💠بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ💠
💗#عقیق💗
#قسمت_چهاردهم
کم کم بابامحمد و ابوذر هم از راه میرسند و سفره شام را مچینیم! خدای من در این یک هفته دوری چقدر دلم برای پدر نازنینم تنگ شده بود. موهای جو گندمیش و چشمهای مشکی اش را از نظر میگذرانم و جان تازه میگیرم. آنقدر در بدو ورود بوسیدمش که صدای کمیل و ابوذر را در آوردم!
کشک بادمجانهای روی سفره عجیب هوس انگیز شده بودند. بدون تعارف پیش دستی ام را پر
بادمجان و نعناع و پیاز داغ کردم! و با لذت کشک و این مخلوط خوش طعم را مزه مزه کردم!
کمیل با خنده گفت: آبجی یواشتر !! خفه نشی همه اش برای خودت.
ابوذر چشم غره ای به این برادر کوچکتر انداخت و من با خنده مرموزی گفتم: داداشم نگفتی ترازت تو آخرین آزمون چند شد؟
به آنی لبخندش را قورت داد و بی ربط گفت: نوشابه نداریم؟
ابوذر باخنده گفت: حناق داریم!!!
حرفش همه را به خنده انداخت. مامان عمه مدام از پدر و سفرش به اصفهان میپرسید و سامره مدام میان حرف های بابا میپرید و شیرین زبانی میکرد! نگاهی به چهره پریناز انداختم! نوع نگاهش مشکوک بود میدانستم نقشه ای در ذهن دارد! میدانستم این حجم مهر در یک نگاه مطمئنا به نفع من نخواهد بود! خودم را به آن راه زدم ولی لبخند زد و بعد بی مقدمه پرسید: راستی جواب خانم فضلی رو چی بدم؟
غذا میان گلویم پرید و به سرفه افتادم! میان سرفه هایم دیدم که شانه تمام اهل خانه میلرزد.
نفس عمیقی کشیدم و گفتم: حالا بعدا در موردش حرف میزنیم پری جون غذات سرد میشه!
پری ناز آدم باهوشی بود و خوب میدانست کی حریف را فتیله پیچ کند: به نظرم الآن بهترین وقته. ابوذر که اوضاع را درک کرده بود رو به پریناز گفت: مامان جان بزار برای بعد نمیبینی مگه سرخ شده؟
پریناز پشت چشمی نازک کرد و گفت: شما دوغتو بخور تو کار بزرگترا دخالت نکن!
بله! شمشیر را از رو بسته بود. خیره به غذایم بی خیال گفتم: با کمال احترام بفرمایید ان شاءالله یکی بهتر از من نصیب فرزند گرامشون بشه.
با لحن تقریبا تندی پرسید: یعنی موافق نیستی حتی پسره رو ببینی؟
نگاهی به جمع کردم پریناز هم وقت گیر آورده بود... آن هم چه وقتی.
دوباره نگاهم را به سفره دادم و گفتم: نع!
گویا خیلی عصبانی شده بود چون تند تر از قبل گفت: از بس خری آیه!
کمیل که داشت لیوان دوغش را سر می کشید با این حرف پریناز تمام محتویاتش را بیرون داد و روی
صورت سامره ریخت و جیغش را در آورد.
ابوذر و بابا با صدای بلند خندیدند! و من هنوز شکه این رک گویی پریناز بودم و مامان عمه که گویی دلش خنک شده بود فقط میخندید!
نگاهی به پریناز برافروخته کردم و گفتم: خب چرا اینجوری میگی!
لیوان آبی برای خودش ریخت و گفت: پسره دکتره بدبخت! تو خوابتم نمیتونی ببینی که همچین کسی در خونتو بزنه! با شعور با درک با کمالات! با معرفت !! خوش تیپ! خوش لباس و پولدار! دیگه چی میخوای؟
خنده ام گرفته بود: خب پری جان این چه استدلالیه؟ حالا چون پسره دکتره من باید خودمو بدبخت کنم؟ بعضیا مثل ابوذر هم مهندسن هم آخوند! بعضیا هم مثل باباجونم هم معلم هستن.
سامره کودکانه میان حرف پرید و گفت: من چی؟ من چیم؟
محکم لپ های بزرگش را بوسیدم و گفتم: بعضیا هم مثل سامره خانم عزیز دل همه ان نگاهی به
کمیل که منتظر نگاهم میکرد کردم و با لبخند گفتم: بعضیا هم مثل ایشون حمالن!! شغل که مالک انسانیت و برتری آدمها نیست!!
