eitaa logo
مجموعه علمی،فرهنگی معارج
1.8هزار دنبال‌کننده
520 عکس
93 ویدیو
129 فایل
مجموعه ی مجازی ،آموزشی و فرهنگی معارج ⭕ هدف: نشر معارف وعلوم دینی در سطوح مختلف (بدون هیچ گونه وابستگی) #عقلی #نقلی #طب ⁦🎗️⁩بدون #وابستگی ⁦⁦⁦🎗️ ⁦ 🔖ادمین: @Hekmat_hasan ⭕صفحه ما⭕: https://moarej.blog.ir/ ⭕حامی معارج ⭕👇👇 @Hami_mareg
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ اکتبر،‏ ۱۷.۵۱.mp3
15.66M
صمدیه جلسه ۱۵ ما و لای شبیه به لیس/ ورود به لای نفی جنس . نکته : اگر( لا) نفی جنس تکرار شود در عمل کردن لا جواز وجود دارد مثل لا لغو فیها ولا تاثیم . واین حکم وجوبی نیست . در باره احکام مفصل لای نفی جنس در جلسه اتی بحث خواهیم نمود .
مجموعه علمی،فرهنگی معارج
صمدیه جلسه ۱۵ ما و لای شبیه به لیس/ ورود به لای نفی جنس . نکته : اگر( لا) نفی جنس تکرار شود د
تذنیب بحث لای نفی جنس به علت قطعی اخر درس : اسم لای نفی جنس اگر مضاف به باشد مثل (لا غلامَ رجل) ویا شبیه به مضاف باشد مثل( لا طالعاً جبلاً موجودٌ) منصوب است . شبیه به مضاف ان است : چیزی است که اتمام معنایش به وسیله غیر خودش است . مثلا طالعا معنایش تام نیست مگر به وسیله (جبلا ). مثلا اگر گفته شود( لا طالعا) مرا داز (طالع) مشخص نیست مگر به وسیله بعدش یعنی (جبلا). در غیر صورت مضاف یا شبه مضاف (اعم از مفرد / جمع / مثنی) مبنی بر نصب است . مثل لارجل ولا رجیلین .
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ | خدایا به فریادمان برس درس اخلاق ایت الله المعظم مصباح یزدی ره حتما استماع کنید .
چرا موفق نمی شویم ؟ برای موفقیت در دانش ۲ امر اساسی نیاز است . اولا نظم : انسان باید نظم ورود و خروج داشته باشد. و خود را در دام غیبت موجه نیندازد چون هر جلسه غیبت از چند جهت مخرب است . و مهم ترین وجه تخریبش همان باز کردن دریچه غیبت های بعدی است .شاید شخص بگوید محتوا را می اموزم و یا چنین چنان .اما فی واقع اثرات غیبت درسی انچنان است که به راحتی جبران نمی شود . علمای ما تابع درس وکلاس بودند نه درس وکلاس را تابع خود نمایند! بزرگان ما فرموده اند مداومت بر یک درس متوسط انقدر اثر دارد که درس قوی همراه با تخلل هرگز ان اثر را ندارد یک اصل اساسی در تهذیب و تحصیل مداومت است . مطلب مهم دیگر : این است که شخص با معبود خود مرتبط باشد واز او بخواهد این دانش که وجودی خسیس دارد را در قلب شخص حلول دهد .و خود را محتاج او بداند ومابقی را صرف معد بداند نه از علل!
درس فقه أحدها)- الصدغ، و قد تقدم معناه. فادخله الراوندي في الوجه، و المشهور خروجه كما تدل عليه الرواية [1] و يمكن حمل كلام الراوندي على البعض الذي لا شعر فيه كما عرفت من كلام أهل اللغة، و حمل الرواية على ما ذكرناه آنفا، فترتفع المنافاة. و (ثانيها)- العذار، و هو الشعر النابت على العظم الذي على سمعت الصماخ، يتصل أعلاه بالصدغ و أسفله بالعارض، و المشهور بين الأصحاب خروجه، لعدم شمول الإصبعين له غالبا، و لاتصاله بالصدغين. و نقل عن ظاهر كلام الشيخ في المبسوط و الخلاف و ابن الجنيد دخوله، و به صرح ثاني المحققين و ثاني الشهيدين. و جمع بعض المحققين بين القولين بما يكون به النزاع لفظيا في البين، فقال: «انه لا نزاع في الحقيقة بل القائلون بالدخول إنما يريدون به دخول بعضه مما يشمله الإصبعان، و القائلون بالخروج يريدون خروج البعض الآخر كما يشعر به تتبع كلماتهم» انتهى. و (ثالثها)- مواضع التحذيف بالذال المعجمة، و هي ما بين الصدغ و النزعة، و فسرها بعضهم بما بين منتهى العذار و النزعة. و أنت خبير بما فيه، فان العذار أعلاه يتصل بالصدغ كما تقدم، فالصدغ فوقه. و قد قطع العلامة في المنتهى و التذكرة بخروجها و جملة من الأصحاب حكموا بدخولها احتياطا. و (رابعها)- العارض، و هو الشعر المنحط عن محاذاة الأذن، يتصل أسفله بما يقرب من الذقن و أعلاه بالعذار. و قد قطع العلامة في المنتهى بخروجه و الشهيدان بدخوله، بل ادعى ثانيهما الإجماع على ذلك. و فصل في النهاية بين ما خرج عن حد الإصبعين فيخرج، و دخل فيهما فيدخل. و هو الأقرب، لما دلت عليه الرواية