iribnabz23.pdf
4.15M
🔴 #نشریه_نبض | به ایستگاه بیست و سوم رسید
در این شماره میخوانید:
🔻در «به افق فلسطین» ناگفتهها، گفته شد
🔻به افق اوج
🔻مرجعیت رسانهای و چالشهای پیشروی آن
🔻از سرگرمی تا جامعهاسلامی
🔻صداوسیمایی که تریبون ندارد
🔻حضور سریع، هوشمندانه و مبتکرانه
🔻لزوم تدوین قانون مدون برای ساترا
🔻تجربیات تنظیمگری در دنیا
🔻عرصه جولان شبکههای نمایش خانگی
#دانشگاه_صداوسیما
🔺کفِ دانشگاه باش🔻
✅ @kdnews_net
🔴 روایت دانشگاه
|بخش اول|
#نشریه_نبض
#بسیج_دانشجویی دانشکدگان فنی
#دانشگاه_تهران
آیین بازگشایی دانشگاه، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ با حضور رئیس جمهور
⭕️پرده اول: سالن علامه امینی
🔻محوطه چهارراه فنی به سمت مسجد را دورتادور داربست زدهاند، با بنر پوشاندهاند و حصار کشیدهاند و از آنجا به بعد قابل عبور و مرور نیست. این سوی چهارراه فنی به سمت ۱۶ آذر، غرفههایی فستیوالگون برپاست تا کارت دانشجویان از پیشدعوتشده برنامه را، اول از لیستی بخوانند و سپس کارتورود آبیرنگی بدهند. زیر کارتها قید شده که از کجا دعوتشدهای… عضو محترم تشکل…دانشآموز رتبهبرتر… کارمند محترم و…
رفت و آمد صبحگاهی دانشجویان برای رسیدن به کلاسها مثل همیشه در جریان است؛ با تعجب نگاه میکنند و بعضی هم جلو میآیند و میپرسند چه خبر است؟ چه میدهند؟ پس چرا ما دعوت نشدهایم؟
🔻ظاهرا اسامیای در لیست هست اما کارت برایشان صادر نشده. میگویند اسامی دیر فرستاده شده و چاپ نکردهایم یا میگویند سالن پر شده و دیگر نمیدهیم.
روبهروی قسمت و داربستهای ورود، جمعی پشت قسمت ورود دختران ایستادهاند و هیاهوی کوچکی به پاست.
دانشجو میگوید:«خانم من کارت دارم. چطور میشه ظرفیت سالن پر شده باشه ولی برا من کارت صادر شده باشه؟ خب موقع تنظیم ظرفیت و صدور کارت این چیزای دودوتا چهارتایی حساب نشده؟»
دیگری میگوید:«ظرفیت سالن موقع پخش سهمیهها چرا در نظر گرفته نشده؟»
صدای دیگری بلند است:«راه بدید بریم، اونجا رو پلهها میشینیم.»
حراستهای خانم که کلافه شدهاند، مدام به حراستهای آقا کنار گیت ارجاع میدهند:«نمیدونم دخترم. دست ما نبوده تقسیم اینها. جا نیست. برو به اون آقا بگو اجازه داد راه میدیم»
در همین حین یک تشریفات کتشلواری بیسیمدار برنامه میآید و با اشاره به خانم سنوسالداری میگوید: «ایشونو بفرستید تو.»
این اتفاق که رخ میدهد، در جمع صدا بالا میرود و هیاهو درست میشود. چند نفر میان جمعیت هم میگویند در آن لیست ورود با خودکار اسم بعضی را اضافه کردهاند. حراستهای خانم دستوپا گمکرده، به هم نگاه میکنند.
چند دقیقه بعد همان تشریفاتی میآید و اشاره میکند:«۵نفرشونو بفرستید تو.»
۵نفر پس از بازرداخل میشوند. حراستهای خانم باقی دخترهای بیرون سالن را تهدید میکنند که:«شماها که اینجا موندین اگه شلوغ کنید دوستتونو میفرستیم بیرون»
🔻ساعت یک ربع به ده را نشان میدهد. برنامه هنوز شروع نشده است. زن و مرد، دانشجو و کارمند و استاد، پیر و جوان و نوجوان در سالن پخشند و هرکس هرجایی جا بوده نشسته.
