🌺 هفته سلامت گرامی باد 🌺
💠روز شمار هفته سلامت
شنبه ۹ اردیبهشت: پزشکی خانواده، پوشش همگانی سلامت
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@novin_andish_school
@novinandish92
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#داستان_شب 💫
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭستاﯾﺸﺎﻥ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ .
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ .
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼ
ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ گنگ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﺮﺍﻣﻴﺴﺖ ! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻜﻪ ﻫﺎ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﭼﻮﻥ ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ !!
ﻭ ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ .ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﻬﺎﻳﻲ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﺪ ﺩﻭﻡ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺟﻴﺒﻢ ﭘﻮﻝ ﺑﻮﺩ !
🔻ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ :
ﻓﻘﺮ ﺁﺗﺸﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﯿﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ .
ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﭘﺮﺩﻩ ﺍﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﯾﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ .
ﻭ ﭼﻪ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﮑﻪ
ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺶ .
ﻭ "" ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺶ..
💯
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
#مولانا
#شعر
@rezadarvishnezhad
💢بی نمازها خوشبخت ترند!؟
🔻جواب دادن به سوالات بچه های دهه هشتادی سختی های خاص خودشو داره.😥
🌀دهه هشتادی ها زرنگ و پرسوال هستن.😅
🔸 غیر مستقیم گویی و آموزش از طریق هنر برای این نسل خیلی مؤثره.
💠یکی از کتاب های خوبی که به سوال های دختر های نوجوان جواب میده کتاب بی نماز ها خوشبخت ترند؟! هست.🧐🙄
🔅این کتاب، یک کتاب صورتی و دخترونه است که با زبان خود دخترهای امروز نکاتی رو بهشون یاد میده.👌✅
👫رده سنی: بالاتر از ۱۲ سال
📄تعداد صفحات: ۱۳۶ صفحه
لینک خرید کتاب بی نمازها خوشبختترند
از سایت👇👇
https://b2n.ir/q82651
👈عموکتابی | مربی تربیتی🌱
https://eitaa.com/joinchat/2468741149Ce4e515064e
💢ماجراهای کلاس پرحاشیه
دوستانی که کتاب نماز برای پسرها میخواستن این کتاب قُل دیگه کتاب
بی نماز ها خوشبخت ترند!؟
این کتاب برای پسراست👌😍😄
دقیقا مثل همون کتابه
دوقلو هستن 😄
👈کتاب ماجراهای کلاس پرحاشیه قُل پسرونه همین کتابه و یه داستان خیلی خیلی جذابه که به شکل غیرمستقیم چرایی نمازخوندن رو برای پسرای نوجوون تبیین میکنه.😍👌🏻
👫رده سنی: بالاتر از ۱۲ سال
📄تعداد صفحات: ۱۳۶ صفحه
👈عموکتابی | مربی تربیتی🌱
https://eitaa.com/joinchat/2468741149Ce4e515064e
#شعر_کودک
#آموزش_نماز
شعر اموزش نماز
ای کودک خوش خبر
گل دخترو گل پسر
وقت نماز خوندنه
بگو الله اکبــــــــــر
📿🕌📿
وقت نمـــــــــــــاز رسیده
گوشات چه خوب شنیده
صدای بانگ اذان
لباس بپوش پاکیزه
📿🕌📿
خبر بده به دوستات
با شادی و با نشاط
برو به سمت مسجد
تا مستجاب شه دعات
به سمت قبله بایست
صف نماز دیدنیست
نیت و تکبیر گوی
برتر از او کسی نیست
📿🕌📿
سوره ی حمد بخوان
بانام پاک رحمـــــــــن
بعدش بخون یه سوره
ای کودکــــــــ مسلمان
📿🕌📿
اللــــــــــه اکبـــــــر بگو
برو به سمت رکوع
سبحـــان ربــــــی بگو
بعدش بایست با خضوع
📿🕌📿
حالا برو به سجـــــــده
که جات توی بهشـــــته
خـــــــــدا چه نزدیک شده
ثواب برات نوشتـــــــــه
حالا باید بشینی
تا ارامــــــش ببیــــــــنی
بعدش سجده ی دوم
ببیـــن تو بهترینی
📿🕌📿
رکعت اول تمام
بـرو بـه ســوی قیام
رکــعت دومیــــــــن را
ادا بــــکـــن با امـــــــام
📿🕌📿
حـــالا تشهـــــــد بخوان
دو رکعتت شــــــأ تمــــــام
صـــــل علــــــــی محمـــــد
نیت بکن با ســـــــلام
📿🕌📿
چه خــــــــوب و با شکوه
خورشید که پشت کوه
نماز صبح بخـــــــونیم
حــــــالا وقت طلوع
📿🕌📿
سروده ی«هارون عبدالله درر»
🌸🍂🍃🌸
🌛🦎مارمولکه و ماه پر نور🦎🌛
یکی بود یکی نبود. در روزی از روزهای گرم مارمولکی کوچولو در بیابان زندگی می کرد که خیلی گرمش شده بود
مارمولکه رفته بود زیر ماسه ها تا گرمش نشود. بعد همان جا خوابش برد.
مارمولکه از خواب بیدار شد و خوش حال شد، چون شب شده بود و دیگر هوا گرم نبود.
اما این نور از کجا می آمد؟
مارمولکه این ور را نگاه کرد، اون ور را نگاه کرد؛ یک مرتبه چشمش افتاد به بالا.
ماه را دید و گفت: وای.... چه ماه پر نوری.
ماه، صدای او را شنید پایین را نگاه کرد و گفت: چه مارمولک با مزه ای...
مارمولکه گفت: چه نور قشنگی داری ماه!
ماه گفت: نورم را دوست داری؟
مارمولکه گفت: آره نور تو هم سفیده هم قشنگه و هم خیلی خنکه.
تازه اصلا هم مثل نور خورشید نیست، نور خورشید هم زرده و هم خیلی گرمه.
ماه با نورش مارمولکه را ناز کرد، مارمولکه خیلی خوشش اومد و کلی خندید.
ماه از مارمولکه پرسید: خونه تو توی همین بیابونه؟
مارمولک هم گفت: آره من تو همین بیابون زندگی می کنم.
ماه گفت: پس چرا من اولش که من اومدم تو را ندیدم؟
مارمولکه به ماه گفت: آخه من ادم شده بودم.
ماه پرسید: یعنی داشتی قایم موشک بازی می کردی؟
مارمولکه هم یه کم فکر کرد و گفت: شاید.
ماه دوباره از مارمولکه پرسید: با کی قایم موشک بازی می کردی؟
مارمولکه گفت: با هوای بسیار گرم.رفته بودم زیر ماسه ها، که هوای گرم من و پیدا نکنه.
ماه پرسید: پیدات نکرد؟
مارمولکه گفت: نه که پیدام نکرد، عوض من هوای خنک را پیدا کردم.
ماه گفت: پس تو برنده شدی؟
مارمولکه گفت: فکر کنم.
ماه گفت: آفرین. و باز با نورش مارمولکه را ناز کرد.
#قصه
🦎
🌛🦎
🦎🌜🦎
🌸🍂🍃🌸
معرفی کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا🌎
گاهی اوقات امید و معنای زندگی درست جایی خودش را به ما نشان میدهد که ارزشش را نداریم. درست مانند گنجی گرانبها که سالها در زمینی کم ارزش مدفون مانده باشد. مصداق بارز این موضوع را میتوان در کتاب انسان در جستجوی معنا اثر ویکتور فرانکل پیدا کرد. فردی که از دل اردوگاههای کار اجبار آلمان نازی بیرون آمد تا کتابی را بنویسد که امروزه حتی از ان به عنوان یک کتاب حال خوب کن هم یاد میشود...
@kafe_ktab☕️📚