📖کتاب خاص📚
❤️ معرفی کتاب 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 📗 #میلیشیا کتاب «میلیشیا» به قلم مریم رمضانی نیز تلاش کرده بهواسطه یک
💥سال ۱۲۳۸ ه.ش بود. باران شدیدی بارید و بعد از آن سیل ویرانگری شهر ری را متاثر کرد به نحوی که کشتزارهای اطراف شسته شدند و مقبره ای نمایان شد........
مقبره را که میخواستند ترمیم کنند به سردابی رسیدند و جنازه ای سالم.....
همه متحیر و خبر آن در شهر پیچید تا به گوش فتحعلی شاه قاجار رسید....اینقدر متعجب از سالم ماندن جنازه بود که دستور تحقیق و تفحص داد تا ببینند جنازه متعلق به کیست و علت سالم ماندن چه می باشد.
تا اینکه در کنار مقبره لوحی ۱۰۰۰ ساله پیدا شد که روی آن نوشته شده بود:
«هذا المرقد العالم الکامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، أبو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی.»
اگر ادامه این داستان جالب و علت سالم ماندن جنازه را میخواهید بدانید کتاب زیر را مطالعه کنید👌👌👌👌
#شیخ_صدوق
📙 #تن_های_هزارساله_شیخ_صدوق
📗معرفی کتاب
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📙 #تن_های_هزار_ساله_شیخ_صدوق
داستان کتاب تن های هزار ساله از وقوع یک سیل ویرانگر در دوره فتحعلیشاه قاجار و بیرون آمدن قبرستانی قدیمی در شهر ری (قبرستان ابن بابویه کنونی) از زیر خاک شروع شده و با پیداشدن جنازهای حدوداً هزارساله اما سالم، به زندگی مرحوم شیخ صدوق در ابتدای قرن چهارم هجری باز میگردد. با پرداختن به زندگی ابن بابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر)، حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و آغاز غیبت کبرای امام زمان (عج) مرور شده.
کانال #کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
سفارش از سایت آنی نو:👇👇
https://onino.ir/tan-haie-hezarsale-shikh-sadogh/
📖کتاب خاص📚
🔴 کتاب کمیک ( مصور) #نبرد_خندق کتابی در مورد جنگ خندق و رشادتهای حضرت علی علیه السلام که با قلب زیب
بسم الله الرحمن الرحیم❤️
💥برا عید غدیر عیدی چی میخواین بخرین برا نوجوونهای اطرافتون؟
فکرشو کردین؟
پیشنهاد #ننه_آغا به شما کتاب #نبرد_خندق هست.
کتابی جذاب
مصور( کمیک)
مناسب ۱۰ سال به بالا، البته ۹ ساله هم میتونه بخونه اما با کمک شما.
تعداد کمی ازش مونده ،بسم الله تا تمام نشد
https://onino.ir/nabard-khandagh/
💥💥💥💥اما اگه کتابهای غیر مرتبط با غدیر برا کودک و نوجوانتون میخواین تهیه کنید این کتابها رو بهتون پیشنهاد میکنم:👇👇
قصه های ننه آغا
https://onino.ir/man-v-nane-agha/
پانچلو
https://onino.ir/panchelo-hedye-makhsoos-to/
پانچلو
https://onino.ir/panchelo-to-bi-naziri/
قصه های ادواردو
https://onino.ir/gheseh-edvardo/
خاطرات سفیر
https://onino.ir/khaterate-safir/
پروفسور فوفو
https://onino.ir/professor-fofo/
مردی که زبان کبوترها را میدانست
https://onino.ir/zabane-kabootar/
ماجراهای کلاس پرحاشیه
https://onino.ir/magaraye-kelas/
برا کودکان هم:
کتابهای کودک خانم کلرژوبرت هم در سایت موجوده
https://ONINO.ir/shop
کانال#کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
📙معرفی کتاب
_________________
📗 #قصه_های_من_و_ننه_آغا
رده سنی نوجوان
« ننهآغا چاق و قدبلند و خوشقیافه بود. در فامیل احترام داشت. آشپزیاش عالی بود! مادرم قالی میبافت و به بچههای قد و نیمقدش میرسید و ننهآغا فکری برای ناهار میکرد.
