• من بیوضو موی تو را شانه نکردم! •
-
-
روزی رسولخدا داخل خانه فاطمهٔ زهرا
-علیهما السلام- شدند، دیدند که فاطمه
حسين -علیهما السلام- را در پیش خود
نشانیده و سر مبارکش را شانه میکنـد
و گریـه میکنـد، حضـرت رسـول پرسیـد:
ای فاطمـه! چـرا گریـه میکنـی؟ فاطمـه
-علیها السلام- عرض کرد: ای پدر گریه
میکنـم بـه این سبـب که میترسـم کـه
این شانه به سر حسین میکشم مبادا
يـک تـار مو از سـر حسینم جـدا شـود!
@ketabkhaneh_fazael
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-
حکایتی از تشرف به محضر نورانی
حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه
در بیان آیت الله سید محمد تقی مدرسی
@ketabkhaneh_fazael
ما چله نشینِ شبِ یلدای ظهوریم
مـا مـنـتـظـرِ نـوبــتِ بـرپـائـیِ نـوریـم
ما محو جمالِ پسرِ فاطمه هستیم
شبزندهنگهدار بهیلدای حضوریم
نقل است از شیخ محمد کوفی رحمهالله
که امام زمان مرا امر نمودند و فرمودند:
این چنین برایم دعا کنید [یعنی مومنین]
اَللّهُمَّ هٰذا دینُکَ قد أصبَحَ باکِیاً لِفَقدِ
وَلیِّـکَ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
وَ عَـجـِّل فَـرَجَ وَلـیـِّـکَ رَحمَةً لِدینـِکَ.
وَ هٰـذا كتـابُـک قَـد أصـبَـحَ باكياً لِفَقدِ
وَلیِّکَ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
وَ عَجـِّل فَرَجَ وَلـیـِّکَ رَحمَـةً لِـکِتـابِـک
وَ هذه عيون المؤمنين قد أصبحت
باكيةً لِفَقدِ وليّك فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُـحَـمَّـد وَ عَـجـِّــل فَـرَجَ وَلــیـِّـکَ
رَحــمَــةً لِــعـيــونِ المـؤمــنـيـن.
@ketabkhaneh_fazael
کتابخانه فضائل
نقل است از شیخ محمد کوفی رحمهالله که امام زمان مرا امر نمودند و فرمودند: این چنین برایم دعا کنید [ی
-
-
آیت الله سیّد محمّد مهدی خراسانی، محقّق بینظیر دوران، مجاور حرم أمیرالمؤمنین، بدون واسطه از مرحوم از مرحوم شیخ عبدالعلی بَحرانی نقل میکند که میفرمود: روزی در حرم أمیرالمؤمنین -علیه السّـلام- شخصی را دیدم که این دعا را میخواند:
اللهّمّ هذا دینُکَ أَصبَحَ باکیاً لِفَقَدِ ولیِّکَ فَصَلِّ علی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّل فَرَجَ وَلیِّک رَحمَةً لِدینِک، اللهّمَ هذا کِتابُکَ أَصبَحَ باکیاً لِفَقَدِ ولیِّکَ فَصَلِّ علی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّل فَرَجَ وَلیِّک رَحمَةً لِکِتابِک، اللهّمَ هذه أَعیُنُ المُؤمِنینَ أَصبَحَت باکیةً لِفَقَدِ ولیِّکَ فَصَلِّ علی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّل فَرَجَ وَلیِّک رَحمَةً لِلمؤمِنین.
خداوندا این دین توست که در نبود ولیّت گریان است، پس بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و در فرج ولیّت از باب ترحّم بر دین خود تعجیل بفرما. خداوندا این کتاب توست که در نبود ولیّت گریان است ؛ پس بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و در فرج ولیّت از باب ترحّم بر کتاب خود تعجیل بفرما. خداوندا این دیدگان مؤمنان است که در نبود ولیّت گریان است؛ پس بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و در فرج ولیّت از باب ترحّم بر مؤمنان تعجیل بفرما.
شیخ عبدالعلی بَحرانی میگوید: با خود گفتم شاید این شخص امام عصر -عجّل الله فرجه- باشد، در همان لحظه آن شخص از مقابل ضریح به سمت پشت ضریح حرکت کرد؛ من نیز در جهت مخالف او حرکت کردم تا او را رو در رو ملاقات کنم، ولی او را ندیدم. به سرعت از حرم خارج شدم و از خادمین و دیگران دربارهٔ او سؤال کردم، کسی چیزی نمیدانست. به ذهنم رسید شاید از سمت ایوان طلا خارج شده است، در صحن شریف گشتم ولی او را ندیدم، لذا یقین کردم که این شخص، وجود نازنین امام عصر -عجّل الله فرجه - بود، که این گونه برای فرج و ظهور خود دعا میکرد.
📚تنها راه رهایی، مهدی پور، ص۷۸
@ketabkhaneh_fazael
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و أن تختم لي بالسّعادة
کتابخانه فضائل
• هذا من الأسرار! • - - یـا أحـمـد، لـولاک لما خلـقـت الأفلاک و لولا عـلـیٌ -عليه السلام- لما خلقت
-
-
آیه الله میرجهانی در کتاب شریف:الجنه العاصمه از کتاب کشف اللئالی، تألیف صالح بن عبدالوهاب بن عرندس، حدیثی را با سند متصل به جابر بن عبدالله انصاري روایت کرده که رسول گرامی از خداوند منان نقل کرده، که فرمود:
یا احمد! لولاك لما خلقت الأفلاك، ولولا
علیّ لما خلقتک، ولولا فاطمه لما خلقتکما؛
اي احمــد! اگر تـو نبـودي، ایـن افلاك را نمی آفریـدم، اگر علی نبـود، تو را نمیآفریـدم؛ و اگر فـاطمه نبـود، شــما را نمی آفریدم.
