eitaa logo
کرامت مساجد استان ایلام
2.3هزار دنبال‌کننده
49.1هزار عکس
14.7هزار ویدیو
271 فایل
شاخص ترین کانون فرهنگی تبلیغی رسانه خبری کرامت مساجد استان ایلام 🌺سازمان هیئات و تشکلهای دینی عضو مجمع کانون های فرهنگی تبلیغی کشور آماده ارسال گزارشات شما @keramatmasjed1404 ♻️#انتشارش_با_شما👇🏻 ✅ @keramatmasjed1401
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *دکتر الهی قمشه ای* وقتی از آستانه پنجاه سالگیم گذشت فهمیدم هر چه زیستم اشتباه بود! هر چه برایم با ارزش بود کم ارزش شد . حالا می فهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال ، با اهمیت‌تر از شادی نیست . حالا می فهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها از دست دادم ، نیستند . حالا می فهمم استرس، تشویش ، دلهره، ترس از آزمون کنکور و استخدام، اضطراب سربازی، ترس از آینده ، وحشت از عقب ماندن ، دلهره تنهایی ، نگرانی از غربت، غصه های عصر جمعه ، اول مهر ، 14 فروردین ، بیکاری و . . . . هرگز نه ماندگار بودند و نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند . حالا می فهمم یک کبد سالم چند برابر لیسانسم ارزشمند است . کلیه هایم از تمامی کارهایم ، دیسک کمرم از متراژ خانه ، تراکم استخوانم از غروب های جمعه ، روحم از تمام نگرانیهایم ، زمانم از همه ناشناخته‌های آینده های نیامده ام ، شادیم از تمام لحظه های عبوسم ، امیدم از همه یاس هایم ، با ارزش تر بودند . حالا می فهمم چقدر موهایم قیمتی بودند و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد . هیچگاه به دنبال خبرهای بد و حرفهای اعصاب خُردی نباشید . چون تمامی ندارد . دنبال شادی باشید. بگذارید ذهنتان نفس بکشد... 💐💐💐💐💐 دلتان خوش سقانتان آزا عاقبتتان و خیر 💠💥رسانه خبری کرامت مسجد استان ایلام 💫@keramatmasjed1401
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔸حکایت 📝داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه ✍ یکی از علمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر شفتی رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود حجه السلام شفتی در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد،. گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت. 🔹روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به او رسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، در مسیر راه ناگاه در کنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده و شیر می خوردند، ولی از سگ بیش از مشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت. 🔸حجه الاسلام به خود خطاب کرده و گفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت. خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی او را طوری یافتم که سر به آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند. 🔹از این جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد و پیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن. من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که از سود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد 🔸و با آن حدود هزار دکان و کاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند. تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بود که من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم. 📚منبع: اقتباس ازکتاب صدویک حکایت عباسعلی کامرانیان@keramatmasjed1401
36.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻عظمت خدمت به دستگاه امام حسین سلام الله علیه ♻️👇🏻 ✅ @keramatmasjed1401