eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
326 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
📩 🔴 پسر ڪه بود از دنیا رفت، و یڪی از صمیمی‌ترین دوستانش او را در خواب دید، به او گفت: مرا در صف مؤمنین قرار دادند؛ و با این‌ڪه من در دنیا به حلال و حرام و رعایت اخلاق تا حد ممڪن پایبند بودم ولی برای نماز می‌ڪردم و مادرم همیشه بخاطر بی‌نمازی من ناراحت بود و از آخرت من می‌ترسید. ♨️روزی بخاطر بی‌نمازی من اشڪ ریخت. طاقت اشڪ چشم او را نیاوردم و قول دادم من‌بعد نمازم را بخوانم. ♥️ و از آن روز هر وقت مادرم را می‌دیدم فقط برای شادی و رضایت‌اش نماز می‌خواندم و نمازم ظاهری بود. ✅ بعد از مرگم مرا در وارد ڪردند، سوال ڪردم من ڪه نمازخوان نبودم؟ 👈گفتند: تو هرچند نمازخوان نبودی، ولی برای ڪسب رضایت و شادی مادرت به نماز می‌ایستادی، مادر پیرت خشنودی ما بود و ما نام تو را امروز در صف نماز گزاران واقعی ثبت ڪردیم. 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
💌 🌹 بهتر و مفیدتر و جذاب تر و تاثیرگذارتر از این داستان تو عمرم نخوندم مطمئن باش شما هم بخونی ب همین نتیجه میرسی پس یاعلی👌 📂 روزی 👨 مردی از همسرش پرسید نمازت را خوانده ای⁉️ 🧕همسرش گفت: نه❌ 👨شوهر پرسید: چرا؟ 🧕همسر گفت: خیلی خسته ام تازه از کار برگشتم و کمی استراحت کردم. 👨شوهر گفت: درست است خسته ای اما نمازت را بخوان قبل از اینکه بخوابی! 🚗فردای آن روز شوهر به قصد یک بازرگانی شهر را ترک کرد 📞همسرش چند ساعت پس از پرواز با شوهر اش تماس گرفت تا احوال اش را جویا شود اما شوهر به تماس اش پاسخ نداد چندین بار پی در پی زنگ زد اما شوهر گوشی را برنداشت همسر آهسته آهسته نگران شد و هر باری که زنگ میزد پاسخ دریافت نمیکرد نگرانی اش افزون تر میشد. اندیشه ها و خیالات طولانی در ذهن اش بود که نکند اتفاقی برای او افتاده باشد.چون شوهر اش به هر سفر که میرفت همزمان با فرود آمدن اش به مقصد تماس میگرفت اما حالا چرا جواب نمیداد؟🤔 💢خیلی ترسیده بود📞 گوشی را برداشت ودوباره تماس گرفت به امید اینکه صدای شوهر اش را بشنود، اما این بارشوهر پاسخ داد و شوهر اش گوشی را برداشت. 🧕همسر اش با صدای لرزان پرسید: رسیدی؟ 👨شوهر اش جواب داد: بله الحمدلله به سلامت رسیدم. 🧕همسر پرسید: چه وقت رسیدی؟ 👨 شوهر گفت: چهار ساعت قبل، 🧕 همسر با عصابنیت گفت: چهار ساعت قبل رسیدی و به من یک زنگ هم نزدی؟😡 👨شوهر با خون سردی گفت: خیلی خسته بودم و کمی استراحت کردم. 🧕 همسرگفت: مگر میمردی که چند دقیقه را صرف میکردی و جواب منو میدادی؟مگه من برایت نیستم؟😞 👨شوهر گفت: چراکه نه عزیزم تو برایم مهم هستی. 🧕همسر گفت: مگر صدای زنگ را نمیشنیدی؟ 👨شوهر گفت: میشنیدم. 🧕زن گفت: پس چرا پاسخ نمیدادی؟🤔 👨شوهر گفت: دیروز تو هم به زنگ پروردگار پاسخ ندادی، به یاد داری؟ که تماس پروردگار(اذان) را بی پاسخ گذاشتی؟😳 🧕چشمان همسر از اشک حلقه زد😭 و پس از کمی سکوت گفت: بله یادم استممنون که به این موضوع اشاره کردی......معذرت میخواهم! 👨شوهر گفت: نه عزیزم از من معذرت خواهی نکن، برو از پروردگار طلب کن.... 📖《بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقَی》 شما دنیا را ترجیح می دهید، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است. 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
