eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸🇮🇷』
1.5هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
405 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 فورقشنگترہ:) تبلیغات♥️ https://eitaa.com/AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
💗💗 و دوباره  به  آن جا نگاه  مي كند ولي  اين بار حسين  را نمي بيند خاطره اي زنده  مي شود، خاطرة  آن  آخرين  وداع ... - حسين ! اون  از جنگ  كردستان ... اينم  از جنگ  عراق ! آخه  پسر ! آمد و جنگ ساليان  سال  طول  كشيد تو هم  بايد تا ابد تو جبهه ها باشي ؟  حالا ديگه  زن  و بچه داري ... عيالواري ... ديگه  بسه حسين  تنها لبخند مي زد، ديگر ازآن  بحث هاي  گذشته  خبري  نبود شوقي  درديدگانش  موج  مي زد و آرامش  بر او حاكم  بود صورتش  نوراني تر شده  بود. 🍁مرضـــیـــه‌شـــهــلایـــی🍁
💗💗 به عبارت ديگر اين هدف است كه در انسان روح تلاش را زنده نگه مى دارد و شما را به سوى حركت سوق مى دهد. هدف نورى است كه آدمى را به سوى كمال هدايت مى كند و در يك كلام آن كه در زندگى هدف دارد، چه ندارد و آنكه هدف ندارد، چه دارد؟ يكى از نويسندگان مى گويد: "تاريخ از آن كسانى است كه هدف و آرزو دارند. هدف، مهمّ ترين سرمايه يك جوان است". من در زندگىِ جوانان امروز، دقّت زيادى كرده ام و به اين نكته رسيده ام كه جوانان ما از داشتن هدف عالى در زندگى غافل شده اند. اگر مى خواهيم فرزندان ما، به انسان هايى بزرگ تبديل شوند بايد به آنها آموزش بدهيم كه همواره در ذهن خود اهداف زيبايى را ترسيم كنند، چرا كه هر كس به اندازه هدف هاى خود، بزرگ است. اين هدف است كه همچون سكّان كشتى، زندگى شما را در درياى خروشان زندگى هدايت مى كند و به ساحل خوشبختى مى رساند و اگر كشتى، بى سكّان باشد چه بسا در اثر امواج دريا از مسير خود خارج شود. اراده انسان زمانى مى تواند كوه هاى سر به فلك كشيده را فتح نمايد و موانع را پشت سر بگذارد كه هدف مشخّصى داشته باشد. آرى، جايى كه رؤيايى نباشد، تباهى مى آيد! اگر انسان در زندگى هدفى نداشته باشد كه او را به پيش براند به تباهى و نابودى كشيده مى شود. شما بايد تلاش كنيد تا به آن آرمان بزرگ خود آگاهى پيدا كنيد. باور كنيد كه در اين دنيا، كارى هست كه فقط شما مى توانيد آن را انجام دهيد. آن كار به دنبال شما مى گردد و اگر بتوانيد آن را شناسايى كنيد در زندگى خود معجزه ايجاد خواهيد كرد. انسان بايد همواره به نهايت سفر زندگى خود چشم بدوزد و چنين بطلبد كه به آن آرمان خويش مى رسد. اگر انسان به هدف خود توجّه كند غم و غصّه هايش از بين مى روند و از روحيّه شاداب ترى برخوردار خواهد شد. هر چه از اهميّت هدف سخن بگويم، كم گفته ام، حال اين سؤال مطرح است كه ما چگونه مى توانيم به هدف خود برسيم. در حديث آمده است: "آن كس كه اهل فكر و انديشه باشد به نهايت هدف خود مى رسد". آيا تا به حال فكر كرده ايد كه چرا خيلى از انسان ها در سفر زندگى سرگردان هستند؟ ايّام نوروز فرا مى رسد و شما تصميم مى گيرد كه با خانواده خود به مسافرت برويد. به يكى از آژانس هاى فروش بليط قطار يا هواپيما مراجعه مى كنيد و مسئول فروش بليط از شما مى پرسد: "كجا مى خواهيد برويد؟". آرى، تا شما به اين سؤال، جوابى ندهيد، بليطى براى شما صادر نمى شود! اكنون من از شما مى پرسم در سفر زندگى به كجا مى خواهيد برويد؟ تعجّب نكنيد، خيلى ها نمى دانند كه در اين سفر به كجا مى خواهند بروند! درست به خاطر همين است كه در زندگى هم به جايى نمى رسند چون مقصد و هدفى نداشته اند! خواننده محترم! مبادا "آروزهاى پراكنده و مبهم" را با "هدف" اشتباه بگيرى. شايد شما در زندگى آرزو داريد نه هدف! هدف بايد مشخّص، شفاف همراه با عمل و پشتكار باشد تا به واقعيّت تبديل شود. باور كنيد كه قدمِ اوّل براى رسيدن به هدف، اين است كه هدف داشته باشيد. بدانيد كه آرزوهاى مبهم، نتايج مبهم به وجود مى آورند. راز موفقيّت شما در اين است كه براى خود هدفى روشن، مشخّص كنيد و آن را به طور دايم در ذهن خود مجسّم ساخته و به آن فكر كنيد. اين يك قانون است: اگر انسان هاى معمولى داراى هدفى مشخّص و معيّن باشند مى توانند در زندگى خود شاهكار بيافرينند. نویسنده کتاب:دکتر مهدی خدامیان 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
💗💗 💗💗 عمرسعد با دلى پر از غوغا به خانه اش مى رود. از يك طرف مى داند كه جنگ با امام حسين(ع) چيزى جز آتش جهنّم براى او نخواهد داشت، امّا از طرف ديگر، عشق به رياست دنيا او را وسوسه مى كند. به راستى، عمرسعد كدام يك از اين دو را انتخاب خواهد كرد؟ آيا در اين لحظه حسّاس تاريخ، عشق به رياست پيروز خواهد شد يا وجدان؟ او در حياط خانه اش قدم مى زند و با خود مى گويد: "خدايا، چه كنم؟ كدام راه را انتخاب كنم؟ اى حسين، آخر اين چه وقت آمدن به كوفه بود؟ چند روز ديگر صبر مى كردى تا من از كوفه مى رفتم، آن وقت مى آمدى، امّا چه كنم كه راه رياست و حكومت بر ايران از كربلا مى گذرد. اگر ايران را بخواهم بايد به كربلا بروم و با حسين بجنگم. اگر بهشت را بخواهم بايد از آرزوى حكومت ايران چشم بپوشم". نگاه كن! همه دوستان عمرسعد براى مشورت دعوت شده اند. آيا آن جوان را مى شناسى كه زودتر از همه به خانه عمرسعد آمده است؟ اسم او حَمزه است. او پسرِ خواهرِ عمرسعد است. عمرسعد جريان را براى دوستان خود تعريف مى كند و از آنها مى خواهد تا او را راهنمايى كنند. اوّلين كسى كه سخن مى گويد پسر خواهر اوست كه مى گويد: "تو را به خدا قسم مى دهم مبادا به جنگ با حسين بروى. با اين كار گناه بزرگى را مرتكب مى شوى. مبادا فريفته حكومت چند روزه دنيا بشوى. بترس از اينكه در روز قيامت به ديدار خدا بروى در حالى كه گناه كشتن حسين به گردن تو باشد". عمرسعد اين سخن را مى پسندد و مى گويد: "اى پسر خواهرم! من كه سخن ابن زياد را قبول نكردم. اينكه گفتم به من يك روز مهلت بده براى اين بود كه از اين كار شانه خالى كنم". دوست قديمى اش ابن يَسار نيز، مى گويد: "اى عمرسعد! خدا به تو خير دهد. كار درستى كردى كه سخن ابن زياد را قبول نكردى". همه كسانى كه در خانه عمرسعد هستند او را از جنگ با امام حسين(ع) بر حذر مى دارند. كم كم مهمانان خانه او را ترك مى كنند و از اينكه عمرسعد سخن آنها را قبول كرده است، خوشحال هستند. شب فرا مى رسد. همه مردم شهر در خواب اند; امّا خواب به چشم عمرسعد نمى رود و در حياط خانه راه مى رود و با خود سخن مى گويد: "خدايا، با عشق حكومت رى چه كنم؟" و گاه خود را در جايگاه اميرى مى بيند كه دور تا دور او، سكّه هاى سرخ طلا برق مى زند. او در خيال خود مى بيند كه مردم ايران او را امير خطاب مى كنند و در مقابلش كمر خم مى كنند، امّا اگر به كربلا نرود بايد تا آخر عمر در خانه بنشيند. به راستى، من چگونه مخارج زندگى خود را تأمين كنم؟ آيا خدا راضى است كه زن و بچه من گرسنه باشند؟ آيا من نبايد به فكر آينده زن و بچّه خود باشم. آرى! شيطان صحنه فقر را اين گونه برايش مجسّم مى كند كه اگر تو به كربلا نروى بايد براى نان شبِ زن و بچه ات، منتظر صدقه مردم باشى. عمرسعد يك لحظه هم آرام و قرار ندارد. مدام از اين طرف حياط به آن طرف مى رود. بيا قدرى نزديك تر برويم و ببينيم با خود چه مى گويد: أتركُ مُلْكَ الريّ والريّ رغبةٌ***أمْ ارجعُ مذموماً بقَتلِ الحسينِ او هم سرذوق آمده و براى خود شعر مى گويد. او مى گويد: "نمى دانم آيا حكومت رى را رها كنم يا به جنگ با حسين بروم؟ مى دانم كه در جنگ با حسين آتش جهنّم در انتظار من است، امّا چه كنم كه حكومت رى تمام عشق من است". عمرسعد تو مى توانى بعداً توبه كنى. مگر نمى دانى كه خدا توبه كنندگان را دوست دارد، آرى! اين سخنان شيطان است. گوش كن! اكنون عمرسعد با خود چنين مى گويد: "اگر جهنّم راست باشد، من دو سال ديگر توبه مى كنم و خداوند مهربان و بخشنده است و اگر هم جهنّم دروغ باشد من به آرزوى بزرگ خود رسيده ام". عمرسعد سرانجام به اين نتيجه مى رسد كه به كربلا برود، امّا با حسين جنگ نكند. او به خود مى گويد كه اگر تو به كربلا بروى بهتر از اين است كه افراد جنايت كار بروند. تو به كربلا مى روى ولى با حسين درگير نمى شوى. تو با او سخن مى گويى و در نهايت، او را با ابن زياد آشتى مى دهى. تو تلاش مى كنى تا جان حسين را نجات دهى. همراه سپاه مى روى ولى هرگز دستور حمله را نمى دهى. به اين ترتيب هم ناجى جان حسين مى شوى و هم به حكومت رى مى رسى! آرى! وقتى حسين ببيند كه ديگر در كوفه يار و ياورى ندارد، حتماً سازش مى كند. او به خاطر زن و بچه اش هم كه شده، صلح مى كند. مگر او برادر حسن نيست؟ چطور او با معاويه صلح كرد، پس حسين هم با يزيد صلح خواهد كرد و خود و خانواده اش را به كشتن نخواهد داد. هوا كم كم روشن مى شود و عمرسعد كه با پيدا كردن اين راه حلّ، اندكى آرام شده است به خواب مى رود. نویسنده:دکتر مهدی خدامیان 🗝🏰 @kelidebeheshte
💗💗 💗💗 براى همين ذهن خود را متوجّه افكار مثبت و سازنده كنيد و يا اين كه از تصوير سازى ذهنى استفاده كنيد. براى مثال يكى از خاطرات زيبا و جالب زندگى خود را به ياد آورد و به جزئيات آن فكر كنيد و تمامى تصاوير زيباى آن خاطره در ذهن خود زنده كنيد. بعد از اين كه با سه روش رفع اضطراب آشنا شديد وقت آن است كه روش پيشنهادى خود را در زمينه درمان اضطراب بيان كنيم: همه مى دانيم كه شناخت بيمارى ها و پى بردن به علّت و درمان آن از دير باز ذهن آدمى را به خود مشغول داشته است. روشى كه امروزه بين ما براى درمان دردها و بيمارى ها متداول است مصرف داروهاى گياهى و شيميايى است كه به حق در بسيارى از موارد مؤثر نيز مى باشد. نكته اى كه نبايد مورد غفلت واقع شود اين است كه داروهاى خوراكى اغلب حساسيت زا بوده و مصرف دراز مدّت آن بر روى كليه ها و كبد و ساير اندام هاى داخلى اثر نامطلوبى مى گذارد. دكتر "بيرگيت باوئر" در كتاب خود به نام "با موفقيّت درمان كنيد" سعى مى كند (با الهام از طبّ سنّتى خاور دور به خصوص طبّ سوزنى كشور كره، به معرّفى اثرات شفا بخش فشار درمانى مى پردازد و اين كتاب به كوشش ORF(سازمان راديو و تلويزيون اتريش) انتشار يافته است. محور اصلى اين كتاب معرّفى نقاطى در مورد دست هاى ما است كه مى توانيم با وارد كردن فشار بر آن نقاط ،به درمان بيمارى هاى خود كمك كنيم. هدف من از آوردن بخش هايى كوتاه از آن كتاب، اين است كه تا به دستورات امامان معصوم(عليهم السلام) (در مورد فشار دادن دست يكديگر هنگام دست دادن) از زاويه ديگر نگاه كنيم و به اين نتيجه برسيم كه اگر دست دادن همراه با صفا و صميميّت باشد نه تنها باعث طراوات جسم مى شود بلكه مى تواند ما را به آرامش و درمان اضطراب روحى نزديك كند. با فشار دادن دست يكديگر و مخصوصاً اگر به صورت گره اى باشد، به نقاط حساسِ دست هر