eitaa logo
کتابیتا
29.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
7 ویدیو
2.4هزار فایل
🔰 کتابخانه عمومی ایتا 🔰 ♻️ شامل کتابها و نرم افزارهای دانشگاهی و حوزوی ♻️ 🚫 کپی فقط با ذکر منبع مجاز است 🚫 🌍 آیدی کانال : 🍀 @ketabita 🎁 تبلیغات ارزان در کانال : 🍀 https://eitaa.com/joinchat/4211146792C549d6d9685
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰 📚عنوان : نقدی بر نظریه صراط های مستقیم دکتر عبدالکریم سروش ✍نویسنده : خداداد مطاعی پور 📖موضوع : دین 📕تعداد جلد : ۱ جلد 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
نقد.pdf
1.34M
🔰🔰 📚عنوان : نقدی بر نظریه صراط های مستقیم دکتر عبدالکریم سروش ✍نویسنده : خداداد مطاعی پور 📖موضوع : دین 📄تعداد صفحات : ۲۴ صفحه 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 📚عنوان: شرح و نقد فلسفه هگل ✍نویسنده: جان پلامناتز 📝مترجم : حسین بشریه 📖موضوع: فلسفه غرب 📕تعداد جلد : ۱ جلد 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
نقد.pdf
4.63M
🔰🔰 📚عنوان: شرح و نقد فلسفه هگل ✍نویسنده: جان پلامناتز 📝مترجم : حسین بشریه 📖موضوع: فلسفه غرب 📄تعداد صفحات : ۲۴۱ صفحه 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 📚عنوان: نقد های شهید مطهری بر کتاب شهید جاوید ✍نویسنده: شهید مطهری 📖موضوع: امام حسین (ع) 📕تعداد جلد : ۱ جلد 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
نقد.doc
135.7K
🔰🔰 📚عنوان: نقد های شهید مطهری بر کتاب شهید جاوید ✍نویسنده: شهید مطهری 📖موضوع: امام حسین (ع) 📄تعداد صفحات : ۲۹ صفحه 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد کتاب یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو 1⃣بخش اول 📌در کتاب یازده دقیقه چند محور اساسی مورد توجه و استفاده مولف قرار گرفته است : 📌الف) عشق 🔸در این کتاب نویسنده تلاش می کند ارتباط جنسی آزاد را با عشق گره بزند و بین این دو ارتباطی ناگسستنی ایجاد نماید. 🔸موضوع عشق چنان در این کتاب پر رنگ است که گویا ماریا برای دستیابی به عشق و عاشق ماندن حاضر است تمامی سختی ها و حتی سوء برداشت ها و طعن و کنایه های اطرافیان را تحمل کند به گونه ای که این موضوع به بزرگترین موضوع زندگی ماریا تبدیل می شود تا جایی که اساساً او بخاطر عشق زنده است. 🔸کوئیلو بارها به مطلوب بودن عشق و نیاز آدمیان به عشق می گوید. گاهی هم از عشق بعنوان احساس خطرناک و مخرب یاد می کند. 🔸یکی از مشتریان ماریا که پسرکی به نام رالف است بعنوان احیا کننده عشق ماریا وارد جریان زندگی ماریا می شود. ماریا با وجود دلبستگی فراوان به رالف اصالت و اهمیت را به خود عشق می دهد نه به رالف . 🔸این ایده برای ماریا قوت می گیرد که مهم، وجود عشق است نه معشوق، و عاشق ماندن مهمتر از وجود یا عدم معشوق است. اصولاً دیدن یا ندیدن رالف برای ماریا هیچ اهمیتی ندارد بلکه آن چه تعیین کننده است عاشق ماندن است. 🔸در این کتاب عشق به عنوان توجیه گر زندگی عنوان می شود. باید اضافه کرد این مفهوم از نگاه کوئیلو تعریف روشنی ندارد و در بیان آن تنها می توان گفت: « یک احساس است» . 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️ نقد کتاب یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو 2⃣ بخش دوم 📌ب) بی هدفی و سرگردانی 🔸کوئیلو بارها و بارها از بلاتکلیفی و شک و تردید و سرگردانی شخصیت های داستان سخن می گوید. 🔸در تبیین کوئیلو زندگی از عنصر «هدف» تهی است و منطق و غایتی برای زیستن تصویر نمی شود از همین جهت لازم است نگاه انسانها تغییر کند تا زندگی مفهوم یابد. 🔸دخترک از روی تحیر و بی هدفی، روسپیگری را انتخاب می کند و بارها در تصمیم خود شک می کند و منطق آن را مورد تجدید نظر قرار می دهد و دست آخر آن چه باعث انگیزش دخترک می شود پول، کسب تجربه و ماجراجویی است. 🔸واژه های مختلفی درکتاب بلاتکلیفی شخصیت های داستان را منعکس نموده اند و عبارات و سطور زیادی برای تبیین این سردرگمی به کار گرفته شده اند. این بلاتکلیفی بیش از ۳۰ بار در کتاب به بحث گذاشته شده است. 🔸مطالبی که مولف در ترویج اباحی گری و لا ابالیگری آورده همه و همه به خلاء "منطق زیستن" بر می گردد یعنی اگر خلاء «غایت معقول» نبود به قلم فرسایی کوئیلو در باب لاابالیگری نیازی نبود. 🔸توضیحات کوئیلو در باب اباحی گری عموماً با تایید و حتی تبلیغ همراه است . 🔸آنچه در ترویج الکل و مشروبات الکی و موسیقی و رقص و آواز خوانی و دود و سیگار و رقابت دختران برای جذب مشتری در این کتاب نگاشته شده بر فضای کتاب سایه انداخته و این اثر را به تبلیغ میخانه و توصیف عشرتکده تبدیل نموده است. 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰 🔰 ❇️ نقد کتاب یازده دقیقه ، اثر پائولو کوئیلو 3⃣ بخش سوم و پایانی 📌ج) سکس و ارتباطات آزاد جنسی 🔸کوئیلو در کتابش برای برگرداندن آبروی رفته و توجیه کار نویسندگی خود روسپگری را تهدیدی برای ثبات خانواده به حساب نمی آورد و از تلاش روسپی ها برای پایدار ماندن زندگی مشتریان خود سخن می گوید. 🔸از طرف دیگر آزادی که انتخاب در ارتباط جنسی را به همراه دارد از نگاه نویسنده یک مطلوب تلقی می شود. 🔸از آنجا که کتاب به سرگذشت یک روسپی مربوط می¬شود کوئیلو در موارد متعدد به جزئیات ارتباطات جنسی وارده شده و بازگو کردن فنون ، حالتها و روش های روابط جنسی را برای خود به صورت یک ماموریت در آورده است. در یک جمله می توان گفت این کتاب در توصیف سکس است که این توصیف از این جهت که با تکرارهای بی مورد و ملال آور همراه شده از تبلیع سکس و ترویج آن نمی تواند جدا باشد. 