ابن عرندس از علماي بزرگ و شعراي سترگ قرن نهم هجري است. علامه امینی در مورد یکی از قصاید ایشان می نویسد:در میان اصـحاب مشـهور است که این اشعار هرگز در مجلسی خوانده نشده، جز این که حضرت بقیه الله ارواحنا فداه در آنجا حضور یافته است.
متن کامل این اشعار در منتخب طریحی آمده است.
علامه میرجهـانی نسـخه ي خطی کتاب: کشف اللئالی را در کتابخانه ي علامه شـیخ محمد سـماوي در نجف اشـرف دیـده است.
روز دوشنبه 24ذیقعده الحرام 1434برابر 8/7/1392ش. در مشهد مقدس، در حسینیه ي مرحوم آیه الله شیرازي قدس سره به دیدار صدیق ارجمند محقق توانمند حجه الاسلام والمسلمین آقاي سید علی اصغر امینی رفتم و از ایشان داستان دیـدارش با علامه ي امینی را جویا شدم.
فرمود: هنگامی که علامه ي امینی قدس سـره از پاکسـتان آمده بود و در هتل علیزاده (در بست بالا) اقامت داشت، به محضرشان شرفیاب شدم.
به هنگام بحث از سفر پاکستان فرمودند: در کراچی به دیدن آقاي حافظیان رفتم، نبود.
گفتم: ایشان الآن در مشهد مقدس هستند، اگر امر بفرمایید ایشان را به محضر مقدستان می آورم.
فرمودنـد: مایـل هسـتم ایشان را ببینم. براي ساعت 9صـبح فردا وعـده گـذاشتیم، به اطلاع مرحوم حافظیان رسانیـدم، ساعت 9 صبح در معیت ایشان به خدمت علامه رسیدیم.
مرحوم حافظیان ( 1400 _ 1332ق) یک جلد از کتاب ارزشمند خود لوح محفوظ را به محضر علامه تقدیم نمود.
آنگـاه علامه ي امینی فرمود: شخصـی به من مراجعه کرد و گفت: شـما در الغـدیر گاهی مطلب مه ّمی را نقل کرده ایـد و منبع آن را بیان نکرده ایـد. من مراجعه کردم دیدم درست است، در مواردي منبع را فراموش کرده ام و لذا نیاز پیدا کردم به این که سفري به استانبول بکنم و در کتابخانه ي سلیمانیه به بحث و کنکاش بپردازم.
ساعـات اسـتفاده از کتابخـانه بسـیار محـدود بود و آن براي یـک تحقیق جـامع و کامـل وافی نبود. با سـفیر عراق و تعـدادي از شخصیت ها تماس گرفتم که مسئول کتابخانه براي من امکان استفاده بیشتر بدهد، امکان پذیر نشد.
شبی به مولاي متقیـان امیرمومنان علیه السـلام متوسل شـدم و گفتم: مولا جان! من براي شـما تلاش می کنم، خودتان عنایتی بفرمایید.
اول صبح در زده شد، میزبان من آمد و گفت: کسی با شما کار دارد، گفتم: بیاید.
آمد و گفت: من در کتابخانه ي سلیمانیه مسئولیتی دارم و خود شیعه هستم،من با تمام وجودم در خدمت شما هستم، هر کتابی که شما می خواهید، عنوانش را به من بفرمایید، من دستگاه فیلمبرداري می برم، در داخل کتابخانه از آن ها براي شما میکروفیلم می گیرم به شرط اینکه احدي از آن مطلع نشود و لذا خودم به سراغ شما آمدم، شخص دیگري را نفرستادم و به این گونه هر چه نیاز داشتم، ایشان فیلمبرداري می کرد و براي من می آورد.
آنگاه علامه ي امینی فرمودند: من در استانبول یادداشت هاي فراوانی در مورد امام حسن و امام حسین علیهماالسلام برداشته ام که دو جلد بزرگ شده است اگر آنها چاپ شود، به همان مقدار که الغدیر مفید بود، آن ها نیز مفید خواهد شد.
آنگاه علامه ي امینی شماري از یافته هاي خود را براي مرحوم حافظیان شرح داد، از جمله فرمود:
من در این سفر تتمه ي حدیث لولاك را پیدا کردم و متن کامل آن چنین است:
یا احمد! لولاك لما خلقت الأفلاك؛
ولولا علیّ لما خلقتک؛
ولولا فاطمه لما خلقتکما؛
ولولا الحسنان لما خلقتکم؛
اي احمد! اگر تو نبودي، افلاك را نمیآفریدم
اگر علی نبود، تو را نمی آفریدم؛
اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را نمیآفریدم؛
اگر حسن و حسین نبودند،
شما سه نفر را نمیآفریدم!
📚 جرعه اي از کرامات امام حسین
علیه السلام، مهدی پور، ص١٤
@ketabkhaneh_fazael