در سالن چشم میگردانی؛ سنوسالها بالاست. باید به خود زحمت بدهی که از میان جمعیت، دانشجو پیدا کنی. در میان عکسهای بیرون آمده از سالن هم چنین چیزی به وضوح جلب توجه میکند.
کارمندی موسفید و پیرهن آبی است که کاغذی همراه خود آورده و بادقت از سخنان خستهکننده مدعویننکتهبرداری میکند.
یوسف سلامی است که دورتادور سالن میچرخد و هرازچندگاهی یکی دو نفر را از جا بلند میکند تا خوراک رسانهایاش را تولید کند.
پیرمرد سنوسالداری است که میگوید از انجمن علمی دانشکدگان کرج آمده. دو زن مسنتر میگویند از کارمندان معاونت توسعه علوم پزشکی هستند و سهمیهها به این شکل که "هرکس دوست داشت برود، این تعداد هست" بینشان پخش شده. خانم جوانی میگوید دانشجوست و از تربیتبدنی آمده؛ هرچه پرسیده میشود از کجای تربیت بدنی و به اسمچه تشکلی، همان تربیتبدنی را تکرار میکند.
🔻دکتر پزشکیان وارد سالن میشود و در جایگاه خود مینشیند. هنوز کسی روی سن نرفته، دسته بزرگی از ۳۰،۴۰ عکاس و فیلمبردار در نقطه مرکزی سن روی هم سوار شدهاند تا جا گیری رئیسجمهور منتخب در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را ثبت کنند.
🔻سرپرست دانشگاه تهران که به اشتباه توسط مجری، رئیس خطاب شده، می آید و انشایش را می خواند. از دیپلماسی علمی به سند علمی راهبردی میزند و تاکید میکند دانشگاه و مراکز علمی پیشران سیاستند. از فرمایشات مقام معظم رهبری اشارهای میآورد. از مهاجرت نخبگان میگوید و نبود منابع مالی را به عنوان یک چالش جدی عنوان میکند.
بعد از او رئیس دانشگاه علوم پزشکی هم بهصورت مشابه کاغذ به دست، از عمده مسائل دانشجویان پزشکی میگوید.
🔺کفِ دانشگاه باش 🔻
✅ @kdnews_net
🔴 روایت دانشگاه
|بخش دوم|
#نشریه_نبض
#بسیج_دانشجویی دانشکدگان فنی
#دانشگاه_تهران
⭕️پرده اول: سالن علامه امینی
🔻حالا وزیر علوم است که سخن خود را شروع میکند.
گمشده اصلی ملت ما را وفاق میداند و با آبوتاب میگوید ما نه بر سر مشکلات و نه بر سر راهحلها وفاق نداریم.
شمرده شمرده و باتسلط و برخلاف میهمانان قبلی، با نگاه به حاضرین سخن میگوید.
ادامه میدهد:«دانشجوها اولین گروهی بودند که پشت شما حاضر شدند، دانشجوها به مسئولیت اجتماعی خود واقفند.»
و نهایتا صحبتش را با خاطرهای کمی عجیب روبهروی رئیسجمهور پایان میدهد:«محاطی محمد، معمارِ مالزی نوین که پزشک بود، تعریف میکند در مطب بودم و خانمی آمد که چشم بچهاش مشکل داشت؛ اما چون تمکن آن را نداشت که [هزینه درمان را] بپردازد، کوری فرزندش را ترجیح داد. من از آن روز تصمیم گرفتم پزشکی را برای ورود به سیاست و رفع فقر کنار بگذارم.
و مالزی شد مالزیای با آن معیار رشد اقتصادی که امروز میبینیم.
حال آقای پزشکیان؛ الآن که بیش از ۵۰درصد مردم ما زیرخط فقرند، شما نیز مشابه محاطی محمد درس و دانشگاه را برای قرارگیری در سیاست تَرک کردهاید، در این جایگاه نشستهاید و باید اقتصاد را متحول کنید...»
