eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
77 دنبال‌کننده
498 عکس
48 ویدیو
6 فایل
اخبار فرهنگ و سیاست در کانال پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
#این_بیست_و_سه_صفحه بازخوانی یک سند از ایت الله #هاشمی_رفسنجانی دکتر #محسن_الویری @ketabenaab
انتشار کتاب بازخوانی یک سند از ایت الله دکتر نشر لوگوس قم کتاب "این بیست و سه صفحه؛ بازخوانی یک سند از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی" در ۱۵۹ صفحه از سوی نشر در آستانه‌ی دومین سالگرد رحلت مرحوم آیت‌الله منتشر شد. این کتاب در اصل پاسخ‌های مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به پرسش‌های شاخه دانش‌آموزی در نیمه اول سال ۱۳۶۱ ش. است. این پرسش‌ها در آن زمان، در اختیار سرکار خانم فاطمه هاشمی که ایشان هم عضو شاخه دانش‌آموزی بودند، قرار می‌گرفت و ایشان پاسخ‌های مرحوم پدرشان حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را به صورت صوتی دریافت می‌کردند و پس از پیاده کردن نوار صوتی، آن‌ها را در اختیار شاخه دانش‌آموزی حزب قرار می‌دادند. نسخه دست‌نویس این پرسش و پاسخ‌ها نزد بنده که در آن زمان عضو شاخه دانش‌آموزی حزب جمهوری اسلامی و مسؤول بخش سیاسی آن بودم، باقی مانده بود و سال گذشته به گونه‌ای که در مقدمه کتاب توضیح داده شده است از وجود آن‌ها مطلع شدم. اکنون آن برگه‌ها و متن حروف‌چینی شده آن همراه با پیش‌گفتار و مقدمه و یک صد و بیست پی‌نوشت در مستندسازی پاره‌ای از سخنان و نیز توضیح مفاهیم، رویدادهای و شخصیت‌های مذکور در پاسخ‌ها منتشر شده است. نمایه کتاب که در دو بخش جدا از هم برای سخنان مرحوم آیت‌الله و برای مقدمه و پی‌نوشت‌ها تنظیم شده است بر ضریب بهره‌مندی از کتاب افزوده است. با توجه به این که متن دست‌نویس این پرسش و پاسخ‌ها بیست و سه صفحه است، نام کتاب ضمن اشاره به این صفحات، با امید تبرک جستن از بیست و سه سال نزول وحی که مرحوم آیت‌الله هاشمی تفسیری بر آن دارند و با الهام از کتاب "آن بیست و سه نفر" که در باره خاطرات ایام اسارت بیست و سه نفر از رزمندگان است، انتخاب شده است. چارچوب علمی برگزیده در این کتاب سندشناختی است و بر همین اساس در مقدمه کتاب توضیحات مربوط به این سند در قالب نه محور زیر بیان شده است: تعیین نوع سند، تشخیص اعتبار سند، سرگذشت سند و فرایند آماده‌سازی آن برای چاپ، مشخصات سند، خواندن سند، تنظیم سند، محتوای سند، توضیح محتوای سند و سرانجام تحلیل فرامتن سند. در بخشی از مقدمه کتاب چنین آمده است: آن‌ها که با تاریخ مأنوس هستند می‌دانند که به ندرت می‌توان شرح حال رجال سیاسی را در ایام حیات آن‌ها و یا نزدیک به حیات آن‌ها نوشت. اگر از سر تسامح یا به جِدّ قرار باشد برای فلسفه انتقادی تاریخ هم ـ چونان سنت‌های تاریخی مورد بحث در فلسفه نظری تاریخ ـ چند قانون برشمرد بی‌گمان یکی از آن‌ها این است که شرح حال یک رجل سیاسی نوشته شده در ایام حیات او اگر در عهد مسندنشینی او نوشته شده باشد همه نکوهش‌هایی را که سزاست گفته شود در بر ندارد و اگر در عهد حاشیه‌نشینی او نوشته شده باشد همه ستایش‌هایی را که زیبنده اوست در بر ندارد. بر اساس این قانون نانوشته هنوز برای یک تاریخ‌پژوه زمانه نوشتن در باره مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی فرا نرسیده است. اکنون قلم در دست ارباب سیاست است و زمانی باید بگذرد تا این قلم را به اصحاب تاریخ بسپارند. نشر آثار منتشر شده خود را به صورت برخط نیز عرضه می‌کند: http://irlogos.com @ketabenaab
