eitaa logo
🇮🇷کشتی نوحِ آخرالزمان🇮🇷
16.7هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
27 فایل
بسم رب الحسین پیام ناشناس https://eitaa.com/joinchat/2361721550C30996c726d آیدی مدیر کانال @zohor313iran آدرس لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🏴بسم ربِّ الحسین🏴🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار(طلب یاری) می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ امام به سبب جامعیتش که مظهر اسم جامع الله و کون جامع و کعبه اسم اعظم است، از آنجائیکه جمیع خلائِق، مخلوق امام علیه السلام(خلیفه الله مطلق) است پس این نور امام علیه السلام است که در جمیع در تمام مراتب هستی حضور احاطی و قیومی دارد(زیارت جامعه کبیره)! پس وقتی امام طلب یاری می‌کرد، ربط و پیوند وجودی و نوری میان امام علیه السلام و جمیع خلائِق(رابطه خالق و مخلوق) قاعدتاً تمام ارکان هستی به استنسار(هل من ناصرینصرتی) امام حسین علیه السلام لبیک می‌گفتند، از جماد و نبات و وحوش و دریاها و ملائکه و جنیان و.... اما امام حسین علیه السلام اجازه نصرت به آنها نمی‌داد! روز عاشورا بود که حضرت اباعبدالله الحسین در آنجا ایستاد و گفت هرکس حریف ماست بیاید و قدم بگذارد. تمام انبیاء، تمام ملائکة الله، همه‌ی مرسلین، تمام اجنه و قوای عالم همگی گفتند که یا اباعبدالله! ما هستیم! حضرت با دست اشاره کرد که نه! نیستید! اینجا وادی اطلاق است، اذن خواستند که بیایند و کمک کنند. حضرت از باب شفقت به ایشان گفت که نه، اینجا جای شما نیست!۷۲ نفر می‌توانند به اینجا بیایند، عباس بن علی است که می‌تواند به اینجا بیاید، تازه، آنها نیز به مدد منِ حسین می‌توانند به اینجا بیایند. اینجا امام حسین است که پشت عباس را به خاک عشق می کوبد!  ورنه شمر که نمی‌تواند عباس را به زمین بیندازد! شمر کجا و عباس بن علی کجا!! هرکدام از این عشاقی که در کربلا می‌بینید افتاده‌اند، اینها را حسین علیه السلام انداخت وگرنه آن دشمن دون حریف اینها نبود... اباعبدالله الحسین می‌فرماید که اینجا وادی عشق مطلق است و عشق مطلق منزه از هر قیدی است. عشق مطلق، وادی بی حدی است. اینجا حد راه ندارد! به محض اینکه ذره‌ای در کسی قید و تعلق باشد نمی‌تواند وارد کربلا شود، نمی‌تواند جمال مطلق را شهود کند. دیدن جمال مطلق حسینی، فنای اتمّ در امام حسین را می‌طلبد لذا امام حسین علیه السلام در آنجا ایستادند و فرمودند هل مِن ناصر یَنصُرُنی، به لبیک ملائکه و انبیاء نه گفتند و گفتند که شما نمی‌توانید به اینجا بیایید. اصلا جای شما اینجا نیست. هیچ کس جز چهارده معصوم و این شهدای کربلا و واحداً بعد واحد به آن مقام راه پیدا نکردند! ۷۲ نفری که عطش بی حدّی همراه آوردند در معیت امیرعشق تا موقف قیامتی کربلا آمدند! حقیقت احدی و سرِّی اسم مستاثره ذات در مقام وحدت وجود است که تحت قُبّه حسین علیه السلام قرار است قائِم شود! این قیامت، بی حدّی است! آنهایی که عطش این بی حدّی با خود همراه آوردند خود را ساکن کربلا دیدند! اباعبدالله الحسین علیه‌السلام می‌فرمایند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ! این کرب و بلا برای عبور حدِّ اسماء الله هست! عبور از حدِّ بهشت هاست! وقتی که حضرت علی اکبر علیه السلام فرمود، يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي، این عطش، عطش بی حدی بود. من می‌خواهم از این اسماء بگذرم. اینکه حضرت عباس علیه السلام فرمود قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ، خواست بگوید که من از این اسم الحی خسته شده‌ام. او ساقی بود، وقتی هر کدام از آن شهدای کربلا به مقامی می‌رسیدند که مستحق رسیدن به فنا می‌شدند، عباس بن علی اینها را به آن مقام می‌رساند. او باب الحسین بود. او به همه‌ی شهدای کربلا حیات داده بود. لذا این‌ها به ظاهر تشنه و گرسنه بودند اما حساب عطش معنوی جداست به خصوص عطش اباعبدالله! که عطش بی حدّی مطلق است! عطش اباعبدالله الحسین یک عطشی است که هرگز فروکش نخواهد کرداین جمله ای که امام سجاد پس از دفن بدن ارباًاربا شده پدر، با انگشت سبابه بر روی قبر خاکی نوشت: هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً این عطش من الازل الی الابد هست! امام حسین علیه السلام باید از حدِّ علی اکبری عبور کند! باید از حدِّ علی اصغری عبور نماید! باید از حدّ عبّاسی عبور کند! باید از حدّ قاسمی عبور نماید! باید از حدّ عون و حبیب و وهب و ...عبور کند! زلزله قیامتی کرب و بلای خنجرها! نیزها! شمشیرها! عمود آهن ها! سنگ ها! تیرها! گرزهای وحوش مسلمان نما! امام حسین علیه السلام را عبور داد حالا آخرین و اعظم حدّ حسینی، عبور از حسین علیه السلام است! دست ها و پاها از بدن جدا! سر از بدن جدا! بدن قطعه قطعه شده! انگشت از دست جدا شده! بدن ارباًاربا شده زیر سم اسبان! اگر عطش اصحاب وصول به مقام حلّت بفنائِک و آب حیات حسینی است و ساقی این مقام، عبّاس علیه السلام! پس عطشِ امیرباطن، اباعبدالله الحسین علیه السلام چیست و ساقی او کیست؟! ✍️شرح و برداشت و تکمیل مباحث عرفانی استاد حسین محمدیّ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
🇮🇷🚩بسم ربِّ الحسین🚩🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار(طلب یاری) می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ روز عاشورا بود که حضرت اباعبدالله الحسین در آنجا ایستاد و گفت هرکس حریف ماست بیاید و قدم بگذارد. تمام انبیاء، تمام ملائکة الله، همه‌ی مرسلین، تمام اجنه و قوای عالم همگی گفتند که یا اباعبدالله! ما هستیم! حضرت با دست اشاره کرد که نه! نیستید! اینجا وادی اطلاق است، اذن خواستند که بیایند و کمک کنند. حضرت از باب شفقت به ایشان گفت که نه، اینجا جای شما نیست! ۷۲ نفر می‌توانند به اینجا بیایند، عباس بن علی است که می‌تواند به اینجا بیاید، تازه، آنها نیز به مدد منِ حسین می‌توانند به اینجا بیایند. اینجا امام حسین است که پشت عباس را به خاک عشق می کوبد! ورنه شمر که نمی‌تواند عباس را به زمین بیندازد! شمر کجا و عباس بن علی کجا!هرکدام از این عشاقی که در کربلا می‌بینید افتاده‌اند، اینها را حسین علیه السلام انداخت وگرنه آن دشمن دون حریف اینها نبود! مگر ۷۲ بسم الله الرحمن الرحیم که عین ربط و اتصال با کعبه اسم اعظم حسینی بودند و صاحب ولایت تصرفی(مقام امر=کن فیکون) هیهات که اگر تمام ماسوی الله حریف اینها بودند! اباعبدالله الحسین می‌فرماید که اینجا وادی عشق مطلق، وادی بی حدّی است و اینجا قید تعللقات راه ندارد، فقط مصارع العشاق یعنی آنهایی که در راه امیرعشق، زمین خوردند و در خون خود غلطیدند! توانستند وارد موقف قیامتی کربلا بشوند! لذا امام حسین علیه السلام در آنجا ایستادند و فرمودند: هل مِن ناصر یَنصُرُنی، به لبیک ملائکه و انبیاء و جنیان، نه گفتند و گفتند که شما نمی‌توانید به اینجا بیایید. اصلا جای شما اینجا نیست! هیچ کس جز چهارده معصوم و این شهدای کربلا به آن مقام راه پیدا نکردند! در کربلا اگر غوغای عطش، قیامت کرد! آن عطش، غلبه عطش مطلقِ وصول به قله قاف مقام حلّت بفنائِک حسینی بود و فقط در ابتدا(از مدینه) همان۷۲ نفر عطش بی حدّی همراه آوردند تا در معیت امیرعشق سر از موقف قیامتی کربلا در آوردند! اباعبدالله الحسین علیه‌السلام می‌فرمایند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ! این کرب و بلا برای عبور حدِّ اسماء الله هست! عبور از حدِّ بهشت هاست! وقتی که حضرت علی اکبر علیه السلام فرمود، يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي، این عطش، عطش بی حدی بود. من می‌خواهم از حجاب نورانی اسماء الله بگذرم. اینکه حضرت عباس علیه السلام فرمود قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ، خواست بگوید که من از این اسم الحی خسته شده‌ام و عطش نور علی نور کعبه اسماء الله و فتح للفتوح قله قاف مقام حلّت بفنائِک حسینی مرا بی تاب کرده و معراج من، با محاصره نیزه ها! تبر و کمان ها! شمشیرها! عمود هن هاست! و دریاب معنی اینکه جناب ابوالفضائِل، ساقیِ تشنگان بود! وقتی هر کدام از آن شهدای کربلا به میزان سعه وجودی واصل به مقام حلّت بفنائِک حسینی می‌ شدن این حضرت عباس بن علی رساننده اینها به آن مقام بود! این‌ها به ظاهر تشنه بودند! بالاخره گرمای تابستان! کویر و بی آبی! گرمای حدید و زره! جنگ و فعالیت های میدانی! غوغایی کرده بود اما آنی که مصارع العشاق را بی تاب کرده بود! عطش بی حدی بود! عطش فتح الفتوح قّله مقام حلت بفنائِک حسینی! عطش معنوی مطق امیر عشق! اما عطش اباعبدالله الحسین یک عطشی است که هرگز فروکش نخواهد کرد این جمله ای که امام سجاد پس از دفن بدن ارباًاربا شده پدر، با انگشت سبابه بر روی قبر خاکی نوشت: هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً این عطش من الازل الی الابد هست! چرا که یقین داشتند بهترین حالت برای بنده ای که به لقاء محبوبش میرسه در حالت گرسنگی و تشنگی باشه! حالا خود امام حسین علیه السلام باید از حدِّ حجاب کبیر نور علی نور علی اکبری عبور کنه! باید از حدِّ حجاب کبیر نور علی نور علی اصغری عبور نماید! باید از حدّ حجاب کبیر عبّاسی و قاسمی و... عبور کنه! زلزله قیامتی کرب و بلای خنجرها! نیزها! شمشیرها! عمود آهن ها! سنگ ها! تیرها! گرزهای وحوش مسلمان نما! امام حسین علیه السلام را عبور داد از این حجابهای کبیر نور علی نور! حالا آخرین و اعظم حدّ حجاب نور علی نور یعنی عبور حسین علیه السلام از حسین علیه السلام است!دست ها و پاها از بدن جدا! سر از بدن جدا! بدن قطعه قطعه شده! انگشت از دست جدا شده! بدن ارباًاربا شده زیر سم اسبان! اگر عطش اصحاب وصول به مقام حلّت بفنائِک و اسم اعظم حسینی است و ساقی این مقام، عبّاس علیه السلام! پس عطشِ امیرعشق، حضرت سیدالکونین اباعبدالله الحسین علیه السلام چیست و ساقی او کیست؟! ✍️شرح و برداشت و تکمیل مباحث عرفانی استاد حسین محمدیّ کاری از اندیشکده کشتی نوح آخرالزمان 📌بخش۲ - آدرس لینک بخش ۱ کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh
🇮🇷🚩بسم ربِّ الحسین🚩🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار(طلب یاری) می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ سیر بحث پیرامون طلب هل من ناصرینصرنی امام حسین علیه السلام بود در پایان بخش قبل به این موضوع مهم اشاره کردیم؛ اگر عطش اصحاب، وصول به مقام حلّت بفنائِک و اسم اعظم حسینی است و ساقی این مقام، عبّاس علیه السلام است، پس عطشِ امیرعشق، حضرت سیدالکونین اباعبدالله الحسین علیه السلام چیست و ساقی او کیست؟! معراج پیامبرختمی مرتبت صلی الله علیه و آله از مسجدالاقصی شروع شد! سپس هفت آسمان و هفتاد هزار عالم سیر کرد تا قاب قوسین و سدره المنتهی و آیه الله الکبری اوج گرفتُ سرانجام بر قلّه قاف عالم اعلی علّیین استیلای وجودی یافت! در این جایگاه بود که پرده از اتّصال و اتّحاد نوری(معیّت) با اسم مستاثره ذات(ممسوس فی ذات الله) کنار رفت! حضرت آنچه را که دید، حقیقت محض بود! خود را در معیّت سرچشمه ی کوثر عالم وجود یعنی حقیقت فاطمی دید! کوثر فاطمی، همان سرچشه فیض وجود که حیاتُ هستیُ رزقُ حقیقت امر و کُن در مقام کثرت از اوست(سوره نجم) ناگهان در آن عالم غیب الغیوبی(یعنی عالمی که حتی از قدسیان و عرشیان هم پوشیده است، سیبی به رسول الله صلی الله علیه و آله عطاء شد! سیبی که عصاره جنّت القاء بود! سیبی که عصاره عرش اسماء الله بود! سیبی که خلاصه کلهم نور واحد بود! سیبی که حقیقت جمع الجمعیِ فاطمی را حامل بود(بر پیامبرصلی الله علیه و اله بصورت سیب متمثل شد)! در این احوالات بود که صدایی در آسمان وجود، طنین انداز شد که این سیب میل کنی تا نطفه بهشت کوثر فاطمی در تو انشاء شود! اینکه حضرت باید چهل روز در غار حرا با چلّه محمّدیه مدام در خلوت مشغول تهجّد، روزه و عبادت باشد، اینکه حضرت باید از بانوی بزرگ اسلام خدیجه سلام الله علیه و تمام‌ مظاهر نورانی و ظلمانی دوری گزیند و طی این چهل روز، با اطعام بهشتی افطار نماید، چون قرار است عصاره نوری این سیب(فاطمیت نظام هستی) به صلب محمّد مصطفی صلی الله علیه و اله منتقل و از صلب حضرت به رَحِمِ مطهر حضرت خدیجه و در نهایت، حقیقت احدی و سِرّی فاطمی قدم به زمین دنیا بگذارد! حقیقتِ سرّی فاطمی که به فرمایش امام‌حسن عسکری علیه السلام، حجّت است بر حج الهی! حقیقت احدی فاطمی که به فرمایش امام جعفرصادق علیه السلام ما حجت خدا بر خلائِق هستیم و مادر ما حجت خداست برما! حقیقت کوثر فاطمی، امام زمان علیه السلام که خود اسوه حسنه و خلیفه الله مطلق است صراحتا فرمود: دختر رسول الله صلی الله علیه و آله، اسوه حسنه است برای ما! در نظام توحید، حجّت الهی هم در خلقت نوری نسبت به جمیع خلائِق تقدّم دارد و هم ولایت، سروی و سیادت! پس حقیقت احدی و سِرّی فاطمی که حجّت است بر حجج الهی(ائمه اطهار علیهم السلام)، در خلقت نوری، نسبت به ائمه اطهار هم تقدّم دارد و هم ولایت، سروری و سیادت! پس کعبه مقصود جمیع خلایِق، ائمه اطهارعلیهم السلام و کعبه مقصود این ذوات مقدّس، حقیقت احدی و سرّی فاطمی است! و امیرالمومنین علیه السلام که کفو و زوجیّت وجودی با حقیقت فاطمی دارد(ممسوس فی ذات الله) با تکیه بر کرسی ولایت، مُطعِمِ رایحه سیب(حقیقت فاطمی) به ائمه اطهارعلیهم السلام است و این راز پوشیده ساقی کوثر بودنِ حضرت است! بعد از پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله، حضرت مولی علی علیه السلام، فیض وجود(حقیقت نوری سیب) را از سرچشمه کوثر فاطمی دریافت و به سبط اکبر امام حسن علیه السلام عطاء نمود!بعد از امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام از قلّه قاف وجودیش، وارثِ حقیقت نوری سیب شد(کنایه از اتّحاد و اتّصال مطلق)! به تعبیر معقول به محسوس، مراتب وجودی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام مثل ظرفی که در آن عصاره حقیقت احدی و سِرّی سیب ریخته شد! اما در روز عهد الست، این امیرعشق بود که قالوا بلی گفت تا مُطعِمِ فیض وجود احدی و سرّی فاطمی به جمیع خلائِق باشد یعنی باید رایحه سیب به ماسوی الله را مست و مجنون نماید! اما ظرف مقدّس که حامل رایحه سیب جنّت القاء است باید بشکند! حائِل میان رایحه و عصاره سیب با خاکیان و افلاکیان تا عرش نشنینان و قدسیان، باید فرو ریزد! آری! زلزله قیامتی کرب و بلایِ نیزها! خنجرها! تیرها! زلزله قیامتی سنگ ها! شمشیرها! تازیانه ها! ظرفِ عطر سیب بهشتی را شکست(ارباًاربا و مقطع الاعضا) و سرانجام با ذبح عظیم، رایحه جنت لقاء(عطر سیب) از خاک و خون و رگ های بریده ی کربلا به ۷ آسمان و ۷۰ هزارعالم و عرش و عالم قدس، پخش شد! حالا این قدسیان، افلاکیان، حاملین عرش، انبیاء و اولیاء مشتاق طواف کعبه شش گوشه عشق بر روی زمین هستند! حالا این عرش و عرش نشینانند که برای اوج و عروج و تعالی، باید اذنِ نزول به خاک کربلا را بگیرند! 📌بخش۳ - آدرس لینک بخش ۲ 👉 کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh
🕊💐بسم الله النّور علی نور💐🕊 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ امام به سبب مقام خلیفه الله مطلق، صاحب مقام جمعی و جمع الجمعی میباشد یعنی قلب او کعبه اسم اعظم است این بدان معناست امام علیه السلام در خود، قابلیت و فاعلیت مطلق در او جمع است از حیث فاعلیت کل اسماء الله برای ظهور و بروز خاصیت اسماء لذا این امام علیه السلام است که با تمام مراتب اسم الخالق، خلق میکند! با اسم الحی، حیات میدهد، با اسم الصمور، صورت گری میکند! با اسم الهادی، هدایت به امر میکند! با اسم الولی، متصرف است در ماده و ماهیت جمع خلائِق، با اسم القیوم و القوی و القادر استیلا و سلطنت وجودی و قیومی دارد برجمیع خلائِق! با اسم الفتاح، گشاینده و آغاز گر آفرینش است و با اسم القابض، پایان دهند خلقت! و... لذا وقتی امام حسین علیه السلام استنصار می‌کرد یعنی هل من ناصر ینصرنی میکرد تکوین و تار و پود عالم هستی که رابطه وجودی با امام علیه السلام دارند(رابطه ظاهر و مظهر) امامی که در زیارت جامعه کبیره شهادت میدهیم: شما اهل بیت علیهم السلام در قبرها و نفوس و جانها و جسم ها هستید پس یقیناً تمام ارکان کل شیء به خلق کننده خودشان، لبیک می‌گفتند! مگر در آیات ابتدایی سوره مسبحات مدام متذکر نمیشود: هرچه در آسمان و زمین و میان آنهاست، تسبیح الله را می گویند! خوب این هو که با اسماء الله خلق میکند! با اسماء الله ربوبیت میکند! با اسماء الله رزق و فیض وجود میدهد! شروع و پایان خلقت و بازگشت جمع خلائق نیز در قیامت بسوی اهل بیت علیهم السلام(اسماء الله) هست! حالا وقتی امام زمان علیه السلام و امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه تصریح فرمود: جمیع خلائق بدست ما(عرش اسماء الله) خلق شده و ما نیز بدست خدا، خلق شدیم! پس وقتی نور اهل بیت علیهم السلام در جسم ها و نفس ها و روحها و بدن هاست این یعنی تکوین و ارکان کلی شیء و هرآنچه در زمین و آسمان و میان آنهاست همه ذکر اسماء الله را میگویند! ذکر اسماء الله ذکر امام علیه السلام است! امام حسین علیه السلام اگرچه استنصار میکند و طلب نصرت در حالی که پاهای مقید به جسمش، بر روی ارض کربلا بود اما وجودش بر قلّه قاف عرش اسماء الله مقیم است، امامی که بر کرسی کعبه اسم اعظم استیلا دارد! امام حسینی که آغاز خلقت و هدایت به امر و رزق و حیات و ممات جمیع خلائِق از جمله آن گرگها و کفتارها و خوکها در کربلا به وجود ایشان است! پس وقتی آن حضرت استنصار می‌کند، طلب نصرت خود را مطرح می‌کند یعنی می‌فرماید: هل من ناصرا ینصرنی پس یقیناً استنصار ایشان به مثابه طلبِ نصرت خداست از مومنین! بین نصرت او و نصرت هو، هیچ دوئیتی نیست! امام علیه السلام که خود ناصر بالذات است هیهات کسی بتواند او را یاری نماید! بلکه همه از اسماء الله استعانت می‌جویند و بسوی کعبه اسماء الله عبادت میکنند: اِیَّاكَ نَسْتَعِیْنُ! تمام موجودات از شمس ولایت مطلقه طلب فیض وجود میکنند و این امام علیه السلام است که در صورت علمی ممکنات(خلائِق) ندای لاهوتی کُن فیکون(با اسم الولی) را می‌خواند و آنها را جهت ظهور(خلقت و نزول و هبوط) در عالم کثرت و خارج، یاری می‌کند. هل من ناصر ینصرنی امام علیه السلام یعنی استنصار! چه شخصیتی طلبِ نصرت دارد از آن دیوان و ددان؟! وجودی که با شفاعت کبری از مقام کُنِ مطلق حسینی، علی الدوام، تجلّی آن به آن دارد بر ماسوی الله لذا همه از امیر و امام عشق، اذن خواستند اما حضرت از باب شَفِقَّت فرمود: اینجا جای شما نیست! اینجا مقام بلندی است! برویدُ راه را برای کاروان مصارع العشاق باز کنید! اینجا علی اکبر باید بیاید! اینجا علی اصغر باید بیاید! اینجا جایی است که قاسم توان آمدن را دارد! اینجا جائی است که عبّاس ابن علی میتواند بیاید! اگر چه خیییلی ها قصد کردن به خیل کاروان مصارع العشاق ملحق شوند! اما کمتر کسی در طول تاریخ توانست به خیل ۷۲ نفر ملحق شوند! چه تصور باطلی آنها که فکر کردن دشمن بود که شاهزاده علی اکبر را در کربلا زمینگیر کرد! چه کسی میتوانست پشت جناب علی اکبر را بر خاک کربلا بزند! چه کسی توان این را داشت که شمشیر بر فرق علی اکبر بزند! علی اکبری که در نظام تکوین، یک تار مویش، حبلِ هزاران جبرئیلِ مَلِک است! علی اکبری که در عالم عرش اعلی، فتح الفتوح قلّه قاف عرش اعلی، نصیبش شد! عصر عاشورا این عشق به حسین امیری و نعم الامیر بود که پشت شاهزاده علی اکبر را به خاک رساند! 📌بخش۴ - آدرس لینک بخش۳ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
🕊💐بسم الله النّور علی نور💐🕊 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ وقتی چینش توحیدی گِل انسان، کامل گردید از روح الهی، در آدم دمیده شد! حالا پیامبراعظم صلی الله علیه و آله میفرمایند: آدم هنوز میان آب و گل بود که من نبی بودم و علی ولی! یا اینکه حضرت اشاره میفرمایند: نور ما اهل بیت علیهم السلام ۲۰۰۰ سال قبل از خلقت و در برخی از روایت عدد بیشتر تصریح شده[۱] چرا که اهل بیت علیهم السلام به سبب جعل مقام خلیفه الله مطلق از سوی ذات خو، صاحب مقام واسطه فیض وجود کبری بر جمیع خلائِق از انس و جن و نبی و وصی و رسول تا عرش و کرسی و لوح و قلم و هفت آسمان و هفتادهزارعالم و زمین و آسمان هستند! لذا باید هم در خلقت نوری، این ذوات مقدّس، تَقَدّم داشته باشد بر جمیع خلائِق! اینکه پیامبراعظم فرمود: خداوندتبارک و تعالی، اولین نوری که خلق کرد، نور من و علی بود! اینکه خدا، آفرینش جمیع مخلوقات را با نور علی و پیامبرعلیهم السلام، آغاز کرد[۲] اینکه امام زمان علیه السلام فرمود: ما ساخته شده دست خدا و جمیع خلاِق ساخته شده دست ما، لازمه این امر، تقدّم در خلقت نوری این ذوات مقدس است! این نور اشاره به حقیقتِ روح اعظم دارد، روحی که در اتّحاد و اتّصال با کعبه اسم اعظم(عرش اسماء الله) هست! روحی که حامل ۷۲ حرف اسم اعظم است! روحی که جمع قابلیت و فاعلیت مطلق کل اسماء الله از حیث مظهریت هست و صورت خدا(وجه الله) به کعبه اسم اعظم، از پرده برون افتاد و در گِلِ آدم دمیده شد و سرانجام به ملائکه مقرب امر رسید که سجده کنید و این سجده بر حقیقت نوری کعبه اسم اعظم بود نه سجد برتن و گِلِ ظلمانی که شرک است! اما ابلیس در گِل تیره و مقید به صورت و مادّه ی آدم، متوقف شد و گفت: آتش بر خاک سجده کند، هیهات؟! و یهود چه وارث خوبی برای ابلیس بر روی زمین شد! انانیت و نفسانیت یهود هم مانع شد تا نورکعبه اسم اعظم را در پیامبران الهی از حضرت موسی کلیم الله تا عیسی روح الله و پیامبراعظم و اهل بیت علیهم السلام ببیند! آنها عقول و قلوبشان، مغلوب انانیت و نفسانیت شد با غلبه عجب و کبر، فرعونیت اناربکم الاعلی در وجودشان قیام کرد برای سلطنت مطلق وهم و خیال بر مملکت نفسِ بنی اسرائیل! لذا از همین رو، شاکله باطنی آنها بصورت ترکیبی از طوایف شیطان و حیوانات حیله گرمطلق، انشاء شد! به همین دلیل تکوینی که منطبق با واقعیت وجودی بنی اسراییل است در تاریخ، روح کابالیسم و شیطان پرستی در این قوم فریب و قبیله لعنت، نمود و ظهوربیشتری دارد! به همین دلیل از حیث ساختار وجودی(شاکله باطنی یا بدن برزخی و قیامتی) است که وارث حقیقی ابلیس در راهبرد اغوا و اضلال بر روی زمین است! اینکه یهود صهیون را دجّال(حقه و فریب) نامیده ایم ریشه درساختار شاکله باطنی ایشان دارد! اینکه یهود صهیون را قبیله لعنت، لقب دادیم چون پادشاه و ربِّ آنها(ابلیس) از درگاه الهی مترود و رانده شد(لعنت شده)! پس اینکه حق متعال فرمود: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[۴] یعنی حق تعالی از روحی که به خود منتصب داده(از روح خودم) اشاره به نور کعبه اسم اعظم یا هویت غیبیه اهل بیت علیهم السلام دارد! لذا اینجا اهل بیت علیهم السلام از نور خویش(کعبه اسم اعظم) بر آدم دمیدند(امام زمان علیه السلام و شبیه این حدیث امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: نور ما با دست خدا و جمیع خلائِق با نور ما خلق شد) اینکه در روایات تصریح شده: شیعیان از باقیمانده طینت ما اهل بیت خلق شده اند اشاره به همین نور دارد که در گِل ما دمیدن! این از جهت عالم عهد الست بود[۵] که به عهد و پیمان نبوت مطلقه محمدیه، ولایت مطلقه علویه و حقیقت احدی فاطمیه، قالوا بلی گفتیم و مستحق شدیم برای قبول و تحمل این بار اعظم الهی[۶] با نزول و هبوط آدم به دنیا که ابتدای قوس صعود و معراج او بسوی مقصد خلقت است باز هم این انسان کامل(صاحب کعبه اسم اعظم یا عرش اسماء الله) است که با اسم الهادی، الشافی، النور، الجبار، الولی، السلام، الباسط و الرزاق، جمیع خلائق را بسوی مقصد خلقت هدایت به امر می نماید و پایان این معرج و هدف خلقت نیز به انسان کامل(اهل بیت علیهم السلام) ختم میشود در زیارت جامعه کبیره شهادت به این معنی داده ایم: بازگشت ما(در قیامت) بسوی شماست! یعنی ذات هو با اسماء الله خلق میکند! با اسماء الله هدایت به امر میکند! با اسماء الله رزق میدهد! با اسماء الله در بهشت، قیامت میکند و این از جهت محدودیت حق متعال نیست بلکه بدلیل عدم قابلیت و استحقاق جمیع خلائِق است نزد ذات هو! 📌بخش۵ - آدرس لینک بخش۴ 🔘 پی نوشت: [۱] - روایت های متواتر باب خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام [۲] - زیارت جامعه کبیره [۳] - ص -آیه ۷۲ [۴] -اعراف - آیه۱۷۲ [۵] - احزاب -ایه۷۲ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
🕊🚩بسم الله النّور علی نور🚩🕊 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ وقتی چینش توحیدی گِل انسان، کامل گردید از روح الهی، در آدم دمیده شد! حالا پیامبراعظم صلی الله علیه و آله میفرمایند: آدم هنوز میان آب و گل بود که من نبی بودم و علی ولی! یا اینکه حضرت اشاره میفرمایند: نور ما اهل بیت علیهم السلام ۲۰۰۰ سال قبل از خلقت و در برخی از روایت عدد بیشتر تصریح شده[۱] پس اینکه حق متعال فرمود: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[۲] یعنی حق تعالی از روحی که به خود منتصب داده(از روح خودم) اشاره به نور کعبه اسم اعظم یا هویت غیبیه اهل بیت علیهم السلام دارد! لذا اینجا اهل بیت علیهم السلام از نور خویش(کعبه اسم اعظم) بر آدم دمیدند(امام زمان علیه السلام و شبیه این حدیث امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: نور ما با دست خدا و جمیع خلائِق با نور ما خلق شد) اینکه در روایات تصریح شده: شیعیان از باقیمانده طینت ما اهل بیت خلق شده اند اشاره به همین نور دارد که در گِل ما دمیدن! این از جهت عالم عهد الست بود[۳] که به عهد و پیمان نبوت مطلقه محمدیه، ولایت مطلقه علویه و حقیقت احدی فاطمیه، قالوا بلی گفتیم و مستحق شدیم برای قبول و تحمل این بار اعظم الهی[۴] با نزول و هبوط آدم به دنیا که ابتدای قوس صعود و معراج او بسوی مقصد خلقت است باز هم این انسان کامل(صاحب کعبه اسم اعظم یا عرش اسماء الله) است که با اسم الهادی، الشافی، النور، الجبار، الولی، السلام، الباسط و الرزاق، جمیع خلائق را بسوی مقصد خلقت هدایت به امر می نماید و پایان این معرج و هدف خلقت نیز به انسان کامل(اهل بیت علیهم السلام) ختم میشود در زیارت جامعه کبیره شهادت به این معنی داده ایم: بازگشت ما(در قیامت) بسوی شماست! یعنی ذات هو با اسماء الله خلق میکند! با اسماء الله هدایت به امر میکند! با اسماء الله رزق میدهد! با اسماء الله در بهشت، قیامت میکند و این از جهت محدودیت حق متعال نیست بلکه بدلیل عدم قابلیت و استحقاق جمیع خلائِق است نزد ذات هو! پس ما از نور کعبه اسم اعظم و مقام خلیفه الله مطلق(امام علیه السلام) خلق شدیم! به سبب مقام امر و کُنِ امام علیه السلام است که در صورت علمی جمیع خلائِق متصرف و به میزان برشی که در عالم عهد از قوا و استعداد و قابلیت ها که با قالوا بلی گفتن به عهد الهی، خوردیم و برای ما مقدر شد به همان میزان به ما فیض وجود عطاء شده! رمزگشایی از آیات قرآن درباره مقام امر: اشاره شد روحی که در گِل آدم دمیده شد نور روح اعظم(حقیقت محمدیه = کلهم نور واحد) و این روح صورت باطنی کعبه اسم اعظم است! در واقع ملائکه الله به کعبه اسم اعظم سجده کردند! فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[۷] حالا حق متعال میخواهد یه نشانی بده برای کشف مقام باطنی امام علیه السلام، در این آیه تصریح شده روح از امر است. وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا: ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺡ ﻣﻰﭘﺮﺳﻨﺪ، ﺑﮕﻮ: ﺭﻭﺡ ﺍﺯ ﺍﻣﺮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻋﻠﻢ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ[۵] و سرانجام در آیه دیگر می فرماید: حق متعال با امر، کُن فیکون میکند! با امر، متصرف میشود و خلق میکند! إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ: ﺷﺄﻥ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻣﺪﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﻨﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : ﺑﺎﺵ ، ﭘﺲ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ[۶] ۱- روح در گل آدم دمید ۲- روح از امر است ۳- با امر، کن فیکون می کند! پس چون از نور کعبه اسم اعظم در ما دمیده شد این استعداد و قابلیت طواف دور کعبه اسم اعظم(امام علیه السلام داریم) داریم! این امام علیه السلام است که جمیع خلائق را تحت اسم الهادی، الولی، الشافی، الجبار، السلام، النور، العلیم، الحکیم، القابض، الواسع، هدایت به امر میکند بسوی مقصد آفرینش یعنی بازگشت، اتحاد و اتصال به حقیقت کعبه اسم اعظم یا مقام منااهل البیت که همان زیارت وجه الله! زیارت عرش اسماء الله! صورت حقیقی لقاء الله میباشد. هوالله(هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن) در جنّت الحسین یا بهشت سیدالکونین اباعبدالله الحسین علیه السلام، برای جمیع خلائِق قائِم است! حق متعال اراده کرده که بی حجاب از پرده برون افتد و اسرار خفیّه گنج العرش ذاتش، عیان گردد اما باید صورت انسان کامل، با قیامت کرب و بلای مطلق در کربلا فروریزد تا صورت هو قائِم شود 📌بخش۵ - آدرس لینک بخش۴ 🔘 پی نوشت: [۱] - روایت های متواتر باب خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام [۲] - ص -آیه ۷۲ [۳] -اعراف - آیه۱۷۲ [۴] - احزاب -ایه۷۲ [۵] - اسراء - آیه۸۵ [۶] - یس - آیه ۸۲ [۷] - ص -آیه ۷۲ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