🔸با تاسف باید گفت این اثر به طور ناشایستی به جزئیات این موضوع پرداخته به گونه ای که بدآموزی ها و آموزش های منفی زیادی را تعلیم و آموزش می دهد. 🔸این آموزش های منفی لایه های مختلفی دارد از توصیف یکی از مشتریان ماریا بعنوان پاک ترین فرد زندگی تا توصیف میخانه به «مکان آبرومند» و «مکانی که عده ای در آن حضور دارند دارند که قادرند نور را در چهره دیگران کشف کنند» و توصیف فاحشه گری بعنوان امری که به استحکام خانواده لطمه ای نمی زند و این موضوع با پایداری خانواده مشتری منافاتی ندارد . 🔸از همه این ها بالاتر «ترویج خشونت» است که به عنوان راهی تسکین دهنده و آرامش بخش به مخاطب معرفی می شود . 🔸کوئیلو در ضمن پرداختن به موضوع ارتباط آزاد جنسی، پرده از رازی بر می دارد که از نگاه او انسان را به مرز "خود" نزدیک می کند و نوعی خودشناسی به دنبال دارد و آن «رنج کشیدن و تحقیر شدن » است. گویا سکس می تواند منجر به این گونه خودشناسی شود و انسان را به حالتی برساند که ضمن رنج، لذت ببرد. 🔸آن چه یک انحراف واضح و مغالطه روشن را در پی دارد و در نتیجه یک آسیب اجتماعی برای اجتماع در پی دارد و یک کج راهه برای انسانهای معنویت گرا ایجاد می کند ارتباطی است که کوئیلو بین معنویت و بی بندباری برقرار نموده است. 🔸وی بیش از ۳۰ مورد از " وجود نور" در چهره دخترک فاحشه صحبت به میان می آورد وبرای روسپی گری تاریخی مقدس می شمارد و ادعا می کند معنویت با روسپی گری منافاتی ندارد و در صفحات متعددی ابتذال معنویت ادعایی خود را به نمایش می گذارد. 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
هدایت شده از  کتابیتا
🔰🔰 ❇️نقد کتاب یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو 1⃣بخش اول 📌در کتاب یازده دقیقه چند محور اساسی مورد توجه و استفاده مولف قرار گرفته است : 📌الف) عشق 🔸در این کتاب نویسنده تلاش می کند ارتباط جنسی آزاد را با عشق گره بزند و بین این دو ارتباطی ناگسستنی ایجاد نماید. 🔸موضوع عشق چنان در این کتاب پر رنگ است که گویا ماریا برای دستیابی به عشق و عاشق ماندن حاضر است تمامی سختی ها و حتی سوء برداشت ها و طعن و کنایه های اطرافیان را تحمل کند به گونه ای که این موضوع به بزرگترین موضوع زندگی ماریا تبدیل می شود تا جایی که اساساً او بخاطر عشق زنده است. 🔸کوئیلو بارها به مطلوب بودن عشق و نیاز آدمیان به عشق می گوید. گاهی هم از عشق بعنوان احساس خطرناک و مخرب یاد می کند. 🔸یکی از مشتریان ماریا که پسرکی به نام رالف است بعنوان احیا کننده عشق ماریا وارد جریان زندگی ماریا می شود. ماریا با وجود دلبستگی فراوان به رالف اصالت و اهمیت را به خود عشق می دهد نه به رالف . 🔸این ایده برای ماریا قوت می گیرد که مهم، وجود عشق است نه معشوق، و عاشق ماندن مهمتر از وجود یا عدم معشوق است. اصولاً دیدن یا ندیدن رالف برای ماریا هیچ اهمیتی ندارد بلکه آن چه تعیین کننده است عاشق ماندن است. 🔸در این کتاب عشق به عنوان توجیه گر زندگی عنوان می شود. باید اضافه کرد این مفهوم از نگاه کوئیلو تعریف روشنی ندارد و در بیان آن تنها می توان گفت: « یک احساس است» . 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
هدایت شده از  کتابیتا
🔰🔰 ❇️ نقد کتاب یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو 2⃣ بخش دوم 📌ب) بی هدفی و سرگردانی 🔸کوئیلو بارها و بارها از بلاتکلیفی و شک و تردید و سرگردانی شخصیت های داستان سخن می گوید. 🔸در تبیین کوئیلو زندگی از عنصر «هدف» تهی است و منطق و غایتی برای زیستن تصویر نمی شود از همین جهت لازم است نگاه انسانها تغییر کند تا زندگی مفهوم یابد. 🔸دخترک از روی تحیر و بی هدفی، روسپیگری را انتخاب می کند و بارها در تصمیم خود شک می کند و منطق آن را مورد تجدید نظر قرار می دهد و دست آخر آن چه باعث انگیزش دخترک می شود پول، کسب تجربه و ماجراجویی است. 🔸واژه های مختلفی درکتاب بلاتکلیفی شخصیت های داستان را منعکس نموده اند و عبارات و سطور زیادی برای تبیین این سردرگمی به کار گرفته شده اند. این بلاتکلیفی بیش از ۳۰ بار در کتاب به بحث گذاشته شده است. 🔸مطالبی که مولف در ترویج اباحی گری و لا ابالیگری آورده همه و همه به خلاء "منطق زیستن" بر می گردد یعنی اگر خلاء «غایت معقول» نبود به قلم فرسایی کوئیلو در باب لاابالیگری نیازی نبود. 🔸توضیحات کوئیلو در باب اباحی گری عموماً با تایید و حتی تبلیغ همراه است . 🔸آنچه در ترویج الکل و مشروبات الکی و موسیقی و رقص و آواز خوانی و دود و سیگار و رقابت دختران برای جذب مشتری در این کتاب نگاشته شده بر فضای کتاب سایه انداخته و این اثر را به تبلیغ میخانه و توصیف عشرتکده تبدیل نموده است. 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰 🔰 ❇️نقد کتاب صراط های مستقیم اثر دکتر عبدالکریم سروش 1⃣بخش اول 📌در ادبیات دینى و سیاسى کشور واژگانى وارد شده که بحث انگیز است. این واژگان به همراه خود طوفان ها و بحران هاى فکرى چندى را در پى داشته است. یکى از این واژگان پلورالیزم دینى است، براى آشنایى با دیدگاه قرآن درباره این موضوع به تحلیل آیات مى پردازیم. 📌صراط هاى مستقیم یا کثرت گرایى دینى و یا پلورالیزم دینى، هر سه به یک معنا به کار مى رود و دو اصطلاح اول، برگردان اصطلاح اخیر است. «پلورال» (plural) به عنوان اسم و یا صفت به کار مى رود و به معناى «جمع و کثرت» است. 