331-NokBadomi-www.MaryamNashiba.Com.mp3
12.27M
#قصه_شب
💠 نوک بادومی
🔻موضوع: هدیه دادن
🎼 با صدای بانو مریم نشیبا
#هر_شب_یک_قصه
👈 عموکتابی | مربی تربیتی🌱
https://eitaa.com/joinchat/2468741149Ce4e515064e
🐻🐿سنجاب کوچولو و خرس مهربون🐿🐻
سنجاب کوچولو هنوز آنقدر بزرگ نشده بود که بدون اجازه پدر و مادرش ، بتواند به تنهایی از لانه خارج شود. اما خواهر بزرگترش را می دید که هر روز صبح، برای چیدن میوه به جنگل می رفت.
وبا سبد پر از خوراکی های خوشمزه بر می گشت. سنجا ب کوچولو هم آرزو می کرد کاش زود تر بزرگ شود تا بتواند به تنهایی از درختا ن بلند و پر شاخ و برگ بالا برود و هر قدر که دوست دارد فندق و بادام وگردو و بلوط های خوشمزه و درشت بچیند.
یک روز که سنجاب کوچولو در لانه نشسته بود و داشت به بزرگ شد ن خودش فکر می کرد ، سنجاب های دیگر را دید که روی شاخ و برگ درختان جنگل بالا و پایین می پرند. او خیلی غصه خورد. چرا؟چون دلش می خواست مثل آنها به هر طرف که می خواهد برود.
وقتی پدر و مادرش از راه رسیدند به آنها گفت:من چه وقت می توانم به جنگل بروم؟ پدر گفت: وقتی که بزرگ شدی و توانستی یک سبد از میوه های این جنگل را بغل کنی و به خانه بیاوری ! سنجاب کوچولو که فکرمی کرد حالا بزرگ شده ، گفت: این که کاری ندارد،من همین الان هم می توانم یک سبد پر ازمیوه های جنگل را بچینم و بیاورم! پدر سنجا ب کوچولو که خیلی بچه اش را دوست داشت گفت: اگر تو می توانی به تنهایی به جنگل بروی فردا صبح به جنگل برو. حالا دیگر ما پیر شدیم اگر تو بتوانی یک سبد بلوط بیاوری ما خوش حال می شویم. سنجاب کوچولو تا این را شنید از ذوق تا صبح خوابش نبرد.
صبح روز بعد ، همین که آفتاب درآمد سنجاب کوچولو یک سبد برداشت و از لانه خارج شد. جنگل و همه آن چیزی که در آن وجود داشت. درختان بلند و در هم، میوه های خوشمزه و رنگارنگ ، پرندگان پر سر و صدا و .... سنجاب کوچولو از دیدن آن همه زیبایی غرق لذت و تماشا شده بود. او موجوداتی را می دید که تا به حال ندیده بود: گله گوزن ها ، میمون هایی که از جلوی چشم او با سرعت بالا و پایین می رفتندو پرندگانی که از این شاخ به آن شاخ می پریدند.... سنجاب کوچولو که از شوق و ذوق نمی دانست باید چکار کند، بدون هدف این طرف و آن طرف می دوید و نمی دانست باید چه نوع میوه ای را از کدام درخت جدا کند. سنجاب کوچولو که حیران و سرگردان توی جنگل در حال حرکت بود، ناگهان چشمش به یک خرس قهوه ای افتاد.
اول خیلی ترسید، اما وقتی خنده خرس را دید، آرام شد و در پشت درختی ایستاد. خرس مهربان پرسید: نترس... چی شده... دنبال چی می گردی سنجاب کوچولو؟ سنجاب کوچولو کمی جرات پیدا کرد و گفت: دنبال میوه های خوشمزه می گردم. بخصوص بلوط های درشت... اما نمی دانم چرا از هر درختی بالا می روم بلوط پیدا نمی کنم؟خرس مهربان خنده ای کرد و گفت:هر درختی یک نوع میوه دارد. تو اول باید درخت آن را بشناسی و بعد از آن بالا بروی.
مثلا اگر بلوط می خواهی باید از درخت بلوط بالا بروی. حالا دنبال من بیا تا درخت بلوط را به تو نشا ن بدهم ! سنجاب کوچولو وقتی دید خرس قهوه ای اینقدر مهربان است، دنبال او به راه افتاد تا به یک درخت بلوط رسیدند. سنجاب کوچولو که تا به حال درختی به این بزرگی و پر از میوه ندیده بود، بدون معطلی از درخت بالا رفت و شروع به چیدن بلوط کرد.
