🕌🏴هوالشهید🏴🕌
#اهل_قم_زمینه_سازان_ظهور
#رمز_گشایی_از_عبارت_اهل_قم
▪️کلید رمزگشایی نامگذاری قم در معراج نبوی▪️
حالا اینکه چه شد جغرافیای آفاقی مقدسّ در این قطعه از زمین، قُم نام گرفت! هرچه هست باید در اسرار معراج نبوی پیامبراعظم صلی الله علیه و آله و سلّم جستجو کرد! ما فقط در این بخش بعنوان حسن ختام به رو روایت علوی و نبوی اکتفا میکنیم.
🔹️روایت اوّل: حضرت صادق جعفر بن محمّد علیهما السّلام فرمودند:
پدرم، از جدّم، از پدرش علیهم السّلام نقل کردند که فرمودند: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: هنگامی که مرا به آسمان سیر و عروج دادند جبرئیل مرا بر کتف راستش حمل می کرد پس چشمم در زمین به بقعه ای سرخ که رنگش از زعفران زیباتر و بویش از مشک معطّرتر بود افتاد، در آن بقعه شیخی و پیر مردی که بر سرش کلاه بلندی نهاده بود دیدم، به جبرئیل گفتم: این بقعه سرخ رنگی که رنگش از زعفران زیباتر و بویش از مشک معطّرتر است چیست؟
جبرئیل عرضه داشت: اینجا مکان شیعیان شما و پیروان وصی شما علی علیه السّلام است.
به جبرئیل گفتم: این شیخ و پیر مردی که کلاه بلند بر سر دارد کیست؟
جبرئیل عرض کرد: این ابلیس است.
به او گفتم: او از این شیعیان چه می خواهد؟
جبرئیل عرضه داشت: می خواهد ایشان را از ولایت و دوستی امیر المؤمنین علیه السّلام باز دارد و آنها را به فسق و فجور دعوت می کند.
به او گفتم: ای جبرئیل، به سوی ایشان فرود آییم، پس با سرعتی سریعتر از برق جهنده و تیزتر از شعاع چشم خود را به ایشان رسانیدیم، به ابلیس گفتم: قم! یا ملعون؛ بایست ای مطرود درگاه حق و در اموال و اولاد و زنان دشمنان شیعیانم شرکت کن نه در اموال و اولاد و زنان ایشان[شیعیان] زیرا بر شیعه من و علی تو را دستی نیست و سلطه ای بر ایشان نخواهی داشت، از این رو این سرزمین به نام قم موسوم گشت[۱]
🔹️روایت دوّم: پیامبرختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فرمودند:
وقتی مرا به معراج بردند، در آسمان چهارم، قُبّه ای دیدم که از آن بهتر ندیده بودم، دارای چهار رکن و چهار در بود، که آن را با استبرق سبز پوشانده بودند.
از جبرئیل پرسیدم: این چه قبّه ای است؟
جبرئیل گفت: این صورتِ شهری است که شیعیان تو و شیعیان وصیّ تو در آن جمع خواهند شد.
رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی یک بار دیگر نگریستم، دیدم پیرمردی در آن نشسته.
از جبرئیل پرسیدم: این کیست؟
جبرئیل گفت: این شیطان است، در این زمین بساط انداخته تا مردم را از دوستی و ولایت علی علیه السلام پسر عمویت منع کند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به جبرئیل گفت: مرا به آنجا برسان، و چند لحظه ای طول نکشید به آنجا رسیدند.
پیامبر ضربه ای به شیطان زد و فرمود: قُم یعنی بلند شو از این سرزمین که تو را در دوستان ما راهی نیست و نصیبی از آنها نداری[۲]
▪️#قُم_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت▪️
✍ پس خطاب قهریّه حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم به ابلیس که با کلمه قُم شروع میشود یعنی ملکوت و حقیقت این سرزمین، در کتاب مبین و دفتر تکوین آفرینش، قداست دارد، چرا که شدّت نمود و ظهور شعاع شمس عظمی ولایت در آن، شدیدتر از سرزمین های دیگر است و اینکه تصریح شده است سه باب از ابواب بهشت از این شهر گشوده میشود، پس هیچ نسبت و ربطی میان ابلیس و این سرزمین وجود نداشته و باید از آن رانده شود! قُم وجود لفظی نبوی میباشد! تَعیُّنِ حصار نامرئی است که پیامبرختمی مرتبت تا انتهای تاریخ(آخرالزمان) و عصر ظهور میان شیعه و شیاطین جنّی و انسی، بر اساس علم ازلی و اذن الله تعیین فرمودند! لذا قُم خط قرمز میان آدم حقیقی و دشمن آشکار اوست هرکسی اهلیّت با قُم داشته باشد یعنی شیاطین جنّی و انسی را از حریم و حرم خیال و وهم و عقل و قلب و روح خویش، رانده است و در جهاد اکبر دشمن آشکار نامرئی خویش را تسلیم و اسیر نموده!
پی نوشت:
[۱] - شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص: ۸۲۱
[۲] - علل الشرایع، جلد۲، ۵۷۳/بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۰۷/تاریخ قم، ص۳۷/معراج پیامبر، ص۱۶۳
-----------------------------❀○❀------------------------
🔸️#بخش_سوّم🔸️ لینک بخش دوّم 👉
-----------------------------❀○❀------------------------
🆔️#آیدی_ادمین
@zohor313iran
📌#لینک_کانال
https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104