📌در حقیقت واژه یاد شده حاکى از «کثرت» و «تعدد» است و پسوند «ISM» از گرایش حکایت مى کند و به همین جهت در عرصه هاى گوناگون، اعم از «دین»، «فلسفه»، «اخلاق»، «حقوق»، و «سیاست» به کار مى رود. این نظریه در نیمه دوم قرن بیستم، توسط دکتر میمندى نژاد در ایران مطرح شد، ولى گرمى بازار چنین اندیشه اى از دو کتاب «فلسفه دین» و «صراط هاى مستقیم» است. 📌«فلسفه دین» نوشته «جان هیک» مسیحى (متولد ۱۹۲۲) است . او در این کتاب، این مسأله را در پرتو تلقى جدیدى که در وحیانى بودن کتب آسمانى دارد، مطرح کرده و در اثبات آن مى کوشد و پافشارى مى کند. 📌 نگارش دکتر عبدالکریم سروش است و وى نظر جان هیک را پذیرفته و آن را در قالب حکایات و تمثیلات ریخته و با همان نام منتشر کرده است. گذشته از محتواى خود کتاب، نام آن، به نوعى با قرآن که راه نجات و رستگارى را منحصر در یک راه مى داند، در تضاد است . آن جا که مى فرماید: «وَأَنَّ هَـذَا صِرَ طِى مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَ لِکُمْ وَصَّـکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (سوره مبارکه انعام ، ۱۵۳ ) 📌متأسفانه برخى از طرفداران این نظریه، در سال هاى اخیر آن را در مجامع و تریبون هاى مختلفى براى عموم مردم، مطرح کردند که چه بسا موجب سر درگمى مخاطبانى گردید. که آشنایى کامل با مبانى نظریه پلورالیزم و اسلام ندارند و به تعبیر متفکر شهید مطهرى « عصر ما از نظر دینى و مذهبى خصوصاً براى طبقه جوان، عصر اضطراب و دودلى و بحران است.» 📌از این رو ضرورت ارائه یک بحث شفاف و به دور از هرگونه غرض ورزى و افراط و تفریط براى نسل جوان بیش از پیش احساس مى شود . 🔸۱. ضرورت دین 📌در ابتداى بحثِ تکثر ادیان باید این نکته تنقیح گردد که انسان به وجود دین و بعثت پیامبران نیازمند است یا نه؟ در پاسخ مختصر آن باید گفت: که هدف از آفرینش انسان رسیدن به ساحل نجات و خوشبختى است و تأمین آن با شکفته شدن استعدادهاى نهفته او میسّر مى شود. و از طرفى انسان، خود توان شناخت استعدادهاى نهفته خود را به طور کامل ندارد و نمى تواند تمام قوانین اساسى فردى، اجتماعى به منظور تأمین سعادت خود و اجتماع وضع کند. 📌از این رو، حکمت و لطف الهى اقتضا مى کند که انسان را در این ره بى رهنما نگذارد و با فرستادن پیامبران هادى انسان گردد. 🔸۲.مواجهه با ادیان ناسازگار 📌بعد از احساس ضرورت انتخاب دین و بعثت انبیا، انسان وقتى قدم در عرصه انتخاب دین مى گذارد، در نگاه آغازین، متوجه وجود ادیان و مکاتب متکثرى مى شود که هر کدام کثیرى از مردم را به سوى خود جذب کرده اند. در همین نگاه آغازین، متوجه تعارض بنیادین میان ادیان موجود مى شویم، براى نمونه، مى توان به ادیانى که به «آسمانى» معروفند، اشاره کرد. 📌دین یهودیت و مسیحیت، هر یک به نوعى به شرک و تعدد «اله» معتقدند. آیین زرتشت با طرح دوگانه پرستى (یزدان و اهریمن) در عداد ادیان شرک آلود قرار گرفته است; و از سوى دیگر اسلام منادى توحید محض است و خطاب به قوم یهود و مسیح، در قرآن کریم آمده است: «یَـأَهْلَ الْکِتَـبِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَة سَوَآءِ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْـًا (سوره مبارکه آل عمران ، ۶۴) . 📌از وجود تناقضات در ارکان ادیان آسمانى موجود به راحتى مى توانیم وضعیت ادیان دیگر را تشخیص بدهیم . 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد کتاب صراطهای مستقیم ، اثر دکتر عبدالکریم سروش 2⃣ بخش دوم 🔸۳. یک دین یا چند دین؟ 📌در برخورد و مواجهه با ادیان مختلف این سؤال براى ذهن هر متفکرى مطرح مى شود که آیا به راستى همه این ادیان مختلف و بعضاً متناقض، برحقند؟ یا این که دین حق و صراط مستقیم یکى بیش نیست؟ و بقیه ادیان از حقیقت و خواسته الهى دور شده اند. 📌با تأمل در حکمت ضرورت دین که عبارت است از وجود نیازهاى فطرى و ثابت انسان و از سوى دیگر یکى بودن فرستنده ادیان، به نظر مى رسد پاسخ سؤال مذکور چندان مشکل نباشد ، زیرا فرستنده دین خداوند حکیم و خیرخواه است که با برآوردن نیازهاى فطرى انسان و به فعلیت رساندن استعدادهایش سعادت او را تأمین مى کند. در این صورت، فرستادن ادیانى که با یکدیگر از حیث ماهیت مختلفند، توجیه پذیر نیست . 🔸قرآن و وحدت دین 📌با رجوع به قرآن کریم در مى یابیم که خداوند نه تنها دین حضرت محمد(ص) را «اسلام» مى نامد ، دین پیامبران پیشین را نیز به همین نام توصیف مى کند، مثلا در آیه اى آیین حضرت ابراهیم(ع) را اسلام مى شمرد: «مَا کَانَ إِبْرَ هِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَـکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (سوره مبارکه آل عمران آیه ۶۷ ) . 📌و در آیه دیگر، پیامبر اسلام با اشاره به اسلام که تنها صراط مستقیم است، از راه هاى دیگر منع مى کند: «وَأَنَّ هَـذَا صِرَ طِى مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ (سوره مبارکه انعام، آیه ۱۵۳). 📌شهید مطهرى با تذکر این نکته که دین در اصطلاح مورخان و مردم به صورت جمع و متعدد به کار مى رود، موضع قرآن را چنین تقریر مى کند: « از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکى است ، همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت مى کرده اند. اصول مکتب انبیاء که دین نامیده مى شود، یکى بوده است » . 