🔻در همین اثنا، کاغذهای کوچکی است که میان این و آن در سالن نوشته و دست به دست میشود. زمزمهها و درگوشیگفتنها و بعضا جابهجاشدنها در سالن دیده میشود.
🔻فردی با موهای ژولیده و بلند و لباس سیاه و کمی تکیده، در حالی که تقدیرنامهای را در دست دارد از ردیفهای جلوی بخش دوم گوشه چپسالن بلند میشود و صدا بلند میکند:
خواهش میکنم. التماس میکنم. استدعا میکنم.
حراست کتشلوار سرمهای از دور آرامَش میکند و سپس او را به کناری میبرند. کتی کرمرنگ به او میدهند و او را ردیف اول مینشانند.
🔻نوبت وزیربهداشت، ظفرقندی میرسد.
صحبتش را با ۱۶ آذر و سه شهید تقدیمی دانشگاه تهران شروع میکند؛ به ۱۳ آبان و شهید چمران که شهید این دانشگاه است اشاره میکند.
از افزایش ظرفیت صددرصدی در عین اینکه از تجهیز و ارتقا ساختار و "اساتید" بازماندهایم سخن میگوید؛ اینکه کیفیت تحصیل دانشجوی علومپزشکی ما مستقیما با جان مردم مرتبط است.
گریزی به سهمیههای غیرمنطقی کنکور میزند و اینکه تا عدالت آموزشی در ورود به دانشگاه تنظیم نشود، نخبههایمان را از دست خواهیم داد.
اشارهای به فعالکردن دیپلماسی علمی و روابط بینالملل در پژوهش دارد تا بتوانیم در مرزهای دانش باقی بمانیم.
اشاره میکند که باید چارهای برای سختیهای تحصیل در پزشکی اندیشید.
میگوید دانشگاه شجره طیبه است و میانهش از آیه اصلها ثابت و فرعها فیالسما میخواند تا بگوید دانشگاه برای این کشور ثمره میدهد. به سنگ و ساختمان دانشگاه عشق و ارادت دارد.
🔻ترجیعبند سخنان وزیر و رئیس و استاد و دانشجو، فرار نخبگان است و اینکه باید بمانند.. از صحبتهای انتخاباتی خود پزشکیان نطق و وام گرفتهاند.
دانشجویی که رفتن را به ماندن ترجیح میدهد.. آه و واویلا، چه کردهایم که او میرود.
و بعد از آن اشاره به عدالت آموزشی که از اشارات رئیسجمهور بوده است.
🔻افشین راهدار پشت تریبون میرود تا به عنوان نماینده دانشجویی صحبت کند.
البته ساز و کاری که ایشان را به عنوان نماینده تعیین کردهاند مشخص نیست.
درباره مهاجرت نخبگان میگوید و به نیاز دانشگاهیان به امکانات پژوهشی، تسهیلات رفاهی اشاره میکند.
او عدم شایسته سالاری در سیستم اداری کشور و جذب هیئت علمی را مطرح میکند.
از دولت میخواهد تا به قدرت سختافزاری و نرمافزاری دانشجوها اعتماد کنند.
به سخنان مقام معظم رهبری اشارهای میکند و میگوید که دانشگاه باید پویا باشد و باید برای تشکلهای دانشجویی بسترسازی کرد و باید فرصت برای تضارب آرا دانشجویان ایجاد کرد.
ادامه صحبتهایش پیرامون آنست که فرایند شناسایی نخبگان در بنیاد ملی صحیح نیست. نخبگان به حمایتهای مادی و معنوی نیاز دارند.
همچنین میگوید که ساز و کارهای کنکور سراسری و ورود به دانشگاه مسئله دارد و آزمانهای نهایی مغایر عدالت آموزشیاند.
در انتها به روحیه علمی و مقاومتی دانشجویان میبالد و بابت گفتمان وفاق و اهتمام به قومیتهای مختلف از رئیس جمهور تشکر میکند.
🔺کفِ دانشگاه باش 🔻
✅ @kdnews_net