ابوذر و بابا شانه هایشان می لرزید و کمیل با دست به پیشانی اش میکوبید و مامان عمه میخندید بدون هیچ حرفی تنها نظاره گر این اتفاقات بود.
پریناز اما هر لحظه خشمگین تر میشد: آیه دونه دونه اینا رو رد کن! آخرش بگو پری جون دبه ترشی رو درست کن کار از کار گذشت...
📿🌺🍃
🌺
❇️ برکت در روزی
یکی دعا میکرد:
🤲 پروردگارا! در روزیام برکت ده🤲
پرسیدند: چرا نمیگویی روزیام ده؟
ڱفت: روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است.
اما من برکت را در رزق طلب میکنم
زیرا برکت، چیزی است که خدا به هرکس بخواهد میدهد. (نه به همگان)
🍃 اگر در مال بیاید، زیادش میکند.
🌱 اگر در فرزند بیاید، صالحش میکند.
🍃 اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند.
🌱 اگر درقلب بیاید، خوشبختش می کند.
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#درس_اخلاق
🔹 راز انسانی بزرگ شدن!!!
🎙 استاد مسعود عالی
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔ٺو هفتہ اے دوبآر گـریہ میکنے برام
😔ٺو هفٺہ اے دوبآر ٺوبہ میڪنے به جام
اللهم عجل لولیڪ الفرج
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
3.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹در زندگی صبور باشیم!
🔸 #استاد_عالی
👌 تلنگری زیبا برای همه ما
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟در دنیا خوشبین باشیم
🎙 #استاد_عالی
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📿🌺🍃
🌺
❇️ دو ذکر مجرب برای رفع مشکلات مالی
💠 ذکر اول
📿 ذکر استغفار
✨استغفرالله ربی و اتوب الیه✨
✍ درباره اثرگذاری این ذکر در بحث های مالی و رفع مشکلات، نیازی به سند حدیثی نیست، چون آیه قرآنی در این باره داریم، سوره نوح، آنجایی که حضرت نوح علیهالسلام به قوم خود میگوید: استغفار کنید تا خدا آسمان و زمین را بر شما ببارد و شما را با مال و اولاد یاری کند.
👈 تا دلتان بخواهد میتوانید جستجوی حدیثی کنید و روایات متعدد و توصیه بزرگان دین درباره زیاد گفتن این ذکر (مثلا 500 تا هزار بار در روز) و اثر رفع مشکل مالی آن را ببینید که چون سند قرآنی آن را دادیم، نیازی به سند روایی آن نیست.
این ذکر عدد خاصی ندارد و هر مقدار که توانستید بگوئید.
💠 ذکر دوم
✨اللهم أغنِنی بِحلالِکَ عن حَرامِک و بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک✨
✍ این ذکر را هم آیت الله بهجت رحمهاللهعلیه توصیه کردند برای زیادی روزی (به این ترتیب که اول یک صلوات بفرستید و بعد 110 بار این ذکر را بگوئید و بعد دوباره یک صلوات)
📚 سایت ایشان
✍ آیت الله شبیری زنجانی فرمودند که شیخ بهائی که خودشان اعجوبه زمان بودند و ذکرهای زیادی را به دیگران توصیه می کردند، این ذکر را بعد نمازهای خودشان با هر عدد دلخواهی، برای رفع مشکلات مالی خودشان میخواندند و اثر عجیب وزیادی می دیدند.
📚 جرعه ای از دریا، ج 4
👌 اما فراموش نکنید که این ذکرها در کنار کار و تلاش و عمل فایده خواهند داشت، این طور نباشد که طرف کاری نکند و بنشیند ذکر بگوید و بعدش هم اثری نبیند و بدبین بشود.
به قول معروف از تو حرکت، از خدا برکت.
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
1.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟اگر مَردی چهاررکعت نماز بخون..
هیچ چیزی مثل نماز بینی شیطان رو به خاک نمی ماله🍂
🎙استاد رائفی پور
#درس_اخلاق
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماز_شب
🌼یک کلمه!!! نمازشب بخوان⭐️
🎙استاد فاطمی نیا
هر شب به عشق #امام_زمان نمازشب بخوانیم💝
#نمازشب یادتون نره🌹
کلید بهشت 🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
677.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*💠 السَّلامُعَلَیڪَیابَقیھاللّہ.*
*💠اٰللـٌّٰهًٌُمٓ صَلِّ عٓـلٰىٰ مُحَمَّدٍ وُاّلِ مُحَمَّدٍ وٓعٓجٓلِ فٓرٰجٰهٌٓمّ*