🔸تکامل دین و اختلاف شرایع 📌از مطالب گذشته روشن شد که «دین» اصول اعتقادى ثابت مطابق نیازهاى فطرى بشرى است و «شریعت» تعدادى احکام فردى و اجتماعى است که بعضى از آن ها برحسب ضرورت و تحول نیازهاى بشر قابل تغییر است. به دیگر سخن، ماهیت دین در همه اعصار یکى است ، امّا با بالا رفتن استعدادها و قابلیت هاى مخاطبان، دین نیز جامع تر مى شود. 🔸خطاى تشبیه پیامبران به فلاسفه مدعیان پلورالیزم پنداشته اند که همان طور که در جهان نه یک فلسفه بلکه فلسفه هاى مختلفى هست که نشأت گرفته از اختلاف اندیشه هاست ، به همین شکل نیز ادیانى که پیامبران مختلف مى آورند ، مانند مکاتب فلسفى، رنگ اختلاف به خود مى گیرند . 📌بطلان این قیاس نیازمند توضیح بیشترى نیست زیرا منشأ اختلاف در فلسفه ها به اختلاف فیلسوفان و افکار مختلف یک فیلسوف بر مى گردد; در حالى که مصدر ادیان، خداوند حکیم و عالم است که علم او ازلى و تغییرناپذیر است. پیامبران، علاوه بر برخوردارى از نبوغ، از طریق وحى به مبدأ هستى و علم ازلى نیز متصل اند . 🔸راز ختم نبوت 📌از مطالب گذشته مى توان به راز ختم نبوت به دست پیامبر اکرم(ص) پى برد زیرا انسان بعد از طى مراحل مختلف، قابلیت دریافت برنامه کلى هدایت خود را پیدا مى کند و از این مرحله به بعد انسان با رشد و تکامل عقلانى خود مى تواند بدون پیامبر و با اتکا به کتاب مقدس او و ائمه هدى طى طریق نماید . 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد کتاب صراط های مستقیم ، اثر دکتر عبدالکریم سروش 3⃣ بخش سوم 🔸دلایل انحصار صراط مستقیم به اسلام 📌تا اینجا ما به تحلیل دو اصل مهم «ضرورت دین» و «وحدت دین» پرداختیم. این دو بحث نقش کلیدى در روشن شدن زوایاى بحث «پلورالیزم» دارد و بعد از گذر از این دو مرحله انسان براى تعیین دین حق و برتر، از بین ادیان مختلف، نیازمند معیارهایى براى تعیین و شناخت دین حق است. 📌البته ملاک و معیار تشخیص دین حق از باطل را مى توان از دو نظر متفاوت یعنى درون دینى و بیرون دینى جستجو کرد امّا در این جا به ادله اى که شهید متفکر بدان اشاراتى داشته است، بسنده مى کنیم : 🔸۱.حکم عقل به انتخاب دین کامل و برتر 📌گفتیم که عقل بعد از احساس ضرورت و وحدت دین الهى به انتخاب دین بدون فحص از حقانیت و برترى آن نسبت به ادیان دیگر، اکتفا نمى کند بلکه دنبال معیار مى گردد. 📌یکى از این ملاکها ارزیابى و سنجش ادیان موجود از نظر جامعیت و مطابقت با نیازهاى فطرى انسان است که در اینجا به مقایسه دو دین بزرگ جهان که مدعى حقانیت نیز هستند، یعنى اسلام و مسیحیت، مى پردازیم: 📌۱.جهان بینى اسلام بر اصل توحید استوار است و جهان بینى مسیحیت بر تثلیث . 📌۲.وحى منُزَل بودن قرآن کریم، دست نویس و جبرى بودن انجیل. 📌۳.اشتمال قرآن بر تعدادى مضامین عالى و انواع اعجاز; و اشتمال کتاب مقدس بر آموزه هاى ناسازگار با عقل مانند تجسم خدا و گناه فطرى و مسأله فدیه . 📌۴.داعیه جهانى بودن اسلام و نسخ ادیان پیشین، اعلام موقتى بودن تورات و انجیل و بشارت به ظهور پیامبر پسین . 📌۵. عدالت و ظلم ستیزى اسلام ، توصیه به ستم پذیرى از اشخاص و حکومت در انجیل . 📌۶.و بالاخره وجود قوانین و احکام اجتماعى، اقتصادى، حقوقى، جزایى در اسلام، منطبق با نیازهاى فطرى بشرى مثل اصل شورا، قداست شغل، حرمت رشوه، ربا و احتکار، توصیه به دفاع از حقوق خصوصى و اجتماعى و جهاد در مقابل متجاوزان، احکام حدود و دیات به منظور اصلاح جامعه و پیشگیرى از وقوع جرایم. 🔸۲.خود سوز بودن پلورالیزم 📌به نظر مى رسد نظریه پلورالیزم و پذیرش حقانیت ادیان، وقتى پایش به قلمرو دین اسلام برسد یعنى مطابق مبناى خود بخواهد حقانیت اسلام را نیز بپذیرد، دست به انتحار زده است. 📌توضیح این که پذیرفتن حقانیت دین یهود یا مسیح هیچ منافاتى با پذیرش حقانیت ادیان دیگر ندارد بلکه چه بسا مطابق اصول یهود و مسیح نیز باشد چرا که در آن ها وعده و بشارت ظهور دین بر حق پسین داده شده است و شخص معتقد به پلورالیزم مى تواند بعد از پذیرش حقانیت یهود و مسیح سراغ ادیان دیگر برود ، امّا وقتى آیین اسلام را نیز یکى از ادیان بر حق معرفى مى کند معناى آن این است که اسلام و اصول مسلم آن نیز برخاسته از حقیقت است. 📌در اینجاست که با یکى از اصول مسلم اسلام یعنى اصل «نسخ» ـ که بر انقضاء حقانیت ادیان پیشین دلالت مى کند ـ مواجه مى شود. در این صورت، اگر آن را نیز بپذیرد، لازمه اش دست کشیدن از ادعاى تعدد ادیان است پس : 📌«لازمه ایمان به همه پیامبران این است که در هر زمانى تسلیم شریعت همان پیامبرى باشیم که دوره اوست، و قهراً لازم است در دوره ختمیه آخرین دستورهایى که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و این لازمه اسلام یعنى تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالتهاى فرستادگان اوست.» 📌۳.حکم عقل به پیروى از پیام آخر 📌بعد از پذیرفتن حقانیت ادیان در عرض هم، عقل دلیلى دیگر براى انتخاب اسلام مى یابد و آن این که عقل حکم مى کند که مکلّف، پیام و تکلیف آخر مولى را براى خود مبناى عمل و حجت قرار دهد. از این رو مى باید اسلام را برگزید. 📌«لازمه تسلیم خدا شدن پذیرفتن دستورهاى اوست و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور خدا همان چیزى است که آخرین رسول او آورده است.» 