🕊🚩بسم الله النّور علی نور🚩🕊 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ پس حکمت متعالیه که ناظر به لایه های باطنی آیات، روایات، زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشوری معروفه میباشد این حقیقت را برای ما به شهود باطنی(علم الیقین) کشف نمود اینکه ما از نور کعبه اسم اعظم تحت ولایتِ مقام خلیفه الله مطلق(امام علیه السلام) خلق شدیم! در واقع جمیع خلائِق به میزان استعداد و قابلیت از ناحیه مقام امر و کُنِ امام علیه السلام، فیض وجود دریافت کرده! سپس تحت ولایت تشریعی و تصرّفی ایشان، سیر صعوی و معراج محمدیه را تا فتح الفتوح قله قاف منّااهل البیت که بهشتِ اهل بیت علیهم السلام است واصل خواهند شد! امام علیه السلام است که جمیع خلائق را تحت اسم الهادی، الولی، الشافی، الجبار، السلام، النور، العلیم، الحکیم، القابض، الواسع، هدایت به امر میکند بسوی مقصد آفرینش یعنی رجوع انفسی بسوی مقام منااهل البیت! یعنی زیارت وجه الله است. حالا دوباره یه سیری به روایت عرش نشینان به نقل از امیرالمومنین علیه السلام مراجعه میکنیم که فرمود: تمام اسرار باطنی قرآن در سوره فاتحه جمع است و تمام اسرار باطنی فاتحه در بسم الله الرحمن الرحیم و تمام اسرار باطنی بسم الله الرحمن الرحیم در نقطه تحت باءِ بسم الله الرحمن الرحیم جمع است و(این) منم نقطه تحت باءِ بسم الله الرحمن الرحیم! نقطه تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم اشاره هویت غیبیه ولایت مطلقه داره! ولایت واحد و احد علویه که سبب خروج و نزول صورت علمی جمیع خلائِق از مقام نور وحدت(نقطه) به مقام ظلمات کثرت، که منجر به دریافت فیض وجود از کعبه اسم اعظم(امام علیه السلام) میشه! آغاز این اعجاز نظام آفرینش با ولایت مطلقه است! ولایت مطلقه که صورت باطنیِ مقام کُن امام علیه السلام است! مقام کُن که واحد و احد است و هیچ دوئیتی درحقیقت نوری آن نیست، قصه آفرینش، زیر سر همین نقطه احدی و سِرّی و پایان آفرینش و قیامت نیز با همین نقطه احدی و سّری خواهد بود! خوب دقت کنید مولی علی علیه السلام چه تعبیری بکار برده اند(تعبیر معقول به محسوس): حروف از چینشِ نقطه در کنار هم ایجاد میشه و کلمات، با قرار گرفتنِ حروف در کنار هم و آیه های قرآن از قرارگرفتن کلمات کنار هم تشکیل شده و سوره قرآن از قرار گرفتن آیات قرآن کنار هم و در نهایت قرارگرفتن سوره ها، میشه قرآن! در ظاهر برای نمود قرآن در عالم مادّه همه چیز از نقطه شروع میشه و در عالم معنی! در نظام آفرینش، همه چیز از حقیقت واحد و احد ولایت مطلقه، آغاز و به صورت کثرت جمیع خلائِق خلق شد(زیارت جامعه) مقام کُنِ امام علیه السلام از بسم الله الرحمن الرحیم است و هویت غیبیه ی بسم الله الرحمن الرحیم، ولایت مطلقه است و ولایت مطلقه از مقام امر است(۸۲ یس) و مقام امر از اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمی)! این فاطمیت نظام هستی است که بر امام علیه السلام، علی الدّوام تجلّی و نمود دارد! فیض وجود مطلق را از مقام احدی و سرّیِ ذات هو دریافت و به حجّت الله - خلیفه الله عطاء میکند و حجّت الله- خلیفه الله نیز فیض را به جمیع خلائق، عطاء میکند! اما ماهیّتِ اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمی) باید صاحب علی الاطلاق اسم الطیف و النور و السلام و الجمیل به معنی اخص، باشه و اینها ارکان چهارگانه مونث کل نظام آفرینش است! در غیراینصور تحمل فیض وجود احدی و سرّی از ذات هو میسر نیست! حالا امام رضاعلیه السلام فرمود: در کربلا ۱۸ نفر از بنی هاشم، ابدال بودند جمع آنها با امام حسین علیه السلام، از حیث عدد شد ۱۹ نفر و این ۱۹ عدد بسم الله الرحمن الرحیم است! این ظاهر امر است اما در معنا امام حسین علیه السلام هویت غیبیه بسم الله الرحمن الرحیم است! و این مصارع العشاق کربلا که از بسم الله الرحمن الرحیم، خلق شدن، با نور بسم الله الرحمن الرحیم سیر کردن، در عوالمِ بسم الله الرحمن الرحیم بالا میروند و سرانجام هم بسوی قله قاف حلّت بفنائِک بسم الله الرحمن الرحیم رجوع میکنند! و وای براحوال این دیوان و ددان که به بسم الله الرحمن الرحیم، سنگ و نیزه و خنجر و شمشیر زدند! سر بسم الله الرحمن الرحیم را جدا کردن! بسم الله الرحمن الرحیم را ارباًاربا کردن! بسم الله الرحمن الرحیم را زیر سم اسبها انداختند! أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ 📌بخش۶ - آدرس لینک بخش۵ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
🕊🚩بسم ربِّ الحسین🚩🕊 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ بحث به این روایت از امام رضاعلیه السلام فرمود: علی اکبر از اوتاد حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام بود. شهدای اهل بیت علیهم السلام ۱۸ نفر بودند که با امام حسین علیه السلام می شوند ۱۹ نفر، کما قال علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء:وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ!  بسم الله الرحمن الرحیم که هستی به آن آغاز می شود نیز ۱۹ حرف دارد(روایت: ظهرت الوجود ببسم الله الرحمن الرحیم) عدد وجود و واحد نیز درجمل ابجدی ۱۹ می باشد(کعبه اسم اعظم = بسم الله الرحمن الرحیم = امام) و فرمایش امیرالمومنین علیه السلام:همه اسرار قرآن در فاتحه جمع است و همه فاتحه در بسم الله الرحمن الرحیم جمع است و همه بسم الله الرحمن الرحیم در باءِ بسم الله الرحمن الرحیم جمع است، حالا وقتی روایت به اینجا میرسد امیرالمومنین علیه السلام میفرماید: منم نقطه تحت باءِ بسم الله الرحمن الرحیم! 💧یکی از بحث های بسیار اساسی در کربلا بحث آب و عطش است که خود حضرات اهل بیت علیهم السلام تاکید ویژه ای روی موضوع عطش دارند. 💧حالا عطشی که حضرت علی اکبر علیه السلام دارد با این که خودشان ساقی بودند، به آن مبتلا بودند؛ این عطش یک صورت ظاهری دارد یک باطن و بطونی 💧این ذوات مقدس نورانی در ظاهر هم تشنه بودند. بالأخره جنگ بود، به تعبیر حضرت علی اکبر علیه السلام ثقل حدید و گرمای هوا و شدت جنگ و از طرفی مسدود شدن مسیر دسترسی به آب از شب هفتم باعث تشنگی یاران امام شده بود و از طرف دیگر تأثیر حرارت و عطش باطنی بر ظاهر ایشان، شدت این تشنگی را چندین برابر می‌کرد! ظاهر از احوالات باطنی اثر و رنگ می‌پذیرد، لذا هم عطش باطنی و گرمای حضور بر ظاهر ایشان اثر گذاشته است و هم این گرمای سوزان دشت کربلا، نبودن آب و ثقل حدید! 💧لذا عطش حضرات اهل بیت در کربلا فوق ادراک ماست، این که حضرت اباعبدالله علیه السلام از شدت عطش دود ملاحظه می‌کردند یا این که لب های مبارکشان مثل چوب خشک شده بود و زبان مبارکشان زخم شده بود؛ این ناشی از این موضوع است که حضرت هم به دلایل مذکور تشنه آب عنصری بود و هم در باطن تشنه توجه به ذات غیبی بود و این تشنگی باطن تسری در ظاهر پیدا کرده بود، حرارت باطنی حاصل از آتش معنویتِ ثارالله و جوهر سیب است که در قله قاف اعلی علیین امام حسین علیه السلام، مختفی است! ☀️حرارت لایتناهی آتش توحید احدی و صمدی که بر خرمن وجودی علی اکبرعلیه السلام افتاده! حرارتِ تب آتش توحیدی عالم لاهوت که بر خرمن وجودی شاهزاده علی اکبر افتاده بود و حرارت عطش ظاهری بر جسمش! ☀️آری! یکی از مواردی که در وقایع کربلا اتفاق افتاد و موضوع عطش به طور ویژه ای خود را نشان داد حول محور وجود حضرت شاهزاده علی اکبر سلام الله علیه بود. هنگام وداع شاهزاده علی اکبر، اهل حرم اطرافش را گرفتند که ناگهان امام حسین علیه السلام فرمود: رهایش کنید که علی اکبر ممسوس فی ذات الله هست! حالا شاهزاده علی اکبرعلیه السلام که به فرمایش امام حسین علیه السلام، ممسوس فی ذات الله است و این عبارت فقط یکجای دیگر بکار رفته آنهم از سوی پیامبرصلی الله علیه و آله درباره امیرالمومنین علیه السلام، این ذات اشاره دارد به اسم مستاثره ذات(حقیقت احدی فاطمی) و ممسوس یعنی مقام اتّحاد و اتّصالِ شاهزاده علی اکبرعلیه السلام که اتفاق افتاده! فراموش نکنیم این مقام در عالم معنا فقط مختص امام معصوم است! حالا دریاب اشاره حقیقی امام خمینی راحل که فرمود: اگر علی اکبر علیه السلام در کربلا شهید نمی شد امام واجب الاطاعه بودند! ☀️پس این حرارت تب لایتناهی حقیقت فاطمی است که بر خرمن وجودی حضرت علی اکبر علیه السلام افتاده! حرارت تب حقیقت لاهوتی کعبه اسم اعظم است که بر جان شاهزاده علی اکبر علیه السلام افتاده! ☀️در میانه معرکه جنگ، حرارت آتش تب توحید! تب شراب لاهوت! تب شراب حقیقت احدی فاطمی! تمام وجودش را چنان فراگرفت که از خود بیخود شد و طاقت از کفش بیرون رفت و نزد امام حسین علیه السلام برگشت و گفت: پدرجان من تشنه ام! آقا صورتش را نزدیک دهان شاهزاده علی اکبر علیه السلام آورر و زبان زخمی و خشک و تفتیده اش را در دهان علی اکبر گذاشت! 🕊 هرچه کرد همین صحنه بود! زبان امام حسین علیه السلام در کام علی اکبر یعنی این که منِ امام حسین علیه السلام تو را واصل به فتح الفتوح قله قاف حلّت بفنائِک حسینی واصل نمودم!... 📌شرح و بسط و تکمیل مباحث عرفانی استاد حسین محمدی حفظه الله 📌بخش۷ - آدرس لینک بخش۶ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
🇮🇷🕊🚩بسم ربّ الحسین🚩🕊🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟!... هویت غیبیّه ی بسم الله الرحمن الرحیم، اشاره به مقام کُنِ امام علیه السلام دارد! این امام علیه السلام است که بر بام کعبه اسم اعظم، استیلای وجودی دارد و بر کرسی خلیفه الله مطلق تکیه زده! امام علیه السلام است که با اسماء الله، خلق میکند! با اسماء الله هدایت به امر میکند! با اسماء الله فیض و رزق میدهد! لذا ندای هل من معین امام! ندای هل من ناصرینصرنی امام! یعنی اینکه من از قلّه قاف عرش اسماء الله! از بام کعبه اسم اعظم! فرزندان آدم را صدا میزنم هر که دارد عطش این لامکانِ لازمان، بسم الله! هر که میخواهد با اسماء الله بسوی ما(منااهل البیت) بیاید، بسم الله! هر که میخواهد در جنّتُ الحسین ساکن باشد(مع الحسین) بسم الله! بیاید دست هایش را در دست های من بگذارد تا او را از زمین به مافوق عرش اسماء الله برسانم! پیش خودم! در آغوش خودم! مَحرَم به حریم قدسی حضرت مادر! چقدر ساده گرفتیم ما کربلا را؟!... خیلی ها در طول تاریخ خواستند وارد موقف قیامتی کربلا بشوند، اما جز ۷۲ نفر نتوانستند ساکن کربلا بشوند! زعفر جنّی با ۴ هزار ابرجنیان دهر حاضر شد! انبیاء و اولیاء در کربلا حاضر شدند اما امام حسین علیه السلام با شفقت نگاه پدرانه ای کرد و گفت: اینجا، جای شما نیست! فقط اونهایی که عطش مقام حلّت بفنائِکِ مقام حسینی را داشتند و از نفسانیات و انانیت ها! از برتری جوییها عبور کردن توانستند وارد کربلا شوند! اینجا جای علی اکبر است! اینجا جای علی اصغر است! اینجا جای زینب است! اینجا جای رقیه است! اینجا جای عبدالله و قاسم است! اینجارجای حبیب و زهیر و وهب و عون و...ست! اینجا جای عباس است! این عطش فناء در امیرعشق بود که دو دست عبّاس را قطع کرد! وگرنه هیهات از شمشیر و عمود آهن که مقهور تصرُّفِ ولایت علویه بود! عبّاس علیه السلام فهمید دو دستی که قرار است برای اهل حرم، سقایت و برای ام البنین، آبروداری کند، باید قطع شود! لذا امام علیه السلام مشکی به عبّاس علیه السلام داد و گفت برو آب بیار! حالا نوبت واصل شدن عباس علیه السلام به مقام حلّت بفنائک حسینی است! حالا نوبت قیامت در قیامت علمدار کربلاست! ابتدا باید از حدّ علمداری عبور کند لذا ۴ هزار تیرانداز و حرمله و تیر سه شعبه و عمود آهنین به سراغش رفتند اما اینها عباس را اذیت نکرد! اون لحظه ای که تیر به مشک خورد و آب به روی زمین ریخت، قیامت در قیامت عباس برپاشد! امیرعشق، این مشک از عباس گرفت و آبروی ام البنین(یعنی آب) را هم به روی زمین ریخت تا مشک و خم لایتناهی را به او عطاء کنند! خم وجودی عباس، خزینة الله است! او مخزن و معدن لایتناهی الهی حکمت، معرفت، شراب وعرفان و... است! امام حسین دید عباس به مشک توجه دارد. اراده، اراده‌ی اباعبدالله بود، لذا دشمنان زدند و مشک را هم سوراخ کردند و آب ریخت یعنی از تعیُّنِ خُم هم عباس را عبور داد! دو تا نیزه به چشم عباس خورد. چشم مظهر مشاهده‌ی اسماء و کمالات الهیه است اما حضرت عباس این‌ها را هم نباید ببیند، چون چشم باز، کنایه از بسط است اما چشم بسته کنایه از استغنا و عدم التفات به تمام کمالات الهیه است به همین خاطر از چشم بسته به چشم بیمار تاویل کرده اند. خیلی سخت است معشوق به روی آدم چشمش را ببندد! قبض و بیماری می‌آورد. امام حسین علیه السلام چشمان عباس را هم گرفت! رمزگشایی از بوسیدن دست های بریده علمدار حضرت عبّاس وقتی بر قلّه قاف مقام حلّت بفنائِکِ حسینی، تکیه زد و مقیم شد که تمام هستی اش را! از مشک آب و آب تا چشم و سر و دستش را هم از دست داد و به غارت برند! امام حسین علیه السلام وقتی حضرت عبّاس را در مقام وحدت نورالحسین تحت قُبِّه فاطمیت نظام هستی دید! حالا دست های بریده حضرت عبّاس که بر زمین افتاد حلقه اتصال زمین به آسمانِ فاطمی شده! لذا همه دیدند که امام حسین علیه السلام یک چیزی را مدام بر می‌دارد و می‌بوسد. دیدند دستان عباس است. وقتی حضرت ابوالفضل العباس به قلّه قاف حلّت بفنائِک رسید، ناگهان شخصی آمد و گرزی محکم بر فرق عباس بن علی زد، آن‌جا دیگر او حسین محض شد و گفت: أدرک أخا تا این لحظه هرگز امام حسین را برادر صدا نمی‌کرد اما این‌جا دیگر حسین شده بود! اینگونه که شد خدا با آن گرز بر اسم الغیور خود تجلّی کرد. اسم الغیور حق متعال اسمی است که اغیار را از عشاق می‌راند! این بار خدا به الواحد القهار بر الغیور خودش تجلّی کرد. همین که تجلّی کرد امام حسین علیه السلام فرمود: الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی چون پای اغیار به خیمه‌ها باز شد!... ✍️ شرح و تفسیر واحد تحقیقات اندیشکده کشتی نوح آخرالزمان برگرفته از مباحث عرفانی استاد حسین محمّدی حفظه الله 📌بخش۸- آدرس لینک بخش۷ کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh
🇮🇷🕊🚩بسم ربّ الحسین🚩🕊🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟! هویت غیبیّه ی بسم الله الرحمن الرحیم، اشاره به مقام کُنِ امام علیه السلام دارد! این امام علیه السلام است که بر بام کعبه اسم اعظم، استیلای وجودی دارد! امامی که بر کرسی خلیفه الله مطلق تکیه زده و صاحب مقام امر(کُن فیکون) است! امام علیه السلام که با اسماء الله، خلق میکند! با اسماء الله هدایت به امر میکند! با اسماء الله فیض و رزق میدهد! پس یقیناً ندای هل من ناصرینصرنی امام! یعنی اینکه من از قلّه قاف عرش اسماء الله! از بام کعبه اسم اعظم! فرزندان آدم را صدا میزنم هر که دارد عطش این لامکانِ لازمان، بسم الله! هرکه دارد به سرش، کرب و بلا بسم الله! هر که میخواهد با اسماء الله بسوی ما(منااهل البیت) بیاید بسم الله! هر که میخواهد در جنّتُ الحسین ساکن باشد(مع الحسین) بسم الله! بیاید دست هایش را در دست های من بگذارد تا او را از زمین به مافوق عرش اسماء الله پیش خودم! در آغوش خودم! مَحرَم به حریم قدسی حضرت مادر برسانم! چقدر ساده گرفتیم ما کربلا را؟!... خیلی ها در طول تاریخ خواستند وارد موقف قیامتی کربلا بشوند، اما جز ۷۲ نفر نتوانستند ساکن قلّه قاف کربلا بشوند! زعفر جنّی با ۴ هزار ابرجنیان دهر حاضر شد! انبیاء و اولیاء در کربلا حاضر شدند اما امام حسین علیه السلام با شفقت نگاه پدرانه ای کرد و گفت: اینجا، جای شما نیست! فقط اونهایی که عطش مقام حلّت بفنائِکِ مقام حسینی را داشتند و از نفسانیات و انانیت ها! از برتری جوییها عبور کردن توانستند وارد کربلا شوند! اینجا جای علی اکبر است! اینجا جای علی اصغر است! اینجا جای رقیه است! اینجا جای عبدالله و قاسم است! اینجارجای حبیب و زهیر و وهب و عون و...