eitaa logo
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷
285 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
58 فایل
شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷 https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سلام آقای من 💥قیامتی است آمدنت که عمری است با خیالش هزار بار آمدنت را تجربه کردم 🍃کاش یادم بماند دیدارت، دلِ سپید میخواهد 🍃کاش یادم بماند برای آمدنت توشه ای بردارم 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
شبتون امام زمانی
التماس دعای فرج بعد شهادت
🍃🌸🍃 ❤️ ســلام بـر تـو چقدر زیبـاسـت چہ ڪـسي را مي‌شود همـاننـد تـو دوسـت داشت و جـواب چـہ ڪسي آنـقدر شـیریڹ اسـت... 🌼🍃
سلام صبحتون شهدایی
🌷خادم الشهدا 🌷: فرازی از ✉️ 🔻خواهر عزیزم🍃 •|هرگاه خواستے از خارج شوے وَ لباس اجنبے را بپوشے بہ یاد آور کہ اشڪ را جارے میکنے💔 بہ هاے پاکے کہ ریختہ شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے 👈بہ یاد آر کہ غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و را منتشر میکنے و توجہ جوانے کہ صبح و شب سعے کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنے 👈بہ یاد آر حجابے کہ بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ کند، تغییر میدهے... 🌿تو هم شامل آبرویي، بعد از همہ این ها اگر توجہ نکردے، را از خودت بردار (دیگہ اسم خودتو شیعہ نذار) 🌷 🔺جوان زیبارویی که دفاع از حرم عقیله بنی هاشم(س) را به در سینمای لبنان عوض نکرد. 🌸
✍️ هر روز آفتاب نزده از خانه میرفت بیرون ، یه روز صدای پایین آمدنش را ار پله ها شنیدم ، رفتم و جلویش را گرفتم ، گفتم ، آقا مهدی ، شما دیگر عیالواری ، یک کم بیشتر مواظب خودت باش ! گفت ، چه کار کنم ؟ ، مسئولیت بچه ‌های مردم گردنمه . گفتم ، لااقل توی سنگر فرماندهی بمون ! گفت ، اگر فرمانده نیم خیز راه بره ، نیروها سینه خیز میرند ، اگر بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون..... 🌹 📚 ستارگان خاکی ،
💝🕊💝🕊💝🕊💝 قسمت۱۳ *═✧❁﷽❁✧═* دست خط 📝را دانلود کرد و ریخت روی گوشی📱 انتخابمان برای مغازه دار جالب بود😳 گفت:(من به رهبر ارادت دارم,😍 ولی متاسفانه تا به حال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارت💌 عروسی ش چاپ کنه❗️) از طرفی هم پافشاری می کرد که نمی شود🚫 واز متن های حاضر, یکی را انتخاب کنیم‌. محمد حسین در این کارها دست داشت👌 به طرف قبولاند که می شود در فتوشاب این کارت را با این مشخصات طراحی وچاپ کرد✅ قضاوت دیگران هم درباره ی کارت متفاوت بود. بعضی ها می گفتند قشنگ😍 است. بعضی ها هم خوششان نیامد☹️نمی دانم کسی بعد ازما ازاین نوع کارت استفاده کرده یا نه. ولی بابش باز شد تا چند نفر از بچه های فامیل عقدشان را داخل امامزاده 🕌برگزار کنند. ازهمان اول با اسباب و اثاثیه زیادموافق نبود. می گفت: (این همه تیر وتخته به چه کارمون میاد?) از هر دری سخنی گفتیم و چند تا منبر رفتم برایش تا راضیش کنم. موقع خرید حلقه💍, پایش را کرده بود در یک کفش که به جایش انگشتر عقیق بخریم. باز باید منبر مذاکره تشکیل می دادیم وآقارا قانع می کردیم. بهش گفتم: (انگشتر عقیق باشد برای بعد, الان باید حلقه بخریم.) حلقه را خرید. ولی اولین بار که رفتیم مشهد🕌 انگشتر عقیقی انتخاب کرده و دادیم همان جا برایش ساختند. کاری به رسم و رسوم نداشت. هر چه دلش 💖می گفت: همان را ه را می رفت. واز حرکات و سکنات خانواده اش کاملاً مشخص بود . هنوز در حیرت اند 😱که آیا این آدم همان محمد حسینی است که هزار رقم شرط وشروط داشت? روزی موقع خرید جهیزیه, خانم فروشنده به عکس صحفه گوشی ام اشاره کرد وپرسید: ( آن عکس کدوم شهیده?) خندیدم ☺️که 《این هنوز شهید نشده, شوهرمه❗️》 کم کم با رفت وآمد وبگو بخند هایش☺️, توجه همه را جلب کرد. آدم یخی نبود, سریع با همه گرم می گرفت وسر رفاقت را باز می کرد👌 با مادر بزرگم هم اُخت 😍شد. و برو بیا پیدا کرده بود. خانه ای قدیمی با سقف های ضربی, زیاد می رفت. به گوسفندهایشان 🐑سر می زد. طوری شده بود که خیلی از جوان های فامیل می آمدند پیشش برای مشاوره ی ازدواج. بعضی شان می خندیدند ☺️که (زیر لیسانس حرف بزن بفهمیم چی می گی❗️) دختر خاله ام می گفت: (الان داره خودش رو ,رحیم پور ازغدی می بینه😏) من هم مسخره اش می کردم:( ازغدی رو می شناسی? ایشون محمد حسین شونه❗️) خدایی اش قلمبه سُلمبه حرف می زد. ولی آخر حرف هایش به این می رسید که (طرف به دلت❤️ نشسته یا نه?) زیاد هم ازدواج خودمان را مثال می زد.✅ ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ 👈 ادامه دارد... 🔜👉
تکیه‌کلام سیدرضا در این ۲۷ سال این جمله زیبا بود: «خدا بزرگ است👌». همیشه به خدا توکل داشت. شغلش آزاد بود. هر بار که از کمبود یا سختی گله می‌کردم می‌گفت: خانم‌جان خدا بزرگ است🙂. با همین یک جمله جواب من را می‌داد. توکل و ایمان بالایی به خدا داشت. راستش را بخواهید اگر بخواهم به اخلاق سیدرضا نمره بدهم باید نمره ۲۰ بدهم.✅ سیدرضا در ۱۳ سالگی به جبهه رفته بود. تجربه دفاع مقدس را هم داشت. همسرم وابستگی عجیبی به بچه‌های‌مان داشت👫. من یک دختر و یک پسر دارم. این وابستگی در مورد دخترمان بیشتر از همه بود. سیدرضا عاشق اهل بیت و ائمه بود❤️. دائم در مساجد و هیئت‌ها و مراسم مذهبی شرکت می‌کرد. همین علاقه و حب اهل بیت (ع) هم به‌رغم همه وابستگی‌ها او را برای دفاع از حرم به جبهه مقاومت کشاند. شهید مدافع حرم سید رضا حسینی نوده🌹