از این شاخه به آن شاخه... هرچه بلوط می دید می چید. سبدش کاملا پرشده بود. خرس قهوه ای که پایین درخت ایستاده بود فریاد زد: دیگر بس است. سبد تو پر از بلوط شده... ممکن است ازآن بالا بیفتی. اما سنجاب کوچولو که خیلی ذوق زده شده بود، به دنبال بلوط های درشت بالا و بالا تر می رفت. تا اینکه سبدش آنقدر سنگین شد که ناگهان از آن بالا به پایین پرتاب شد.
سنجاب کوچولو شانس آورد که در لابلای شاخ و برگ درختان آویزان شد، وگرنه معلوم نبود که چه بلایی ممکن است به سرش بیاید. خرس مهربان که در پایین درخت منتظر او بود، کمکش کرد و او را نجات داد، اما دیگر از سبد پر از بلوط خبری نبود، زیرا بلوط ها همه، به اطراف درخت ریخته بودند و چند سنجاب بزرگتر داشتند آنها راجمع می کردند... آن وقت بود که سنجاب کوچولو از خرس مهربان خجالت کشید و با خودش فکر کرد که: پدر درست می گفت، من بزرگ نشده ام و بازهم باید صبر کنم...
#قصه
🐻
🐿🐻
🐻🐿🐻
🐿🐻🐿🐻
🐻🐿🐻🐿🐻
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
عقربی بودی رفیق با لاک پشت
نیش او محکم تر از هر چوب و مشت
ادعا کردی بسی با او زیاد
کس ندارد این رفاقت را به یاد
کژ دم ش گفتی همی اندرز و پند
خاطرات ناب و نایابی چو قند
روزگاران رفت چون ابر بهار
باخه بودی روزگارش را به کار
کژ دمش قصدش شدی بر راه دور
بگذرد راه ش ز دریاهاش شور
باخه گفتش آب را نتوان گذشت
چون توانی بین چوبی یا که تشت؟
عقرب ش گفتی همی او را جواب
ترسمی از موج و از طوفان و آب
سنگ پشت گفتش که گر گردی سوار
موج و طوفان کرده ام عمری مهار
بر بشین بر لاک و یا محکم ز جای
میرسی سالم به مقصد چون به پای
کژدم ش رفت و نشست بالا ی لاک
باخه زد بر آب و سنگ و یا به خاک
در میان او بر شنید گاهی صدای
جستجو عقرب کند نیش ش به جای
باخه گفتش چون کنی گاهی صدای؟
حافظ ما شد در این دریا خدای
عقرب ش گفتا زنم نیش م به لاک
تا بجویم جای نیشی را به چاک!
لاک پشت آن دم شدی حیران ز اوی
دشمنش بر لاک دیدش آن به روی
کی توان باور بکردی زین کلام
این رفاقت را شدی آن دم تمام
عقرب است، نیش ش همی جزیی ز اوی
مرگ خود را از همان نیش ش بجوی
باخه و عقرب مثل باشند ز حال
نیش عقرب کی رود لاک ش محال
بر رفاقت کن تو را دائم به هوش
کی بیابی گربه را در جمع موش؟
ذات عقرب کینه است یا زهر و نیش
میزند نیشش بسی از پشت و پیش
دقتت را کن گهی گاهی درست
کژدمی چون او و یا بر پشت توست
هر که شد عقرب همی با او رفیق
میزند نیش بسی بر او دقیق!
سعادت صفری جلال آبادی
باخه=لاک پشت
کژدم=عقرب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گابریل گارسیا مارکز
باور نمیکنم خدا به کسی بگوید:
" نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پیشنهاد بهتری برایت دارم....