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد کتاب صراط های مستقیم ، اثر دکتر عبدالکریم سروش 4⃣بخش چهارم 🔸۴. ادله نقلى 📌در این باره چند آیه گذشت و در این جا به آیات دیگر اشاره مى کنیم: «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الاِْسْلَـمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَـسِرِین;(آل عمران، 85) هر کس غیر از اسلام دین بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان دیگر از جمله زیانکاران خواهد بود». 📌آیه دیگر که خطاب به اهل کتاب است که اگرآنان اسلام آورند در هدایت و صراط مستقیم هستند. «فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا;(آل عمران، 20) . خداوند «اسلام» را دین حقیقى در نزد خود توصیف مى کند: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاِْسْلَـمُ (آل عمران، 19) . 📌«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَ إِبْرَ هِیمَ وَ جَعَلْنَا فِى ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکِتَـبَ فَمِنْهُم مُّهْتَد وَ کَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَـسِقُونَ * ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَىءَاثَـرِهِم بِرُسُلِنَا (حدید، 26ـ27) یعنى ما قبلا نوح و ابراهیم را فرستادیم و در نسل او دو «پیامبرى» و «کتاب» قرار داده ایم، بعضى از اینها هدایت شده و بیشترشان فاسق بودند، سپس ما پیغمبران خود را یک یک پشت سر یکدیگر قرار دادیم». از این آیه مى توان چنین نتیجه گیرى کرد: 📌«کلمه قفّینا مصدرش تقفیه و از ماده قفا است، قفا پشت گردن را مى گویند. وقتى که افرادى ردیف و پشت گردن دیگرى بایستند، مثل یک صف نظامى، چهره هر یک از آن ها به پشت گردن دیگرى است... جمله «ثمّ قفیّنا على ءاثرهم» متضمن این نکته است که هر پیغمبر بعدى از همان راه رفته است که پیغمبران قبلى رفته اند ، یعنى کسى خیال نکند پیغمبران راههاى مختلف دارند راه یکى بوده ، از نوح تا خاتم الانبیاء راه یکى است... «آثار» جمع «اثر» است و اثر یعنى جاى پا، پیغمبران هر کدام آمدند پا جاى پاى دیگران گذاشتند... راه انبیا یک راه بیشتر نیست.» 🔸نقد ادله پلورالیستى 🔸تمسک به آیات الهى 📌بعضى روشنفکران اسلامى براى توجیه نظریه پلورالیسم خواستند به اصطلاح براى مدعاى خود دلیل قرآنى بیاورند و یا آیاتى را که خط بطلان بر پلورالیسم مى کشد توجیه نمایند که در اینجا به یک آیه اشاره مى شود: 📌الف: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّـبِـُونَ وَالنَّصَـرَى مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الاَْخِرِ وَعَمِلَ صَــلِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ; (مائده، 69) یعنى آنان که ایمان آورده اند (مسلمانها) و یهودیان و صابئین و نصرانى ها، همه کسانى که ایمان به خدا و روز رستاخیز داشته باشند و کار شایسته به جا آورند، بى ترس و واهمه خواهند بود و غمگین نیز نمى گردند». وجه استدلال: «در این آیه براى رستگارى و ایمنى از عذاب خدا سه شرط ذکر شده است : ایمان به خدا، ایمان به رستاخیز و عمل نیک، قید دیگرى (مثل اسلام) نشده است.» 📌در پاسخ به استدلال به آیه فوق باید گفت که بین حق بودن یک دین و در صراط مستقیم گام برداشتن پیروان آن دین با رفع عقاب (حزن و خوف) نباید خلط کرد. 📌آن چه از آیه فوق مستفاد مى شود رفع عقاب در روز قیامت از اهل کتاب و حداکثر اعطاى ثواب و پاداش به مؤمنان اهل کتاب است که در دنیا به خاطر روشن نشدن نور اسلام بر دین خود باقى ماندند ، با این شرط که در اعتقادات خود مثل اکثر مسیحیان و یهودیان امروزه دچار شرک نشدند و از نظر اخلاقى نیز اعمال صالح انجام دادند. شهید مطهرى مى گوید: «باید بگوییم که عدالت و نیکوکارى حتى از مردمان کافر به خدا و قیامت هم مقبول است. بنابراین کسانى که منکر خدا و قیامتند ولى خدمات بزرگ فرهنگى، بهداشتى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى به بشریت تقدیم مى دارند، داراى اجر بزرگى خواهند بود.» 🔸عذاب اکثریت مردم 📌یکى از دستاویزهاى مهم طرفداران پلورالیزم ادعاى لزوم عذاب اکثریت مردم در جهنم بنابر انحصار حق به یک دین است ، چرا که لازمه حقانیت یک دین و باطل بودن دیگر ادیان، قول به ضلالت و گمراهى اکثریت مردم است امآا اگر پلورالیزم را بپذیریم و پیروان جمیع ادیان را از ره یافتگان و سالکان راه نجات تلقى کنیم ، تصویرى از خوش بینى و سعادت مطلق به اکثریت مردم را ترسیم کرده ایم که مطابق با حکمت و هدایت و خیرخواهى خداوند است. 📌اشکال فوق را بیشتر جان هیک فیلسوف معاصر طرح و تقویت نموده است.بعضى معاصران نیز آن را در مقالات خود دنبال کردند . البته اصل این اشکال چهار دهه پیش در جزوه اى چنین تقریر شد: «اگر پیروان هر یک از مذاهب این طور فکر کنند که فقط خودشان رستگارند، چنین طرز تفکرى با روح عدالت خداوند منطبق نخواهد بود.» 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
هدایت شده از  کتابیتا
