🌹ﯾڪـــــ ﺭﻭﺯے ،
ﯾڪـــــ ﺟﺎیـــــے ،
ﺷﺎﯾﺪ ﺑہ ﺟﺎیے ﺑﺮسے ڪہ ﺩﺳﺘﺖ ﺍﺯ ﻫمہ ﺟﺎ
ڪﻮﺗﺎﻩ ﺑﺎﺷﺪ . . .
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈہ ،
ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ،
ﻫمہ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺩﺳتے ﺑﺴﭙﺎﺭ ﺑہ ﺩﺳﺖ ﻫﺎے
ﮔـــــﺮﻡ ﺧـــــ❤️ـــــﺪﺍ . . .
🌺ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻫمہ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ڪہ
بہ ﺻﻼﺣﺖ ﺍﺳﺖ ڪﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﭽﯿﻨﺪ ؛
ﻧہ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ڪہ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭے . . .
🌼ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤظہ ،
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎیے ڪہ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ
ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭے ڪﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﭽﯿﻨﺪ !
ﻃﻮﺭے ڪہ ڪﺎﺭے ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺮ ﻧمے ﺁﯾﺪ😊
#تو_میتونے
#خوشبختے_حق_توست
#افكارت_زندگیتو_میسازه
#منتظر_اتفاقاے_خوب_باش ❤️
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@ketabkhanehmodafean
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
کتابخانهمدافعانحریمولایت
☘ادامهی بحث ؛ سهشنبهی آینده انشاالله☘
ضمن عرض سلام
و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما مومنین روزهدار ؛ توجه شما رو جلب میکنم به ادامه بحث شیرین #شخصیت_محوری 👇👇
شخصیت محوری_09.mp3
3.08M
🎧قسمت نهم
#شخصیت_محوری
🎧📔
@ketabkhanehmodafean
شخصیت محوری_10.mp3
7.3M
🎧قسمت دهم
#شخصیت_محوری
🎧📔
@ketabkhanehmodafean
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#مبارزه_با_دشمنان_خـدا
#قسمت_ســومــ
✍دفتری را که محاسن شیعیان و مردم ایران را در آن نوشته بودم، آتش زدم هر برگ آن را که می سوزاندم استغفار می کردم که چطور شیطان مرا گول زد و داشت کم کم دلم را نسبت به این کفار نجس نرم می کرد
برگ های دفتر که تمام شد، برای آخرین بار قسم خوردم دیگر هرگز نسبت به شیعیان نرم نخواهم شد تا نسل آنها را نابود کنم و کودک های شان وهابی شوند؛ دست از مبارزه برنمی دارم
بعد از چند ماه، دوباره ساکم را جمع کردم و رفتم سمت ترمینال حالا وقت این رسیده بود که کاملا بین آنها نفوذ کنم و درباره عقاید شیعیان مطالعه کنم
از خوابگاه که بیرون زدم هنوز مقصدم را انتخاب نکرده بودم ... مشهد یا قم؟ خودم را به خدا سپردم
برای خرید بلیط اتوبوس، وقتی باجه دار مقصدم را پرسید با صلابت گفتم: قم یا مشهد، فرقی نداره. هر کدوم جا داره و زودتر حرکت می کنه
حدود یک ساعت و نیم بعد، من توی اتوبوس نشسته بودم و در پی سرنوشت نامعلوم به سمت مشهد می آمدم بعد از رسیدن به مشهد، طبق اطلاعات و تحقیقاتی که در مورد بهترین حوزه های مشهد و قم کرده بودم؛ رفتم سراغ شون دو تای اول اصلا حاضر به پذیرشم نشدن گفتن: بدون درخواست و تاییدیه پذیرش، اجازه ثبت نام ندارن
راهی سومین حوزه شدم
کشور غریب، شهر غریب، دیگه پول هم نداشتم که ماشین بگیرم ساکم رو گرفتم دستم و پرسان پرسان راه افتادم توی کوچه پس کوچه ها گم شدم تا به خودم اومدم دیدم رسیدم به حرم
خسته و گرسنه، با یه ساک نه راه پس داشتم نه راه پیش برای رسیدن به سومین حوزه، یا باید حرم رو دور میزدم یا از وسطش رد می شدم
نفرتم از شیعه ها به حدی شده بود که دلم نمی خواست حتی برای کوتاه کردن مسیر، از داخل حرم رد بشم چند قدمی که رفتم یهو به خودم اومدم و گفتم: اینجا هم زمین خداست چرا مسیرم رو دور کنم؟ اگر به موقع نرسم و پذیرش نشم چی؟ توی این شهر و کشور غریب، دستم به جایی میرسه؟
دل به دریا زدم و مدارک رو جدا کردم. ساکم رو به امانات دادم و وارد حرم شدم.
ادامه دارد..
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
💢️ این ۳ طلبهای که مورد حمله قرار گرفتند، از جهادیهایی بودند که عمرشان را در اطراف مشهد به راه خدمت به محرومین صرف کردند.
طلبهی شهید، بعد از زیارت امام رضا(علیهالسلام) به آرزویش رسیده!
🌹شهادت گوارای وجودت باد🌹
اللهم الرزقنا..
🤲 🌷🤲🌷 🤲
📚
@ketabkhanehmodafean