eitaa logo
کتابخانه های عمومی طرقبه شاندیز
357 دنبال‌کننده
1هزار عکس
23 ویدیو
29 فایل
✅ #کتابخوانی_رمز_پیشرفت 👌 #ایران_کتابخوان 📚 اطلاع رسانی اخبار و رویدادهای حوزه کتاب، #مسابقات_کتابخوانی، خلاصه کتاب، معرفی کتب مفید، فایل پی دی اف کتاب های مختلف و... https://eitaa.com/joinchat /1329791405Cb44a4be3d1 🔰 ادمین: @hamid_feyzi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بخوانید 💚 زیبا و درس آموز 🔰 چند خطی از مهدی آذریزدی به مناسبت ۱۸ تیرماه سالروز درگذشت این نویسنده خوش ذوق که به عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است. 🟤 نام آذریزدی همیشه همراه است با «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»... می‌خواسته برای بچه‌هایی که مثل خودش کتاب نداشتند، کاری بکند، که این قصه‌ها را می‌نویسد. اولین جلد مجموعه را سال ۱۳۳۵ منتشر می‌کند که با گذشت سال‌ها همچنان مورد توجه است. 🔹آذریزدی که او را پرتیراژترین نویسنده‌ تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران می‌دانند، در مجموع، بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچه‌ها نوشته است. 🔶 چند جلد «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» نوشته و «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن» را از «قند و عسل» شعر گفته و از «گربه‌ی ناقلا» و «گربه‌ی تنبل»، داستان. ♦️برای «بچه‌ خوب»، «مثنوی» سروده و «مجموعه قصه‌های ساده» را نوشته و البته برای بزرگ‌ترها هم «مثنوی» مولوی را تصحیح کرده است، که می‌گفت، برایش ادعای زیادی هم دارد. 🟢 پیرمرد تنها در سال‌های پایانی عمر از کنج اتاقش با دیوارهای کاهگلی و انبوه کتاب و سکوت از کوچه پس‌کوچه‌های محله قدیمی خرمشاه یزد هر از گاهی به تهران و نزد فرزندخوانده‌اش به کرج می‌آمد و دوباره هوای شهر خود را می‌کرد. 🔵 بعد از ۵۰ سال زندگی در تهران، به یزد که برگشت، فکر می‌کرد در محیط ساکت و آرام، کارهای نیمه‌تمامش را تمام می‌کند و فکرهایش را برای بچه‌ها روی کاغذ می‌آورد؛ 🟣 بزرگ‌ترین لذت زندگی آذریزدی، بود و می‌گفت، هراسم از این است که عمرم به ‌پایان برسد و حسرت کتاب‌های نخوانده را با خود به ‌همراه داشته باشم. 🟡 در واقع، تنها لذت زندگی‌اش، کتاب خواندن بود و عنوان می‌کرد: سرم را که توی کتاب می‌کنم، مثل یک آدم مست، دنیا روی سرم خراب می‌شود. این تنها لذتی است که می‌شناسم. 🔷 کار بازنویسی‌اش با استقبال مواجه می‌شود. دکتر پرویز ناتل خانلری به مدیر انتشارات امیرکبیر می‌گوید: «کار خوبی است، بگویید ادامه دهد»، و مهدی آذریزدی بعدها فکر می‌کرد کارش خوب بوده است. 🍀 می‌گفت، اخلاص داشته؛ نه شهرت می‌خواسته و نه پول؛ فقط نوشتن برای بچه‌هایی که کتاب نداشتند، برایش مهم بوده است و برکت کار را به ‌خاطر اخلاصش می‌دانست. شعر «قند و عسل» او هم آن سال‌ها جای خود را باز می‌کند و محمدعلی جمالزاده‌ در سال ۴۶ نامه‌ی بلندی را در تأیید این مجموعه از ژنو می‌نویسد. 🏵️ پیرمرد قصه‌گو از بعضی کتاب‌های این سال‌ها دل خوشی نداشت؛ کتاب‌هایی که سراسر تصویر است و با یک ورق زدن در کتاب‌فروشی، خواندنش به پایان می‌رسد؛ 🌐 می‌گفت، ‌بچه‌هایی که کتاب‌هایش را می‌خرند، خرج او را می‌دهند و اگر این بچه‌ها نباشند... خدا زیادشان کند (بچه‌ها را)، هرچند حالا بچه‌های فوتبالیست را زیاد می‌کند، کاش را کند! 🎁 این نویسنده‌ پیشکسوت کودکان و نوجوان کتاب‌هایش را به اهدا کرده بود. 🌹 آذریزدی تکیه‌گاه سال‌های پایانی زندگی‌اش را از سال‌های ۱۳۲۷، ۱۳۲۸ داشت. زمانی در یک عکاسی کار می‌کرده و یک پسربچه‌ی هفت، هشت‌ساله‌ بی‌سواد برای کار آن‌جا می‌رود. وقتی به‌خاطر سواد نداشتن، ناامید از گرفتن کار روی پله‌ها گریه می‌کرده، آذریزدی با پیشنهاد همکارش، او را پسر خود می‌داند. «بهش گفتم پسر من و حالا بچه‌هایش به من می‌گویند پدربزرگ». 🔺مهدی آذریزدی آخرین‌بار به کرج آمده بود تا نوشتن را سر بگیرد و دو کارش را کامل کند و به چاپ بسپرد که راهی بیمارستان شد و ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. اداره کتابخانه های عمومی شهرستان طرقبه شاندیز 📚 @ketabkhaneha