دو نفر، فشار وارد مى شود و اثرات بسيار مطلوبى را در روح و جسم ما به جاى مى گذارد. اكنون قسمت هايى از كتاب "با موفقيّت درمان كنيد" را برايتان نقل مى كنم: بهتر است به دستهاى خود نگاهى عميق بكنيد چرا كه در آن ها راز بزرگى نهفته است، دست هاى ما به مانند منطقه واكنشى مهمّى هستند كه تمامى بدن در آن ها انعكاس مى يابند. دست هاى ما، ناحيه بسيار حساسى است كه در واقع پايانه عصب هاى بسيارى است. اگر كف دستهايتان را به يكديگر بماليد در واقع كارى براى بهتر شدن توان تمركزتان انجام داده ايد. براى اين كه همواره شاداب باشيد لازم است چند كار را روزانه انجام دهيد...يكى از آن كارها اين است كه با كف يكى از دست ها پشت دست ديگر را بماليد. آيا از بى علاقگى در كار خود رنج مى بريد؟ آيا از خستگى رنج مى بريد؟ آيا خواب كافى نداريد؟ آيا ضعف قواى تمركز داريد؟ لطفا از روش بازرگانان چينى استفاده كنيد. بازرگانان چينى، از صدها سال قبل براى حفظ آرامش و رسيدن به تمركز فكر و پرهيز از اضطراب، راهى را مى شناختند، آنان گردوهايى را بين انگشتان دستشان به گردش در مى آوردند، اين فشار درمانى در ناحيه انگشتان دست نه تنها باعث مى شود كه خون در انگشتان به حركت در آيد بلكه خون در تمام بدن به حركت مى افتد و اثر آن در مغز سريع تر مى باشد. كف دست هايتان را به هم بچسبانيد و انگشت ها را در هم قلاب كنيد... شما در اين حالت، در راه صحيح از ميان بردن اضطراب هستيد. اين نكته را من اضافه كنم كه با دست دادن گره اى كه مورد تأكيد امامان معصوم(عليهم السلام) است، همين حالت قلاب شدن انگشتان صورت مى پذيرد و به بهترين صورت، اضطراب و نگرانى ما درمان مى شود و تمركز ما نيز بهتر و بهتر مى شود. پيش از اين گفتيم كه يكى از علائم اضطراب اين است كه فرد قادر به تمركز فكر نيست و براى همين نمى تواند از قواى فكرى خود به نحو احسن بهره بردارى كند، امّا با استفاده از اين روش مى توانيم با تمركز بهتر از مشكل خويش رهايى يابيم. اميدوارم با خواندن اين مطالب، آگاهى شما به اثرات روانى، فشار درمانى در ناحيه دست زيادتر شده باشد. آيا موافق هستيد مطالبى را در مورد درمان بعضى از بيمارى ها با "فشار درمانى در ناحيه دست" برايتان بگويم: دكتر "بيرگيت باوئر" در ادامه كتاب خود چنين مى نويسد: دل دردهاى معمولى را از طريق ماساژ انگشت كوچك دست درمان كنيد. دردهاى ناحيه پشت را با ماساژ انگشت شست درمان كنيد.براى درمان قولنج معده اى، نقطه وسط كف دست را فشار دهيد.براى درمان قولنج كليوى، زير ناخن انگشت كوچك را فشار دهيد.براى درمان اختلال در گردش خون و پايين آمدن فشار خون سر انگشت وسطى (از طرف داخل) را فشار دهيد.براى درمان كم اشتهايى سرِ تمامى انگشتان و هم چنين كف دست را فشار دهيد.براى رفع يبوست وسط كف دست را ماساژ دهيد. نویسنده:دکتر مهدی خدامیان ♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
💗💗 💗💗 و به راستى كه همين عملِ كوچك دست دادن، چه اثرات بزرگ و شگرفى دارد! هم باعث رشد و كمال معنوى مى گردد و هم ما را اوجِ ملكوت مى رساند، جسم ما را شفا داده، روان ما را از نشاط و شادابى برخوردار مى نمايد و اضطراب ما را درمان مى كند. اينجا است كه ما متوجّه مى شويم چرا امامان معصوم(عليهم السلام) اين همه تأكيد داشتند كه ما زياد به يكديگر دست بدهيم چون در اين صورت است كه نقاط مهمّى از دست ما مورد فشار واقع مى شود و در نتيجه احساس نشاط و شادى تمام وجود ما را در بر مى گيرد. نویسنده:دکتر مهدی خدامیان ♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19