eitaa logo
🇮🇷کشتی نوحِ آخرالزمان🇮🇷
17.9هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
27 فایل
بسم رب الحسین پیام ناشناس https://eitaa.com/joinchat/2361721550C30996c726d آیدی مدیر کانال @zohor313iran آدرس لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ بسیار مهمّ نیاز به دقّت و تمرکز داره شرط شفاعت، تشبّه و نسبتِ شاکله باطنی(بدن برزخی و قیامتیِ) ما با انسان کامل یا امام علیه السلام است به عبارتی دیگر شرط کفویّت و شفع شدن(جفت شدن) برقراری این نسبت و تشبّه باطنی است! نکته مهم اینکه شاکله باطنی ما در عالم برزخ و قیامت، نمودِ این نسبت و تشبّه خواهد بود! حالا اینکه شاکله باطنی(بدن برزخی و قیامتی) چگونه باید بصورت انسان کامل(امام علیه السلام) انشاء شود یک بحث بسیار کلیدی و اهم مسائل بنیادین انسان عرف در عرفان است که ان شاء الله به آن خواهیم پرداخت! اما نکته ایقانی بسیار مهم که زیربنا و شاکله انسان در عرف عرفان است اینکه شاکله باطنی ما(بدن برزخی و قیامتی)، قائِم به مَنِ حقیقی یا بنیّه محمّدی است که تعبیر قرآنیِ آن، روح الهی و در روایات به باقیمانده گِل و طینت اهل بیت علیهم السلام شده است! بوسیله شاکله باطنی که همان بدن برزخی و قیامتی ما در عوالم ملکوت است، نعمات لامقطوعه و لاممنوعه(لایتنهای) را دریافت میکند! اما آنی که ادارک کننده ی نعماتِ بی نهایت است! حقیقتی که این نعمات را ادارک میکند عبارتست از مَنِ حقیقی! هویت غیبیه ی لایتناهی بنام روح الهی است! حقیقتِ مافوق تجردی که شعاع و نور وجودیش از عالمِ عهد الست تا ابد، همه جا حیّ و حاضر است!حالا هرچه این هویّت غیبیّه(روح الهی که در بدن ما دمیده شد) به تعالی و قوّت حقیقیّه عالی اعلی رسیده باشد! هرچه در معراجِ معرفت به نورانیّت، اوج گرفته باشد! هرچه مدارج حیات طیّبه ی طهارت را طی کرده باشد! نتیجتاً بر اساس قاعده تکوینی نظام خلقت نوری، روح(مَنِ حقیقی) از شدّت وجودی بیشتری برخوردار است! لذا قدرت، قوّت و قابلیّت این را دارد برای ادراکِ ظهورات و عنایاتِ ملکوتیِ انسان کامل(امام علیه السلام) که با بدن برزخی و قیامتی دریافت میکند! پس ظهور، تجلّی و عیان شدن وجود اهل بیت علیهم السلام در عالم برزخ، قیامت و بهشت بر اساس شدت وجودیِ مَنِ حقیقی(روح الهی) و تشبّه و نسبت شاکله باطنی ما(بدن برزخی و قیامتی) با این ذوات مقدّس دارد! اگرچه مثال ضعیفی است برای تعبیر معقول به محسوس این امر باطنی صعب و پیچیده اما خالی از لطف نیست برای تقریب به ذهن. اگر مادّه جیوه ی آئینه را روح فرض کنی و قاب و شیشه آئینه را بدن برزخی و قیامتی! حالا این آئینه را بسمت یک صورت زیبای نگهداری، کیفیت ظهور و بروز تصویر این صورت در آئینه به کیفیت مادّه جیوه و سطح صاف و صیقلی شیشه و تمیزی و پاکی سطح آن بستگی دارد! قبلا هم در مباحث ماه مبارک رمضان اشاره شد، اینکه ما در همین دنیا، یک دهانِ انسانی داریم که با آن نعمات لامقطوعه و لاممنوعه را دریافت و نوش جان میکنیم! و یک دهان حیوانی داریم که نعمات محدود به صورت و مادّه و مدّت(غذاهای جمادی و نباتی و حیوانی)را میل میکنیم! دهان انسانی همان قوای باطنیِ متعلّق به مَنِ حقیقی(روح الهی) یعنی عقل رحمانی و قلب قدسی است که با آن غذاهای لایتناهی را نوش جان میکنیم! کدام غذا؟!!! غذای بی نهایت! غذایی که محدود به صورت و مادّه و مدت نیست! غذایی که هم سنخ و نسبت دارد با روح لایتناهی و بی نهایت طلب! غذاهایی مثل علم حقیقت، معرفت الله، توحید احدی و صمدی! معرفت به نورانیّت، حکمت متعالیه، عرفان و معرفت النفس، علم اخلاق! که در قرآن از این غذاها به نور ملکوتی تعبیر شده است! حالا کسب و دریافت این غذاهای لایتناهی(لامقطوعه و لاممنوعه) که باید با دهان انسانی(عقل و قلب) صورت بگیره بوسیله تعلق گرفتن به بدن مادّی و اتّصال با قوای حیوانیِ وهم و خیال و شهوت و غضب و مستقر شدن در عالم مادّه و مدّت و صورت میسر شده! نتیجتاً غذاهای بی نهایت که با دهان انسانی(عقل و قلب) کسب و دریافت میشود تا به ادرکِ مَنِ حقیقی(روح الهی) برسد باید از کانال یا مراتب وجودی درهم تنیده به ساحت حیوانی را طی کند! مسیری که تحت الشعاع رجس و پلیدیِ قوایِ شهویّه، غضبیّه، وهمیّه و خیالیّه میباشد! اگر عقل رحمانی و قلب قدسی، سلطنت و سیطره بر ساحت و قوای حیوانی نداشته باشند، غذاهای لایتناهی را که با دهان انسانی کسب کردیم آلوده به ظلمات رجس، پلیدی و ثقل ساحت و قوای حیوانی مورد اشاره خواهد شد نتیجتاً از غذاهای انسانی، آنی که نصیب مَنِ حقیقی(روح الهی) میشود غذای مسموم و ناسالم و شیطانی خواهد بود! درست مثل آب بهداشتی - آشامیدنی در ظرف مسموم و آلوده به سمّ بریزیم سپس بخوریم...