eitaa logo
🌱🔑📚کلیدبهشت📚🔑🌱
54 دنبال‌کننده
12هزار عکس
10.6هزار ویدیو
99 فایل
بسم‌رب‌المهدی 💌 جذاب ترین 👌😍 📻 صوت های سخنرانی 📱 استوری 🎙️ مداحی 🖼️ عکس نوشته 📚مطالب ناب با محوریت مذهبی_اجتماعی 🥀🌱🥀 کپی مطالب با هدیه ذکر "صلوات" به "امام عصر (عج)" مجاز میباشد🥀🥀
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻زمان را با ذکر شکار می‌کرد، با ذکر نفس می‌کشید. 🌻در خانه بیشتر ذکر «یا هادی» و «یا الله» را می‌گفت. گاهی با چشمان بسته، ذکر «یا ستّار» بر لب داشت. 🌻می‌خواست به جایی برود، هنگامی که از منزل خارج میشد، زمانی که برای دیدن کسی به اتاق بیرونی می‌رفت، ذکر «یا ستّار» را می‌گفت. همیشه ذکر می‌گفت. 🌻می‌رفت کتاب بردارد، در همین زمان کوتاه ذکر می‌گفت. بعد از ذکرِ رکوع و سجود نمازش، «یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمٖینَ» را زمزمه می‌کرد. (این بهشت، آن بهشت، ص٢۶؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت)
🌻زمان را با ذکر شکار می‌کرد، با ذکر نفس می‌کشید. 🌻در خانه بیشتر ذکر «یا هادی» و «یا الله» را می‌گفت. گاهی با چشمان بسته، ذکر «یا ستّار» بر لب داشت. 🌻می‌خواست به جایی برود، هنگامی که از منزل خارج میشد، زمانی که برای دیدن کسی به اتاق بیرونی می‌رفت، ذکر «یا ستّار» را می‌گفت. همیشه ذکر می‌گفت. 🌻می‌رفت کتاب بردارد، در همین زمان کوتاه ذکر می‌گفت. بعد از ذکرِ رکوع و سجود نمازش، «یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمٖینَ» را زمزمه می‌کرد. (این بهشت، آن بهشت، ص٢۶؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت)
🌺🍃🐝🍃🌺 💢آقای بهجت خورد... مراسم ختم که تمام شد، جمعیتی دور آقای بهجت حلقه زدند؛ دوست داشتند به نزدیک‌تر شوند، التماس دعا بگویند، دستش را ببوسند. وسط شلوغی، جوانی آمد جمعیت را کنار بزند، که ناخواسته با آقا برخورد کرد؛ آقا محکم به زمین خورد، طوری که عمامه از سرش افتاد. جوان ترسید؛ هاج‌وواج نگاهش را به‌سمت مردم چرخاند. از سرخ شد؛ مردم آقا بودند. آقا بلند شد، بدون معطّلی؛ عمامه‌اش را که بر سر گذاشت، گفت: «این عبای ما کمی بلند است، بعضی وقت‌ها زیر گیر می‌کند و ما را به زمین می‌زند.» جمعیت خندید، آقا هم... جوان به عبا نگاه می‌کرد. 📚این بهشت، آن بهشت، ص۴۶ 🌿
🌺🌿🌺 آیت‌الله بهجت: آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این‌همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم چون کارهای خودرا بد نمی‌دانیم... ‌ 🌺🌿🌺🌿