجورمی کند💯 ══ ೋ💠🌀💠ೋ 👈 ادامه دارد... 👉