غذاهای سنتی را بلد بود و با ساندویچ، ماکارونی، سوسیس و کالباس، میانهای نداشت.
چای را توی پیالهی کوچک چینی میخورد. خواهرزادههای تهرانیاش که به یزد میآمدند، دوست داشتند خانهی ما بمانند و از دستپخت او بخورند.
توی حیاط، تنوری هیزمی داشتیم. خودش خمیر میکرد و نان میپخت. برای ورآمدن خمیر، به جای مخمرهای بازاری، از خمیرترش استفاده میکرد. به بابا میگفت آرد سبوسدار
بگیرد. روی نان، مخلوطی از زیرهسیاه، سیاهدانه، خشخاش، رازیانه و تخم گشنیز میپاشید. توی اسپندی که دود میکرد، مورد، زاج، کندر و گلپر هم بود. آشجو، آشماش و درهمجوش را دوست داشت. نوشابه نمیخورد.))
❤️قصه های من و ننهآغا» مجموعهی ۲۳ داستان کوتاه و دلنشین است که در آن، ماجراهایی خاطرهانگیز و گاهی پرهیجان از روزهای کودکی و نوجوانی نویسندهای آشنا را میخوانیم که آثاری همچون «رویای نیمه شب»، «مرا با خودت ببر»، «شب صورتی» و… را در کارنامه خود دارد.
نویسنده:
#مظفر_سالاری
کانال #کتاب_خاص:
https://eitaa.com/ketabe_khas
سفارش از سایت آنی نو:👇👇
https://onino.ir/man-v-nane-agha/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📙« #قصه_های_من_وننه_آغا»
مجموعهی ۲۳ داستان کوتاه و دلنشین است که در آن، ماجراهایی خاطرهانگیز و گاهی پرهیجان از روزهای کودکی و نوجوانی نویسندهای آشنا را میخوانیم که آثاری همچون «رویای نیمه شب»، «مرا با خودت ببر»، «شب صورتی» و… را در کارنامه خود دارد.
در حقیقت #مظفر_سالاری با این کتاب همه ما را به روزگار گذشته میبرد.
کانال #کتاب_خاص:
https://eitaa.com/ketabe_khas
سفارش از سایت آنی نو:👇👇
https://onino.ir/man-v-nane-agha/
📗 کتابهای جذاب #مظفر_سالاری
#رویای_نیمه_شب
#مرا_با_خودت_ببر
#گوهر_شب_چراغ
#قصه_های_من_و_ننه_آغا
💥موجود در سایت آنی نو👇👇
https://ONINO.ir/shop
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر 📙 #رؤیای_نیمه_شب
#مظفر_سالاری
کتابی بسیار جذاب و مناسب جوان و نوجوان
کتابی آموزنده
💥کانال #کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
📖کتاب خاص📚
🔴 کتاب #تمثیلات آیت الله حائری شیرازی #تمثیلات_اخلاقی_تربیتی ۱ #تمثیلات_اخلاقی_تربیتی ۲ #تمثیلات_ا
💥تبعات «حکومت بدون اسلام» و «اسلام بدون حکومت»
🧐کله قند، انسان بدون سر:
در حکومت اسلامی، ما از دو کید نجات پیدا کردیم: یکی «حکومت منهای اسلام» و دیگری «اسلام منهای حکومت».
اگر حکومت منهای اسلام باشد، دیگر پایگاهی در بین امت مسلمان ندارد و پایگاه او ضعیف است. شما اگر کلهقند را از قاعدهٔ پهنش در دست بگیرید، بهراحتی میتوانید حرکت کنید و آن برنمیگردد و واژگون نمیشود؛ چون پایگاه دارد. اما اگر کلهقند را از رأس آن در دست بگیرید، باید دستی از خارج، کنارش را بگیرد، وگرنه واژگون میشود.
