در سراسر عالم، آنقدر انسانِ مؤمن فراوان نیست که بشود به آسانی از دستشان داد و جای خالی شان را هم به آسانی پر کرد.
#بر_جادههای_آبی_سرخ
#نادرابراهیمی
#نادر_دوست_داشتنی_ما
🔹@ketabe_khoub
📚نام کتاب: دختر شینا
🖋نویسنده: بهناز ضرابی زاده
📑انتشارات: سوره مهر
📓تعداد صفحات: ۲۶۴
📖توضیحات:
دختر شینا»، روایت خاطرات قدمخیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید ستار ابراهیمی از شهدای برجسته استان همدان است که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید به قلم بهناز ضرابیزاده است.
قدم خیر محمدی کنعان، راوی کتاب، در ۱۴ سالگی با ستار (صمد) ابراهیمی هژیر ازدواج میکند و صاحب پنج فرزند میشود.
در بیست و چهار سالگی شوهرش را در جنگ از دست میدهد و از آن زمان و با وجود ۵ فرزند، ازدواج نکرد و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.
بهناز ضرابیزاده که نگارش این اثر را برعهده داشته، درباره شخصیت راوی کتاب مینویسد:« این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی میکرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیبهای زندگی این زن با او مصاحبه کنم».
این داستان نویس درباره عنوان کتاب «دختر شینا» مینویسد: «همه درباره این عنوان از من سوال میکنند که «شینا» به چه معناست؟ یک اتفاق خاص باعث انتخاب این عنوان برای کتاب شده که راز آن با خواندن کتاب برای مخاطب آشکار میشود، چرا که هر زن و مرد جوانی باید این خاطرات جذاب را بخواند».
📗📘📙
@ketabe_khoub
☘☘☘☘☘☘☘☘☘🌸
☘☘☘☘☘☘☘🌸
☘☘☘☘☘🌸
☘☘☘🌸
☘🌸
آمد این گونه ولی هرچه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود و به مقصد نرسید...
#حمیدرضا_برقعی
☘🌸
☘☘☘🌸
☘☘☘☘☘🌸
☘☘☘☘☘☘☘🌸
☘☘☘☘☘☘☘☘☘🌸
🍃@ketabe_khoub
♨️شهر برای زندگی امثال من بهینه نیست. شهر راه خودش را می رود و گروه بزرگی در آن به آسایش بیشتر می رسند، هر چند گروه بزرگ دیگری در فشار قرار بگیرند. انسان شهر را می سازد ولی سپس این شهر که مثل موجودی زنده به انسان هجوم می آورد و انسان را به شکل دلخواهش در می آورد.
♨️و مگر آن ها که در برابر نیروی عظیم شهر و ماشین می ایستند تا کی و تا کجا توان مقاومت دارند؟
مقاومت ها به تدریج می شکند، به تدریج، در باتلاقِ ساکت و بی صدای استدراج.
♨️شهر ظرف استدراج است. تدریج چه خلقت دهشت آور و پیچیده ای است! خداوند می توانست تدریج را نیافریند ولی آفرید.
♨️تدریج جلوه مکر خداست و خداوند بهترین و سریعترین مکّار است.
سریع ترین مکّار است یعنی مکر هر مکّار دیگری در نقشه الهی جا می گیرد و به ضد خودش تبدیل می شود.
♨️شهر راه خودش را می رود و راننده نیز.
بی آنکه مهم باشد در روز چه کسانی را از کدام مبدا به کدام مقصد می رساند.
خود را سرنشین سیاره ای می بینم که بی اعتنا به اینکه در درونش هر کسی به کدام سو می رود، همگان را به مقصدی که هیچ کس نمی داند، حمل می کند.
🔃ارتداد
📙وحید یامین پور
🔞@ketabe_khoub
هدایت شده از کتاب خوب| کودک
📚نام کتاب: "ماموریت در قصر"
🖋نویسنده: سعید محمدی
📑انتشارات: کتاب جمکران
📖توضیحات:
روایتی از اتفاقات دوران امام موسی کاظم علیه السلام و تمرکز بر زندگی یکی از یارانش به نام علی بن یقطین
این رمان که حال و هوای تاریخی دارد به عنایت امام کاظم (علیه السلام) به یکی از یاران خود که در کاخ هارون الرشید عباسی نفوذ کرده و منصب وزیر اعظم را گرفته است می پردازد. رمان در سه فصل روایت می شود که هر فصل متشکل از بخش های مختلفی است . ساختار یکپارچه و پرتعلیق آن، مخاطب را تا انتهای رمان با خود همراه می کند.
تصویرسازی های محمد صادق، از صحنه های مختلف رمان، در جای جای آن بر جذابیت بصری آن افزوده است و رغبت خواننده را به کتاب بیشتر می نماید.
#کودک_و_نوجوان
📗📘📙
@ketabe_khoob
نمیشود که تو باشی، من عاشقِ تو نباشم
🍃
نمیشود که تو باشی
🍃
درست همینطور که هستی
🍃
و من، هزاربار خوبتر از این باشم
🍃
و باز، هزار بار عاشق تو نباشم
🍃
نمیشود، میدانم...
#نادر_ابراهیمی
#نادر_دوست_داشتنی_ما
🍃@ketabe_khoub
سلام رفقا
یلداتون مبارک🍉🍉🍉🍉
نیت هاتون رو خالص کنید دو ساعت دیگه فال حافظ داریم☺️
🍉@ketabe_khoub
📚نام کتاب: طعم شیرین خدا
🖋نویسنده: محسن عباسی ولدی
📑انتشارات: آیین فطرت
📓تعداد صفحات: ۲۳۰
📖توضیحات:
مجموعه طعم شیرین خدا اثری از حجت الاسلام محسن عباسی ولدی که تلاش میکند تا از طریق آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) ، خدارا به شیوهای ادیبانه برای مخاطبان معرفی کند.
کتاب ششم این مجموعه بانام«با حمد جا را برای فرشتهها تنگ میکنیم» شیوه درست سپاسگزاری از پروردگار را نشانمان میدهد.
از ویژگیهای جالب این آثار بخشهایی است که بارکدی در کنار آن حک شده و شما با اسکن بارکد، میتوانید، آن بخش را با صدای نویسنده، بشنوید.
📗📘📙
@ketabe_khoub
☘کاظم بهمنی☘
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
☘☘☘☘☘