🔰🔰 ❇️نقد کتاب صراط های مستقیم ، اثر دکتر عبدالکریم سروش 4⃣بخش چهارم 🔸۴. ادله نقلى 📌در این باره چند آیه گذشت و در این جا به آیات دیگر اشاره مى کنیم: «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الاِْسْلَـمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَـسِرِین;(آل عمران، 85) هر کس غیر از اسلام دین بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان دیگر از جمله زیانکاران خواهد بود». 📌آیه دیگر که خطاب به اهل کتاب است که اگرآنان اسلام آورند در هدایت و صراط مستقیم هستند. «فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا;(آل عمران، 20) . خداوند «اسلام» را دین حقیقى در نزد خود توصیف مى کند: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاِْسْلَـمُ (آل عمران، 19) . 📌«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَ إِبْرَ هِیمَ وَ جَعَلْنَا فِى ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکِتَـبَ فَمِنْهُم مُّهْتَد وَ کَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَـسِقُونَ * ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَىءَاثَـرِهِم بِرُسُلِنَا (حدید، 26ـ27) یعنى ما قبلا نوح و ابراهیم را فرستادیم و در نسل او دو «پیامبرى» و «کتاب» قرار داده ایم، بعضى از اینها هدایت شده و بیشترشان فاسق بودند، سپس ما پیغمبران خود را یک یک پشت سر یکدیگر قرار دادیم». از این آیه مى توان چنین نتیجه گیرى کرد: 📌«کلمه قفّینا مصدرش تقفیه و از ماده قفا است، قفا پشت گردن را مى گویند. وقتى که افرادى ردیف و پشت گردن دیگرى بایستند، مثل یک صف نظامى، چهره هر یک از آن ها به پشت گردن دیگرى است... جمله «ثمّ قفیّنا على ءاثرهم» متضمن این نکته است که هر پیغمبر بعدى از همان راه رفته است که پیغمبران قبلى رفته اند ، یعنى کسى خیال نکند پیغمبران راههاى مختلف دارند راه یکى بوده ، از نوح تا خاتم الانبیاء راه یکى است... «آثار» جمع «اثر» است و اثر یعنى جاى پا، پیغمبران هر کدام آمدند پا جاى پاى دیگران گذاشتند... راه انبیا یک راه بیشتر نیست.» 🔸نقد ادله پلورالیستى 🔸تمسک به آیات الهى 📌بعضى روشنفکران اسلامى براى توجیه نظریه پلورالیسم خواستند به اصطلاح براى مدعاى خود دلیل قرآنى بیاورند و یا آیاتى را که خط بطلان بر پلورالیسم مى کشد توجیه نمایند که در اینجا به یک آیه اشاره مى شود: 📌الف: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّـبِـُونَ وَالنَّصَـرَى مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الاَْخِرِ وَعَمِلَ صَــلِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ; (مائده، 69) یعنى آنان که ایمان آورده اند (مسلمانها) و یهودیان و صابئین و نصرانى ها، همه کسانى که ایمان به خدا و روز رستاخیز داشته باشند و کار شایسته به جا آورند، بى ترس و واهمه خواهند بود و غمگین نیز نمى گردند». وجه استدلال: «در این آیه براى رستگارى و ایمنى از عذاب خدا سه شرط ذکر شده است : ایمان به خدا، ایمان به رستاخیز و عمل نیک، قید دیگرى (مثل اسلام) نشده است.» 📌در پاسخ به استدلال به آیه فوق باید گفت که بین حق بودن یک دین و در صراط مستقیم گام برداشتن پیروان آن دین با رفع عقاب (حزن و خوف) نباید خلط کرد. 📌آن چه از آیه فوق مستفاد مى شود رفع عقاب در روز قیامت از اهل کتاب و حداکثر اعطاى ثواب و پاداش به مؤمنان اهل کتاب است که در دنیا به خاطر روشن نشدن نور اسلام بر دین خود باقى ماندند ، با این شرط که در اعتقادات خود مثل اکثر مسیحیان و یهودیان امروزه دچار شرک نشدند و از نظر اخلاقى نیز اعمال صالح انجام دادند. شهید مطهرى مى گوید: «باید بگوییم که عدالت و نیکوکارى حتى از مردمان کافر به خدا و قیامت هم مقبول است. بنابراین کسانى که منکر خدا و قیامتند ولى خدمات بزرگ فرهنگى، بهداشتى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى به بشریت تقدیم مى دارند، داراى اجر بزرگى خواهند بود.» 🔸عذاب اکثریت مردم 📌یکى از دستاویزهاى مهم طرفداران پلورالیزم ادعاى لزوم عذاب اکثریت مردم در جهنم بنابر انحصار حق به یک دین است ، چرا که لازمه حقانیت یک دین و باطل بودن دیگر ادیان، قول به ضلالت و گمراهى اکثریت مردم است امآا اگر پلورالیزم را بپذیریم و پیروان جمیع ادیان را از ره یافتگان و سالکان راه نجات تلقى کنیم ، تصویرى از خوش بینى و سعادت مطلق به اکثریت مردم را ترسیم کرده ایم که مطابق با حکمت و هدایت و خیرخواهى خداوند است. 📌اشکال فوق را بیشتر جان هیک فیلسوف معاصر طرح و تقویت نموده است.بعضى معاصران نیز آن را در مقالات خود دنبال کردند . البته اصل این اشکال چهار دهه پیش در جزوه اى چنین تقریر شد: «اگر پیروان هر یک از مذاهب این طور فکر کنند که فقط خودشان رستگارند، چنین طرز تفکرى با روح عدالت خداوند منطبق نخواهد بود.» 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد کتاب کیمیاگر ؛ اثر پائولو کوئلیو 1⃣ بخش اول 📌کتاب کیمیاگر، داستانی نمادین است که آن را از دو دیدگاه فلسفی و عرفانی می‌توان مورد بررسی قرار داد .سبک داستان سورئال است و تا حدی به رئالیسم جادویی نیز نزدیک می‌شود. 📌از دیدگاه فلسفه غربی می‌توان بیان کرد که هدف این داستان توجه به رویاها و خواسته‌های انسان و ساختن افسانه‌ای شخصی و تلاش برای رسیدن به آن می‌باشد اما از منظر دیگر می‌توان این داستان را داستانی عرفانی دانست که در آن به سیر و سلوک یک عارف می‌پردازد. 📌در اینجا سعی داریم که این کتاب را از هر دو دیدگاه بررسی کنیم . 📌بهتر است در ابتدا به بررسی نمادهای داستان بپردازیم تا بسیاری از مفاهیم آن برایمان روشن و ملموس ‌شود . 📌سانتیاگو، شخصیت اصلی داستان، خود نماد شخصی عارف و در جستجوی حقیقت است که از مادیات و تعلقات دنیوی در راه رسیدن به هدفی والاتر می‌گذرد و سختی‌ها و مصائب سفر را به جان می‌خرد. از دیدگاه فلسفی نیز این شخص نماد اراده‌ای قوی‌ و تسلیم ناپذیر در برابر سرنوشت است که در پی خواسته خود گام برمی‌دارد تا به هدفی برتر دست یابد. 📌نماد بعدی داستان گوسفندان سانتیاگو هستند که می‌توان گفت مشخصه دو چیز در داستانند، یکی نماد مادیات و تعلقات دنیوی که برای رسیدن به هدف برتر ناچار خواهیم بود از آن‌ها بگذریم و دیگری نماد انسان‌های سطحی و سرسپرده که تسلیم سرنوشت می‌گردند و به دنبال افسانه شخصی خود و رسیدن به مرتبه‌ای والاتر نیستند. 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️ نقد کتاب کیمیاگر ؛ اثر پائولو کوئلیو 2⃣ بخش دوم 📌نماد سفر ، به شکل ساده مسیری‌ست برای رسیدن به هدف. هر مقصدی مسیری دارد که برای رسیدن به آن باید طی شود. از نظر عرفا سیر و سلوکی که یک عارف باید داشته باشد تا به کمال برسد و همچنین مواجهه با موانع و مشکلات در طول این سفر به دفعات دیده می‌شود. 📌دختر بازرگان در این داستان نماد عشق مادی و بی‌هدف است و به دلیل اینکه هیچ تناسب و ارتباطی با عشق آسمانی‌ای که سانتیاگو به دنبال آن است ندارد در واقع عامل بازدارنده‌ای برای او محسوب می‌شود، درست برعکس شخصیت فاطمه. 📌مرد ذرت فروش که سانتیاگو در بندر با او روبرو می‌شود، نماد اشخاصی‌ست که هیچ دیدگاهی به عرفان ندارند و نسبت به افسانه شخصی خود کاملا بی‌توجه بوده و غرق در زندگی مادی خود می‌شوند. ملک صَدَق که ادعا دارد پادشاه سالیم است نماد یک مرشد داناست که سانتیاگو را با راه و رسم سفر آشنا کرده و به او یاد می‌دهد که چطور در طول سفر به نشانه‌ها توجه کند تا به هدف نهایی خود برسد. 📌کیمیاگر داستان عملا نماد یک راهب مذهبی است. با وجودی‌که شاید هدف افراد مذهبی و عرفا یکسان باشد و هر دو سعی در رسیدن به کمال و وصال با خدا را دارند اما طریقت و مسیرشان با یکدیگر کاملا متفاوت است. صحرا و باد یکی دیگر از نمادهای پررنگ داستان هستند. 📌سانتیاگو زبان باد و صحرا را بلد است و از طریق این دو بسیاری از نشانه‌های رسیدن به هدفش را دریافت می‌کند. در حقیقت ارتباطی که از طریق قلبش با صحرا برقرار می‌کند به او کمک می‌کند تا به افسانه شخصی‌اش دست پیدا کند. از این موضوع می‌توان برداشت کرد که نشانه‌ها همان آیات خداوند بر روی زمین هستند که اگر به آنها توجه کنیم به وجود خدا خواهیم رسید. 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️ نقد کتاب کیمیاگر ؛ اثر پائولو کوئلیو 3⃣ بخش سوم و پایانی 🔸در ادامه به بررسی ساختار داستان می‌پردازیم: 📌کتاب کیمیاگر یک داستان سورئال است یکی از عناصر مهم ادبیات و مکتب سورئالیسم خواب و رویاست. سورئالیست‌ها بر این باورند که خواب و رویا و ناخودآگاه انسان دریچه‌ای است به خودِ واقعی انسان. سورئال در زبان فارسی به فرا واقع‌گرایی ترجمه شده، به زبانی دیگر می‌توان آن را واقعیت واقعی‌تر نامید. 📌از ویژگی‌های این سبک توجه به رویا، احساسات لحظه‌ای، عبور از مرزهای پذیرفته شده‌ی باور و فرهنگ عامه، شگفتی‌آفرینی، حذف نکردن و پنهان نکردن احساسات و شکستن مرز ممکن و ناممکن می‌باشد که دقیقا تمام این‌ها در رمان کیمیاگر اتفاق می‌افتد و اساسا شالوده این داستان بر دیدن رویایی استوار است. 📌داستان روایتی ساده و روان دارد و کاملا رویدادی‌ست، از یک کلیسای متروک شروع می‌شود و دقیقا در همان موقعیت و فضا تمام می‌شود. زاویه دید داستان دانای کل نامحدود است زیرا نه تنها در ذهن شخصیت‌های داستان وارد می‌شود بلکه حتی از زبان اشیا و حیوانات هم سخن می‌گوید. همچنین اصطلاحا داستانی تیپ‌گرا می‌باشد، شخصیت‌های فقیر، پادشاه، کاسب، مرد، زن، جوان و … هر کدام نماینده قشری از جامعه هستند. 📌بجز فاطمه هیچ یک از شخصیت‌های داستان نام بومی ندارند و این هم یکی از راه‌هایی بوده که کوئیلو انتخاب کرده تا خواننده‌های مختلف، بهتر با کتابش ارتباط برقرار کنند. همینطور نام بردن از مذاهب و مکان‌های شناخته شده مختلف، در داستانی که کاملا افسانه است باعث باورپذیری بیشتر خواننده می‌شود. 📌فضای داستان بسیار ساده و ملموس است. کوئیلو چنان زیبا رویا و واقعیت را با یکدیگر تلفیق کرده که باور نمی‌کنیم روایت پیش‌رو تنها یک داستان است و این تسلط نویسنده را نشان می‌دهد. اما بعضی از منتقدین این سادگی و خطی بودن داستان را از نقاط ضعف آن می‌دانند و بر این عقیده‌اند که شخصیت‌های داستان اجازه نقش‌آفرینی آزادانه ندارند. داستان کاملا بسته است و هر چه که هست، خوب و بد ، به ذهن خواننده القا می‌شود و اجازه قضاوت ندارد. 📌پی‌رنگ و درون‌مایه داستان محدود است و تعداد شخصیت‌ها کم و ساده هستند. اما از نگاهی دیگر، همین سادگی و محدودیت باعث خوش‌فهم شدن و یا اصطلاحا همه‌فهم شدن این کتاب شده است. 📌خالی از لطف نیست که در اینجا نقل قولی از آقای محمد‌علی جمالزاده نویسنده توانای کشورمان در دفاع از قلم ساده کوئیلو را بخوانیم : 🔸در مملکت ما، هنوز هم ارباب قلم عموما در موقع نوشتن، دور عوام را قلم گرفته و همان پیرامون انشاهای غامض و عوام نفهم می‌گردند، در صورتیکه در کلیه مملکت‌های متمدن که سر رشته ترقی به دست آورده‌اند انشا ساده و بی‌تکلفِ عوام فهم، روی سایر انشاها را گرفته و این تلنگری‌ست برای کسانی که دغدغه آن را دارند که ای کاش می‌شد همه مردم را کتاب‌خوان کرد . 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد آثار پائولو کوئیلو ، نویسنده برزیلی 🔰نقد و بررسی مبانی خداشناختی و انسان‌شناختی پائولو کوئیلو 1⃣بخش اول 📌خداشناسی از نگاه پائولو کوئلیو : 🔸ضرورت و امکان شناخت خدا : 📌هرچند در بیان یک جهان‌بینی الاهی، باید نقش خدا در تدبیر جهان به خوبی ترسیم شود، اما پائولو مایل است جهان را بدون خداوند ترسیم کند. 📌وی معتقد است حتی اگر کسی نقشی برای خدا قائل نباشد، باز جهانِ جهان است. انسان همان موجودی است که باید به دنبال عشق خود بگردد. 📌در نگاه وی: «جست‌وجوی توضیحات درباره خداوند هیچ چیز بر شما آشکار نمی‌کند. ... هیچ‌کس هرگز ثابت نخواهد کرد که خدا وجود دارد. در زندگی، برخی چیزها را فقط باید تجربه کرد... عشق چنین چیزی است. خداوند نیز که عشق است، چنین چیزی است.» 📌در مکتب معنوی پائولو، مهم این است که انسان به دنبال رؤیاها و ندای قلب خود برود. اساساً ضرورتی ندارد که به دنبال خداشناسی باشد؛ چراکه به نظر او:کسی که به جست‌و‌جوی خدا می‌رود، دارد وقتش را تلف می‌کند. 📌می‌تواند راه‌های بسیاری را طی کند، به آیین‌ها و فرقه‌های زیادی پناه ببرد، اما این‌گونه هرگز او را نخواهد یافت. خدا این جاست، اکنون کنار ما. می‌توانیم او را در این مِه، در این زمین، در این لباس‌ها، در این کفش‌ها ببینیم. ... این ملاقات آسان نیست، ... چون او مدام از ما می‌خواهد به دنبال رؤیاها و قلب خود برویم. 📌از این مبانی فکری پائولو هم که بگذریم، و به فرض که اجازه داده شود به دنبال شناخت خدا باشیم، در نگاه تکثرگرایانه پائولو، شناخت هر کسی متفاوت خواهد بود. سرانجام، هر کس خدای خود ساخته‌ای دارد که با خدای دیگران تفاوت می‌کند. 📌از این‌رو، پائولو به ادیان الاهی در مورد ارائه تصویر خاصی از خداوند اعتراض دارد و اعتراف می‌کند که «از تصور خدایی استاندارد شده، که به طور متعصبانه‌ای برای همه معتبر باشد، وحشت دارم.» . 🔰ادامه دارد ... 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰🔰 ❇️نقد آثار پائولو کوئیلو ، نویسنده برزیلی 🔰نقد و بررسی مبانی خداشناختی و انسان‌شناختی پائولو کوئیلو 2⃣بخش دوم 📌خداشناسی از نگاه پائولو کوئلیو : 🔰نقد و بررسی مطالب بخش اول 🔹الف. نمی‌توان وجود خدا را ثابت کرد : 📌۱. بهتر بود پائولو می‌گفت: من نمی‌توانم خدا را ثابت کنم. البته کمی نیز به او حق باید داد. اثبات خدای واحد سه گانه، در جهان مسیحی بسیار دشوار است. کتاب مقدس نیز هیچ دلیلی برای اثبات خدا ندارد. مسلمانان در فرهنگ اسلام با این مشکل مواجه نیستند. قرآن و روایات امامان معصوم(ع)، به حکم عقلی و فطری بر وجود خداوند بسیار ارشاد کرده‌اند. 📌۲. هرچند تفصیل براهین اثبات وجود خدا را باید در منابع مستقل و مفصل جست‌وجو کرد، اما می‌توان برای کامل شدن نقد، به برهان سینوی در اثبات وجود خدا اشاره کرد: شکی نیست که در جهان موجودی وجود دارد. این موجود، یا وجود برای آن ضروری است و «واجب الوجود» است و یا «ممکن الوجود». این موجود، اگر واجب الوجود باشد که مطلوب ثابت است. اگر ممکن الوجود باشد، یعنی در وجودش «نیازمند» است. 📌از آنجا که دور و تسلسل باطل است، یا باید به مدد واجب الوجود حاصل شده باشد، و یا به مدد چیزی که سرانجام به واجب الوجود می‌رسد. نتیجه اینکه، جهان را نمی‌توان بدون واجب الوجود، یا همان خدا5 تصور کرد. 🔹ب. شناخت هر کس از خدا متفاوت است : 📌اینکه شناخت هر کس از خداوند متفاوت است، کلامی دو پهلو است. یک معنای آن این است که نمی‌توان خدای واحدی برای بشر تصور کرد. پائولو در نگاه تکثرگرایانه خود، به دنبال چنین برداشتی است. 📌معنای دیگر این سخن است که، خدا یکی است و راه شناخت او هم برای همه انسان‌ها یکسان است. اما بسته به تفاوت استعدادها و قرب و بُعْد‌های معنوی، هر کس به اندازه خویش درکی دارد. این معنا پذیرفتنی است. 🔰ادامه دارد ... 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
هدایت شده از  کتابیتا
🔰🔰 ❇️نقد آثار پائولو کوئیلو ، نویسنده برزیلی 🔰نقد و بررسی مبانی خداشناختی و انسان‌شناختی پائولو کوئیلو 2⃣بخش دوم 📌خداشناسی از نگاه پائولو کوئلیو : 🔰نقد و بررسی مطالب بخش اول 🔹الف. نمی‌توان وجود خدا را ثابت کرد : 📌۱. بهتر بود پائولو می‌گفت: من نمی‌توانم خدا را ثابت کنم. البته کمی نیز به او حق باید داد. اثبات خدای واحد سه گانه، در جهان مسیحی بسیار دشوار است. کتاب مقدس نیز هیچ دلیلی برای اثبات خدا ندارد. مسلمانان در فرهنگ اسلام با این مشکل مواجه نیستند. قرآن و روایات امامان معصوم(ع)، به حکم عقلی و فطری بر وجود خداوند بسیار ارشاد کرده‌اند. 📌۲. هرچند تفصیل براهین اثبات وجود خدا را باید در منابع مستقل و مفصل جست‌وجو کرد، اما می‌توان برای کامل شدن نقد، به برهان سینوی در اثبات وجود خدا اشاره کرد: شکی نیست که در جهان موجودی وجود دارد. این موجود، یا وجود برای آن ضروری است و «واجب الوجود» است و یا «ممکن الوجود». این موجود، اگر واجب الوجود باشد که مطلوب ثابت است. اگر ممکن الوجود باشد، یعنی در وجودش «نیازمند» است. 📌از آنجا که دور و تسلسل باطل است، یا باید به مدد واجب الوجود حاصل شده باشد، و یا به مدد چیزی که سرانجام به واجب الوجود می‌رسد. نتیجه اینکه، جهان را نمی‌توان بدون واجب الوجود، یا همان خدا5 تصور کرد. 🔹ب. شناخت هر کس از خدا متفاوت است : 📌اینکه شناخت هر کس از خداوند متفاوت است، کلامی دو پهلو است. یک معنای آن این است که نمی‌توان خدای واحدی برای بشر تصور کرد. پائولو در نگاه تکثرگرایانه خود، به دنبال چنین برداشتی است. 📌معنای دیگر این سخن است که، خدا یکی است و راه شناخت او هم برای همه انسان‌ها یکسان است. اما بسته به تفاوت استعدادها و قرب و بُعْد‌های معنوی، هر کس به اندازه خویش درکی دارد. این معنا پذیرفتنی است. 🔰ادامه دارد ... 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c