سالروز عملیات کربلای چهار 😭
تا حالا سگ دنبالت کرده ؟🙄
نکرده؟
خب خداروشکر که تجربشو نداری...😔
اما بزار برات بگم...
وقتی سگ دنبالت میکنه...
مخصوصا اگه شکاری باشه...😨
خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ...🏃
اما نمیشه... 😶
یه ترسی ورت میداره ک فقط باید بدویی...😰😥
امـا...
خدا واست نیاره اگه پات درد کنه...😖
یا یه جا گیر کنی...😣
یا...
کربلای چهار بود...
وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن...😏 مجبور شدیم عقب نشینی کنیم...
نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😞
بچه های زخمیه غواص تو نیزارهای ام الرصاص جاموندن...😔
چون نه زمان داشتیم و نه شرایط نیزار ها میذاشت برشونگردونیم...❗️
هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد...😦😰
آخ ...
نمیدونم چنتا بودن...
سگای شکاری ...🐾
ریخته بودن تو نیزار...🐕
بعثیا به سگ های شکاریشون یه چیزی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود ...😡
هنوز صدای ناله های بچه ها تو گوشمه...😞
زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو...😭
داشتن تیکه تیکـ ....😭😭
کاری از دست ما بر نمیومد ...
.
شنیدی رفیق؟
انقد راحت پا روی خونشون نذاریم...
امنیتی که الان داریم فقط به خاطره خون شهداست
معذرت بابت تلخی روایت...
.
علقمه. یادمان کربلای ۴ 😔
بسم رب الصابرین
#قسمت_هفتاد_هشتم
#ازدواج_صوری
۴۵روز از مفقود شدن صادق میگذره
ما هر نذری میتونستیم کردیم
خونه مادرجون بودم
که گوشیم زنگ خورد
-الو
صدا:سلام خانم عظیمی خوب هستید
من همرزم صادقم
_سلام ممنون 😔
_امروز صادق پیدا کردیم
زنده است
فقط مجروحه 😍😍
ان شالله دوره درمانش تموم بشه خودمون ریپوتش میکنیم ایران
-توروخدا واقعا راست میگید؟
صدا:بله
یاعلی
بازم اشک مهمون چشمام شد اما این بار از شوق بود از تموم شدن فراق یار صادقم داشت برمیگشت😍😭
-مادر
مادر
مادرجون وقتی اشکای منو دید ترسید 😰
_دخترم صادق شهید شد؟😢😭
_نه صادق من پیدا شده
وای خدا 😍😍
فقط با جیغ و گریه حرف میزدم
مادر برای اینکه منو از شوک خارج کنه زد زیر گوشم
با سیلی مادر رفتم تو آغوشش و فقط گریه کردم
خدایا شکرت 😭
نام نویسنده : بانو......ش
آیدی نویسنده:
@Sarifi1372
🚫
بسم رب الصابرین
#قسمت_آخر
#ازدواج_صوری
بعداز سه هفته صادق برگشت
گلوله به پهلوش خورده بود
و کلیه اش سوراخ کرده بود
کلیه اش برداشته بودن
اروم کنار تختش نشستم دستامو توی دستاش گره کردم
چشمای خسته و بی جونشو باز کرد بعد از این همه وقت نگاهش به نگاه من دوخته شد بازم مست شدم از بودنش
_اقایی زیارتت قبول☺️
لبخند ی از عمق وجودش بهم هدیه کرد😍
سه ماه از اون روزای سخت میگذره
من الان یه مامان حساب میشم
دستم گذشتم رو دست صادق گفتم
بابایی چرا ناراحتی ؟
صادق:دیدی پریا دیدی جاموندم
دیدی لایق نشدم
-صادق برای تو ماموریتی بالاتر نوشته شده
فدایی حضرت مهدی میشی
دستم گرفت و بلندم کرد
رفتیم سرمزار شهید اسدی و قاریان پور
تنها جایی که حال هردوی مارو خوب میکنه مزارشهداست
کم کم دیگه حال صادق هم از لحاظ روحی و هم جسمی داره خوب میشه
صادق روی صورتم اروم دست کشید
چشمامو به سختی باز کردم
_عزیزم زینب خانمو اوردن نمیخوای ببینیش😍
پایان
بانو.....ش
راوی،استاد پناهیان
#بسیار_جالب_خواندنی
روایتی کوتاه از زندگی شهید مدافع حرم در محضر رهبر انقلاب...که بغض های رهبری را به چهره اش نشاند...
🌷🌷من این شهید رو میشناسم
یک فعال فرهنگی
یک مدیر تمام عیار جهادی
یک فعال در راه اندازی اردوهای جهادی...
وقتی به من گفتن ایشون رفت سوریه شهید شد من تعجب کردم...
گفتم اینجا این همه کار رو زمین مونده بود...کجا رفت...
واقعا انسان کاری بود
انسان باعقیده...
باعقیده هم رفت سوریه وشهادت رو انتخاب کرد...
اما انگار این شهادت یک مرگ اختیاریست من نمیفهمم...
وقتی که میخواست بره سوریه دوسال نشست زبان عربی اونم لهجه ی سوری رو یاد گرفت..
وقتی میرفت همراه خودش باپول شخصی کلی دارو میخرید...
گاهی میگفت به خیلی ها بدهکارم اما بازم برم از آبروم مایه بذارم تا پول جمع کنم که داروهای بیشتری بخرم ان شاا..حقوق گرفتم پولاشونو پس میدم...
چندبار اینطوری از آبروت برای خدا گذشتی؟؟؟
چندبار؟؟
من در محضر رهبر عزیز قسمتی از وصیت نامه ی این شهید رو میخونم...
رهبرم؟ آن زمانی که شنیدم رضایت شما در آن است که سوریه نباید سقوط کند
من نیز آمدم اینجا تا در اجرای این فرمان شما سهمی داشته باشم
رهبرم؟
لبیک به فرمان شما لبیک به حج است
همان لبیک به رسوال الله است
همان لبیک به یاحسین است
واین را امام بزرگوار به ما یاد دادند...
برایم دعا کنید واز من راضی باشید...👆
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
شهادت... سوریه...
🍃❤️
#سلام_امام_زمان ...!🌹
کاش تا خیمه سبزت برسد فریادم
من از آن روز
که در بند توام
آزادم ...