eitaa logo
کتاب
820 دنبال‌کننده
325 عکس
372 ویدیو
70 فایل
📗کتاب یار مهربان است با نامهربانی از کنار آن نگذریم و با کتاب رفیق باشیم🥰 این کانال شما را تشویق به کتابخوانی می کند 📌با ما همراه باشید مدیر محتوی👈🏻 @ah0053
مشاهده در ایتا
دانلود
📖دو دقیقه کتاب +۱۴ 📔کتاب سیاحت غرب ✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی 📌قسمت سی‌‌وهفتم اهالی آنجا که قبلاً مرا دیوانه پنداشته و متعجبانه نظر می‌کردند پس از گفتگو با حبیب بیدار شده دور مرا گرفتند و گفتند که معلوم شد تو دیوانه نیستی محبین اهل بیت پیغمبرید و الا در اینجا راه و جا نداشتید و البته امام زمان و مهدی موعود را در دنیا می‌شناختید که چشم روشنی پیغمبر و اهل بیت و همه مومنین است گفتند ما از عاشقان و خاکساران درگاه امام زمانیم گفتم شنیده‌اید که او در صبح و شام گریان نالان و در سوز و گداز است آن هم نه یک سال و نه ۱۰ سال بلکه متجاوز از هزار سال گفتند ولی ولی کاری از دستمان بر نمی‌آید گفتم از دستتان بر نمی‌آید که ترک این عیش و عشرت و مسرت نمایید مرده باد عاشقی که به رنگ معشوق خود نباشد آن جمع که هزاران نفر بودند حالشان منقرض شده و رفتند دیدم خیمه‌ها برچیده و دستگاه‌ها بر هم خورده همه لباس کهنه پوشیده با سر و پای برهنه آمدند گفتم حال بیایید با حالت اضطرار ظهور امام زمانمان را از خدا بخواهیم این حالت اضطرار و غم و اندوه و دعا برای ظهور امام زمان سرایت پیدا کرد و همه کسانی که در دارالسلام بودند دست به دعا برداشتند و تضرع کردند و ظهور حضرتش را از خداوند متعال خواستند پیروی از همه خوبان در پایان این کتاب به دعا برمی‌داریم و می‌گوییم اللهم عجل لولیک الفرج تمام                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
پیام مخاطب خوب کانال کتاب👆🏻 ممنون از توجه‌ و پیامتان
👆🏻اینم محبت یکی دیگه از مخاطبان خوب
🪴یک جمله از قرآن لئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ اگر شکرگزار نعمتها بودید (نعمتهایم را) افزون خواهم نمود ابراهیم/۷ شکر نعمت، نعمتت افزون کند...                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙داستان شب قسمت دوم (پایانی) امام صادق علیه السلام در آن وقت در شهر قدیمی حیره (نزدیک کوفه) به سر می برد. مدتی بود که سفاح، خلیفه عباسی، آن حضرت را از مدینه احضار و در آنجا او را به حال توقیف و تحت نظر نگاه داشته بود و کسی نمی توانست با امام رفت و آمد کند یا هم سخن بشود. آن مرد هر نقشه ای کشید که خود را به امام برساند موفق نشد. یک روز که در نزدیکی توقیفگاه امام ایستاده بود و در اندیشه پیدا کردن راهی برای راه یافتن به خانه امام بود، ناگهان چشمش به مردی دهاتی از مردم اطراف کوفه افتاد که طبقی خیار روی سر گذاشته بود و فریاد می کشید: «آی خیار! آی خیار!» با دیدن آن مرد دهاتی، فکری مثل برق در دماغ وی پیدا شد. رفت جلو و به او گفت: «همه این خیارها را یکجا به چند می فروشی؟» - به یک درهم. - بگیر این هم یک درهم. آنگاه از آن مرد دهاتی خواهش کرد چند دقیقه روپوش خود را به او بدهد بپوشد و قول داد به زودی به او برگرداند. مرد دهاتی قبول کرد. او روپوش دهاتی را پوشید و نگاهی به سراپای خود انداخت، درست یک دهاتی تمام عیار شده بود. طبق خیار را روی سرگذاشت و فریاد! «آی خیار! آی خیار!» را بلند کرد، اما مسیر خود را در جهت مطلوب یعنی از جلو خانه امام صادق قرار داد. همینکه به مقابل خانه امام رسید، غلامی بیرون آمد و گفت: آهای خیار فروش بیا اینجا. با کمال سهولت و بدون اینکه مامورین مراقب متوجه شوند، خود را به امام رساند. امام به او فرمود: «مرحبا خوب نقشه ای به کار بردی! حالا بگو چه می خواهی بپرسی؟» - یابن رسول الله! من زن خود را در یک نوبت سه طلاقه کرده ام. با اینکه از هر کس از علمای شیعه پرسیده ام همه گفته اند این چنین طلاقی باطل و بی اثر است، باز قلب زنم آرام نمی گیرد، می گوید تا خودت از امام سؤال نکنی و جواب نگیری من قبول نمی کنم. از این رو با این نیرنگ خودم را به شما رساندم تا جواب این مساله را بگیرم. - برو مطمئن باش که آن طلاق باطل بوده است. شما زن و شوهر قانونی و شرعی یکدیگر هستید(1). 1 - بحار الانوار، جلد 11، چاپ کمپانی، صفحه 154.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صبح به خیر صبحمان را با شعری که توسط یکی از شعرای عزیز کانال کتاب ارسال شده آغاز می کنیم ازخداخواسته ام شور وشرم کم نشود سایه ی مهرتوای گل زسرم کم نشود من رضایم که تو لبخندزنان باشی بیش جلوه ی ماه تو درهرنظرم کم نشود رفته ام بهر نگاهت به گذرگاه خطر ارزشت نزد سر پرخطرم کم نشود مهر وپاییز ومن وسردی صبحانه ی باغ گرمی آتش عشقت زبرم کم نشود کاش روزی که به تیماردلم می آیی اشک شوق ازسرمژگان ترم کم نشود 🔮تقدیم به ساحت مقدس مهدی فاطمه علیه السلام 🔸محمدجوادگلزاری (شاعرشیرازی)                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
🪴یک جمله از قرآن إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ همانا شیطان بین انسانها دشمنی و فساد ایجاد می کند الاسراء/۵۳                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💪🏼قدرت کتاب کتاب سلام بر ابراهیم مسیر زندگی یک خانم مسیحی اهل ارمنستان رو تغییر می‌ده😳 📖 "کتاب" را دستِ کم نگیریم و لااقل با کانال "کتاب" همراه باشیم ނގމ برای عضویت درکانال لایک کنید👈🏻 ♡
سید مهدی قوام یه روز از مجلس روضه داشته برمیگشته خونش که یهو یه چیزی توجهش رو جلب میکنه. می شنوه که یه شخص داره های های داد میزنه و گریه میکنه….. میره جلو تر و میبینه که تو میدون شهر هیچ کاسبی نمونده به جز یه یخ فروش که داره داد میزنه: که آهای مردم بیایید یخ های منو بخرین،این همه سرمایه ی منه، سرمایه ام داره آب میشه و از بین میره… وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره و خودش هم میشینه کنار دست اون مرد یخ فروش شروع میکنه به گریه کردن… مرد یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟ سید میگه تو با این کارت چه درسی به من سید مهدی دادی….. تو یخ هات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی….. من چیکار کنم که عمرم آب شد…. تو گناه آب شد…                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