eitaa logo
کتابخانه فضائل
1.5هزار دنبال‌کننده
753 عکس
350 ویدیو
5 فایل
|بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم| امام‌صادق‌علیه‌السلام: هر‌كه‌‌بخواند‌‌نوشته‌اى‌از‌ فضائل‌علی‌بن‌ابیطالب‌‌ر‌ا‌ خداوند‌گناهانى‌‌راكه‌او‌از‌ راه‌چشم‌مرتكب‌شده‌مى‏‌آمرزد. الأمالی‌ص١٣٨ #تاروز‌حَشـر‌هرچـه‌بگویم‌عـلـے‌ڪم‌است•• #اللهم‌عجل‌الولیڪ‌الفرج••
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونی‌که تنهای‌تنهاست دلش از همه بریده اونی که واسه یه بارم هنوز آقاشو ندیده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما نه صوفی هستیم نه درویشیم ما سینه زن امام حسینیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکس تو این عالم حسینی بشه بی‌کس میشه، مردم دیگه سلامش هم نمی‌کنن
۱۹ ساله رفته امّا از من زنده، زنده‌تره..
• دیگر مرا فاطمه نخوانید! • - - روي أنها لما زفت إلی‌ بيت‌ الامام أميرالمؤمنين  علیه‌السلام‌ وجدت‌ الامامين‌ الحسن‌ و‌ الحسين  عليهما‌ السلام مريضين ، فأخذت تمرضهما و تقوم برعايتهما، و تلاطفهما في القول، وتطيب لهما الكلام ، حتى عوفيا من مرضهما و برئا من علتهما. ثم إنّها على ما قيل طلبت من الامام أميرالمؤمنين أن‌ يعهد إلى أهل‌ بيته بأن لا‌يدعوها أحد بعد ذلك باسمها فاطمة، مخافة أن يتذكر أبناء فاطمة الزهراء عليها‌ السلام أمهم فيتجدّد حزنهم ويلكأ جرح مصابهم ، فتثار أشجانهم و تعود اليهم ذكرياتهم، فدعاها أميرالمؤمنين بأم‌ّ البنين وقتی‌که فاطمه به‌خانه امیرالمؤمنین به‌عنوان همسر حضرت وارد شد، امام حسن و حسین -علیهما السلام- را بیمار یافت. او شروع به مراقبت و پرستاری کردن از آن‌ دو بزرگوار نمود و با مهر و محبت با آن‌ها سخن می‌گفت و دل‌شان را شاد می‌کرد تا این‌ که آن‌ دو بهبود یافتند و از بیماری‌شان بهبود پیدا کردند. سپس، به آن‌چه که گفته شده بود، ام البنین از امیرالمؤمنین خواست که از خانواده‌اش درخواست کند تا از این پس او را به نام «فاطمه» نخوانند، زیرا نگران بود که فرزندان فاطمه زهرا -علیها السلام- به یاد مادرشان بیفتند و اندوه‌شان دوباره زنده شود و زخم مصیبت‌شان دوباره تازه گردد، و احساساتشان برانگیخته شده و خاطراتشان به یادشان بیفتد. به همین دلیل، امیرالمؤمنین او را با نام «ام البنین» خطاب کرد. 📚امّ‌البنين‌ النّجم‌ الساطع، خلخالی، ص٨٤ @ketabkhaneh_fazael
• دیگر مرا امّ‌البنین نخوانید! • - - وقتی که در مدینـه بـرای بی‌بی ام البنین خبر آوردند که چهار پسر تو در خدمـت حسین بن علی -علیهما السـلام- شهیـد شده‌اند. از بـرای پسرانش گریه می‌کرد، گاهی سر راه عراق و گاه در بقیع می‌نشست و ندبه‌های جان‌ سوزی می‌کرد. زنان هم دورش جمع می‌شدند. مروان حکم که حاکم مدینه بود، با آن‌ همه دشمنی و قساوت دل، گاهی به آن‌ جا می‌آمد، می‌ایستاد و می گریست، از جمله ندبه هایش این است: لا تدعونی ویک ام البنین تـذکرینـی بلیـوث العریـن کانت بنون لی ادعی بهـم و الیوم اصبحت و لا من بنین ای زنان!من از شما یک تقاضا دارم و آن این است که بعد از این، مرا با لقـب «امّ‌البنین» نخوانید. وقتی که شما مرا بـه این عنوان می‌خوانید، به یاد فرزندان شجاعم می افتم و دلم آتش می‌گیرد. زمانی من ام‌البنین بودم ولی کنون دیگر ام‌البنین و مادر پسران نیستم! 📚 المجالس الشجیه فی سيرة ام البنین،      مهدی تاج الدین، ص١٠٤ @ketabkhaneh_fazael
- - واعـظـی در مسجد دمشق نام علی -علیه السّـلام- بر زبانـش گذشتـه بود، عبدالملک مروان مـلعـون امـر نمود که زبانش بیرون کشیدند و تعجب می نمود که عجب است که این اسم بر زبان مردم میگذرد! و از کمال مکر و حیله و تعلیمات شیطانی اطراف را پـر آوازه کردنـد تا جایـی کـه بـا ابوتراب و فرزندان و با آل رسول الله -علیهم السلام- محاربه نموده حقوق ایشان را غصب نمودند، تا مـردم جـرأت نموده هر جا اسم ابوتراب گـذرد هذیان گوینـد و کلمات کفـرآمیز بر زبان گذرانند و منافع و مداخـل مشروعه ایشان را به نوعی مسـدود ساختنـد کـه ایشان را قدرت بر چیزی نمانده، مهـمـات دنیا بر ایشان تباه گردید تا زمان خلافت عمر چـون اسم آن حضرت و بنی هاشم در اول طومار بیت المال دید که وظایف به اسم ایشان نوشته اند، از وظایف چیزی کم کرد و رفته رفته تمامی را قطع نمود. 📚 تحفة الشاهيه، کرهرودی، ص۳۷۹ @ketabkhaneh_fazael
- - و غاصـبـیـن ولایت در باب مطاعن خانـدان نبوّت اهتمـام بـه نوعـی نمودنـد کـه چـون اسم علی و حسن و حسین -علیهم السّلام- مذکور شدی کودکـان و جوانـان آن روزگـار می‌پرسیدند که مسمّـی به این اسامـی چه کسانند؟ تا نوبت به‌واقعه کربلا منتهی شد، و زنان اطفال و غیر ایشان از اهلِ‌شام شادی مـی‌نمودنـد و دایره می‌زدند، و پیران خضاب نموده و حنا بسته و لباس‌ های فاخر پوشیده و به انواع ملاهی اشتغال می‌نمودند و سوره إنّا فتحنا می‌خواندند و یزید ملعون را تهنیت می‌نمودند که مرتکب این‌طور امری شده بود. 📚 تحفة الشاهيه، کرهرودی، ص۳۷۹ @ketabkhaneh_fazael