eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1.1هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
333 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️آیت الله جوادی آملی: ➖قرآن ‌نفرمود اگر کسی کار خوبی کند چنین می‌شود، بلکه باید به قدری آن کار خوب را حفظ کند تا در قیامت در دستش باشد. اینکه امام رضوان الله علیه می‌فرمود معیار حال فعلی افراد است، در قیامت هم معیار حال فعلی افراد در آنجا است، می‌گویند چه آورده‌ای نه آنکه چه کرده‌ای.👌 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره کوتاه و شنیدنی از زبان شهید قاسم سلیمانی کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
حیا نمک وجود زن است، حیا در زن زیباتر از حیا در مردان است چرا که شاکله وجودی زن اقتضای بیشتری به حیا دارد. ⭕️ حیا گاهی نشانه عقل است و برخی جاها نشانه حماقت و ضعف اخلاقی که حیای منفی بوده و در این موارد نباید حیا داشته باشیم. ⭕️حیا در اظهار حق و حق گویی یعنی  اگر هرکسی در گفتن حق حیا کند احمق است چرا که بیان حق حیا نمی خواهد ، دومین حیای منفی ، حیای برخواستن مقابل پدر، مادر، معلم و احترام به مهمان است . ⭕️ حیا در نادانی وحیا از یادگیری و کسب روزی حلال از  دیگر موارد حیای منفی است که باید به آن توجه داشته باشیم. کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
🔴 توسل به امام زمان (عج) در سختی ها 🔵 روايت شده است اگر مؤمني که امري از امور دنيوي يا اخروي بر او سخت شده، به صحرا رود و اين دعا را هفتاد مرتبه بخواند، امداد و کمکي از جانب حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه به او مي‏رسد. يا فارِسَ الْحِجازِ أَدْرِکْني، يا أَبا صالِحِ الْمَهْدِيَّ أَدْرِکْني، يا أَبَا الْقاسِمِ أَدْرِکْني أَدْرِکْني وَلاتَدَعْني، فَإِنّي عاجِزٌ ذَليلٌ 🌕 البته مرحوم رازی توصیه کردند این توسل در سحر شب جمعه انجام شود و دعا را هم به طریق زیر با اندکی اختلاف نقل کردند: يا فارس الحجاز ادركني يا اباصالح المهدي ادركني يا اباالقاسم المهدي ادركني يا صاحب‌الزمان ادركني ادركني ادركني و لا تَدع عَنِّی فاِنِّی عاجِزٌ ذَلِیلٌ. کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی‌برد؟ 🌸در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبناالله و نعم‌الوکیل» پناه نمی‌برد. و در شگفتم برای کسی‌که اندوهگین است، چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من‌الظالمین» پناه نمی‌برد. و در شگفتم برای کسی‌که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «أفوض امری الی‌الله ان‌الله بصیر بالعباد» پناه نمی‌برد. و در شگفتم برای کسی‌که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست، چگونه به ذکر «ما شاءالله لا قوّة الا بالله» پناه نمی‌برد. 🌸 📙 من لا یحضره‌الفقیه 🎙سخنرانی استاد عالی کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
❇️ نماز خائفانه 💠 خداوند در توصیف خوان‌ها می‌فرماید: نماز شان با خوف و ترس است. ✨ تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَ طَمَعًا✨ سجده آیه ۱۶ 🔹 آیا می‌دانید آنها از چه چیزی می‌ترسند؟ 🔸 شیخ رجبعلی خیاط در توضیح این آیه فرمودند: ✍ خوف و طمع در این آیه خوف از فراق است و طمع وصال مانند امیرالمؤمنین علیه السلام که در دعای کمیل می فرماید: گیرم که بر عذاب جهنم تحمل کنم اما چگونه بر جدایی تو تاب بیاورم؟ (فَهَبْنِي يَا إِلَهِي ... صَبَرْتُ‏ عَلَى‏ عَذَابِكَ‏ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ) 💠 همچنین یکی از شاگردان این عارف بزرگ می‌گوید روزی ایشان به من گفت: «فلانی! عروس، خود را برای که آرایش می‌کند؟» عرض کردم: برای داماد فرمود: «فهمیدی؟» سکوت کردم. فرمود: شب زفاف فامیل عروس تلاش می‌کنند او را به بهترین شکل آرایش کنند تا مورد پسند داماد واقع شود، ولی عروس در باطن یک نگرانی دارد که دیگران متوجه نیستند، نگرانی این است که اگر در شب وصال نتوانست نظر داماد را جلب کند، یا داماد حالت انزجاری از او پیدا کند، چه کند؟ ✍ بنده که نمی‌داند [نماز و ] کارهای او مورد قبول خداوند متعال واقع شده است یا نه، چگونه می‌تواند خائف و نگران نباشد؟! آیا تو خود را برای «او» آراسته می‌کنی یا برای «خود» و یا برای وجهه پیدا کردن میان مردم؟ 👈 [برخی] اموات می‌گویند: خدایا مرا برگردان تا عمل صالح انجام دهم. 