کتابخانه بچه های آسمان
سن پیشنهادی مخاطب: ۶ سال به بالا
یکی بود یکی نبود
غیر از خدای مهربون هیچکس نبود
یه عروسک ساز مهربون و عاقل، توی یک کلبه ی باصفا گوشه ی یک جنگل قشنگ زندگی می کرد.
این عروسک ساز، که اسمش «آقابابا» بود، عروسکای عجیبی درست می کرد. عروسکایی که راه می رفتن، حرف می زدن و فکر می کردن.
آقابابا عروسکهاش رو خیلی دوست داشت.
هر کدوم رو یه شکلی می ساخت:
یکی کوچیک، یکی بزرگ...
یکی کوتاه، یکی بلند...
یکی سیاه، یکی سفید، یکی زرد، یکی بنفش...
یکی موبلند، یکی موکوتاه...
یکی چشم سیاه، یکی چشم آبی، یکی چشم عسلی...
ولی همه ی همه ی اونا رو اندازه ی هم دوست داشت.
هر کدوم رو که درست می کرد، نوازشش می کرد، توی گوشش اسمشو میگفت و میفرستادش توی جنگل، تا پیش بقیه ی عروسکا زندگی کنه!
عروسکا، خیلی خوشحال و خوشبخت بودن، چون آقابابا براشون همه چی آماده کرده بود. خونه های قشنگ، خوردنی های خوشمزه، ...
اما گاهی وقتا، یه سؤالهای سختی داشتن که نمی تونستن جوابشو پیدا کنن. هیچکدومشون بلد نبودن به اون سؤالا جواب بدن.
مثلا اینکه چطوری باهم مهربون باشن...
چطوری به عروسکای جدید دوست داشتن رو یاد بدن...
چطوری کنار هم زندگی کنن و همدیگه رو اذیت نکنن...
اصلا چه طوری عروسکای خوبی باشن...
آقابابا که دید سؤالای عروسکا خیلی زیاده، تصمیم گرفت یه کتاب خیلی خوب بنویسه و جوابها رو توش بذاره.
اما آقابابا اگه می خواست همه چی رو برای عروسکا توی کتاب بنویسه، کتابش حالا حالاها تموم نمیشد. پس تصمیم گرفت یه عروسک خیلی خیلی عاقل هم بسازه و همه ی جوابها رو یادش بده. آقابابا، به عروسکِ عاقل که اسمش رو «بابادانا» گذاشته بود، یاد داد که درس های اون کتاب رو برای عروسکا بگه. بابادانا مهربونترین و عاقلترین عروسکی بود که آقابابا تا حالا ساخته بود.
از وقتی بابادانا به جنگل، پیش عروسکا رفت، عروسکا خیلی حالشون بهتر شد، جواب سؤالاشون رو پیدا کردن و باهم مهربون تر شدن.
بابادانا هم هرروز براشون از کتابِ آقابابا می گفت، قصه های خوب تعریف می کرد و یادشون می داد چطوری خوب زندگی کنن.
اما بچه ها! بین عروسکا، چند تا عروسک بد هم بودن. عروسکایی که نه به حرفای بابادانا گوش می دادن و نه آقابابا رو دوست داشتن.
اونا دلشون میخواست هرجور دوست دارن، زندگی کنن.
فقط خوشحالی خودشون براشون مهم بود.
حتی اگر بقیه ی عروسکا اذیت میشدن، اونا براشون مهم نبود.
بابادانا خیلی باهاشون حرف میزد، حرفهای آقابابا رو از روی کتاب براشون توضیح میداد. بابادانا بهشون میگفت که چون آقابابا اونا رو ساخته، خیلی خوب می دونه چه چیزایی لازم دارن وچطور باید زندگی کنن، پس باید به حرفای آقابابا گوش بدن وگرنه زندگی خودشون و بقیه رو خراب می کنن.
اما فایده نداشت.
ادامه دارد...
#قصه
#داستان
@ketabkhanehkoodak
کتابخانه بچه های آسمان
اما فایده نداشت.
بقیه ی عروسکا هم که نمی تونستن کاری انجام بدن، از بابادانا کمک خواستن.
بابادانا گفت شما خودتون باید قوی بشین و یادبگیرین که اون عروسکا رو شکست بدین.
اما عروسکا یا می ترسیدن یا تنبلی می کردن...
کم کم تعداد دیگه ای از عروسکا هم به حرفای خوبِ بابادانا بیتفاوت شدن.
جنگل زیبا، دیگه مثل قبل، زیبا و شاداب نبود. عروسکا همدیگه رو اذیت میکردن و به فکر هم نبودن.
دیگه کمتر به حرفای بابادانا گوش می دادن و بعضیا حتی آقابابا و کتاب خوبش رو فراموش کرده بودن.
تا اینکه یه روز آقابابا فهمید که اون عروسکای بد، می خوان بابادانا رو اذیت کنن.
می خوان بابادانا رو از بین ببرن تا دیگه هیچکس نتونه خوب زندگی کردن رو یاد بگیره.
بقیه ی عروسکا هم که شجاعت و حوصله نداشتن از بابادانا دفاع کنن.
برای همین، آقابابا به بابادانا گفت که باید به سفر بره. یه سفر طولانی؛
تا روزی که عروسکا بفهمن چقدر به بابادانا احتیاج دارن. تا روزی که بفهمن بدون بابادانا و حرفای آقابابا نمیتونن زندگی خوبی داشته باشن؛
و اینطوری شد که بابادانا رفت...
.
روزها گذشت و عروسکایی که هنوز بابادانا رو دوست داشتن، دلشون تنگ شده بود و نمیدونستن حالا باید سؤالاشون رو از کی بپرسن. نمی دونستن با عروسکای بدِ جنگل چکار کنن. نمی دونستن چه کار کنن تا بابادانا برگرده پیششون.
یک روز یکی از عروسک های قدیمی جنگل، بقیه رو جمع کرد و گفت: «یادتونه اون روزایی که بابادانا پیشمون بود، بهمون چی گفت؟ گفت وقتایی که من نیستم یا میرم سفر، باید سؤالاتون رو از شاگردای خوبِ من بپرسین. عروسکایی که من بهشون خیلی چیزا یاد دادم و میتونن جواب خیلی سؤالاتون رو بدن. به حرف اونا گوش بدین. تو کارهاتون ازشون راهنمایی بخواین.»
بقیه ی عروسکا حرف عروسک پیر رو تأیید کردن و همه باهم به سراغ «پیربابا» رفتن.
پیربابا عروسک مهربونی بود که از همه ی عروسکا بیشتر درسهای بابادانا رو یاد گرفته بود و از همه بیشتر به فکر عروسکای جنگل بود.
پیربابا، به عروسکا گفت: «من راهنمای شما می شم اما یادتون باشه که تا وقتی بابادانا از سفر برنگرده، ما نمیتونیم دوباره مثل قبل زندگی خوبی داشته باشیم.
ما باید سعی کنیم عروسکای خوبی بشیم و عروسکای بد رو شکست بدیم تا بابادانا دوباره پیشمون بیاد. هر چه قدر ما بیشتر کارهای خوب بکنیم، بابادانا زودتر برمی گرده.»
عروسکا از این خبر خوشحال شدن و به پیربابا قول دادن که همیشه به حرفاش گوش بدن تا هم زندگی بهتری داشته باشن و هم بابادانا زودتر برگرده.
پایان.
#قصه
#داستان
@ketabkhanehkoodak
والدین عزیز!
همانطور که احتمالا متوجه شده اید، این قصه اشاره ی کوتاهی به مفهوم «ولایت فقیه» در زمان غیبت امام زمان عجل الله فرجه دارد.