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر اوج احترام به حکمت خداست
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀سلام وعرض ادب،
👈یادآوری
🍀به لطف خدا وهمت همه دلسوزان
🍀سی ودومین مین جلسه👉 ۳۲___________جلسه هفتگی ،
🍀باموضوع آموزش وتحکیم خانواده ،
🍀 استادابراهیم🍀
🍀مخصوص والدین 🍀
🍀زمان :روزیکشنبه_۱۴۰۲/۰۸/۱۴
👈 ساعت:۶__شب بعدازنمازمغرب
عشاء
🍀مکان:سالن همایش دهیاری ومجتمع
فرهنگی جلال آباد،
🍀حضور والدین گرامی باعث افتخاروتحکیم روابط در خانواده
می باشد
👈حتی الامکان از آوردن فرزندان خودداری فرمایید
باتشکر
🍀کارگروه فرهنگی وپیشگیری از آسیب های اجتماعی
🍀 و مدارس جلال آباد🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
📣📣معرفی کتاب 📣📣
🌼کلیدهای همراهی نوجوانان در اینترنت🌼
درجهان امروز فرهنگ رسانه ای با برتری رسانه ی اینترنت فراگیرترین ومسلط ترین فرهنگ تاثیر گذار در جامعه است مرکز این تاثیر روی نسل در حال رشد یعنی نوجوانان وجوانان است.این کتاب توصیه های مهم وکاربردی رابرای والدین در مراقبت وپیشگیری مدیریت کنترل ونظارت مطرح میکند تا آنها بتوانند در مواجهه با پدیده اینترنت در خانواده ضمن بهره گیری از مزایا غیر قابل انکار آن از آفات و خطرهای احتمالی که ناشی از سواستفاده فرزندان از این پدیده است جلوگیری کنند.
🌸 کتابخانه حضرت قائم (عج) قفسه کتب روانشناسی🌸
#شنبه_های_کتاب ۱۴۰۲/۸/۱۳
📖 گروگانگرفتگی
📚 نشر معارف
✍ نوید ظریف کریمی
💥یکی از اتفاقات تاثیر گذار بر انقلاب، اشغال سفارت آمریکا است که کمتر به آن پرداخته شده است. در این اثر، نویسنده تلاش کرده است تا این اتفاق را در قالب رمانی داستانی جنایی، به تصویر بکشد.
🔴تیمی از جاسوسان امریکایی موسوم به «عقاب گاما» برای انجام «عملیات اوربیتال» به ایران آمدهاند. انجام این عملیات با گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران همزمان میشود که این خود مانع بزرگی برای انجام عملیات است.
🔷این کتاب با مرور بخشی از حوادث مربوط به اشغال سفارت امریکا به بازخوانی بخشی از رویدادها میپردازد.
🛒افزودن به سبد خرید
B2n.ir/e21355
💎نظر و پیشنهاد شما چیه؟
@MostafaMms
🌱بـه مـا بـپـیـونـدیـد 👇👇
🕌 فرهنگوهنرمساجداصفهان 🆔 @Fahma_Esf
330-ShahreParandeha-www.MaryamNashiba.Com.mp3
13.26M
#قصه_شب
💠 شهر پرنده ها
🔻موضوع: پاکیزگی
🎼 با صدای بانو مریم نشیبا
#هر_شب_یک_قصه
👈 عموکتابی | مربی تربیتی🌱
https://eitaa.com/joinchat/2468741149Ce4e515064e
14.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆🏻👆🏻
💢سرود یار دبستانی من
روز دانشآموز مبارررک!😍😍😍
👈عموکتابی | مربی تربیتی🌱
https://eitaa.com/joinchat/2468741149Ce4e515064e
#یک_قصه_یک_حدیث
🌸خودنویس
جلال پسر نجاری فقیر بود. او گوشهی خیابان نشست و گریه میکرد چون خودنویس خود را گم کرده بود.
مرد شیک پوشی داشت از آنجا میگذشت. متوقف شد و از جلال پرسید چه شده است. وقتی مشکل را شنید دست در جیب خود کرد و خودکاری از آن بیرون آورد و پرسید:
"آیا این خودکاری است که تو گم کردی؟"
جلال گریهی خود را کنترل کرد و گفت:
"نه، این مال من نیست. خودکار من به خوبی خودکار شما نبود. "
مرد به تحسین صداقت جلال پرداخت.
"چون تو پسری صادق هستی و حقیقت را میگویی من به تو این خودکار را پاداش میدهم. لطفا این را بپذیر. "
پیامبر مهربان ما در حدیث بعدی برای شما میگوید که پاداش راستگویان چیست:
"گفتن حقیقت منجر به نیکی و نیکی منجر به بهشت میشود. "
((ان الصدق یهدی الی البر و ان البر یهدی الی الجنه))
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4