ست! اینجا جای عباس است و... اما حساب زینب سلام الله علیهما جدای از ۷۲ تن و سوای از کل مصارع العشاقِ کرب و بلاست! او صاحب علی الاطلاق واقف مواقف اضطرار است! وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ/ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻴﻌﺎﺩﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﻭﻱ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ، ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻨﻤﺎﻱ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮم ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺑﻨﮕﺮ ﺍﮔﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ! ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺮ ﻛﻮﻩ ﺟﻠﻮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻠﺎﺷﻲ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻲ ﻫﻮﺵ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ آمد[۱] هنگامیکه حقیقت احدی حسینی در لحظات وداع برحضرت زینب سلام الله علیه تابید! زمان فنای جَبَلِّ وجودیش بود، زمان استیلا بر قلّه قاف مقام حلَّت بفنائِک و اتّحاد و اتّصال با نور مطلق حسینی بود! حضرت زینبی تمام وجودش مستغرق در امیر عشق شده بود! او که از صبح عاشورا تا عصر عاشورا از حدّ حجابهای اعظم اسماء الله الحسن یعنی از حدّ اسم اعظم اکبری، اصغری، قاسمی، عبداللهی، عباسی تک تک کاروان مصارع العشاق حسینی عبور کرده بود! حالا باید از این حسین، دل بِبُرّد و از عالم بی حدّی حسینی نیز عبور نماید! آری! فتح قلّه قاف حضرت زینب سلام الله علیهما، فتح هویت غیبیه و حقیقت نوری احدی فاطمی است که شرط آن عبور از عالم بی حدّی حسینِ مقید به صورت و مادّه و مدّت(جسم) است! و آن موعد، لحظات وداع بود که عقیله بنی هاشم، زینب قلب الصّبور از شدّت مصیبت عظیم و اعظم بیهوش شد! اما لحظاتی بعد با تجلّی امری و خفیّه ی حسینی بر وجود زینب سلام الله علیهما و دست ولایت تصرفیِ سیدالکونین اباعبدالله الحسین علیه السلام به هوش آمد. آری! قیامت در قیامت حضرت زینب سلام الله علیهما هنگامی بود که حقیقت نوری امام حسین علیه السلام با همه هیبتش بر بانوی باعظمت کربلا، تجلّی مطلق نمود! در این لحظات بود که امیرعشق، اباعبدالله الحسین علیه السلام از قلّه قاف ِ وجودیِ حضرت زینب سلام الله علیهما با تمام هیبت، قیامت در قیامتی برپا کرد! آنگاه که شمس عظمی ولایت مطلقه حضرت عشق، اباعبدالله الحسین علیه السلام در آسمان وجودی زینب سلام الله، از مشرق افق وجودیش، طلوع كرد تا عصر عاشورا با نوشیدن جام بلایِ وداع قابل شود برای انکشافِ دولت ازلی و ابدیِ هوالاوّل و الاخر و الظاهر و والباطن یعنی(یعنی زیارت حقیقت احدی فاطمی) پس دریاب چرا حضرت زینب سلام الله علیهما میان آتش، دود، غارت، شمشیر، جنگ، توحش،خنجر، نیزه، عمود آهنین، شلاق، مقطع الاعضاء، ارباًاربا،گرگها، اسارت، گرما، عطش و اضطراب فریاد زد: ما رایت الاجمیلا 🔘 پی نوشت: [۱] - اعراف - آیه ۱۴۳ 📌بخش۹- آدرس لینک بخش۸ کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh
🇮🇷🚩بسم ربِّ الحسین🚩🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟! حضرت نوح در این آیه می‌فرماید: وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ: ﻭ ﻧﻮﺡ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﻭ ﻟﻨﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺶ ﻓﻘﻂ ﺑﻪﻧﺎم ﺧﺪﺍﺳﺖ[۱] وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ:ﺁﻥ ﻛﺸﺘﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻮﺝ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻮﻩ ﺁﺳﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰﺩﺍﺩ[۲] وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ: ﻭ[ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ]ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ﺍﻱ ﺯﻣﻴﻦ! ﺁﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﺮ ﻭ ﺍﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ[ﺍﺯ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ] ﺑﺎﺯ ﺍﻳﺴﺖ ﻭ ﺁﺏ ﻛﺎﺳﺘﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻛﺎﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﺑﺮ[ﻛﻮﻩِ]ﺟﻮﺩﻱ ﻗﺮﺍﺭﮔﺮﻓﺖ[۳] امام علیه السلام، خلیفه الله هست یعنی جمعِ قابلیت و فاعلیت از حیث مظهریت کل اسماء الله در خواص و آثارشان، چرا که حق متعال با اسماء الله، خلق میکند! با اسماء الله، هدایت به امر میکند!با اسماء الله،رزق و فیض وجود میدهد! بازگشت ما در برزخ و قیامت نیز بسوی اسماء الله هست(زیارت جامعه) و حق متعال در بهشت لقاء با اسماء الله تجلی ذات میکند! از حیث جعل مقام خلیفه الله از سوی خداوندتبارک و تعالی به امام علیه السلام، قلب ایشان، عرش کل اسماء الله هست! یعنی قلب امام علیه السلام، کعبه اسم اعظم است که جمیع مراتب اسماء الله در طواف کعبه اسم اعظم میباشند! این اسماء الله هست که تحت ولایت مطلقه تصرفی امام علیه السلام، آن به آن در کار هستند الی یوم القیامة دریاب چرا امیرالمومنین علیه السلام فرمود: تمام اسرار نوری قرآن در سوره فاتحه و تمام سوره فاتحه در بسم الله الرحیم الرحیم و تمام بسم الله الرحمن الرحیم در باءِ بسم الله الرحمن الرحیم و باءِ بسم الله الرحمن الرحیم نیز در نقطه تحت باء جمع است، حضرت وقتی به اینجای روایت می رسند دست میگذادند روی سینه مبارکشان میفرمایند: منم نقطه باء بسم الله الرحمن الرحیم و این نقطه اشاره به حقیقت احدی ولایت علوی و فاطمی دارد که خلقت از آن آغاز شد! این نقطه اشاره به مقام امر و کُنِ انسام کامل دارد(کن فیکون) که خلقت و نزول فیض وجود به سبیت آنست! از همین رو به موجب مقام خلیفه الله مطلق، انسان کامل نیز گفته میشود چرا که او صاحب مقام جمع الجمعی کل اسماء الله هست(وجه الله)! پس امام علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم است و این بسم الله الرحمن الرحیم ظهور مقام کُن فیکونِ ایشان در عالم امکان میباشد! 🔘پی نوشت: [۱] - هود- بخشی از آیه۴۱ [۲] - هود - بخشی از آیه۴۲ [۳] - هود- بخشی از آیه ۴۳ 📌بخش۱۰- تکمیلی۱ - آدرس لینک بخش۹- تکمیلی در پست بعد کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh
🇮🇷🚩بسم الله الرحمن الرحیم🚩🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟! حضرت نوح در این آیه می‌فرماید: وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ: ﻭ ﻧﻮﺡ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﻭ ﻟﻨﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺶ ﻓﻘﻂ ﺑﻪﻧﺎم ﺧﺪﺍﺳﺖ[۱] وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ:ﺁﻥ ﻛﺸﺘﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻮﺝ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻮﻩ ﺁﺳﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰﺩﺍﺩ[۲] هود وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ: ﻭ[ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ]ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ﺍﻱ ﺯﻣﻴﻦ! ﺁﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﺮ ﻭ ﺍﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ[ﺍﺯ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ] ﺑﺎﺯ ﺍﻳﺴﺖ ﻭ ﺁﺏ ﻛﺎﺳﺘﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻛﺎﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﺑﺮ[ﻛﻮﻩِ]ﺟﻮﺩﻱ ﻗﺮﺍﺭﮔﺮﻓﺖ[۳] دریاب اشاره رمزگونه امام رضا علیه‌السلام می‌فرمایند که: یا ابن شبیب! اگر به هر شیئی خواستی گریه کنی، بر حسین بن علی بن