پس دریاب راز تاکید طهارت و تقوا در قرآن - لینک۲۹ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ قبل از ادامه بحث، پاراگراف های انتهایی بحثِ قبل، عیناً تکرار میکنیم تا با شرح جزئی تر، لایه های باطنی بحث برای عزیزان عمیق تر و روانتر باز شود مبحث قبل: دهان انسانی همان قوای باطنیِ متعلّق به مَنِ حقیقی(روح الهی) یعنی عقل رحمانی و قلب قدسی است که با آن غذاهای لایتناهی را نوش جان میکنیم! کدام غذا؟!!! غذای بی نهایت! غذایی که محدود به صورت و مادّه و مدت نیست! غذایی که هم سنخ و نسبت دارد با روح لایتناهی و بی نهایت طلب! غذاهایی مثل علم حقیقت، معرفت الله، توحید احدی و صمدی! معرفت به نورانیّت، حکمت متعالیه، عرفان و معرفت النفس، علم اخلاق! که در قرآن از این غذاها به نور ملکوتی تعبیر شده است! مبحث قبل: حالا کسب و دریافت این غذاهای لایتناهی(لامقطوعه و لاممنوعه) که باید با دهان انسانی(عقل و قلب) صورت بگیره بوسیله تعلق گرفتن به بدن مادّی و اتّصال با قوای حیوانیِ وهم و خیال و شهوت و غضب و مستقر شدن در عالم مادّه و مدّت و صورت میسر شده! نتیجتاً غذاهای بی نهایت که با دهان انسانی(عقل و قلب) کسب و دریافت میشود تا به ادرکِ مَنِ حقیقی(روح الهی) برسد باید از کانال یا مراتب وجودی درهم تنیده به ساحت حیوانی را طی کند! مسیری که تحت الشعاع رجس و پلیدیِ قوایِ شهویّه، غضبیّه، وهمیّه و خیالیّه میباشد! مبحث قبل: اگر عقل رحمانی و قلب قدسی، سلطنت و سیطره بر ساحت و قوای حیوانی نداشته باشند، غذاهای لایتناهی را که با دهان انسانی کسب کردیم آلوده به ظلمات رجس، پلیدی و ثقل ساحت و قوای حیوانی مورد اشاره خواهد شد نتیجتاً از غذاهای انسانی، آنی که نصیب مَنِ حقیقی(روح الهی) میشود غذای مسموم و ناسالم و شیطانی خواهد بود! درست مثل آب بهداشتی - آشامیدنی در ظرف مسموم و آلوده به سمّ بریزیم سپس بخوریم...پس دریاب راز تاکید طهارت و تقوا در قرآن البته هدف پاراگراف آخر است که باید لایه های باطنی تر آن بصورت جزئی و کاربردی تشریح شود ان شاء الله - لینک۲۹ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ رابطه انسان با معانی عالم ملکوت و بالعکس، به دو صورت است صورت اوّل: قوس نزول معانی صورت دوّم: قوس صعود معانی ۱ - قوس نزول معانی: اجمالاً یعنی سیری را که معانی پس از دریافت توسط عالیترین مراتب وجودی، در انسان طی میکنه تا بصورت الفاظ محسوس(صوت) در عالم مادّه منتشر و از طریق حسِّ شنوایی قابل دریافت باشد. ۲ - قوس صعود معانی: اجمالاً یعنی سیری که انسان با دریافت الفاظ محسوس(صوت)، وجود کتبی(متون - نوشتار) و پدیده های عالم طبیعت از طریق حواس پنجگانه دریافت و سرانجام به ادراک عالیترین مراتب وجودی انسان درمی آید. مقدمه بحث: توقف در محسوسات و گرفتار شدن در عالم طبیعت، سبب شده تا ما خود را همین بدن، تلقی کنیم و تمام محاسبات، انتخابات، تصمیم سازی ها و تصمیم گیریها بر اساس بدن(ساحت حیوانی) است، نتیجتاً مطلوب ما، کمالات ملکی(علوم طبیعی)، حیوانی(تولید مثل، ازدواج، شغل، مسکن، ریاست و...)، نباتی(زیبایی بدن، زیبایی صورت، رنگ و مدل مو و بدن و...) و جمادی(ماشین و لباس و موبایل و....) است! این در حالیست که به فرمایش مولی علی علیه السلام که فرمود: تو می پنداری که همین جرم صغیر(بدن) هستی! اما در وجود تو عالم کبیری نهفته است! بله! مَنِ حقیقی انسان همان روحی است که با تنزل روح اعظم(طینت نوری اهل بیت علیهم السلام) در گِل و لایِ انسان دمیده شد! حقیقت مافوق تجرّدی که مظهر هوالاول و والاخر و الظاهر و الباطن است! حقیقتِ لایتناهی که مافوق زمان و مکان است! وجود ممتدی که از شرقی ترین افق وجودی عالم تا غربی ترین افق وجودی عالم، حضور دارد! وقتی مَنِ حقیقی از طریق نفس به بدن تعلّق گرفت، انسان صاحب مراتب وجودی شد! از مرتبه ی اعلی علّیین یعنی اخفیِ سِرّ که ربط وجودی با حقیقت فاطمی دارد!!! و مرتبه سِرّ که ربط وجودی با حقیقت محمّدیه دارد و روح قدسی که ربط وجودی با اهل بیت علیهم السلام دارد و مرتبه قلب که مقام کشف و شهود حقیقت اشیاء در نظام توحید است! سپس مرتبه عقل که ربط وجودی با عالم معقولات و ذوات نوری علم دارد سپس قوّه ی خیال که ربط وجودی با عالم برزخ متّصل و نفس دارد و در نهایت حسّ مشترک و حواس پنجگانه! ۱ - قوس نزول معانی: وقتی انسان به قابلیت انسانی واصل شود و حقیقت نوری که در مقام وحدت محض هستند ابتدائاً بر مرتبه اخفی سِرِّ او تجّلی کرده و سپس آن معانی نوری احدی از مقام وحدت محض، به مرتبه ی سِرّ، تنزّل یافته سپس از مرتبه سِرّ به مرتبه روح پس از آن از مرتبه روح به مرتبه قلب تنزّل میابد سپس از مرتبه قلب به مرتبه عقل، سپس از مرتبه عقل به مرتبه خیال، تنزّل یافته و اینجا قوّه خیال با تصویرگری از معانی معقولی که از قوّه عقل دریافت کرده، در نفس منعکس می نماید، سپس نفس آن را به حسّ مشترک و در نهایت آن معانی که تصویر گری شده تبدیل به ارتعاشات و فرکانس(صوت) خواهد شد پس از آن با برخورد آنها به لب و دهان و دندانها در غالب الفاظ محسوس ریخته میشود! ۲ - قوس صعود معانی: ما برای ادراک امور عالم طبیعت و محسوسات، ابتدائاً توسط سیستم بینایی و عصب و مغز، از کلمات و الفاظی که بصورت نوشتار ثبت شده(وجود کتبی) مثل قرآن و روایات و احادیث و سایر کتب دینی و یا امور و پدیده های عالم طبیعت، ابتدائاً توسط حسِّ مشترک، به قوّه خیال رسیده! سپس قوّه ی خیال آن معانی را از حسّ مشترک دریافت کرده، از آنها تصویربرداری کرده و بر نفس منعکس میکند! پس از آن توسط قوّه ی عقل، انسان را از آن صورت های خیالی مطابق با متن واقع عالم تکوین به سوی معانی و معقولات، منتقل کرده سپس قلب سلیم، حقیقتِ معانی و معقولات که در محضر قوّه ی عقل انسان است در مقام کشف و شهودِ برایش عیان میسازد! اما بعد از کشف و شهود همچنان انسان در حجاب کثرات شهودی صورتهاست! لذا در این مرحله! روح، انسان را از مقام کشف و شهود، به سوی عالم وحدت عددی(لااله) واصل می نماید!....اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله از خداوندتبارک و تعالی میخواهد که: خدایا حقیقت اشیاء را آنگونه که هست به من بنمایان!...این عالیترین خواسته انسانی است! این طلب، این عطش مربوط به عالیترین مراتب وجودی آدمیست! یعنی حقیقت احدی اشیاء آنی است که اول و آخر و ظاهر و باطنش یکی است! وجود احدی است که در مقام وحدت محض است! نه کثرت نوری چهارده معصوم علیهم السلام در آن راه دارد و نه کثرت انسان کامل! و آن وجود ربطی میان حقیقت نوری محمّدیه و خداوند تبارک و تعالی است! و این جز از طریق قوس صعود معانی میسر نیست! - لینک۳۰ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ اشاره ای اجمالی به قول نزول و صعود معانی شد اما موضوع مهم اینکه مَنِ حقیقی که هم بی نهایت است و هم بی نهایت طلب، باید با دهان انسانی، غذای مناسب و متناسب با ساختار و سرشت وجودی خویش کسب کند!...قاعدتاً این غذا نیز باید بی نهایت باشد! غذایی که محدود به حدود ظلمانی و ثقل مادّه و مدّت و صورت نباشد! غذایی که مجرّد و مبرّی از مادّه و مدّت و صورت باشد!... در ترازوی حقیقت و نظام توحید، ذوات نوری عالم ملکوت است که چنین تناسب و نسبت با غذای انسانی برقرار میکند و پاسخ عطش بی نهایت طلبِ انسان را میدهد!...لذا غذای انسانی در واقع غذای آدم حقیقی است و این غذای انسانی، ذوات نوری عالم ملکوت میباشد، ذوات نوری مثل علم حقیقت، علم الله، حکمت متعالیه، توحیداحدی و صمدی، عرفان ناب، علم‌قرآن، علم النفس و...است! این ذوات نوری عالم ملکوت که غذای آدم حقیقی است باید با دهان انسانی خورده شود! و قوس نزول و صعود معانی که در قبل به آن اشاره شد طریق ارتباط و اتّصال حضوری و شهودی با معانی عالم ملکوت(غذای آدم حقیقی) و کسب و دریافت آنهاست تا به سبب آن، مَنِ حقیقی، در مسیر تعالی و معراج، به نهایت شدّت وجودی برای مقام خلیفه الله یا منّا اهل البیت قرار گیرد! تا با حشر و نشر شاکله باطنی(بدن برزخی و قیامتی) بتواند صورت تجلّیات امام علیه السلام(مظهر لقاء الله) و ایضاً تجلّیات حضرت مادر را ادراک نماید! اما نکته مهم اینست که قوس نزول و صعود معانی که همان دهان انسانی است بوسیله آن، ارتباط و اتّصال با غذاهای انسانی و کسب آنها برای آدمی میسر میشود به عبارتی دیگر قوس صعود و نزول معانی در واقع کانال وجودی انسانی است که آدمی از طریق آن، غذاهای حقیقی را کسب و نوش جان میکند! اما نکته بسیار تکوینی اینکه قوس نزول و صعود معانی که از آن به کانال وجودی تعبیر شد باید تحت اسم الطاهر و السّلام و القدّوس باشد تا ذوات نوری عالم ملکوت در قوس نزول و صعود معانی، مطابق با آنی که هست به سلامت و طاهر به مَنِ حقیقی برسد!... اگر کانال وجودی انسان گرفتار بی طهارتی رجس و پلیدی ظلماتِ ساحت حیوانی - غلبه شهوت، غضب، وهم و خیال باشد! اگر مَنِ حقیقی مغلوب ادراکات حسّی، وهمی و خیالی حاصل از توقف در کمالات جمادی، نباتی و حیوانی باشد! اگر مَنِ حقیقی گرفتار ادراکات ظلمانی حاصل از حرام الهی(گناهان) باشد! نتیجتاً سبب بی طهارتی قوس نزول و صعود معانی(کانال وجودی انسانی) انسان خواهد شد... اگر کانال وجودی انسان(قول نزول و صعود معانی)، رنگ بی طهارتیِ رجس و پلیدی به خود گرفته باشد! نتیجتاً ذوات نوری عالم ملکوت که در این قوس نزول و صعود معانی، ساری و جاری میشود(یعنی تنزل داده میشود) آلوده خواهد شد لذا دریافت انسان از آنها بصورت باور یا آگاهی التقاطی - انحرافی - جاهلانه میباشد! و مهمتر اینکه شیاطین جنّی و نیروهای ماورایی نیز در سایه ظلمات رجس و پلیدیهای مورد اشاره، همچون دزد سرگردنه در مسیر قوس نزول و صعود معانی در صدد رهزنی هستند تا در صورت و تصویر معانی، تصرُّفِ شیطانی کرده و با استراتژی اغوا و اضلال، مَنِ حقیقی را با غذای موهوم گرفتار سمِّ مهلک فسق نموده و به تدریج بسمت سیر قهقرایی و سقوط در درکات اسفل السافلینِ حیوانیّت سوق داده میشود! پس اینکه خداوند تبارک و تعالی در سوره شمس پس از اینکه یازده بار قسم یاد فرموده با تاکید نمودند: انسان رستگار نمی شود مگر با تزکیه!... اینکه خداوند تبارک و تعالی، با یطهرکم تطهیرا، مقام عصمت الله الکبری را به اهل بیت علیهم السلام، عطاء نموده! ریشه در این حقیقت سِرّی باید جستجو کرد!... قلب امام علیه السلام بعنوان خلیفه الله که خزینه و معدن حکمت، علم، توحید و ولایت است تمام نظام خلقت و جمیع خلائق، فیض وجود را از کانال وجودی ایشان دریافت میکنند! لذا حکمت و عدالت و مشیت ازلی خداوندتبارک و تعالی اقتضا میکند که این ذوات مقدس، مصداق مطلق آیه تطهیر باشند... إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا[۱] 🔘 پی نوشت: [۱] - احزاب - آیه ۳۳ - لینک۳۱ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ ...ما نیز برای ارتباط و اتّصال با خزینه های لایتناهی و دریافت و کسب غذاهای انسانی، به میزانی که از طهارت ظاهریّه(ساحت و وهم و خیال و حواس پنج گانه) و طهارت باطنیّه(ساحت روحانی و عقل و قلب) بهره مند باشیم دراتّصال و ارتباط با خزینه ی بی نهایت(قلب انسان کامل) بوده و از غذایِ آدم حقیقی نیز بهره مند هستیم! حالا این بی طهارتی کی و چگونه به لحاظ وجودی برای ما اتفاق خواهد افتاد؟! اصلا ماهیّت آلودگی(رجس و پلیدی) برای انسان چیست؟!... هنگامیکه ساحت حیوانی از قوای وهمیّه، خیالیّه، شهویّه و غضبیّه بر انسان، سلطنت یافت در نتیجه حواس پنجگانه و بدن طبیعی او نیز در اختیار قوای چهارگانه حیوانی مورد اشاره قرار خواهد گرفت! قوای چهارگانه وهم، خیال، شهوت و غضب که بریده از ملکوت و منقطع از عالم غیب است! قوای چهارگانه ای که بر حیوانات عالم طبیعت نیز پادشاهی میکنند و رسالت ذاتی این قوا، حفظ و بقاءِ بدن حیوانی و کسب کمالات محدود به صورت و مادّه و مدت خواهد بود! اثرتکوینی این غلبه، انشاء شاکله باطنی(بدن برزخی و قیامتی) بصورت حیوانات حدّ خورده میباشد!... از سویی دیگر وقتی وقتی قوای چهارگانه حیوانی بر مملکت وجودی او غلبه پیدا کرد! تمام هویّت و ظرفیت انسانی او را صرف حفظ و بقاء بدن طبیعی و کسب کمالات جمادی، نباتی ، حیوانی خواهد نمود! کمالانی که محدود به حدود صورت، مادّه و مدّت است! با عین حال او همچنان صاحب حقیقتِ مَن(روح الهی) است که هم بی نهایت است و هم بی نهایت طلب، یعنی عطشِ غذای انسانی(کمالات بی نهایت) را دارد! اما بدلیل غلبه ساحت و قوای محدود مادّی و حیوانی بر مملکت وجودیش... اولاً عطش بی نهایت او بی پاسخ می ماند! چرا که کمالات محدود جمادی، نباتی و حیوانی، هیچ نسبت، سنخیت و تشبه ای از حیث ساختاری در مقیاس بی نهایت نیستند! دوماً اینکه با غلبه ساحت حیوانی و کسب کمالات حسّی و خیالی و موهومی، ادراک حاصل از دریافت این کمالات با حقیقت مَن(روح الهی) میباشد! لذا هرچه کمالات حسّی و حیوانی را بیشتر دریافت و کسب کند! نتیجتاً بیشتر به ادراک حقیقت مَن درآمده! کدام حقیقت؟![دقت شود] حقیقت من که بی نهایت است! وجودی ممتد از عالم عهد الست تا قیامت! حالا ادراکات حسّی و حیوانی محدود به ظلمات ثقل صورت - مادّه - مدّت، سبب فشار و تنگی و محدودیت برای حقیقتِ من(هویت بی نهایت) میشود! در واقع همین ادرکات حسّی و حیوانی، هویتِ قبرِ توست! قبر آنی است که حقیقتِ مَنِ بی نهایت را محدودش کرده و تحت فشار و تنگی قرارش داده است! اینکه در سیره و سنّت نبوی و علوی و آموزه های دینی و تربیتی، موکداً سفارش شده نسبت به پرهیز از پرخوری! پرخوابیدن! شکم پرستی! خودداری از زن بارگی و شهوترانی جنسی! غضب!(پرهیز از افراط) ریشه در این مهم دارد! تمام ادراکات حاصل از کسب کمالات جمادی، نباتی و حیوانی که محدود به حَدِّ صورت، مادّه و مدّت هستند جزئی از حقیقتِ مَنِ تو خواهند شد! به عبارتی دیگر ادرکات حاصل از ثقل صورت و مادّه و مدّت، جزئی از وجود تو خواهند شد! لذا هرچه این ادراکات بیشتر باشد در نتیجه حقیقتِ مَن به لحاظ ماهیتی بیشتر تحت فشار ادرکات محدود حسّی، قرار خواهد گرفت و این آغاز فشار قبر است! قبر یعنی محدودیت ادرکات حسّی که تبدیل به ذات تو شده و هویت غیبی نامحدود را محدود و تحت فشار قرار داده! و این تازه آغاز تضادمیان هویت غیبیِ بی نهایت(حقیقتِ مَن) با جولان غلبه ی ساحت حیوانی و ادراکات حسّی و خیالی و موهومی. حالا میتوان فهمید چرا امیرالمومنین علیه السلام سر سفراه ش یک نوع طعام بود یا نان جو و نمک یا خرما و اگر میسر بود زیتون! چرا عالمان ربّانی و اولیاء الله به حداقل طعام، اکتفا می کردن! و در مقابل تمام وقتشونُ صرفِ کسب نورانیّتِ کار و عمل توحیدی، معنویتِ عبادت، معرفت که همه غذای انسانی(بی نهایت)است، می کردن! پس طهارت یعنی غلبه ساحت و قوای روحانی(عقل و قلب) بر ساحت و قوای حیوانی(وهم و خیال و شهوت و غضب) که اگر اینگونه شد در واقع باخوردن غذای انسانی(بی نهایت)، شاکله باطنی او(بدن برزخی و قیامتی) بصورت انسان کامل انشاء شده و علی الدّوام بر شدت وجودیِ حقیقتِ منِ او در حال افزوده شدنست! یعنی چنین شخصی در مسیر هدف خلقت آدم حقیقی قرار گرفته و در تعالی و شکوفاییِ حقیقتِ من و شاکله باطنی او(بدن برزخی و قیامت)، نسبت وجودی با حیات طیبّه و امام علیه السلام دارند و این یعنی رهایی مطلق از فشارقبر و وصول به مقام آزادی بی قید و شرط - لینک۳۲ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ در ادامه بحث لازم است به نکته ای دقیق جهت رفع یکسری شبهات یا ابهامات برطرف بشه! اینکه حالا بالاخره قوّه خیال و وهم و شهوت و غصب خوب هست یا بد؟! دنیای محدود به حدّ مادّه و صورت و مدّت بالاخره خوب هست یا بد؟! وقتی مَنِ حقیقیِ بی نهایت از طریق نَفس به بدن تعلّق میگیره و در زندان تَن مادّی و دنیا محبوس میشه اصلا چرا باید چنین اتفاقی بیفته؟! و اگر همه بلاهایی که بر سر آدم میاد به خاطر ساحت حیوانی و قوای آنست پس چرا هویّت غیبیه ما(روح الهی) بر روی زمین هبوط کرد و اسیر بدن مادّی شد؟! اگرچه قبلا این مباحث تبیین شد اما با توجه به سیر این بحث و رویکردی متفاوت بصورت مختصر، اشاره خواهد شد! در واقع برای پاسخ به سولات، باید از یک شاه کلید، رمزگشایی شود که امیرالمومنین علیه السلام در اختیار شیعیان قرار داده اند! مولی علی علیه السلام فرمود: خدا رحمت کند کسی که بداند از کجا آمده و برای چه آمده و کجا هست و به کجا خواهد رفت؟ وقتی مَنِ حقیقی خلق شد یعنی خلقت نوری ما در عالم الست اتفاق افتاد و از حقیقت نوری اهل بیت علیهم السلام خلق شدیم(تنزل یافته روح چهارده معصوم)! وجود نوری ما(مَنِ حقیقی) اگرچه هویتی بی نهایت و بی نهایت طلب است و عطش کمالات لایتناهی(لامقطوعه و لاممنوعه) را دارد! عطش کماالمطلوب، لقاء المحبوب را دارد! اما این لقاء المحبوب میسر نمیشود مگر با وصول به مقام معیّت با خلیفه الله مطلق! یعنی تک تک فرزندان آدم میتوانند بر کرسی خلیفه الله، تکیه بزنند! مقامی که به موجب آن، میتواند بهشتِ خویش را خلق کند! ربِّ و مدبّر و رزّاق بهشت خویش باشد! و از همه مهمتر مهمانی شاهانه در حیات طیبه با خلیفه الله مطلق یعنی تجلّیات محمّدیه و فاطمی و مجتبوی و حسینی و باقری و جعفری و موسوی و...و ایضاً عبّاسیّه، زینبیّه برقرار خواهد بود(لقاء الله) دقّت کنیم تمام عرش، کرسی، هفت آسمان، هفتادهزارعالم و زمین و آنچه در آنها و میان آنهاست! همه آفرینش، فقط یک جلوه از بی نهایت جلوات نور خزینه این ذوات مقدّس علیهم السلام است! تمام خلقت فقط سایه ی نازله اهل بیت علیهم السلام است! اما وقتی به مقام خلیفه الله، واصل شدی در حیات طیبه و مهمانی شاهانه، در مقام معیّت یا عندیّت با حقیقت نوری و خزینه مطلق(خلیفه الله مطلق) مقیم هستی! این همان وعده ایست که خداوندتبارک و تعالی در قرآن حکیم داده! در بهشت پاداشی به گروهی میدهد که هیچ چشمی ندیده و بر هیچ قلبی هم خطور نکرده! ولی ابتدائاً مَنِ حقیقی، بالقوّه خلیفه الله است! یعنی به سبب اینکه مَنِ حقیقی(روح) با تنزّل حقیقت نوری اهل بیت علیهم السلام، خلق شده است! لذا هم بی نهایت است و هم استعداد بی نهایت طلبی را دارد، یعنی استعداد خلیفه اللهی را دارد! یک اصل متقن و دقیقِ انسان در عرف عرفان مطرح است اینکه مَنِ حقیقی(روح) در ابتدای خلقت نوری که استعداد بی نهایت طلبی(خلیفه الله شدن)دارد بصورت یک حقیقت اجمالی است که بالقوّه خلیفه الله هستند! یعنی قابلیت وصول به مقام خلیفه اللهی را دارد! لذا باید از این حقیقت اجمالی بسمت حقیقت تفضیلی حرکت و سیر نماید! تا از قابلیت بسمت فاعلیّت پیش برود! از مقام قوّه بسمت فعلیّت، حرکت و سیرنماید! برای فهم دقیق تر از تعبیر معقول به محسوس استفاده کنیم! دانه سیب در نظر بگیرید که ابتدائاً بصورت حقیقت اجمالی و بالقوه سیب است! این دانه سیب، استعداد درخت سیب و خَلقِ میوه های سیب را دارد! لذا باید از دانه سیب تبدیل به نهال و سپس درخت سیب و شکوفه و در نهایت تبدیل به میوه های سیب شود! اما برای تحقق این امر نیازمند خروج از حقیقت اجمالی(دانه سیب) و حرکت تدریجی بسمت درخت سیب(میوه) است! ولیکن از خصوصیات و لوازم لاینفک حرکت، زمان است و زمان نیز از خصوصیات و آثار عالم مادّه! حالا حقیقت اجمالی ما که ابتدائاً استعداد خلیفه الله شدن را دارد اما برای رسیدن به حقیقت تفضیلی و کمال لقاء المحبوب(مقام خلیفه الله) در مقام فاعلیت و فعلیت نیازمند به حرکت و سیر تدریجی است! این در حالیست که او در ابتدای خلقت نوری که در عالم الست مستقر بود! عالمی که مبرّی و مجرّد از آثار عالم مادّه(زمان و صورت و مادّه) است لذا تکویناً باید از قوس نزول آفرینش، بر روی زمین هبوط نماید و از طریق نفس ناطقه به بدن مادّی تعلق بگیرد تا با استقرار موقت در عالم مادّه و تعلّق گرفتن به بدن، در امتداد زمان، امکان سیر و سلوک و حرکت تدریجی برای مَنِ حقیقی او فراهم گردد...این بخش ادامه دارد - لینک۳۳ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ حالا حقیقت اجمالی ما که ابتدائاً استعداد خلیفه الله شدن را دارد اما برای رسیدن به حقیقت تفضیلی و کمال لقاء المحبوب(مقام خلیفه الله) در مقام فاعلیت و فعلیت نیازمند به حرکت و سیر تدریجی است! این در حالیست که او در ابتدای خلقت نوری که در عالم الست مستقر بود! عالمی که مبرّی و مجرّد از آثار عالم مادّه(زمان و صورت و مادّه) است لذا تکویناً باید از قوس نزول آفرینش، بر روی زمین هبوط نماید و از طریق نفس ناطقه به بدن مادّی تعلق بگیرد تا با استقرار موقت در عالم مادّه و تعلّق گرفتن به بدن، در امتداد زمان، امکان سیر و سلوک و حرکت تدریجی برای مَنِ حقیقی او فراهم گردد... وقتی نطفه در رَحِم مادر انعقاد میشه با شروع تکثیرسلولی و تشکیل جنین، در واقع صاحب نفس نباتی و حیات و رشد نباتی میشه تا اینکه پس از تکمیل اجزاء بدن، خلقتِ جنین، کامل میشود! اما با آماده شدن جنین و دمیده شدن روح در آن، انشاء دیگری در نظام آفرینش اتفاق می افته و این نقطه عطف و اعجاز خلقت آفرینش است! آنقدر عظمت دارد که وقتی خداوندتبارک و تعالی عرش، کرسی، هفت آسمان، زمین، لوح و قلم و...خلق کرد هیچ کلام ویژه ای در عالم خلقت طنین انداز نشد! اما پس از خلقت جنین، وقتی نفس به آن تعلق گرفت ندای احسن الخالقینِ هوالله در آسمانها طنین انداز شد! وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ [ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﻭ ]ﭼﻜﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﮔِﻞ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ[۱] ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻄﻔﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﻲ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ [ﭼﻮﻥ ﺭﺣﻢ ﻣﺎﺩﺭ] ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ[۲] ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺁﻥ ﻧﻄﻔﻪ ﺭﺍ ﻋﻠﻘﻪ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻳﻢ، ﭘﺲ ﺁﻥ ﻋﻠﻘﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺎﺭﻩ ﮔﻮﺷﺘﻲ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻳﻢ، ﭘﺲ ﺁﻥ ﭘﺎﺭﻩ ﮔﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﻳﻲ ﺳﺎﺧﺘﻴﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﮔﻮﺷﺖ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻳﻢ، ﺳﭙﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻓﺮﻳﻨﺸﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ، ﭘﺲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺑﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ[۳] الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ: ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ به نحو احسن ساخت ﻭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔِﻞ ﺁﻏﺎﺯ ﻛﺮﺩ[۴] ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ ﺳﭙﺲ ﻧﺴﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻜﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﻲ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ[۵] ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ.... ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ[چینش و چیدمان اجزاء جنین]ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻧﻴﻜﻮ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺡ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻭﻱ ﺩﻣﻴﺪ[۶] اما خلقت نوری ما(مَنِ حقیقی) تقدّم دارد بر خلقت جسمانی در جنین! وقتی حق تعالی تصریح دارند پس از کامل شدن جنین، از روح خودم در او دمیدم! یعنی آنی که درگِل انسان(جنین) دمیدم تنزّل یافته ی روح اعظمِ اهل بیت علیهم السلام است! همان روحی که ازباقیمانده طنیت چهارده معصوم علیهم السلام است! اعجاب و اعجاز آفرینش اینست[دقّت شود]خدا عرش و کرسی و زمین و آسمانها و هفت آسمان و...خلق کرد، هنگامیکه خواست این روح(امانت الهی) به آنها بدهد اما آنان تحمّل پذیرشِ آنرا نداشتند و از قبول آن، امتناع کردند إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ...:يقيناً ما امانت را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه كرديم و آنها از به عهده گرفتنش امتناع ورزيدند و از آن ترسيدند و انسان آن را برعهده گرفت...[۷] الله اکبر!...از این خلقت! حالا این جرمِ به ظاهر صغیر(جنین در رَحِمِ مادر) چه پیچیدگی دارد! خلقت جنین به چه نحو است که قابل شده برای پذیرش روح باعظمت! در این جنین و رَحِمِ کوچک مادر چه غوغا و چه قیامتی است؟! خدا میداند هر سلول از میلیاردها سلولِ تشکیل دهنده ی جنین، بر آن، ملائکه الله گمارده شده تا چینش و چیدمان جنین درعالیترین صورت ممکن، توحیدی باشد تا قابل شود برای قبول روح الهی،هنگام دمیدن آن!... مادران فطرتگرار بدانند: رَحمِ مادر هنگام تشکیل نطفه و جنین، مهبط و ماوی هزاران هزاران هزار ملائکه الله هست! خوشا به احوال مادر هنگام بارداری که در نهایت لطافت و توجه آسمانیها هستند... 🔘 پی نوشت: [۱] - مومنون - آیه۱۲ [۲] - مومنون - آیه۱۳ [۳] - مومنون - آیه۱۴ [۴] - سجده - آیه۷ [۵] - سجده - آیه۸ [۶] - سجده - آیه۹ [۷] - احزاب - آیه۷۲ - لینک۳۴ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ اشاره به این مهم شد اینکه خلقت نوری انسان(مَنِ حقیقی) تقدّم دارد بر خلقت جسمانی او!....یعنی قبل از تولد جسمانی انسان به دنیا، مَنِ حقیقیِ او خلق شده بود(در عالمی دیگر)... وقتی حق تعالی تصریح دارند پس از کامل شدن جنین، از روح خودم در او دمیدم! یعنی آنی که در گِل انسان(جنین) دمیدم تنزّل یافته ی روح من هست! حالا روحی که در انسان دمیده شده اشاره به کدام حقیقت دارد که خدا آن را به خود انتصاب داده؟! مَنِ حقیقیِ انسان تنزّل یافته روح اهل بیت علیهم السلام! موضوع راز سَربه مُهر و سِرُّالاسرارنظام آفرینش است! اینکه گفته شد تمام خلقت از عرش تا کرسی و آسمانها و زمین و...تحمّل پذیرش آن را نداشتند! باید کمی قابل فهم بشه، چرا؟! مَنِ حقیقی انسان، در عالیترین صورت ممکن و احسن وجه در نظام توحیدی خلق شد! اصل مَنِ حقیقی، همان مرتبه اخفیِ سِرّ است، همان امانت الهی! تجلّی و نازله اسم مستاثره ذات! نور حقیقت فاطمی! همان هویّت غیبیه ای که از همه پوشیده است! اسم مستاثره که از تجلّیات ذاتی هوالله در مقام وحدت وجودست! هویت غیب الغیوبی! حقیقتِ جمع الجمعیِ احدی که هیچ تکثری در آن راه ندارد! مونث کل نظام آفرینش! فاطمیت نظام هستی! مادر حقیقت خلقت! که بدون او، خلقت و تکثر کلمات وجودی عالم امکان نداشت! اسم مستاثره که وجود ربطی با ذات احدی و صمدی(هو) است! حالا انسان‌، در عالیترین مرتبه وجودی، چنین امانتی به او داده شده و بنیّه وجودی او! عصاره ی مَنِ حقیقی او اشاره به امانتی است که فقط خدا میداند و خدامیداند و خدا!... اگر خداوند تبارک و تعالی در قرآن فرمود: من از رگ کردن به انسان نزدیکتر هستم! اگر بین نفس و قلب شخص حائل هستم! هرجا باشد من با او هستم! به سبب وجود و حضور مَنِ حقیقی که بنیه اش از اسم وجود احدی فاطمی است... به فرمایش اهل معرفت: قربان من، که حقیقتش، از همه پوشیده است!... مَنِ حقیقی در قوس نزول آفرینشِ ِ وجودی با تنزّل تکوینی از مرتبه خفیِ سِرّ به مرتبه ی سِرّ میرسد! سپس از مرتبه سِرّ به مرتبه روح! پس مرتبه ی اخفی سِرّ ما، تنزّل یافته حقیقت فاطمی(اسم مستاثره ذات) و مرتبه ی سِرّ، تنزل یافته حقیقت محمّدیه(کُلُّهُم نور واحد) میباشد! و این تنزّل، اشاره به باقیمانده گِلِ وجودی اهل بیت علیهم السلام است که در روایات متواتر به آن، تصریح شده است. امام صادق علیه السلام: إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ عِلِّيِّينَ وَ خَلَقَ أَرْوَاحَنَا مِنْ فَوْقِ ذَلِكَ وَ خَلَقَ أَرْوَاحَ شِيعَتِنَا مِنْ عِلِّيِّينَ وَ خَلَقَ أَجْسَادَهُمْ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ اَلْقَرَابَةُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ تَحِنُّ إِلَيْنَا. امام صادق عليه السلام فرمود: خدا ما را از عليين آفريد و ارواح ما را از بالاتر آن آفريد و ارواح شيعيان ما را از عليين آفريد و پيكرشان را از پايين آن آفريد، پس قرابت ميان ما و آنها از اين جهت است و دلهاي ايشان مشتاق ماست[۱] پس مرتبه اخفیِ سِرِّ ما از باقیمانده گِلِ وجودی حضرت فاطمه سلام الله علیها است(تنزل یافته حقیقت فاطمی) و مرتبه سِرِّ ما نیز از باقیمانده گِلِ وجودی رسول الله امامان حق علیهم السلام(حقیقت محمّدیه) است! حالا امام جعفرصادق علیهم السلام و امام حسن عسکری علیه السلام میفرمایند: ما حجت خدائیم بر خلائق و مادر ما حجّت خداست بر ما امامان حق ! لذا از حیث مقام واسطه فیض، تکویناً خلقت نوری حضرت فاطمه سلام الله علیها مقدّم است بر وجود پیامبرصلی الله علیه و آله و امامان حق علیهم السلام و این حضرات، در خلقت نوری، مقدّم هستند بر جمیع خلائِق! یعنی هو، در مقام ذات الغیوب الغیوبی، تجلّی کرد، مستاثره ذات(حقیقت سِرّی و احدی فاطمی) خلق شد و با تنزل اسم مستاثره ذات(فاطمیت نظام هستی)، حقیقت محمّدیه(کلّهم نور واحد)! خلق شد! و با تنزّل حقیقت محمّدیه، وجود دوازده امام علیهم السلام و رسول الله صلی الله علیه و آله خلق شد و با تنزّل چهارده معصوم علیهم السلام جمیع خلائق، خلق شدند! حالا وقتی چینش توحیدیِ و چیدمان سرشت جسمانی جنین در رَحِمِ مادر به نحو احسن وجه، کامل میشود از آن وجود ربطیِ محض با هو(حقیقت فاطمی)، در آن دمیده میشود. وقتی خدای متعال فرمود: از روح خودم در گِلِ انسان دمیدم، یعنی روحی که خداوند تبارک و تعالی بی واسطه و نسبت به خودش منتصب و مرتبط دانست اشاره به حقیقت سِرّی و احدی فاطمی دارد [۱] - اصول کافی،ج۱،ص۳۸۹، ط-الاسلامیه - لینک۳۵ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ اشاره شد اینکه خلقت نوری انسان(مَنِ حقیقی) تقدّم دارد بر خلقت جسمانی او!....یعنی قبل از تولد جسمانی انسان به دنیا، مَنِ حقیقیِ او خلق شده بود(در عالمی دیگر)... پس مَنِ حقیقی که عالیترین مرتبه وجودی انسان است، خلقتش، قبل از آفرینش دنیا و آسمان و سایرخلائِق میباشد!... این بخش از بحث؛ نیاز به دقّت و تمرکز ویژا دارد!... جمله قرآنی اناللّه و اناالیه راجعون، در قسمت دوّم که اشاره شده بازگشت ما بسوی " هو " است! پس قبل از بازگشت، ابتدائاً و تکویناً باید یه آمدنی از نزد " هو" اتفاق افتاده باشد تا بازگشت معنی پیدا کند! به عبارتی ساده تر ما(مَنِ حقیقی) ابتدائاً نزد خداوند تبارک و تعالی بودیم! اما بر اساس قاعده لطف و حکمت متعالیه الهی، تقدیر ما را در قوس نزول آفرینش به دنیا آورد پس از مدت زمانی، با انقطاع از دنیا و بدن، دوباره بسوی " هو " بازگشت خواهیم نمود!... پس اگر از لایه های باطنی جمله توحیدیّه قرآنی اناللّه و اناالیه راجعون رمزگشایی شود قیامتی برپا میشود در وجودمان! این آیه ترسیم کننده تمام قوس نزول و صعود آفرینش انسان است!... مَنِ حقیقی انسان، که مشتق شده از حقیقت فاطمی و حقیقت محمّدیه و قبل از خلقت زمین و آسمان! لذا خلقت نوری فرزندان انسان نیز مربوط به قبل از خلقت زمین و آسمان دنیاست!... آری! مَنِ حقیقیِ تک تک ما ابتدائاً همه در محضر خداوند تبارک و تعالی بوده! با " هو " هم آغوش بوده! در محضر تجلّیات احدیِ حقیقت فاطمی و حقیقت محمّدیه بوده! با خداوند تبارک و تعالی تکلّم کرده!.... وقتی اصبغ بن النباتة از امیرالمومنین علیه السلام سوال میکنند: آیا از میان پیامبران الهی، فقط حضرت موسی علیه السلام با خداوند تبارک و تعالی تکلم کردند!(سایر انبیاء محروم بودند)...اما مولی علی علیه السلام تامّلی فرمودند پاسخ دادن: خیر! نه تنها سایر انبیاء الهی بلکه تمام انسانها از اولین تا آخرین نیز مثل حضرت موسی علیه السلام با خدا تکلّم کردند!... اصبغ ابن نباتة میگوید: موضوع خیلی برایم سنگین آمد و مات و متحیر پاسخ حضرت بود که ناگهان مولی علی علیه السلام فرمود: چرا تعجب کردی؟! مگر قرآن نخوانده ای: وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ:ﻭ[ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﺭ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺻﻠﺐ ﺑﻨﻲ ﺁﺩم ﻧﺴﻠﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻳﺶ] ﺑﺮﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮔﻮﺍﻩ ﮔﺮﻓﺖ [ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:] ﺁﻳﺎ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ؟ [ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻲ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻱ ﻭ ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ﺣﻖ ] ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﺭﻱ، ﮔﻮﺍﻫﻲ ﺩﺍﺩﻳﻢ[ ﭘﺲ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ] ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ: ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ [ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ] ﺑﻲ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻳم[۱] این آیه اشاره دارد به عالم ذرّ یا عالم عهد الست! اولین تا آخرین انسانها که قرار است از طریق بدن کمال یافته حضرت آدم علیه السلام به سبب چینش توحیدی گِل جسمانی به احسن وجه، به دنیا هبوط کنند و به ابدان خود تعلّق بگیرن! در آن لازمان و لامکان(عالم لایتناهی) حاضر شدن!...و این حضورِ بی نهایت در افق لایتناهی عالم عهد الست مربوط به مَنِ حقیقی است که به امر تکوینی و ربوبیِ خداوند تبارک و تعالی، از آن نفس واحد! از آن روح واحد(حقیقت فاطمی - حقیقت محمّدیه - کلهم نورواحد)، مشتق و متکثر شدن!... در آن قیامت عالم عهد الست، " هو " به اسم مستاثره ذات و اسم اعظم الله تجلّی توحیدی، فاطمی و نبوی و علوی نمود! با این تجلّی، تکلّم نمود... ...به لسان توحید احدی و صمدی " هو " ...به لسان حقیقت فاطمی " اسم مستاثره ذات ... به لسان حقیقت محمّدیه " خلیفه الله مطلق" و در این هنگامه ی قیامتیِ الست بود که نسل آدمی از تمام طایفه حضرت آدم علیه السلام از اوّلین تا آخرین، به حقیقت وجودی خویش! به بنیّه ی وجودی خویش(روح الهی)، همه را مشاهده و تکلم ها را دریافت کرد پس از آن خداوند تبارک و تعالی از آنها عهد گرفت... هرچه بود همان لامکان و لازمان عالم عهدِ الست اتفاق افتاد! تمام برشِ خلقت انسان! یعنی استعدادها! قالب ها! قابلیت ها....!هرچه بود بر اساس وزنِ عهدی بود که در عالم الست قبول کردی!....رقم خورد! سیر مباحث بسیار حسّاس و سرنوشت ساز ادامه دار هست ان شاء الله [۱] - اعراف - آیه ۱۷۲ - لینک۳۶ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 مظلومیت حضرت فاطمه سلام الله علیها هنوز هم ادامه دارد؟!!!... ⁉️ دنیا، برزخ، قیمت و بهشت با کدام حضرت فاطمه سلام الله علیها محشوریم⁉️ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ:ﻭ[ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﺭ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺻﻠﺐ ﺑﻨﻲ ﺁﺩم ﻧﺴﻠﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮔﻮﺍﻩ ﮔﺮﻓﺖ [ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:] ﺁﻳﺎ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﺭﻱ، ﮔﻮﺍﻫﻲ ﺩﺍﺩﻳم ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ: ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻲ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻳم[۴] در هنگامه ی قیامتیِ الست بود که نسل آدمی از تمام طایفه حضرت آدم علیه السلام از اوّلین تا آخرین، به حقیقت وجودی خویش! به بنیّه ی وجودی خویش(روح الهی)، همه را مشاهده و تکلم ها را دریافت کرد پس از آن خداوند تبارک و تعالی از آنها عهد گرفت... عیاشی از زراره و حمران از قول امام باقر علیه‌السّلام و امام صادق  علیه‌ السّلام روایت کرده است که: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ هِيَ‌ أَظِلَّةٌ فَأَرْسَلَ رَسُولَهُ مُحَمَّداً فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَذَّبَهُ ثُمَّ بَعَثَهُ فِي الْخَلْقِ الْآخَرِ فَآمَنَ بِهِ مَنْ كَانَ آمَنَ بِهِ فِي الْأَظِلَّةِ وَ جَحَدَهُ مَنْ جَحَدَ بِهِ يَوْمَئِذٍ فَقَالَ‌ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْل‌: خدا خلق را به صورت سایه آفرید، آنگاه رسول خود محمد صلی‌ الله‌علیه‌ و‌ آله‌و سلّم را فرستاد. بعضی ایمان آوردند و بعضی تکذیبش کردند، آن گاه پیغمبر را در آفرینش دیگر مبعوث کرد، آنهایی که در آن جا به او ایمان آورده بودند ایمان آوردند و آن‌هایی که در آن روز انکارش کردند در اینجا نیز انکارش کردند و خدا فرمود: فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ: پس ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ[۲] و[۳] امام موسی ابن جعفرعلیه السلام در ذیل آیاتی که مربوط به انکار و تکذیب کافران است تصریح می فرمایند: این تکذیب و انکار[در دنیا] برای آنست که در آنجا[عالم عهد الست] تکذیب و انکار کرده بودند! برتری و افضلیت انبیاء و امّت ها و فرزندان آدم نیز نسبت بهم در ترازوی حقیقت(ولایت) در عالم عهد الست، رَقَم خورد! در بخشی از روایت امام جعفرصادق علیه السلام به عبد الله بن سنان درباب عالم ذر و عهد الست آمده: خدای تبارک و تعالى چون خواست آدم را بیافریند، آن دو طینت را آفرید، سپس آنها را دو نیمه کرد و باصحاب یمین فرمود: باذن من آفریده شوید، آنها مخلوقى گشتند مانند مورچگان که می شتافتند و باهل شمال فرمود: باذن من آفریده شوید، آنها مخلوقى گشتند مانند مورچگان که براه خود می رفتند سپس براى آنها آتشى بر افراشت و فرمود: باذن من بآن در آئید، نخستین کسى که بآتش در آمد، محمد صلى الله علیه و آله بود، سپس پیغمبران اوالولعزم دیگر و اوصیاء و پیروانشان از پى او در آمدند آنگاه باصحاب شمال فرمود: باذن من بآن در آئید، گفتند: پروردگارا! ما را آفریدى تا بسوزانى؟! و نافرمانى کردند، سپس باصحاب یمین فرمود: باذن من از آتش خارج شوید، بى‏آنکه آتش بآنها جراحتى رساند و در آنها تأثیرى گذارد! چون أصحاب شمال آنها را دیدند، گفتند: پروردگارا! اصحاب خود را سالم میبینم، از ما در گذر و امر فرما داخل شویم، فرمود: از شما در گذشتم، داخل شوید، چون نزدیک رفتند و افروختگى آتش بآنها رسید، برگشتند و گفتند: پروردگارا! ما بر سوختن صبر نداریم و نافرمانى کردند، تا سه بار ایشانرا امر بدخول فرمود، و در هر سه بار نافرمانى کردند و برگشتند و آنها(یعنى اصحاب یمین) را سه بار امر فرمود، هر سه بار فرمان بردند و بسلامت از آتش در آمدند.... [۱] - اعراف - آیه ۱۷۲ [۲] - عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۱۲۶/ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۲۵۹ [۳] - یونس - آیه ۷۴ [۴] - اصول کافى جلد۳ صفحه: ۱۷ روایت۲ - لینک۳۷ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104