فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+❤️🩹🥺
🍃¦•↫ #اربعین
•༺┄┄┄┅┅┄┄┄༻•
♥️@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین آرزوم...؟!🥺❤️🩹:)
🍃¦•↫ #اربعین
•༺┄┄┄┅┅┄┄┄༻•
♥️@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین عکسایی که تو عمرم دیدم:)))))
🍃¦•↫ #کربلا
#حرم_عشق.
♥️@kelidebeheshte
‹✨🥺›
ودِلمخواستبیــٰایـم،
بِنشیـنَمیہڪنجازحࢪموبِگویَمبـااشك:
مَنبےاَرزشرابــٰاضررهَمڪِہشُده،
جــٰاטּزهـرابِخـَرم🔗💔
#اربعین
#امام_حسین
♥️@kelidebeheshte
کلیدبهشت🇵🇸』
حسین آبادت میکند:))) 🫀✨
ولیاونجاییکهمیگه:
جانِناقابلیدارم
بهتوبیشتر
ازاینبدهکارم
حسینجانم💔
♥️@kelidebeheshte
Reza Narimani {Melovy.ir}.mp3
3.97M
مگه شهید میمیره...ヅ
°•♥️@kelidebeheshte°•
arameshe-bi-enteha.mp3
9.37M
آرامش بی انتها.... کربلا🥺🫀
باصدای : حسین طاهری🎤✨
°•♥️@kelidebeheshte•°
16894993464230370324984.mp3
3.75M
ممنون آقا عبدالرضا که بچههامون رو عاشق امام حسین کردی با مداحیات. خیلی قشنگ بود این عزیزدلم حسین❤️
•°♥️@kelidebeheshte°•
💗#خریدار_عشق💗
#قسمت_یک
از صدای برخورد سنگ به شیشه اتاقم بیدار شدم رفتم لب پنجره پرده رو کنار زدم - وااایی باز این پت و مت اومدن
پرده رو گذاشتم روی سرم
پنجره رو باز کردم
- دیونه ها اینجا چیکار میکنین
سهیلا: تنبل خانم ، یه ساعته داریم سنگ میزنیم به پنجره مثل خرس قطبی خوابیدی ،داداش بیچاره ات بیدار شده تو بیدار نشدی
- ای وااای با سنگ زدین پنجره اتاق جواد
مریم: نه بابا ،از صدای پنجره اتاق تو بیدار شده
سهیلا: حالا زود باش بیا بریم دانشگاه - شما برین ،من اول باید گندی که زدین و جمع کنم ، خودم میام
مریم: دیدی سهیلا ،نگفتم خل بازی در میاره نمیاد - خل منم یا شما ،مثل دزدا سنگ میزنین به شیشه ؟
سهیلا: باشه بابا...
رفتیم ،مریم سوار شو بریم
پنجره رو بستم
خودمو برای برخورد با جواد آماده کردم «مریم و سهیلا دخترای خیلی خوبی بودن ،از اول دانشگاه باهم بودیم ، ولی چون خانواده من خیلی مذهبی بودن ، دوستی با سهیلا و مریم و برام منع کرده بودن ،ولی من همیشه حرف خودمو میزدم ،میگفتم که ظاهر آدما دلیل بر باطن بدشون نمیشه ،
هر چند یه کم شیش و هشت میزنن ولی بازم دخترای خوبی بودن »
مانتو مشکی مو پوشیدم ،مقنعه امو سرم کردم کیفمو برداشتم و رفتم بیرون...
💗#خریدار_عشق💗
#قسمت_دوم
از پله ها رفتم پایین مامان و جواد در حال صبحانه خوردن بودن ، رفتم روی صندلی میز ناهار خوری نشستم
-سلام
مامان: سلام مادر
جواد( زیر چشمی نگاهم میکرد ،متوجه کلافگیش شدم ) : سلام
صبحانه مو خوردمو ، بلند شدم کیفمو برداشتم ، خداحافظ
جواد: بهار صبر کن میرسونمت - چشم
رفتم کفشمو پوشیدم ،دم در ماشین منتظر جواد موندم تا بیاد
بعد چند دقیقه جواد اومد و سوار ماشین شد ،ریموت در و زد و منم سوار ماشین شدم و حرکت کردیم
داشتم با کیفم ور میرفتم و استرس داشتم
جواد: بهار ، این دوستای دیونه ات و بگو خونه زنگ داره، زنگ خونه رو بزنن - چشم
جواد: حیف تو نیست با همچین آدمایی قدم میزنی ؟
- داداش میشه درموردش حرفی نزنیم؟
چون به نتیجه ای نمیرسیم
جواد: باشه ،امیدوارم هیچ وقت پشیمون دوستی با اونا نشی
چیزی نگفتم و جواد منو رسوند دانشگاه
مثل همیشه دیر کردم
تن تن پله های دانشگارو یکی دوتا بالا میرفتم
در اتاق و باز کردم
استاد اومده بود - اجازه استاد
استاد: بازم خانم صادقی؟
- ببخشید دیگه تکرار نمیشه
استاد: بفرماید داخل
به اشاره دست مریم و سهیلا رفتم سمتشون
سهیلا آروم گفت: خوبه که نه اهل آرایشی نه مدل مویی اینقدر دیر میکنی ،مثل ما بودی کی میاومدی...
مریم: هیسسس استاد میشنوه...
enc_16792288848468029009489 (2).mp3
1.8M
حسین تو قلبم داره ریشه...
حسین اون عشق موندگاره...
🙂🫀🦋
#امام_حسین
#کربلا
#اربعین
💠 @kelidebeheshte•
کلیدبهشت🇵🇸』
💔🍂
آقاجان . .
زائرانتداࢪندآمادهمیشوند
منچهکنم؟
دلتنگیامࢪابہݼھکسیبگویم؟
دور؎ازضریحشماࢪاچگونهبراے
قلبِدلتنگمتوضیحدهم؟!(:
#امام_حسین
#اربعین
♥️❤️