🌷 ابراهیم هادی قبل از اذان صبح برگشت
پیکر شهیدی هم روی دوشش بود.
خبر خیلی سریع برای انتقال پیکر شهید، رسید به تهران
👈 شب بعد از نماز جلوی مسجد ایستاده بودیم.
پیرمردی به سمتمان آمد
اون رو می شناختم پدر همان شهید بود. باهم سلام علیک کردیم
🌷 پیرمرد سکوت کرده بود.
لحظاتی بعد سکوتش رو شکست ،
گفت : آقا ابراهیم ممنونم
زحمت کشیدی، اما پسرم...
پسرم از دست شما ناراحت است:
دیشب پسرم را در خواب دیدم
👈 می گفت: در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم
هر شب مادر سادات حضرت زهرا (سلام الله علیه) به ما سر میزد 🕊
اما حالا دیگه چنین خبری برای ما نیست...😔
🌷 می گویند شهدای گمنام: مهمان ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیه) هستند.
🌷🔅🔆
راوی_مصطفی_صفار
#شهید_گمنام
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید