eitaa logo
کتابخانه حضرت قائم عج مسجد جامع جلال اباد
251 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
766 ویدیو
336 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ادارات، دانشگاه‌ها و مدارس اصفهان فردا دوشنبه ۲۶ آذرماه تعطیل شد مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان: 🔹 مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات، دستگاه‌های اجرایی، بانک‌ها و بیمه‌های استان بجز شعب بانک منتخب و کشیک و نیز دستگاه‌های خدمات‌رسان و امدادی به دلیل کاهش دما و شرایط آلودگی هوا و مدیریت مصرف انرژی در روز دوشنبه ۲۶ آذر تعطیل هستند. ✅🔹با روزنامه نسل فردا به روز باشید 👇👇👇👇👇👇 @naslefardanajfabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼حضرت ام البنین یک مادر قهرمان سلام سلام بچه‌ها سلام سلام غنچه‌ها سلام کنید که سلام سلامتی میاره سلام به گل‌های زیبا و خندون، خوب و خوش و سرحالین؟ باز هم با یه قصه دیگه پیش شما اومدم تا چند دقیقه‌ای رو کنار شما عزیزهای دوست داشتنی و مهربون باشم. خب دوستای مهربونم، بریم سراغ قصه مون، اسم قصه مون هست: ام البنین(س) یک مادر قهرمان: در روزگارهای قدیم یه پیرزن به همراه سبد چوبی کهنه‌ای که داشت، وارد شهری شد. از سر و وضعش معلوم بود که راه زیادی اومده تا به اینجا برسه، آخه تموم چادرش خاکی شده بود. اون که خیلی خسته شده بود، به دور و برش یه نگاهی کرد، بعد یه گوشه روی زمین نشست، سرش رو به دیوار تکیه داد و چشاش رو بست. سبد چوبی کهنه که کنار پیرزن روی زمین نشسته بود رو به پیرزن کرد و گفت: آخه چرا این همه راه اومدیم؟! مگه تو خونه‌ی دوستت رو بلدی؟! پیرزن نگاهی به سبد کرد و گفت: زمان‌های قدیم اومدم، ولی الآن که یادم نیست خونه‌اش کجاست، اما می‌دونم که تو این شهر زندگی می‌کنه، از مردم می پرسیم و اون رو پیدا می کنیم. پیدا کردن اون زن کار سختی نیست. یادمه جوون که بود، پادشاه 5 کشور به خواستگاریش اومد. اما جواب رد داد و قبول نکرد. سبد چوبی که خسته شده بود، خمیازه‌ای کشید. خودش رو تکون داد تا گرد و خاک سفر رو پاک کنه. بعدش به اطرافش نگاهی کرد. چند دقیقه‌ای که گذشت، دستش رو به گوشه‌ای دراز کرد و گفت: بیا از این خانم جَوُون بپرسیم! پیرزن چشم‌های خودش رو باز کرد و به سمتی که سبد کهنه گفته بود، نگاهی کرد، آروم آروم از جاش بلند شد و به طرف زن جوون رفت و سلام کرد. زن جوون تا چشمش به پیرزن افتاد، لبخندی زد و گفت: سلام مادر جان بفرمایید! چجوری می‌تونم کمکتون کنم؟! (پیرزن): دخترم من دنبال یکی از دوست‌های قدیمیم می‌گردم. اسمش فاطمه است. تو اون رو می‌شناسی؟ زن جوون که انگار از حرف پیرزن تعجب کرده بود پرسید: بله من ایشون رو کاملاً می‌شناسم. مگه شما قبلاً اون رو دیدین؟! پیرزن به زن جوون نگاه کرد و گفت: من از بچگی اون رو می‌شناسم و باهاش دوستم، ما با هم بازی می‌کردیم. البته اون خیلی شجاع و نترس بود. این سبد رو هم که می‌بینی اون برام درست کرده. من هم سال‌ها به عنوان یادگاری نگهش داشتم. زن جوون که حسابی تعجب کرده بود، به پیرزن گفت: من عروس اون خانمی هستم که شما دنبالش می گردین. اسمم « لُبابه » است، همسر پسر بزرگ شون عباس هستم. پیرزن تا این رو شنید، زن جوون رو بغل کرد. اون رو بوسید و گفت: مادر عباس هنوز هم مثل قبل همونطور شجاع و نترسه؟! زمانی که ما جوون بودیم، یه روز یه کاروان به محله ما اومد. می‌گفتن: از طرف معاویه اومدن! اون پادشاه کل شامات بود. چند شتر هدیه‌ و طلا براش آوردن. یکی از اون کاروان اومد و گفت: من از طرف معاویه اومدم تا به دستور اون، فاطمه رو با خودم ببرم. هرکسی جای فاطمه بود، با اون طلاهای معاویه خیلی خوشحال میشد. اما فاطمه چادرش رو سرش کرد و به طرف اون مرد رفت و با عصبانیت درخواستشون رو رد کرد. اون واقعاً شجاع بود. تا اینکه یه روز مردی به نام عقیل به همراه دو تا از خواهرانش برای خواستگاری به محله ما اومدن. ما کاملاً اون‌ها رو می‌شناختیم. چون عقیل برادر حضرت علی (علیه السلام) بود که برای خواستگاری به خونه‌ی بابای فاطمه اومده بودن. فاطمه بدون هیچ معطلی، جواب بله رو به اون‌ها داد و همسر حضرت علی (علیه‌السلام) شد، اما ازشون خواست تا دیگه بهش فاطمه نگن. ... سبد چوبی تا این رو شنید رو به زن جوان کرد و گفت: میدونی چرا نخواست بهش فاطمه بگن؟ زن جوان گفت نه نمیدونم میشه بگین؟ سبد چوبی که اشک از چشماش می اومد به زن جوان نگاه کرد و گفت آخه فاطمه اسم مادر امام حسن و امام حسینه (ع)بود،به همین خاطر فاطمه از امیرالمومنین علیه السلام خواست تا اسم دیگه ای رو برای آن انتخاب کنند، حضرت علی علیه السلام هم به ایشون اسم ام البنین دادن یعنی مادر پسران ام البنین انقدر فرزندان حضرت علی علیه السلام را دوست داشت که به پسر خود گفت همیشه باید فرزندان حضرت علی(ع) را یعنی امام حسن و امام حسین علیه السلام وحضرت زینب و حضرت ام کلثوم سلام الله علیه را با احترام صدا بزنید... بله بچه های گلم، این یک داستان از زندگی حضرت ام البنین سلام الله علیه مادر حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) بود. زنی بسیار شجاع و دلاور که بعد از شهادت حضرت زهرا(س) همسر امیرالمومنین علی (ع) شد. حضرت ام البنین سلام الله علیه چهار پسر داشت که همه اون‌ها روز عاشورا در کربلا به شهادت رسیدن. خب بچه‌های عزیز و دوست داشتنی. این قصه هم به پایان رسید. امیدوارم هرجا که هستین، وجودتون سالم باشه و حالتون خوش. 🌸🌸🌸🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ام البنین یعنی چه؟_صدای اصلی_203897-mc.mp3
12.32M
🌃 قصه شب 🌃 🌸ام البنین یعنی چه ؟ 🌸🌸🌸🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🛑توجه توجه 🛑 فردا کتابخانه تعطیل میباشد در نوبت صبح و عصر 🛑🛑🛑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان کتاب دوست و نوجوانان خلاق روستای جلال اباد🥳 به مناسبت شب یلدا قراره یه دیوار نقاشی درست کنیم و نقاشی های خوشگل شماهارو داخلش قرار بدیم👩🏻‍🎨🧑🏻‍🎨 از پنجشنبه ۲۲ آذر ماه فرصت شرکت در این طرح را دارید. حالا چجوری شرکت کنید؟ به کتابخانه مراجعه می‌کنید و از کتابدار درخواست برگه و مداد رنگی میکنید و کتابدار در اختیارتون قرار میده و شما نقاشی مورد نظرتون رو با موضوع( شب یلدا ) میکشید و پایین برگه خوانا و تمیز اسم و فامیلتون رو می نویسید و به کتابدار تحویل میدهید🤩 پس قرار ما از پنجشنبه همین هفته در کتابخانه حضرت قائم🥳 منتظرتون هستیم💚 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 لینک کتابخانه حضرت قائم را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید📢 https://eitaa.com/ketab0000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا