نوشتن #رمان برپایه اتفاقات واقعی کار راحتی نیست. چرا که هم باید از جنبه هنری و داستانی عناصر جذاب را داشته باشد و هم واقعبین ماند و واقعیت را به نفع تخیلات مصادره نکرد. نوشتن چنین اثری، راه رفتن بر #لبه_تیغ است.
📗 #زهرا_بلند_دوست همانند اولین رمان خود، تصمیم گرفته است بر لبه تیغ راه برود. هم به تخیلاتش تا آنجا که توان داد مجال #پرواز بدهد و هم از واقعیت بگوید بیآنکه آن را بخواهد به نفع خود مصادره کند.
📗 در مثل بیروت بود، زهرا، دوست جدید سارا است. دوستیای که مجال زیادی بر #رشد پیدا میکند. سارا که همسر یکی از شهدای #مدافع_حرم است مغموم از غربت و درک نشدن توسط دیگران، تاب نمیآورد و به همسر شهیدش میپیوندد.
📗 اما این تمام ماجرا نیست. دانیال، برادر سارا که حالا به سبزپوشان #سپاه پاسداران پیوسته است ناگهان مفقود میشود. خبر قتل او توسط اعضای سپاه پاسداران در فضای رسانهای میپیچد. در این میان، زهرا که او نیز پدر و برادری سپاهی دارد، با فردی #ناشناس آشنا میشود که او را درگیر ماجراهای پیچیدهتری میکند.
📗 نویسنده تلاش کرده است در مثل بیروت بود با نگاهی منتقدانه، بیآنکه #طرفداری از گروه و مسلک خاصی بکند، روایتی داستانی از اتفاقات #آبان_98 پیش چشم مخاطب بگذارد. روایتی که سرشار از نثری دلنشین و احساسی است. نثری که نویسنده آن را جلا داده است و متناسب با فضای فکری و روحی راوی داستان است.
📚 پیشنهاد مرتبط: #چایت_را_من_شیرین_میکنم
🔹قیمت: ۵۴.۰۰۰ 👈 ۵۱.۰۰۰ تومان
🔖 آیدی مشاوره و سفارش👇
@mosafer_1979
💠 با ما برای ترویج کتابهای سالم و ارزشی همراه باشید 👇
@ketabesalem