💠بسم رب الشهدا💠
#شهیدمصطفی_کاظم_زاده🌷
🌸نهم شهریورسال 44 خانواده ی کاظم زاده منتظر یک فرزند بود،چند روزقبل از عید های قربان و غدیر
پسری خوشگل به دنیا آمد اسم او را مصطفی گذاشتند.
پدرو مادر مصطفی به علت حساسیت های اخلاقی از بازی کردن مصطفی در کوچه خودداری می کردند.
در زمان جنگ تحمیلی بمباران ها خون مصطفی رابه جوش آورده بود ولی باپاسخ های مشابه مثل هنوز بچه ای ... روبرو می شد .
🍃انقلاب باعث شد که بچه ها از درس و مشق فاصله بگیرند مصطفی که در کلاس سوم راهنمایی بود اکثرروزها ازمدرسه جیم می شد و
به دانشگاه می رفت
برای خنثی کردن حرکات گروهک هایی که از آنجا به عنوان پایگاه استفاده می کردند.
✨مصطفی با حمید داوودآبادی از دوست های مدرسه رفاقت داشت از او می خواست که اورا به جبهه ببردالبته بدون آموزش،
حمید قبلا به گیلان غرب بوده و مصطفی می خواست برگه ی حضور اودر گیلان غرب را جعل کند و
توانست با این راه بدون آموزشی به جبهه برود
بلاخره مصطفی توانست همراه با حمید به جبهه برود، در زمان بمباران سومار هردو آن ها به طرز عجیبی زنده ماندند.
👌فردای آن روز یعنی 22 مهر 1361مصطفی پیش حمید آمد و
با خوشحالی گفت من امروز شهید می شم و
مصطفی چند ساعتی بعد از نماز ظهربه دیدار حق تعالی شتافت.🌹
(قسمتهایی از کتاب دیدم که جانم میرود)
⭐️یادهمه شهدا با ذکر صلوات⭐️
💐اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم💐
#مهمانی_شهدا ♥️