#معرفی_کتاب #یوما 🍃 داستان از ساعت های منتهی به ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها شروع می‌شود ، نویسنده به توصیف خانه در آن موقع می‌پردازد به خوبی تصویر مکه و مدینه در آن روزگار را به‌زیبایی به تصویر می‌کشد. همچنین از جامعه اعراب جاهلیت می‌گوید 🌹 اسم رمان یوماست ، اسمی که کنیز حضرت خدیجه سلام الله علیها ایشان را با این اسم صدا می‌کردند. 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب ازنا|گروه‌جهادی کتاب‌وکتابخوانی📚 https://eitaa.com/joinchat/335085783C2d0bf43f1b

#یوما 🍃برشی از کتاب : 👈 نفیسه چشمانی درشت دارد که چون سرمه می‌کشد رنگ قهوه‌ای‌اش بیش جلوه‌گر می‌شود. از صفیه شنیده‌ام شبیه مادرش است در ملاحت رخسار و بلندی قامت و رسایی صدا. افسوس که عمرش کوتاه بود. گردن‌آویز مرواریدش را که همتا ندارد در میان جواهرات یمن، و از کودکی تا به حال حتی ساعتی هم از خود دورش نکرده و مدام او را می‌بینی که دست میان مرواریدها برده است و بازی‌شان می‌دهد، میان دو انگشت می‌گیرد و پیچ و تابی می‌دهد و یک‌نفس: سیده نساء قریش هستی تو... چهره‌های مشهور عرب و عجم را می‌شناسی... با سران یهود و نصارا ملاقات داشته‌ای... با پادشاهان ممالک مجاور در داد و ستدی... آن هم در روزگاری که زنان یا مطربند و خنیاگر، و یا خانه‌نشین و واپس‌مانده... سپس آمیخته با نیشخندی: چه سود که آن همه شأن و شوکت را داده‌ای و در عوض این تنهایی بی‌ارزش را گرفته‌ای... اَنیست شده مشتی برده و مسکین و درمانده و یتیم... 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب ازنا|گروه‌جهادی کتاب‌وکتابخوانی📚 https://eitaa.com/joinchat/335085783C2d0bf43f1b