شرق و غرب میخواهند ما حکومتی داشته باشیم که پایگاه مردمی نداشته باشد، و پایگاه حکومتمان در بین مردم ضعیف باشد؛ مثل کلهقندی باشد که آن را بر رأسش قرار داده باشی و نیازمند باشد که نیرویی از خارج، آن را بگیرد. وقتی حکومتی پایگاه داخلی نداشته باشد، مجبور است دست ابرقدرتها را بفشارد تا زمین نخورد؛ دست در کمر آنها قلاب کند تا بتواند دوام داشته باشد؛ مجبور است دودستی خودش را به آنها ببندد تا زمین نخورد؛ مجبور است با آنها قرارداد نظامی، سیاسی و فرهنگی ببندد، تا خودش را حفظ کند. این حکومتهای عرب که حاکمیت بر مسلمانان را غصب کردهاند، به این دلیل به شرق و غرب وابستهاند که پایگاه داخلیشان ضعیف است. آنها روی پای خودشان نایستادهاند و تکیهگاه داخلی ندارند؛ ازاینرو مجبورند به کمک قراردادها، عهدنامهها و پیمانهای نظامی، خودشان را حفظ کنند.
ادامه.........👇👇👇
📖کتاب خاص📚
💥تبعات «حکومت بدون اسلام» و «اسلام بدون حکومت» 🧐کله قند، انسان بدون سر: در حکومت اسلامی، ما از دو
شرق و غرب میخواهند که در کشورهای اسلامی حکومتهایی بر سر کار بیایند که اسلامی نباشند تا پایگاه مردمی نداشته باشند و مجبور شوند به آنها تکیه کنند. پس اگر حکومت، غیراسلامی بود، طبیعی است که باید وابسته به ابرقدرتها، و آلت دست آنها باشد تا بتواند دوام بیاورد. این دربارهٔ حکومت منهای اسلام.
اما «اسلام منهای حکومت»؛ مردم، زمانی مسلمان بودند، اما برای مسلمانیشان برنامهٔ سیاسی نداشتند؛ مسلمان بودند، ولی شیوهٔ حکومتی نداشتند. اینگونه مسلمانی لازمهاش آن است که اسلام ما، در نماز و عبادت محدود شود و فکر کنیم که تشکیل حکومت اسلامی جزو وظایف ما نیست.
📗کانال#کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
#تمثیلات_سیاسی_اجتماعی
https://onino.ir/temsilat-seyasi-ejtemaee-2/
🔴 📗بریده ای از یک کتاب
_______________________
کار فرهنگی مسجد بسیار گسترده بود. همیشه برای جلسات هیئت یا برنامه های اردویی فلافل می خریدند. چون هم سالم بود هم ارزان. یک فلافل فروشی به نام جوادین در خیابان پشت مسجد بود که از آنجا خرید می کرد. شاگرد این فلافل فروشی پسری با ادب بود. با یک نگاه می شد فهمید که زمینه معنوی خوبی دارد. بارها به سراغ این فلافل فروشی رفتیم وبا این جوان حرف زدیم. و سعی کردیم اورا به مسجد جذب کنیم. رفاقت ما با او در حد سلام بود. تا شبی که مراسم یادواره ی شهدا در مسجد برگزار شد. این اولین یادواره ی شهدا بعد از پایان دوران دفاع مقدس بود. در پایان مراسم دیدم همان پسر انتهای مسجد نشسته است. سیدعلی تا او را دید بلند شد و با گرمی از او استقبال کرد. بعد اورا در جمع بچه های بسیج وارد کرد و گفت:
ایشان دوست صمیمی بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده اید. خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم. بعد سیدعلی گفت: چی شد این طرفا اومدی؟! او هم با صداقتی که داشت گفت: داشتم از جلوی مسجد رد می شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما رو دیدم. سیدعلی خندید و گفت: پس شهدا تورو دعوت کردن. بعد با هم شروع کردیم به جمع آوری مسایل مراسم. یک کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما با تعجب به آن نگاه می کرد. سیدعلی گفت: اگر دوست داری، بگذار روی سرت.