🎀 جمعه های کانال ✍ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ. ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯿﺰ تا ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻧﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻏﻼﻡ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ! 📣ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﺪ حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﺎﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ ﺑﻪ حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ! ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺍﯼ بی خبر ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻧﻤﺎﺯﮔزاران ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ! 🔷ﺑﺮﺧﯿﺰ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ هستی، ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺳﺠﻮﺩ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ! ﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﯿﺴﺖ! ﺧﺪﺍ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ! 💎ﺭﻭﺯ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ را ﺑﻪحضرت ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﮑﺎﺭﺩ. ﻭحضرت حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﻣﺸﺘﯽ ﺗﺨﻢ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺷﯿﺪ! ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﺟﺰ ﻋﻠﻒ ﻧﯿﺴﺖ ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯحضرت ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪ!⁉️ ⚠️حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﻤﻞ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ! ﻟﺬﺍ ﻣﻦ ﮔﻨﺪﻡ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﭙﺎﺷﯿﺪﻡ، ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﺬﺭ ﮐﺮﺩﻡ!!!! ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﯽ ﻧﯿﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ! 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
🎀 جمعه های کانال ✍برای نمازت داشته باش 👈گاهے وقت‌ها ما گیر در خودمان است. ےڪ ڪسے آمد گفت: آقاے قرائتے من به راننده گفتم نگه دار بخوانم. نگه نداشت نماز من قضا شد😞 گناه ڪردم؟ گفتم: بله☝️ گفت: من ڪه گفتم نگه دار. گفتم: چطور گفتی⁉️  گفت: رفتم گفتم آقاے راننده یک جایے نگه دارید نماز بخوانم. گفت: بنشین صدایت می‌زنم. ما نشستیم صدا نزد. گفتم: اگر می‌افتاد چه می‌ڪردید⁉️⁉️ می‌گفتے: آقاے راننده لطفاً نگه دارید چمدان من افتاد. نگه دار❗️ نگه دار❗️ چه... چمدانم افتاد. گفتم: آن غیرتے ڪه براے چمدانت دارے براے نماز نداری.❗️❌ گیر در خودت است. شما براے چمدانت نعره ڪشیدے، براے نماز نعره نڪشیدی.❕❕❕ مقےد نماز اول وقت باشیم https://eitaa.com/kelidebeheshte/6201
🎀 جمعه های کانال ✍ تعداد نماز صبح و مغرب چندتاست؟ 👈 مرحوم شیخ طوسی داستان شخصی به نام "زهری" را چنین بیان می‌کند: مدت‌های زیادی به دنبال ملاقات با حضرت مهدی علیه السلام بودم، به همین خاطر اموال فراوانی در راه خدا خرج کردم، اما به هدفم نرسیدم. ♻️سراغ محمد بن عثمان (دومین نایب امام مهدی در زمان غیبت صغری) رفتم و مدتی پیش به او بودم‌. روزی با التماس از او خواستم مرا به دیدار علیه السلام ببرد. محمد بن عثمان در ابتدا پاسخش منفی بود، ولی وقتی گریه‌ی بسیارم را دید، گفت: فردا اول وقت بیا. 🌹 فردای آن روز، اول وقت سراغ محمد بن عثمان رفتم، دیدم جوانی خوش‌سیما و خوش‌بو همراه اوست و به من اشاره کرد، شخصی که دنبال دیدنش هستی، ایشان هستند. ❤️ خدمت امام زمان علیه السلام رفتم و سوالاتم را پرسیدم و ایشان جواب دادند تا به خانه‌ای رسیدیم. ایشان وارد خانه شدند و دیگر حضرت مهدی را ندیدم. 🌷در این ملاقات، امام دوبار به من فرمودند: 《 کسی که را قدری دیر بخواند تا دیده نشوند و نماز مغرب را قدری دیر بخواند تا ستاره ها دیده‌ شوند، از رحمت خدا دور می‌شود. 》 📚 الغیبة، شیخ طوسی، صفحه ۲۷۱، حدیث ۲۳۶. 🤔 موقع نماز صبح و نماز مغرب چند تا ستاره می‌بینم؟