eitaa logo
کتابستان
84 دنبال‌کننده
46 عکس
10 ویدیو
0 فایل
☕️ لطفا با احتیاط بنوشید 💟 شما را دعوت می‌کنیم به نوشیدن این نوشیدنی خوش‌طعم و خوش‌عطر!!😋 انجمن اسلامی رشد و توسعه فرهنگ دینی #گلپایگان ارتباط با ما ⬅️ @Ketabestaan کانال کتاب کودک و نوجوان↙️ https://eitaa.com/joinchat/1058078812C2e45ddd03d
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹امیرالمومنین علی (علیه السلام) از هر نظر بی نظیر است.😍 در اولیا، اوصیا و بزرگان کسی را جز ایشان سراغ نداریم که خودش زندگی را از ابتدا تا انتها بیان کرده باشد. 🌸کتاب "علی از زبان علی" دربردارنده گزارش های تاریخی و روایی براساس سیر طبیعی گفتارهای اجتماعی و سیاسی است و نه عهده دار بیان معارف عمیق توحیدی. در واقع این کتاب از اول تا آخر از زبان حضرت علی(ع) است و پاورقی جزئی دارد. "علی از زبان علی علیه السلام" از ده فصل 🔻دوران مکه 🔻دوران مدینه 🔻دوران خلفا 🔻دوران خلافت 🔻 دوران جنگ جمل 🔻 دوران جنگ صفین 🔻دوران حکمیت 🔻دوران جنگ نهروان 🔻دوران غارت ها 🔻و دوران شهادت تشکیل شده است. 📚علی از زبان علی ✍نویسنده: محمد محمدیان 💰قیمت: ۸۵٠٠٠تومان 📎 ۲۶۴صفحه 🚗 ارسال به سراسر کشور داریم 🚗 ارتباط با ما ↙️ 🆔 @Ketabestaan کانال ایتا↙️ https://eitaa.com/joinchat/3971940513C0814b8d94b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️   حکایت زیـنب بانــوی مظلـوم مقتـدر ✅حکایتی از روایت مظلومیت و اقتدار بانویی است که اگر چه قرن ها است پیکر آسمانی اش زیر خاک پنهان است؛ اما هم چنان خورشید عالم افروزی است که به راه بندگی می تابد تا کسی در سیاه بازار پر از مکر این عالم راه را گم نکند. 📚بگو چگونه دل از حسین کندی ✍نویسنده: محسن عباسی ولدی 💰قیمت: ۲۳٠٠٠ تومان 📎 ۱۱۲ صفحه 🚗 ارسال به سراسر کشور داریم 🚗 ارتباط با ما ↙️ 🆔 @Ketabestaan کانال ایتا↙️ https://eitaa.com/joinchat/3971940513C0814b8d94b
کتابستان
#بگو_چگونه_دل_از_حسین_کندی ‼️   حکایت زیـنب بانــوی مظلـوم مقتـدر ✅حکایتی از روایت مظلومیت و ا
📌گزیده ای از متن کتاب دنیا اگر کربلا نداشت، معنا نداشت. کربلا هم اگر زینب نداشت، بقا نداشت و چه زیبا خدا معناداری عالم را بسته به میدان داری یک زن کرده است؛ اما کدام زن؟ شیرزنی که رزمیدن، او را نفسی از عفت ورزیدن غافل نکرد.  او یک زن است؛ اما مردان عالم در برابر عزت او احساس ذلت می کنند و اقتدارش رابطۀ میان مظلومیت و خواری را قطع نمود. او مظلومیت و اقتدار را که فرسنگ ها از هم فاصله گرفته بودند، در کنار هم نشاند و حجت خدا شد بر همۀ عالم تا کسی مظلوم شدن را دلیلی بر ظلم پذیری نداند. قهرمان کربلا، زیبایی مصیبت و بلا را چنان به تصویر کشید که دیگر کسی بهانه ای برای شکوه از بلا نداشته باشد. وای بر ما که در ذهن خویش تصویر زن ضعیفی از او ساخته ایم که نالیدن کار اصلی او است و ساعت ها در کنار این تصویر به گریه نشسته ایم. چنین نقشی  چه نسبتی با واقعیت بانوی مظلوم مقتدر کربلا، زینب دارد؟ باید برای زینب کربلا خون گریه کرد، باید فریاد کشید و ضجه زد؛ اما قطره های اشک مان اگر آینۀ زیبایی حماسۀ این بانو نباشد، باید از اشک جاهلانه مان استغفار کنیم‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 خاطرات پروانه چراغ‌نوروزی؛ همسر سرلشکر شهید حاج حسین همدانی به قلم حمید حسام است. 💎کتاب به صورت داستانی است که شروع ماجرای آن از سال 1390 است، که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می‌برد. . 🛬 بعد از بازگشت به ایران زمانی که سوریه امن و بحران سقوط دمشق کم می‌شود، خانم چراغ‌نوروزی شروع به نوشتن خاطرات کودکی خود می‌کند و به این صورت است که این کتاب با تکنیک بازگشت به گذشته به دهه ۴٠ برمی‌گردد. 📃 زندگی پر بوده از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی که ناشناخته مانده است و بخشی از کتاب به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس ۳ لشکر سپاه در سال‌های دفاع مقدس، و ماموریت‌های متعددی از جمله حضور وی در آفریقا و نهایتا دفاع از حرم اهل‌بیت در سوریه می‌پردازد. ✅ همه این‌ها در کنار شنیدنی‌های قصه حرم و مقابله با تفکیری‌ها در کتابی به عنوان خداحافظ سالار جمع شده است. 