ابی‌طالب گریه کن چه او را در کربلا به همراه ۱۸ نفر از ابدالش شهید کردند. حضرت به همراه ابدال ایشان در مجموع ۱۹ نفر هستند و ۱۹ عدد بسم الله الرحمن الرحیم است. انسان کامل خودش بسم الله الرحمن الرحیم است، پس کشتی حسین در کربلا که اسرع هست! اشاره به هویت غیبیه بسم الله الرحمن الرحیم و نقطه تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم دارد! امام حسین علیه السلام، کشتی بسم الله الرحمن الرحیم را بر روی امواج سهمگین و دریای طوفانی کرب و بلا مستقر بود! استنصار(هل من ناصرینصرنی) امام علیه السلام در کربلا یعنی بیایید دستتان را درست من قرار دهید تا شما را سوار بر کشتیِ حسین کنم! سوار بر بسم الله الرحمن الرحیم کنم! امام حسینی که خودِ بسم الله الرحمن الرحیم است! امام حسینی که ناخدای بسم الله الرحمن الرحیم است!.. ما همه از بسم الله الرحمن الرحیم، خلق شدیم! تمام ارکان عالم و جمیع خلایق و ما نیز غرق در بسم الله الرحمن الرحیم، جمع است، بسم الله الرحمن الرحیم، وابتغوا الیه الوسیله است(وسیله سیر و سلوک و عبادت بسوی خدا) ما با این وسیله(بسم الله الرحمن الرحیم) بسوی قله قاف عالم آفرینش، در حرکتیم و سرانجام سیر و سلوک و مقصد خلقت ما به بسم الله الرحمن الرحیم ختم خواهد شد! حالا این کشتی بسم الله الرحمن الرحیم است که میان امواج سهمگین و طوفان کرب و بلایِ کربلا، لنگر انداخته و ناخدای آن فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی! این طلب نصرت امام علیه السلام از جهت نجات از طوفان فتنه کرب و بلاست! یعنی دست هایت را بسمت امام ببر تا تو را هم،،سوار بر این کشتی نماید که حقیقت نوری این کشتی هم اول خلقت است و هم آخر خلقت، هم ظاهر خلقت هست و هم باطن خلقت! چطور وقتی اول و آخر و ظاهر و باطن تو در دنیا و برزخ و قیامت بهشت در این کشتی(بسم الله الرحمن الرحیم) خلاصه میشه و به این کشتی ختم میشه! از سرضعف و استیصال و اضطرار و ترس و نیاز و ذلت طلب نصرت فرموده!... 🔘پی نوشت: [۱] - هود- بخشی از آیه۴۱ [۲] - هود - بخشی از آیه۴۲ [۳] - هود- بخشی از آیه ۴۳ 📌بخش۱۰- تکمیلی۲ آدرس لینک بخش۱۰- تکمیلی۱ کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh
🇮🇷🚩بسم ربِّ الحسین🚩🇮🇷 حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار می‌کرد یعنی می‌فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟! حضرت نوح در این آیه می‌فرماید: وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ: ﻭ ﻧﻮﺡ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﻭ ﻟﻨﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺶ ﻓﻘﻂ ﺑﻪﻧﺎم ﺧﺪﺍﺳﺖ[۱] وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ:ﺁﻥ ﻛﺸﺘﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻮﺝ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻮﻩ ﺁﺳﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰﺩﺍﺩ[۲] وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ: ﻭ[ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ]ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ﺍﻱ ﺯﻣﻴﻦ! ﺁﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﺮ ﻭ ﺍﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ[ﺍﺯ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ] ﺑﺎﺯ ﺍﻳﺴﺖ ﻭ ﺁﺏ ﻛﺎﺳﺘﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻛﺎﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﺑﺮ[ﻛﻮﻩِ]ﺟﻮﺩﻱ ﻗﺮﺍﺭﮔﺮﻓﺖ[۳] امام علیه السلام، خلیفه الله هست یعنی جمعِ قابلیت و فاعلیت از حیث مظهریت کل اسماء الله در خواص و آثارشان، چرا که حق متعال با اسماء الله، خلق میکند! با اسماء الله، هدایت به امر میکند!با اسماء الله،رزق و فیض وجود میدهد! بازگشت ما در برزخ و قیامت نیز بسوی اسماء الله هست(زیارت جامعه) و حق متعال در بهشت لقاء با اسماء الله تجلی ذات میکند! در جلسات قبل اشاره شد هدف از خلقت انس و جن، عبادت و غایتِ عبادت نیز وصول به قله قاف مقام یقین(علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین، بردالیقین)! امام علیه السلام به سبب جعل مقام خلیفه الله از سوی خداوند تبارک و تعالی صاحب و عین کعبه اسم اعظم است! او در قله قاف اسم مستاثره ذات(حقیقت احدی و سِرّی فاطمی) مقیم است! اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله در باره امیرالمومنین علیه السلام فرمود: او ممسوس فی ذات الله است! ذاتی که اشاره ربطی داره با هو(خداوند تبارک و تعالی) در واقع اشاره به فاطمیت نظام هستی(اسم مستاثره ذات) داره که حتی کعبه اسم اعظم نیز در طواف اوست! عرش اسماء الله هم در طواف اوست! چرا که امام حسن عسکری و جعفرصادق علیهم السلام فرمودند: ما حجت خدا هستیم بر خلائِق و مادر ما فاطمه سلام الله علیهما، حجت خداست بر ما، یعنی حقیقت احدی فاطمی، ولایت دارد بر حقیقت نوری اهل بیت علیهم السلام! این که امیرالمومنین علیه السلام در قول مشهوری میفرمایند: اگر پرده ی از غیب کنار برود ذره ای بر یقین من افزوده نمی شود چون حضرت در قله قاف مقام یقین، مقیم است(بردالیقین)! او صاحب کعبه اسم اعظم و ممسوس با اسم مستاثره ذات است! لذا با اسم العلیم، اسم الخبیر، اسم البصیر، اسم الحکیم، اسم النور احاطه وجودی دارد بر قبل و بعد از خلقت جمیع خلائِق دارد! مگر میشود خدا با کعبه اسم اعظم(عرش اسماء الله) یعنی نور وجودی امام علیه السلام، خلق بکند! هدایت به امر بکند! رزق و فیض وجود نازل کند و اما امام علیه السلام احاطه به ماهیت جمیع خلائِق و نظام آفرینش نداشته باشه! این امام علیه السلام است که صاحب مقام امر و کُن تصرفی و هستی بخش است! این امیرالمومنین علیه السلام است که خود در قله قاف بردالیقین مقیم است(مقصد آفرینش) و فریاد میزند: من به راههای آسمان آشناتر هستم به راههای زمین، مرا دریابید قبل از اینکه از میان شما بروم! این همان صورت باطنی استنصار امام حسین علیه السلام یعنی هل من نصر ینصرنی است! که در کربلا بارها بر زبان جاری ساخت، جنس این استنصار همان استنصار خداوندتبارک و تعالی است: إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ:ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ، ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﮔﺎم ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ[۴] استنصار الله و خلیفه الله از جهت وصول کمال الطلوب لقاء المحبوب برای فرزندان آدم است که از روح اعظم اهل بیت علیهم السلام در آنها دمیده شده و لذا قابل هستند برای اوج و عروج تا قله قاف مقام یقین! و حالا امام علیه السلام دستهایش را بسوی ما و بشریت دراز کرده که دست هایتان را بگذارید در دستهای ما تا شما را تحت ولایت تصرفی(مقام امر و کُن) با هدایت به امر رساننده باشیم به لقاء المحبوب(مقام منا اهل البیت)! استنصار امام علیه السلام یعنی ما کشتی نجاتیم! ما کشتی بسم الله الرحمن الرحیم هستیم! کشتی نجات بسم الله الرحمن الرحیم، مقام هدایت امراست! کشتی نجات بسم الله الرحمن الرحیم، مقام کُن(ولایت تصرفی) است! کشتی بسم الله الرحمن الرحیم، اول و آخر و ظاهر و باطن جمیع خلائق است! وقتی سوار این کشتی شدی یعنی خود را در مقصد بدان تمام!!!!! 🔘پی نوشت: [۱] - هود- بخشی از آیه۴۱ [۲] - هود - بخشی از آیه۴۲ [۳] - هود- بخشی از آیه ۴۳ [۴] - محمد- بخشی از آیه ۷ 📌بخش۱۰- تکمیلی۲ - آدرس لینک۱۰-تکمیلی۱ تکمیلی در پست بعد کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh