کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامه دارد..
...و امّا با ادامهی بحث کاربردی #شخصیت_محوری در خدمت شما خوبان هستیم 👇
شخصیت محوری_18.mp3
3.71M
🎧قسمت هجدهم
#شخصیت_محوری
🎧📔
@ketabkhanehmodafean
شخصیت محوری_19.mp3
6.35M
🎧قسمت نوزدهم
#شخصیتمحوری
🎧📔
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 ۱۵ شوال سالروز شهادت عموی پیامبر حضرت حمزه سیدالشهدا و حضرت سیدالکریم عبدالعظیم حسنی علیهمالسلام تسلیت باد.
#صلوات 🏴 🏴
@ketabkhanehmodafean
#نمایشگاه_کتاب
📚 مجموعه #از_نو_با_تو : آشنایی با عوامل تزلزل بنیان خانواده
#از_نو_با_تو را
❗️ مجردها بخوانند تا بدانند در مسیر زندگی مشترک، چه عواملی وجود دارد که بنیان خانواده را سست می کند.
❗️متأهل هایی که زندگی آرامی دارند، بخوانند تا اجازهٔ ورود عوامل متزلزل کننده را به محیط خانواده ندهند.
❗️متاهل هایی که اختلاف های جدی دارند، بخوانند تا راهی برای حل اختلاف های خود پیدا کنند.
❗️کسانی هم که در آستانهٔ طلاق هستند، بخوانند، شاید در تصمیم خویش بازنگری کنند.
❗️پدر و مادرها هم از مطالعه این کتاب غافل نشوند تا بتوانند به استحکام هرچه بیشتر زندگی فرزندانشان کمک کنند.
📍مصلی تهران، درب اصلی سالن شبستان، نبش راهروی شمارهٔ ۳، غرفه ۱۳
✅ ۱۰ درصد تخفیف
🔰 لینک غرفۀ آیین فطرت (ناشر اختصاصی آثار استاد عباسی ولدی)در نمایشگاه مجازی کتاب👇
ktft.ir/n
✅ ۱۰ درصد تخفیف
🚚+ارسال رایگان(مجازی)
🔰سایت کتاب فطرت👇
🌐http://ketabefetrat.com
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#محسن_عباسی_ولدی
📚
@ketabkhanehmodafean
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#پـــــناه
#قسمـت_دهـم
✍پناه چه اسم قشنگی ! ورودیه ؟
_همین الان
و دوباره طنین خنده اش در راهرو می پیچد حدس می زدم
_چی رو ؟
+اینکه تازه واردی که اینجوری به در و پیکر سالن زل زدی و برای اولین کلاسا خودتو رسوندی !خب پناه جدید الورود حالا کلاس چی داری امروز ؟ لابد عمومی
_اوهوم ، معارف
_اوه ! اصولا این درسا مخصوص همین اوقاتم هست یعنی ترم اول و کلاس اول و ذوق مرگ شدن دانشجوها و این چیزا
_یعنی نباید می اومدم ؟
+نمی اومدی که با من آشنا نمی شدی .از فیضش بی بهره می موندی خانوم !
لبخند می زنم و به این فکر می کنم که واقعا دانشگاه هم خوب جایی است
+نگفتی چند سالته ؟
_از خانوما که این سوالو
همانطور که هندزفری اش را جمع می کند و توی جیب شلوارش می چپاند می پرد وسط حرفم :
اوکی بابا ، کلا بلد نیستی خوب بیو بدی ! این مقاومتا قدیمی شده
_شما که خودت اینهمه منو نکوهش کردی چرا اومدی سرکلاس عمومیا بشینی؟
+هه !مچ گیری ؟ من کارم گیر یه بنده خدایی بود که اومدم بیخیال کلاستون پر شدا راست می گوید ! هرچند فضای فعلی را خیلی دور از کلاس بندی های مدرسه و دوران پر استرسش می بینم ! اما بازهم اضطرابی هست به شماره ی کنار درها نگاه می کنم و به سمت 205 راه می افتم .
+خدا وکیلی من شلغمم ؟
خجالت زده برمی گردم و نگاهش می کنم .چشمانش خیلی تیز و ریز است
_شرمنده حواسم نبود
+دشمنت ، امیدوارم تو این دانشگاه خوش بگذره بهت پناه جان .
_مرسی
+اگه خواستی بیشتر با ما باشی و رفیقای خوب مثل خودت داشته باشی یه پاتوق داریم همین کوچه پشتی ، یه کافه ی جمع و جور و باحال که با بر و بچ زیاد جمع میشیم واسه دورهمی بیا ببینمت اونجا
نمی دانم این یک دعوت دوستانه است یا نه ؟ ما که هنوز و چندان با هم آشنا نشدیم ! شاید هم باید بحساب یک تعارف معمولی گذاشت ...
_حتما ، ممنون
موبایلش زنگ می خورد ، گوشی را نزدیک گوشش می کند چشمکی حواله می دهد و می گوید :
+می بینمت
و دستش را به نشانه ی خداحافظی کنار پیشانی اش می زند و برعکس حرکت می کند حتی صبر نکرد تا خداحافظی کنیم !
بهرحال خوشحالم که به این زودی قرار است از تنهایی در بیایم ! با اعتماد به نفسی که همیشه به دردم خورده بلاخره وارد کلاس می شوم و روی یکی از صندلی های کنار پنجره می نشینم نگاه هایی روی چهره ام جابجا می شود حتما همه مثل خودم کنجکاو دیدن همکلاسی هایشان هستند و طبیعی است که زیر نظر باشیم ! با دیدن پسرها مطمئن می شوم که تقریبا از همه شان بزرگترم
شاید همه ی ده نفری که حضور دارند زیر بیست سال باشند
بیشتر صحبت ها حول رتبه و از کجا آمدن و چند واحد برداشتن است بعضی ها زود باهم مچ شده اند و بعضی ساکت اند و بی تفاوت
با آمدن استاد جو صمیمی کلاس کمی خشک می شود هنوز نیامده و بعد از معرفی نسبتا کوتاه می رود سر اصل مطلب !
صدای پیس پیسی از پشت سر توجهم را جلب می کند رو بر می گردانم ، دختری با لبخند سه متری و پچ پچ کنان می پرسد :
+خودکار اضافه داری؟
متعجب به دفتر و کتاب روی میزش نگاه می کنم ، می گوید:
+هول شدم جامدادیمو جا گذاشتم
انگار کمی بلند گفته ، چون دوتا از پسرها پقی می زنند زیر خنده .
👈نویسنده:الهام تیموری
#ادامہ_دارد....
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