📚خداحافظ سالار ✍نویسنده: حمید حسام 💰قیمت: ۸٠٠٠٠ تومان 📎 ۴۶۴صفحه 🚗 ارسال به سراسر کشور داریم 🚗 ارتباط با ما ↙️ 🆔 @Ketabestaan کانال ایتا↙️ https://eitaa.com/joinchat/3971940513C0814b8d94b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ مجموعه روایاتی از شهید مدافع حرم جواد محمدی به روایت خانواده این شهید است که به قلم بهزاد دانشگر نوشته شده است. ⬅️شهید مدافع حرم جواد محمدی چهارمین شهید مدافع حرم شهر دُرچه از توابع اصفهان است. 💎 که در ۱۱ خرداد ماه سال ۱۳۹۶ به سوریه رفت و در ۱۶ خرداد ماه ۱۳۹۶ با اصابت گلوله به پا و پهلویش همزمان با ۱۱ ماه مبارک رمضان به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از ۲۵ روز چشم انتظاری، پیدا شد و به وطن بازگشت.   ⬅️ در این کتاب شرحی از روابط پراحساس این شهید با خانواده‌اش را می‌خوانید. در این کتاب هر راوی از منظر شخصی خود درباره قهرمانش می‌گوید. 💎این روایات به گونه‌ای در هم آمیخته‌اند که یکدیگر را کامل می‌کنند و در عین حال استقلال دارند و همه در نهایت تصویری از شهید مدافع حرم و خلق و خو و روش و منش او به ما می‌دهند. 📚دخترها بابایی اند ✍نویسنده: بهزاد دانشگر 💰قیمت: ۶۰۰۰۰ تومان 📎 ۲۷۲ صفحه 🚗 ارسال به سراسر کشور داریم 🚗 ارتباط با ما ↙️ 🆔 @Ketabestaan کانال ایتا↙️ https://eitaa.com/joinchat/3971940513C0814b8d94b
کتابستان
#دخترها_بابایی‌اند ✅ مجموعه روایاتی از شهید مدافع حرم جواد محمدی به روایت خانواده این شهید است که
📌 لــذت متــن 💟 بیست‌ویکی‌دو سالش که بود، یک شب منزل بابایم بودیم. جواد معمولاً با باباحاجی خیلی جور بود و باهاش شوخی می‌کرد. آن شب، باباحاجی بین شوخی‌هایشان رو کرد به ما که چرا فکری به حال زن‌گرفتن این بچه نمی‌کنید؟ من خندیدم و گفتم باشد بابا، یک فکری می‌کنم. صبح روز بعد، جواد گفت ننه، چه فکری کردی؟ گفتم دربارهٔ چی فکر کنم؟ گفت خب زن‌گرفتن من دیگر! مگر به باباحاجی نگفتی که یک فکری می‌کنی؟ گفتم به همین جَلدی؟ گفت پس تا شب فکرهایت را بکن. گفتم جواد، ننه، حالا حاجی یک چیزی گفت. اگر ما الان بخواهیم درِ خانهٔ کسی را بزنیم، می‌گویند داماد چه دارد؟ می‌خواهی چه جوابی بدهی؟ گفت می‌گویم خدا حفظشان کند: یک آقا و ننهٔ دسته‌گل. با یک فامیل که مثل کوه پشتم هستند. این خانه هم که هست. گفتم خدا این‌هایی را که گفتی حفظ کند؛ ولی این‌ها را که نمی‌توانی بیندازی پشت قبالهٔ عروس! این خانه هم توی قبالهٔ من است. باید از خودت یک چیزی داشته باشی. جواد سری تکان داد و بلند شد رفت سر کارش. یکی‌دو ماه بعد، بابایم خبر داد که یک تکه‌زمینِ پشت خانه‌مان را می‌خواهند بفروشند. به جواد گفتم اگر می‌خواهی کاری کنی، الان وقتش است. گفت من الان ششصدهزار تومان بیشتر ندارم. دویست‌هزار تومان هم می‌توانم وام بگیرم. شما می‌توانید کمکم کنید؟ گفتم خب ما هم که تنهایت نمی‌گذاریم. زمین را خریدیم دومیلیون و چهارصد. هفتهٔ بعدش آمد که خب این هم زمین! دیگر منتظر چه هستید؟ از این سماجتش خنده‌ام گرفت. کلاً همین جور بود. اگر می‌خواست کاری انجام بدهد، دیگر کسی یا چیزی حریفش نمی‌شد. کوتاه نمی‌آمد. گفتم اصلاً بگو ببینم، چه‌جور دختری می‌خواهی؟ شروع کرد به سخنرانی که زن من باید خانواده‌دار باشد، مؤمن باشد، حجابش خیلی خوب باشد، اهل مسجد و بسیج و هیئت باشد. اگر من خواستم این‌جور جاها بروم، جلویم را نگیرد. گفتم اوه! حالا برو، اگر همچین دختری پیدا کردی، بیا بگو تا برویم خواستگاری! دو یا سه هفته بعدش آمد که ننه، خانم سلیمانی، دختر فلانی را می‌شناسی؟ گفتم چندان نه. فقط سه روزی که مسجد امام اعتکاف بودیم، با خواهرش آنجا بود. گفت خب، از الان بیست روز وقت داری بروی راجع بهشان تحقیق کنی. من فکر و تحقیق‌هایم را هم کرده‌ام؛ ولی شما هم جدا تحقیق کنید تا بشود تصمیم بگیریم. کانال ایتا↙️ https://eitaa.com/joinchat/3971940513C0814b8d94b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا