کتابــ کدهــ تسنیمــ
📚| #کتاب_مهدوی| 📙 طاووس مستور #رمان_مهدوی "طاووس مستور" مارا سوار بر ماشین زمانی به دوران پر از ا
ا❁﷽❁ا
#داستانک_مهدوی
📜شش سال بود که به بازرسیهای گاهوبیگاه قابلهها عادت کرده بود؛ قابلههایی که چون راهزنان به حجرهها و پستوهای خانه امام عسکری حمله میکردند.
به سرعت نور فکری از ذهنش گذشت.
به دنبال قابله پیر از پستو بیرون زد .
پیدایش کرد به قصد معامله با او.
معاملهای که قابله گواهی دهد بر بارداریاش.
صیقل، نگران جان امامش بود؛ کودکی که هم صیقل و هم قابله او را با چشمهای خود دیده بودند .
خطر را به جان خرید تا خطرها را از جانشین امام عسکری دفع کند.
زندانی خلیفه شد تا قربانی امامش باشد.
دست روزگار اما رهاییش را رقم زده بود...
برگرفته از
📙 #طاووس_مستور
🖋 #محبوبه_زارع
📚 @ketabkadeh_tasnim