حجت الاسلام دکتر عضوهیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم ع درکانالش نوشت: و سطح ؛ نگاهی به گاندو مجموعه تلویزیونی پس از یک دوره استقرار جبهه هوای سرد بر رسانه ملی، توانست مخاطبانی را به خود جلب کند. آگاهی امثال ما از برنامه‌های غیرخبری تلویزیون به جبر گرفتاری‌های متعارف، با واسطه اطرافیان به ویژه خانواده محترم صورت می‌بندد و گاه توصیه و تشویق‌های این عزیزان، ما را هم به پای تماشای یک برنامه می‌نشاند. تماشای پنج قسمت پایانی مجموعه تلویزیونی بر همین اساس صورت گرفت. سخن گفتن سنجیده و روش‌مند در باره جنبه‌های فنی و هنری و سیاسی این مجموعه را باید به اهل آن وانهاد، ولی هر تماشاگری همان طور که حق دارد برداشت خاص خود را از هر اثر هنری داشته باشد، این حق را هم دارد که با رعایت ارزش‌ها و هنجارها، برداشت خود در معرض داوری دیگران هم بگذارد. نوشتن این چند سطر بر همین اساس صورت گرفته است. به تصویر کشاندن صحنه‌هایی از کینه‌توزی ستمگر نسبت به مردم خوب و نجیب ما، آفتابی کردن بخشی اندک از مجاهدت‌ها و جان‌فشانی‌های جوانانی نیک‌سیرت و کم‌ادعا اما پرتوان و سینه‌ستبر و سرفراز که هیچ سودایی جز به دست آوردن خشنودی خدای خوب خود ندارند، یادآوری نهفته در کشورمان در دوران کنونی، و نشان دادن نقطه‌های نظام مقدس‌مان بخشی از جاذبه‌های این مجموعه بود. در همین جا باید از همه کسانی که توانستند این همه زیبایی را به تصویر بکشند سپاسگزاری کرد. اما این‌ها همه پیام‌های این مجموعه نبود. این مجموعه در اوج متوجه ساختن ذهن و دل مخاطب به زشتی‌های نظام سلطه امریکایی نشان داد که درک و فهم دست‌اندرکاران تلویزیون از مبارزه با چیزی جز یک ابزار برای جناحی با خود نیست. این مجموعه به زیبایی تمام به ما نشان داد که افق نگاه دست‌اندرکاران تلویزیون ما در استکبارستیزی همین است که بتوانند در آن بهانه‌ای برای ادامه راه ناصواب چهارده سال اخیر خود را بیابند، این مجموعه این قصه پر غصه را برای ما روایت کرد که چگونه همه ارزش‌های بنیادی انقلاب و نظام وقتی به دست جماعتی -که چفیه‌های خود را از ایام یه یادگار ندارند بلکه آن را از برخی مغازه‌های میدان انقلاب و یا پاساژ قدس قم خریداری کرده‌اند- بیافتد تا کجا آن را به ابتذال می‌کشاند، این مجموعه نشان داد که مانع اصلی در مسیر زنده ماندن شعارهای اصلی انقلاب کجاست. ما اکنون در اوج رویارویی نظام مقدس‌مان با نظام سلطه امریکایی هستیم. ضدیت یک ایرانی با چهره پلشت ستمگرانه بسیار فراتر از جریان‌های سیاسی فعال در داخل کشور است و قلمرویی گسترده‌تر از باورمندان به انقلاب دارد. بنده حتی این اعتراف زیرکانه کارگردان را که جوانان استکبارستیز ما هر چند در جَلوت باید به حکم مافوق خود در برابر یک جریان سیاسی دیگر بایستند اما در خلوت خود متعلق به "فضایی سبز" هستند قبول ندارم. امریکاستیزی با درجات مختلفی که دارد، یک حس عمومی بیشتر ایرانیان است. هیچ دور از ذهن نیست که بسیاری از خانواده‌های ایرانی مانند خانواده کوچک ما به هنگام پخش صحنه دستگیری مایکل که نماد به زانو درآمدن امریکا در برابر اراده ایرانی مسلمان است فضای خانه خود را با فریاد تکبیر و هورای شوق پر کرده باشند. برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران تلویزیون ما اکنون نوبت فروکاستن ضدیت با امریکا به یک نزاع سیاسی و به ابتذال کشاندن آن بود و این مجموعه از طریق منفعل نشان دادن دستگاه دیپلماسی کشور که بارها رهبری نظام آن را با وجود پاره‌ای کاستی‌ها ستوده است، کوشید حس پاک امریکاستیزی ایرانیان را برباید و آن را از دل بزداید و به انصاف باید حکم کرد که برای این هدف پایین، همه کوشش خود را به کار بست. اگر راه انصاف پیموده می‌شد اکنون در بحبوبه مبارزه مردم ما با امریکا و برای برافراشته نگاه داشتن این پرچم، سزاوار بود مجموعه‌ای به نام مایکل ابراهیمیان ساخته می‌شد. @ketabenaab