👈 عمل صالح آن است که خدا بپسندند نه اینکه نفس تو آن را امضا کند. 👌بنابراین ایشان برای خوف نمازگزاران دو علت بیان کردند: ➖ یکی ترس از فراق و جدایی ➖ دیگری ترس از مورد پسند نبودن نماز در درگاه خدا 📚 کیمیای محبت، صفحه ۲۳۶ هرشب به عشق نماز شب بخوانیم💝 کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 چه اثراتی داره چجوری نمازشب بخونیم؟ 🌺کلیپی کوتاه وجامع در مورد هرشب به عشق نماز شب بخوانیم💝 کلید بهشت🔑🌹🕊 ‍‎‌ ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌌هرشب ساعت21🕘 🎀با ما همراه باشید🎈 📕رمان📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ💠 💗💗 پارک خلوت و دنجی را انتخاب کرده بودند که نه نزدیک خانه سعید بود نه صادقی. ابوذر اینطور خواسته بود تا ماجرا پیش همسایه های دو خانواده برملا نشود بیشتر هم محض خاطر زهرا بود که همچین نظری داشت به هر حال او یک دختر بود. بعد از جلسه اول این کاملا حس میشد که جلسات بعدی به خشکی جلسه اول نبودند. واضح تر حرفها بیان میشدند و بی رو در وایستی تر خواسته ها و توقعات مطرح میشد! طی این یک هفته خیلی چیزها برای زهرا روشن شده بود. ابوذر آن مرد خشک و جدی تصوراتش نبود. در عین مهربانی محکم بود .مسئولیت پذیر بود و خود ساخته. عیب داشت خوب میدانست بی عیب فقط خداست اما میشد کنارش خوشبخت بود! ابوذر هم خیلی چیزها در مورد زهرا فهمید. زهرا دختری بود که میتوانست راحت محبت کند آرامش را هدیه دهد .با وجود بزرگ شدن در یک خانواده متمول دختر بسازی بود و لوس نبود! توقعات خاص خودش را داشت اما خوب شرایط را درک میکرد. عیب داشت خوب میدانست بی عیب خدا است اما میشد کنارش خوشبخت بود! ** حاج رضاعلی مقابل آیینه ایستاد. عطر یاس رازقی‌اش را برداشت و خودش را خوش بو کرد. تمام اهل محل محل عبور حاج رضا را با همین عطر دوست داشتنی تشخیص میداند تناسب عجیبی با شخصیت آرام و متواضعش داشت. شانه را برداشت و موها و ریش های یک دست سفید و پر پرشتش را شانه کرد. حاج خانم همسرش پشتش ایستاد و مثل همیشه کمک کرد تا حاج رضا عبایش را بپوشد از آینه به چشمهایش نگاه کرد و گفت: خضروی شده جمالتون آقا! حاج رضاعلی با لبخند عمامه سفیدش را بر سر گذاشت و گفت: اغراق میفرمایید .... شاگرد مکتب قنبر کجا و جمال خضروی کجا! این حاج رضا علی بود. از چه چیز به چه چیز میرسد!؟ زنگ در به صدا در می آید. حاج رضا علی دمپایی آخوندی هایش را میپوشد .حاج خانم تا دم در بدرقعه اش میکند و در آخر قبل از خارج شدنش میگوید: امشب تونستید زود بیاید خونه بچه ها خودشونو دعوت کردند. حاج رضا میخندد و در حالی که در را باز میکند میگوید: قدمشون رو چشم. ان شاءالله اگر تونستم حتما زود میام... خداحافظی کرد و از خانه بیرون زد...کوچه تنگ بود و ابوذر نمیتوانست با ماشین توی کوچه بیاید .... سرکوچه منتظر بود تا حاج رضا علی بیاید... بادیدنش لبخندی زد و گفت: _سلام استاد _سلام آقا ابوذر راضی به زحمت نبودیم... ابوذر با خوشرویی مثل پارکابی ها در را برایش باز میکند و میگوید: شما رحتمی حاجی بعد خودش سوار میشود و ماشین را روشن میکند سمت فرودگاه راه میوفتد. شاید بیشتر از خودِ امیرحیدر ذوق دارد برای دیدنش حاج رضا علی خیره به خیابان میگوید: چه خبر جاهل؟ بر وقف مراده اوضاعت؟ بلوار را میپیچد و میگوید: خدا رو شکر حاجی خوبه ... حاج رضا پنجره را پایین میکشد و میگوید: از صبیه حاج صادق چه خبر؟ _این هفته تقریبا هر روز باهم صحبت داشتیم. خدا رو شکر داریم به یه چیزای خوبی میرسیم با خنده میگوید:خوب توفیق اجباری نصیبت شده با دختر مردم دل و قلوه رد و بدل میکنی! ابوذر بلند میخندد و میگوید: نفرمایید حاجی من دل پاک تر از این حرفهام! حاج رضا علی هم با لحن معنی داری میگوید: بله ..بله...استغفرالله من السوءالظن! فرودگاه شلوغ بود.ابوذر و حاج رضا و گروهی از طلبه ها همراه خانواده جابری دسته گل به دست منتظر امیر حیدر بودند! شوقی وصف ناپذیر در دل ابوذر خانه کرده بود رفیق فاب و ناب تمام زندگی اش داشت برای همیشه برمیگشت و خدا میدانست چه علاقه مجهول‌الجنسی بین این دو بود! پچ پچ های قاسم و خنده های بچه ها را میشنید اما رغبت نمیکرد لحظه ای چشمش را از آن پله برقی ها بگیرد! قاسم را دید که جلو تر از همه رفته و پلاکارد به دست گرفته به فارسی روی آن نوشته شده: (مهندس ولکام تو یور هوس)!