پیشنهاد می شود برای بچه های زیر هشت سال به همین حد از گفتگو(پرسش درباره ی قصه) بسنده کنید و وارد مفاهیم اصلی قصه نشوید.
اما برای بچه های بزرگتر، می توانید با اشارات ظریف، ذهن کودک را به سمت مفاهیم اصلی سوق دهید. اما در این صورت هم از القای مستقیم خودداری کرده و اجازه دهید کودک با ذهن خودش، مصداق ها را پیدا کند.
.
پ.ن: انتخاب دو اسم آدی و آدیا، صرفا جهت قرارگرفتن بچه ها در فضای قصه است و به معنای «تیزبین و ژرف نگر» می باشد.😊
#قصه
#داستان
#تفکر
#گفتگو
#ولایت_فقیه
#ولی_فقیه
#ولایت_فقیه_برای_بچه_ها
@ketabkhanehkoodak
سلام.
«ماجراهای باد بدقلق» مجموعه داستان هایی کودکانه با موضوع شهدای نازنین کربلاست.
این قصه ها اغلب برای رده ی سنی ۶_۹ سال مناسب است.
قصه ها را در صفحه ی #اینستاگرام #روضه_خانگی دنبال کنید.
@rozehkhanegi
.
#قصه
#داستان
#محرم_کودکانه
#کتابخانه_تخصصی_کودک_بچه_های_آسمان
@ketabkhanehkoodak
کودک ماجراجو: من آتش نشان هستم – همراه با رنگ آمیزی
مترجم: #آرزو_رمضانی
ناشر: #آبرنگ
رده ی سنی: 4 تا 7 سال
رده ی کتاب در کتابخانه: #داستان-علوم_اجتماعی
@ketabkhanehkoodak
یک روز با آقای آتش نشان : کتاب کار همراه با برچسب
مترجم: #تهمینه_کرمانی
ناشر: #پیام_مشرق
رده ی سنی: 4 تا 6 سال
رده ی کتاب در کتابخانه: #داستان-علوم_اجتماعی
.
@ketabkhanehkoodak
شغل آینده ی من6: اشلی آتش نشان
مترجم: #فرزاد_امامی
ناشر: #افق
رده ی سنی: 5 تا 8 سال
رده ی کتاب در کتابخانه: #داستان-علوم_اجتماعی
نسخه PDF در فیدیبوموجود است.
.
@ketabkhanehkoodak
سلام کلاس اولی ها 13: آتش نشانی
نویسنده: #داریوش_صادقی
ناشر: #کتاب_نیستان
رده ی سنی: 5 تا 7 سال
رده ی کتاب در کتابخانه: #داستان-علوم_اجتماعی
نسخه PDF در فیدیبوموجود است.
.
@ketabkhanehkoodak
پسرکوچولو و ماشین ها7: با ماشین های آتش نشانی آشنا می شوم
ناشر: #قدیانی
رده ی سنی: 5 تا 7 سال
رده ی کتاب در کتابخانه: #داستان-آموزنده
.
@ketabkhanehkoodak
این داستان، از زبان شتری به نام شاپول، ماجرای غدیر را روایت می کند.
.
❇️نقاط قوت داستان:
☘شرح ماجرا از زبان شتر.
☘زبان ساده و روان.
☘روایت داستان، مناسب قصه گویی نگاشته شده و جزئیات مورد نیاز قصه گو در پرانتز ذکر گردیده است.
☘به صورت کوتاه و در خلال داستان، به موضوع ولایت و بیعت اشاره شده است.
.
❇️نقاط ضعف داستان:
☘استفاده از لغت ها و مفاهیم غیرمؤدبانه مانند بوگندو، خرفت، ...
☘وجود شخصیت مرد مسلمانی که تمیز نیست و به اصطلاح داستان، هپلی است.
☘اشاره به وسواسی بودن شتر و عدم نقد آن در داستان.
☘اشاره به مفاهیم کاملا انتزاعی(عدم تناسب داستان با سنین کمتر) مثل: نورانیت چهره ی پیامبر که نتیجه ی شستشو نیست، عطر بهشت و بیعت با امیرالمؤمنین برای معطر شدن به عطر بهشت، ...
☘پرداختن زیاد به حواشی و توصیفات مربوط به شاپول، و در نتیجه مغفول ماندن اصل داستان غدیر.
.
#معرفی_داستان_دینی
#داستان
#قصه
#روایت_غدیر
@ketabkhanehkoodak
بسم الله
سلام🌺
همونطور که قول داده بودیم، نوبت به معرفی بخش های کتابخانه ی بچه های آسمان رسیده...
اولین بخشی که قراره بهتون معرفی کنیم،
#مهمترین و #اصلیترین بخش کتابخانه است!
یعنی یه جورایی #هدف اصلی از راه اندازی کتابخانه، همین بخش بوده!
بخش #رُشدانه یا همون #کتاب_کودک!
در بخش رشدانه، حدود ۱۱ هزار جلد کتاب #خوب و #باکیفیت کودک، برای #گروه_سنی صفر تا ۱۲ سال تمام، آماده ی استفاده ی مراجعین عزیز کتابخانه است.
این کتاب ها با #رده_بندی خاص کتابخانه ی بچه های آسمان، در ۳ گروه اصلی(#شعر/ #داستان/ #غیرداستان)و در ۱۴ #موضوع متنوع، طبقه بندی شدند تا انتخاب و دسترسی برای بچه های عزیز آسون تر باشه. هر موضوع هم، #رنگ مخصوص خودش رو داره که روی #قفسه ها مشخص شده!
همچنین گروه سنی صفر تا ۱۲ سال، به ۴ زیرگروه سنی تقسیم شدن که رده ی سنی مناسب هر کتاب(پیشنهادی)، با #برچسب_رنگی روی جلد کتاب مشخص شده.
منابع موجود در بخش رشدانه، دائما در حال به روزرسانی هست و با تنوع موضوعی بالایی که داره برای بچه ها بسیار جذاب و قابل توجهه!
یک نکته هم درمورد #هزینه ی خرید کتاب ها خدمتتون عرض کنیم که این هزینه ها از محل دریافت حق عضویت ها و البته همراهی کتابداران مجموعه تأمین میشه.
در سال جاری، با وجود تعطیلی کتابخانه، ما از خرید کتاب #جدید برای بچه های گلمون غافل نبودیم و با هزینه ی مبلغ #یازده_میلیون_تومان (وام قرضالحسنه) تونستیم ۳۳۰ جلد کتاب کودک تهیه کنیم که به زودی به بخش رشدانه افزوده میشن.
استفاده از کتاب های بخش رشدانه در فضای زیبای کتابخانه، #رایگان است و نیازی به عضویت نداره؛
اما برای #امانت کتاب می تونید با عضویت در کتابخانه با اعتبار #سه_ماهه یا #شش_ماهه، در هر مراجعه #پنج (۴+۱) کتاب کودک امانت بگیرید!
برای بخش رشدانه،
عضویت #ویژه ی مسیرهای دور هم داریم، که در هر ماه می تونید #فقط یک بار مراجعه کنید و ۱۲ کتاب امانت بگیرید.(تشخیص دور بودن مسیر، بر عهده ی مسئول عضویت کتابخانه است.)
بخش جذاب و متنوع رشدانه منتظر بچه های عزیزه تا بیان و از ورق زدن و خوندن کتاب ها لذت ببرن...
برای کسب #اطلاعات_بیشتر،
روزهای زوج ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۹:۳۰
با شماره ی ۰۵۱۳۵۰۹۳۴۳۸ تماس بگیرید...
#رشدانه
#کتاب_کودک
#کتابخانه_تخصصی_کودک
#کتاب_خوب_بخوانیم
#بچه_های_آسمان
#آینده_ی_روشن
#نسل_کتابخوان
#ایران_قوی
@ketabkhaneh_koodak