او هم کلاه رو گذاشت روی سرش و گفت: به من میاد؟ سید علی هم به شوخی گفت دیگه تموم شد، شهدا برای همیشه سرت کلاه گذاشتند! همه خندیدیم اما واقعیت همانی بود که سید گفت. این پسر را گویی شهدا در همان مراسم انتخاب کردند. پسرک فلافل فروش همان هادی ذوالفقاری بود که سید علی مصطفوی او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه های مسجدی شد.
💥ادامه داستان را در کتاب:👇👇
#پسرک_فلافل_فروش🥀
بخوانید
📗 #پسرک_فلافل_فروش
_____________________
عنوان کتابی است که دربردارنده زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم، طلبه شهید محمدهادی ذوالفقاری است که فلافل میفروخت و به شهید هادی بسیار علاقه داشت.
شهید ذوالفقاری، روز بیست و ششم بهمن 93 در سامرا به فیض شهادت نائل آمد.
«پسرک فلافل فروش» حاوی مجموعه خاطراتی از پدر، مادر، خواهر و جمعی از دوستان و آشنایان شهید در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است و عنوان کتاب نیز برگرفته از عنوان یکی از همین خاطرات می باشد.
💥کانال #کتاب_خاص:
https://eitaa.com/ketabe_khas
💥سفارش از طریق سایت آنی نو:👇👇
https://onino.ir/falafel-foroosh/
💥💥💥💥هدیه دادن کتاب به نوجوانان و کودکان برا #عید_غدیر رو از دست ندین،کتابهای جذاب و پرفروش هستن:👇👇
_______________________
نبرد خندق👌👌
https://onino.ir/nabard-khandagh/
قصه های من و ننه آغا
https://onino.ir/man-v-nane-agha/
پانچلو
https://onino.ir/panchelo-hedye-makhsoos-to/
پانچلو
https://onino.ir/panchelo-to-bi-naziri/
قصه های ادواردو
https://onino.ir/gheseh-edvardo/
خاطرات سفیر
https://onino.ir/khaterate-safir/
پروفسور فوفو
https://onino.ir/professor-fofo/
مردی که زبان کبوترها را میدانست
https://onino.ir/zabane-kabootar/
ماجراهای کلاس پرحاشیه
https://onino.ir/magaraye-kelas/
مرا با خودت ببر
https://onino.ir/mara-bebar/
رویای نیمه شب
https://onino.ir/royaenim/
💥💥برا کودکان هم:
کتابهای کودک خانم کلرژوبرت هم در سایت موجوده
https://ONINO.ir/shop
کانال#کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
🌹 آیت الله حائری شیرازی 🌹
🔸نگویید: «مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد»🔸
هرچه می توانید سنتهای خود را در #عید_غدیر، جدیتر بگیرید. نگویید: «مستحب است؛ شد شد؛ نشد نشد». این سنتها از اوجب واجبات است. چرا؟ چون #شناسنامۀ ما شیعیان است.
پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچهها از یک ماه، دو ماه قبل #چشمانتظار عید غدیر باشند! حتی اگر لازم شد، #قرض کنید و یک عیدی حسابی -به اندازهای که به علی ارادت دارید- به بچهها بدهید. نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض میشوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای حضرت علی مقروض شو.
مسیحیها بابانوئل درست میکنند و به بچه هایشان میگویند: «او برای تو هدیه را آورده؛ مسیح برای تو این هدایا را آورده». بچه از اول ذهنش با عیسی (علیهالسلام) انس میگیرد، رفاقت میکند.
حالا بروید ببینیم چه کار میکنید! این شما و این عید غدیر. سفری، تفریحی، گردشی میخواهی ببری، بگو این مال عید غدیرت است! اگر هم تابستان میبری بگو، قولش را عید غدیر به شما دادم. قولهایی که میخواهید به آنها بدهید، عید غدیر بدهید. هدایایتان و وعدههایتان را بگذارید در این روز تا اینها با عید غدیر جوش بخورند.